در دعاهاى امام سجاد(علیه السلام) نیز مى خوانیم:
«من آنم که امر کردى و اطاعت نکرد. دور باش گفتى و دورى نگزید. از گناه نهى اش کردى ولى با تو مخالفت نمود.» اما فرقى که بنده گناهکار با طاغى گناهکار دارد این است که طاغى از روى دشمنى طغیان مى کند اما بنده از روى اعتماد به دوستى. کافر در گناه تعمّد دارد و مؤمن تغافل و تساهل. بنده در حین گناه نیز خدایش را دوست دارد و با شرمندگى تن به ذلّت گناه مى دهد. به همین جهت وقتى آتش خشم و شهوت او فروکش کند و عقل و وجدانش از بند شیطان آزاد شوند، بى درنگ پشیمان شده، توبه مى کند. حالِ چنین انسانى، از زبان امام سجاد(علیه السلام)چنین است:
«مخالفت من از روى استکبار و دشمنى با تو نبود، بلکه هواى نفس بدان سو سوقم داد و شیطان که دشمن تو و دشمن من است، در این راه به هواى نفس کمک کرد.» وقتى انسان به خود مى آید، خدایش را مى ستاید و سر توبه به آستان او مى ساید و مى گوید:
«پاک پروردگارا! جز تو خدایى نیست و من به خودم ظلم کرده ام و اکنون از تو طلب بخشش دارم. به تو امیدوارم و چشم طمع به درگاه تو دارم.»
پس کجا زارد کجا نالد لئیم سر کجا بنهد ظلوم شرمسار لطف شه جان را جنایت جو کند زآنک او هر زشت را نیکو کند(1)
گر تو نپذیرى به جز نیک اى کریم جز به درگاه تو اى آمرزگار