دامنه عفاف

دامنه عفاف

بررسی ابعاد مختلف عفاف وگستره آن درشئونات فردی واجتماعی دامنه وسیعی دارد که با استفاده از قران وسنت به چند مورد از آن اشاره می کنیم:

? 1- عفت درفکر

گرانبهاترین سرمایه ای که خداوند به نوع بشرارزانی داشته، گوهر فروزان عقل است. همه اعمال، احساسات، رفتاروحتی توانائیهایمان براساس اندیشه وفکر حالت می گیرد. هر عمل ورفتاری چه خوب وچه بد، چه اینکه نتیجه آن خیر یا شر باشد، از فکر واندیشه سرچشمه می گیرد، به عبارت ساده تر، آنگونه که می اندیشیم ، عمل می کنیم.

هرچه فکر انسان متعالی تر وبا فطرت کمال جوی او(که خالی ازهرگونه زشتی وپلیدی است) بیشتر منطبق باشد سریعتر راه تکامل را می پیماید. چنانچه، مولای متقیان، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «من عقل عف»21 هر آنکس که عقل دارد عفت می ورزد. ودرجای دیگر می فرمایند: «عقل انسان، به میزان عفت وقناعتش سنجیده می شود»22

ازاین رو ، عقل یکی از عوامل مؤثر درتعدیل خواهشهای نفسانی ورام کردن غرایز بشری است. عقل براساس محاسبه صحیح، آزادی انسان را محدود می کند ودرمسیر زندگی، راه را از بیراهه وروا را ازناروا تمیز می دهد. عقل می تواند شهوات وتمایلات بشررا اندازه گیری کندوموجبات تعدیل خواهشها را فراهم آورد وهمچنین قادر است غرایز آدمی را به خیر وصلاح هدایت کند وازتند روی وطغیان باز دارد وخلاصه عقل، راهنمائی است که پیروی ازآن مایه فلاح ورستگاری بشراست. حضرت علی علیه السلام دراین باره می فرمایند:

« فکرک یهدیک الی الرشاد»

افکار عاقلانه ات تورا به راه صواب وهدایت واقعی راهنمائی می کند.23

انسانی با شرف است که افکار او شریف وبالعکس انسانی آلوده وگنهکار است که اندیشه وفکراو آلوده باشد . جان کلام این است ، برای رسیدن به زندگی حقیقی وسعادتمندانه محتاج اندیشه وفکری عفیف، صادق وقابل اعتماد هستیم.

? 2- عفت درنگاه

ارزش واهمیت این موضوع ازاین بابت است که چشم، دروازه دل است . آنچه ازاین دریچه وارد وجودشخص می شود، گاهی اورا به سرمنزل سعادت وگاه به ورطه سقوط وذلت می کشاند. دل، آنچه را که ازطریق چشم می بیند وحس می کند، مورد تحلیل قرار داده وزمینه را برای انفعال دربرابرشرایط موجود ودر پی آن حرکت برای کسب وتصرف آن شرایط واقناع آن فراهم می نماید. واین سخن درستی است که «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد» حال فرق نمی کند که آن نگاه به صواب بوده ومجاز ویا ناصواب بوده وغیر مجاز.

از آنجا که خداوند، خالق انسان است ونسبت به تمام صفات واخلاقیات او آگاهی کامل دارد ، مصلحت، خیر وصلاح اورا بهتر ازهرکسی می داند، لذا به عفت درنگاه توصیه فرموده وانسان را از نگاه های آلوده برحذر می دارد . «قل للمومنین یغضوا من ابصارهم . وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن »24 بیان صریح این آیات، حرمت نگاه کردن مردوزن نامحرم به یکدیگر است . عبارت «ذلک ازکی لهم» در این آیه، اشاره دارد که توصیه به عفاف ولزوم پرهیز از چشم چرانی ویا خود نمائی زن، به منظور پاکی جان وروان انسانها وتطهیر آنان از پلیدی، آلودگی، نابسامانیهای اخلاقی، خانوادگی واجتماعی است واین امری است که باسعادت مرد وزن ونسل انسانی مرتبط است.

آری نگاه، جرقه ای است که غریزه را شعله ور می سازد .

«النظره بعدالنظره تزرع فی القلب شهوة وکفی بها لصاحبها فتنه» .25

نگاه پس از نگاه، همچون تیری از تیرهای زهرآگین شیطان است که چه بسا مدت آن کوتاه ولی مورث حسرت وافسوسی دراز وطولانی است .

«والنظرسهم من سهام ابلیس مسموم وکم من نظره اورثت حسره طویله ».26

افراد چشم چران بیش از هر کس جان وروان خودرا به تعب می اندازند وپس آن دچار اضطراب، نگرانی وبه جوش آمدن هیجانات خود می شوند وبه دنبال آن طعمه هوس آلود، باعث رسوائی برای خود ودیگران می گردند. ازاین روست که امامان ما به انذار وتبشیر پیروان خود پرداخته واحادیثی درمدح وتشویق کسانی که در نگاه خود عفت داشته و عقاب سخت ودردناک افرادی که خود را به ورطه چشم چرانی ونگاه آلوده انداخته اند، بیان فرموده اند.

امام صادق (علیه السلام) دراین باره تصریح می فرمایند: وقتی انسان نگاهش به سیمای زنی می افتد چشمش را ببندد وبه آسمان متوجه گردد خدای متعال بلا فاصله یکی از حوریه های بهشتی را به عقد او درمی آورد.

27 وحضرت رسول (صلی الله علیه واله ) می فرمایند: هر مسلمانی که یکبار به زنی بنگرد، آنگاه چشم ازاو بازدارد ، خدای متعال اورا با عبادتی انس دهد که لذت آن را درقلب خویش احساس کند28

درجای دیگر امام صادق علیه السلام می فرمایند: هرکس چشم خودرا از گناه پر کند، روز قیامت خدا چشم اورا ازآتش پرخواهد ساخت مگر، توبه وبازگشت نماید.29

? 3-عفت درمعاشرت

واضح است که فعالیت های اجتماعی زنان وحضور آنان درعرصه های مختلف، زمینه تعادل وارتباط بین زن ومرد را بیشتر کرده است . درپرتو حضور اجتماعی، بسیاری از استعدادها وقابلیتها به فعلیت می رسد، تعلیم وتعلّم، توسعه، تکنولوژی وبالارفتن فهم سیاسی وآگاهی اززمان محقق می شود وهمچنین درسایه فعالیت اجتماعی، وظیفه امر به معروف ونهی ازمنکر عملی می گردد. ازاین رو یکی از انگیزه های دعوت به مشارکت اجتماعی زنان، بالارفتن شخصیت علمی، معنوی واجتماعی آنان است، که بدون این حضور، انجام این مهم دست یافتنی نیست ویا با دشواری ومشقت همراه است. درزمان رسول خدا(صلی الله علیه واله) زنان پرسشهای خودرا از پیامبر(صلی الله علیه واله) می پرسیدند وهیچگاه رسول خدا آنها را منع نمی کرد. آنچه مسلم است واز قران وسیره پیامبر(صلی الله علیه واله) وائمه اطهارعلیه السلام دریافت می شود، این است که زنان بارسول اکرم (صلی الله علیه واله) وامامان بزرگوار معاشرت وگفتگو داشته واین یک امر طبیعی وعادی بوده است .

ازدیدگاه اسلام، مشارکت اجتماعی زنان وتعامل وارتباطاتی که دراین زمینه پیش می آید تجویز شده، اما این روابط، همواره دارای آداب وشرایطی است که آن را عفت در روابط اجتماعی نامیده ایم .

¬الف- پرهیز از محادثه که آن عبارت است از: گفتگوئی که هزل ولهورا به همراه داشته وبا نوعی فتنه انگیزی آمیخته است . حضرت رسول (صلی الله علیه واله) می فرمایند:

« ومن فاکه امراه لا یملکها حبسه الله بکل کلمة کلمتها فی الدنیا الف عام » 30

هر کس بازن نامحرم شوخی کند، برای هر کلمه ای که بااو سخن گفته، هزارسال زندانی می گردد.

¬ب- پرهیز ازخلوت : امام موسی بن جعفر (علیه السلام )به نقل از پیامبر( صلی الله علیه واله) فرمودند : هرکس به خدا وروز قیامت ایمان دارد، هرگز درجائی که نفس زن نامحرمی را می شنود، توقف نکند. 31

همچنین رسول اکرم (صلی الله علیه واله) می فرمایند: آگاه باشید هرگز مرد وزنی باهم خلوت نمی کنند مگر آنکه سومی آنان شیطان است. 32

¬ج- پرهیز از مصافحه: حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه واله) فرمودند: « ومن صافح امراه تحرم علیه فقد باء بسخط من الله عزوجل .» 33هرکس بازنی که محرم او نیست مصافحه کند غضب حق تعالی را برای خود خریده است. درجای دیگر می فرمایند: هرکس به طور حرام با زنی مصافحه کند، یعنی بااو دست بدهد، روزقیامت درغل وزنجیر بسته وبه آتش انداخته می شود.

¬د- پرهیز از استعمال عطر وبوی خوش : رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند: هرزنی که خود را خوشبو کند وازخانه خارج شود مورد لعنت قرار می گیرد تازمانی که به خانه مراجعت کند.34

درجای دیگر می فرمایند: « اذا تطیبت المراه لغیر زوجها فانما هو نار وشنار» 35 زنی که خودرا برای دیگران خوشبو کند، خود آتش است وننگ محسوب می شود.

? 4- عفت درزینت

تمایل آدمی به زیبائی وجمال، یکی از خواهشهای فطری بشراست واحساس لذت از مناظر زیبا، با سرشت انسان آمیخته است. این نکته واضح است که برای شناسائی همه زیبائیها ودرک جمال طبیعی وهنری، تنها حس فطری جمال دوستی کافی نیست، بلکه باید این نیروی طبیعی، تربیت ودرپرتو پرورشهای صحیح بسط وتوسعه یابد. پرورش صحیح می تواند استعدادها را آشکار سازد وازقوه به فعلیت درآورد. به هر نسبتی که سطح دانش وفرهنگ یک کشور ترقی کند وبه هر نسبتی که عواطف مردم شکفته تر شود، زیبائیها بهتر درک واحساس می گردد. چنانچه دردنیای امروز وبین ملل واقوام پیشرفته، مسئله زیبائی مورد کمال توجه قرار گرفته وتمام طبقات مردم، به زیبائی ابراز علاقه شدید می کنند واین حس پیوسته رو به فزونی است وروزبه روز تشدید می شود.

آیین مقدس اسلام نیزکه برنامه جامع سعادت وکامیابی بشراست به این موضوع توجه مخصوص دارد ودرضمن تربیت وپرورش قوه جمال دوستی، استفاده ازآن را نیز به پیروان خود توصیه می کند وبا حمایت ازاین قوه، یکی ازخواهشهای طبیعی بشررا ارضاء می نماید وحتی درکتب اسلامی، روایات بسیاری درباره ارزش زیبائی وجمال انسان آمده است. رسول خدا (صلی الله علیه واله) فرمودند:

«علیکم بالوجوه الملاح والحدق السود»36

برشما باد که با خوبرویان نمکین صورت ومشگین چشم معاشرت کنید.

حضرت علی (علیه السلام) دراین باره فرمودند:

« حسن وجه المومن حسن عنایة الله به»37

روی زیبای مردم با ایمان، عنایت نیکوی خداوند به آنان است.

بدین سان جامه زیبا پوشیدن، مسواک زدن، شانه وروغن زدن به مو وگیسوان، معطر بودن، انگشتر فاخر به دست کردن، وسرانجام آراستن خویش هنگام عبادت ومعاشرت با مردم درمسجد یا محیط خانواده واجتماع، از مستحبات موکد وجزء برنامه روزانه مسلمانان است واین مطلب، ازآیات قرانی به خوبی استفاده می شود. « یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد» حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) بهترین جامه های خود را درنماز می پوشیدندودرجواب کسانی که سبب این کاررا جویا شدند، فرمودند:

«ان الله جمیل ویحب الجمال فا تجمل لربی» 38

خداوند زیباست وزیبائی را دوست دارد، پس خود را برای پروردگارم زیبا می سازم .

همچنین «عباد بن کثیر» که فردی زاهد نما بود، به امام صادق (علیه السلام ) که لباس آراسته پوشیده بودند، اعتراض کرد وگفت : « یااباعبدالله توازخاندان نبوتی وپدرت علی (علیه السلام )همیشه کرباس می پوشید، این لباسهای فاخر چیست که به تن کرده ای ؟ چرا به لباس ساده تری اکتفا ننمودی؟ حضرت درجواب فرمودند: وای برتوعباد! این چه اعتراضی است که می کنی، خدا وقتی به بنده اش نعمتی داد، دوست دارد آن نعمت را ببیند.39

بنابراین خداوند نهی از زینت نمی کند، بلکه آنچه مذموم است ومورد نهی واقع شده، نهی از تبرج « ولا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی » 40 وآشکار کردن زینت در محافل اجتماعی که محل کار وتلاش زن ومرد مسلمان است، می باشد.

« ولا یبدین زینتهن».41 براین اساس نه تنها استفاده اززینتها ازنظر شرع اشکال ندارد، بلکه ارضاء تمایل خودآرائی وزینت که یکی ازخواهشهای فطری است، به تکامل ذوق وهنر وشکفتن احساسات کمک می کندوانسان را به راه تعالی روحی وپیشرفتهای عاطفی سوق می دهد. اما باید توجه داشت که این کار به زیاده روی وافراط نگرایدواز حد شایسته واعتدال خود تجاوز نکند. تجمل پرستی، زیاده روی وبی عفتی درزینت وخودآرائی، عوارض نا مطلوبی دارد. اگر این غریزه از حد ومرز شرعی خود خارج شود، آدمی را می فریبد وکام اورا تلخ وزندگی را بر وی تنگ می کند واو را دردام شیطان اسیر می سازد. علامه طباطبائی دراین باره می گوید:

« کمتر فسادی درعالم ظاهر می شود وکمتر جنگ خونینی است که نسلها را قطع وآبادی ها را ویران سازد ومنشا آن اسراف وافراط دراستفاده از زینتها ورزق نبوده باشد، زیرا انسان طبعاً اینطوراست که وقتی ازجاده اعتدال بیرون شد وپا از مرز خود بیرون گذاشت، مشکل می تواند خودرا کنترل کند» 42

امام صادق (علیه السلام ) می فرمایند: « پیامبر(صلی الله علیه واله) زن را ازاینکه برای فرد اجنبی زینت کند، نهی فرموده واگر چنین کرد، حق است که خداوند اورا درآتش بسوزاند»

« نهی ان تتزین المرئه لغیر زوجها فان فعلت کان حقا علی الله ان یحرقها با لنار» 43

? 5- عفت درکلام

گستره فعالیت های زنان درجامعه کنونی، اهمیت بحث دراین موضوع را روشن می کندواحکامی که ما از منابع اسلامی دراین باره به دست می آوریم، همه وهمه بیانگر توجه دقیق وموشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه وفرد می باشد، قران به انسان دستورداده که به گونه ای هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان درشما طمع کنند، « فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض وقلن قولاً معروفا»44 جمله « فلا تخضعن بالقول » اشاره به کیفیت سخن گفتن دارد، یعنی به هنگام سخن گفتن جدی، خشک وبطور معمولی سخن بگوئید.

جمله « قلن قولا ًمعروفا » اشاره به محتوای سخن گفتن دارد، یعنی باید به صورت شایسته که مورد رضای خدای متعال وپیامبر (صلی الله علیه واله) وتوام با حق وعدالت است، سخن گفت، البته (قول معروف) معنی وسیعی دارد وهرگونه گفتار باطل وبیهوده وگناه آلودومخالف حق را نفی می کند. 45 بنابراین ازنظر قران هرگونه ناز وغمزه درکلام، با ادا واطوار سخن گفتن، تغییر صدا که افراد شهوتران را به فکر گناه می افکند وهر گونه سخن باطل وغیرحقی مردود است.

? 6-عفت درستر (حجاب)

یکی از پردامنه ترین موضوعاتی که دردنیای امروز راجع به زن وحیات اجتماعی او مطرح است، موضوع ستر یا حجاب زنان می باشد واین مسئله ای است که بحث های موافق ومخالف بسیاری را درجوامع غرب وشرق برانگیخته است. مخالفان پوشش برای اینکه طرفداران ومبلغان مذهب را به انزوا بکشانند ودرنتیجه دست خودرا به تجاوز به حریم عفت زنان باز گذارند، وسوسه ها وشبهاتی راازقبیل : حجاب مانع آزادی، کار ونشانه عقب ماندگی و…..است را درذهن زنان القاء کرده وخواستار آن می باشند که خود زنان علیه شرایط موجود، احکام فقهی والهی دین به قیام برخیزند.

مسئله پوشش وحفظ عفاف خاص دنیای اسلام وحتی دنیای ادیان نیست. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه وبه دور ازتمدن ومذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند، نوشته اند:

« زنهای تاتار از لحاظ عصمت، وقار ووظیفه شناسی دربرابر شوهران نظیر ندارند. پاکدامنی وحجب وحیای آنها قابل تحسین است. بی احترامی به عفت عمومی وهتک ناموس گناهی بزرگ است، درقانون نامه پاسای مغول، هتک ناموس، زنا وازاله بکارت کیفر اعدام داشت»46

ویل دورانت می نویسد: « دربریتانیای قدیم والدین ثروتمند درمدت پنج سال بحران جوانی، دختران خودرا درکلبه ها زندانی می نمودند. زنان سالمند پاکدامنی را به زندانبانی می گماردند، دختران حق خروج ازاین کلبه ها را نداشتندوتنها اقارب ونزدیکان می توانستند آنان را ببینند. بعضی ازقبا یل جزیره برنئو نیزعمل مشابهی داشته اند.»47 داستان آدم وحوا وبهره گیری آنها از شجره ممنوعه که قبلا ذکر شد نیزدلیل همین مدعاست. بنابراین، مسئله پوشش وعفاف درهمه جوامع وملل به صورتهای گوناگون وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی وضروری برای زنان تعیین گردید. خداوند درچند آیه قران کریم موضوع لباس وپوشش را مطرح کرده است واهمیت، ارزش، هدف وفایده آن را بیان می کند. قران کریم گاهی هدف از لباس را پوشاندن اعضا، ستر عورت وحفظ بدن وگاه آن را وسیله زینت وگاه وسیله حرمت وشخصیت زن وبازدارنده از دستبرد آزار مزاحمان وافراد فاسد معرفی می کند. « یابنی آدم ! قد انزلنا علیکم لباسا یواری سواتکم وریشا……..» 48 « جمله یواری سواتکم» وصف لباس است ودلالت دارد براینکه لباس پوشش واجب ولازمی است که کسی از آن بی نیاز نیست وآن پوشش عضوی است که برهنه بودنش، زشت ومایه رسوایی آدمی است.»49 « کلمه ریش» دراصل واژه عربی به معنی پرهای پرندگان است وچون پرهای پرندگان غالبا به رنگهای مختلف وزیباست، یک نوع مفهوم زینت درمعنی کلمه ریش نهفته است».50 بنابراین مراد ازلباس دراین آیه تنها پوشانیدن تن ومستورساختن زشتیهای آن نیست، بلکه لباس تجمل وزینت که اندام را زیباتر ازآنچه که هست نشان میدهد نیز مد نظر است.

« یاایها النبی قل لازواجک وبناتک»

51 ای پیامبر! به همسران ودخترانت وزنان مومن بگو روپوش های خودرا دربرکنند این کار برای اینکه شناخته ومورد اذیت قرار نگیرند بهتر است.

هنگامیکه زن پوشیده باوقار از خانه بیرون رود وجانب عفاف وپاکدامنی را رعایت کند.

افراد فاسد ومزاحم، جرات نخواهند کرد متعرض وی شوند وبیماردلان که دنبال شکار می گردند از آن چشم پوشیده وفکر بهره کشی ازاورا، درمخیله شان خطور نمی دهند. ازنظر اصول کلی انسانی زن ومرد یکسانند، اما زنان ازجهت خصلت طبیعی که همان جنبه خاص زنانگی، ظرافت، لطافت وجاذبیت است، با مردان، تفاوت محسوس وانکار ناپذیر دارند.

درروایات آمده است: « المرئه ریحانة »52 زن همچون ریحانه یا شاخه گلی، ظریف است، اگر باغبان اورا پاس ندارد، ازدید ودست گلچین، مصون نمی ماند.

قران، زنان ایده ال را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب وپوشیده در صدف تشبیه می کند، « کامثال اللولوالمکنون » 53

ویا آنهارا به جواهرات اصلی مانند یاقوت ومرجان تشبیه می کند که جواهر فروشان، آنها را در پوشش مخصوص قرار می دهند تا همچون جواهرات بدلی به آسانی دردسترس این وآن قرار نگیرند واز قدر وارزش آنها کاسته نشود. این جوهر لطیف را از سهل الوصول بودن مصون داشته ومحدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.


(0) نظر
برچسب ها :
X