فقر کفر و کافر، نوعى خودکشى و سوختن در فراق یار است.
فقر کفر و کافر، عریانى و بى چیزى است.
در مقابل، فقر ایمانى از خود به خدا رسیدن و خداگونه شدن است.
فقر ایمانى، هستى را رامِ خود کردن و لرزه بر تن برّ و بحر انداختن است.
فقر ایمانى، تکبیر حسین گفتن و فتح بدر و حُنین کردن است.
فقر مؤمن چیست؟ تسخیر جهات فقر کافر خلوت دشت و در است زندگى آن را سکون غار و کوه آن خدا را جستن از ترک بدن فقر چون عریان شود زیر سپهر فقر عریان گرمى بدر و حُنین فقر عریان بانگ تکبیر حسین(1)
بنده از تأثیر او مولا صفات فقر مؤمن لرزه بحر و بر است زندگى این را ز مرگ با شکوه این خودى را چون چراغ افروختن از نهیب او بلرزد ماه و مهر فقر عریان بانگ تکبیر حسین(1) فقر عریان بانگ تکبیر حسین(1)