کاهش نقش مدیریتی پدر در خانواده، کم شدن حضور مادران در خانه، کم شدن نقش نظارتی والدین به ویژه با توجه به کم شدن نظارت اخلاقی اولیای مدارس و کم شدن نظارت اجتماعی، ایجاد رقبای سرسخت برای خانواده و سپرده شدن نقش تربیتی به رسانههای تصویری، زمینه ساز کمشدن پیوند اعضای خانواده و کاهش تأثیرگذاری والدین بر فرزندان است. امروزه در برخی کشورها از جمله کشور ما شعار «دموکراسی در خانواده» به جای سیستم «مدیر محور» کنونی مطرح شده است. این بدان معنااست که هر یک از اعضا به ویژه فرزندان میتوانند مستقل از دیگران و آنگونه که مایل باشند زندگی کنند و والدین حق وادار کردن آنان به اتخاذ شیوهای معیّن را ندارند. نتیجه آنکه، کودک در حساسترین شرایط زندگی که نیازمند شکلگیری شخصیت خود است از هدایت و نظارت والدین که بیشترین دغدغه در حمایت از فرزندان خود را دارند تا حدود زیادی محروم میشود، و رسانههای تهذیب ناشده، نقش والدین و معلم کودکان را ایفا میکنند. کم شدن نظارت والدین بر فرزندان، سنین بزهکاری را به شدت کاهش خواهد داد به گونهای که در آینده شاهد ازدیاد جرم و جنایت توسط کودکان و نوجوانان خواهیم بود. احیای خانواده و تقویت کارآمدی و پویایی آن ضرورتهای حال و آینده جامعه ماست