عفاف ، ریشه در فطرت
فطرت امری است که خدای متعال آن را در وجود هر فرد قرار داده وانسان بدون اکتساب، به آن میل ورغبت دارد . عفاف نیز یکی ازاین باورهاست. روح عفت وپروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تاکنون برانسان حاکم بوده است. البته ممکن است شکل، اندازه وکیفیت بروز آن دردوره های مختلف متفاوت باشد، اما این خصلت همیشه بروز وظهور داشته است. قران کریم درداستان آفرینش آدم وحوا ازاین خصلت فطری چنین یاد می کند :
« فدلهما بغرور فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سوء تهما وطفقا یخصفان علیهما من ورق الجنة »7
(شیطان) آن دورا فریفت وبه پستی افکند . چون ازآن درخت خوردند، شرمگاههایشان آشکار شد وبه پوشیدن خویش از برگهای بهشت پرداختند.
درادیان الهی نیز، توصیه به عفاف وحیا فراوان شده است.
دررساله پولس درعهد جدید می خوانیم : «زنان خویشتن را به لباس مزین به حیا وپرهیزکاری بیارایند، نه به زلفها وطلا ومروارید ورخت گرانبها ». 8
برخی براساس مجسمه های برجامانده ، کتیبه ونقش برجسته های تاریخی چنین استنتاج کرده اند که سرما وگرما، علت اصلی اختیار پوشاک نبوده، بلکه علت آن حیا وپوشاندن شرمگاه بوده است.9 وزنان ایرانی دردوره های مختلف از مادها، هخامنشیان، اشکانیان وساسانیان نیز، دارای پوشش بوده اند. 10
«فرید وجدی» دراین باره می نویسد : حجاب زنان قدمتی طولانی دارد، آنگاه به نقل دایرة المعارف لاروس چنین ادامه می دهد، زنان یونانی دردوره های گذشته صورتها واندامشان را تا روی پا می پوشاندند. سخن در مورد حجاب، درلابلای کلمات قدیمی ترین مؤلفین یونانی نیز به چشم می خورد، حتی « بنیلوب» همسر پادشاه «عولیس » نیز با حجاب بوده است وزنان شهر «تیب» نیز دارای حجاب خاصی بودند بدین صورت که حتی صورتشان را نیز با پارچه می پوشاندند. این پارچه دارای دو سوراخ بود که مقابل دو چشمان قرار می گرفت تا بتوانند به خوبی ببینند. در «اسبرطاء » از موقع ازدواج حجاب را رعایت می کردند . نقشهائیکه برجای مانده حکایت می کند که زنان سررا پوشانده ولی صورتهایشان باز بوده است وهنگامی که به بازار می رفتند، صورت هایشان را نیز می پوشانده اند . حجاب در زنان سیبری وساکنان آسیای صغیر وجود داشته وزنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بوده اند .11
همه این موارد نشان می دهد که حیا وعفت، خصلتی انسانی است وآدمیان به حکم نهاد وآفرینش خویش بدان رغبت دارند. هنوز قوانین جهانی برلزوم جلوگیری از کارهای خلاف عفت تاکید دارند، اگر چه رعایت آن درهمه جا یکسان نیست ومیزان به فعلیت رسیدن آن درافراد مختلف است.