آسان شدن زمینههای ارتکاب محرّمات و سخت شدن تشکیل خانواده، افزایش آمار دختران تنها، همراه با رشد آمار بیکاری و فقر و همچنین بالا رفتن آستانه رضایت از زندگی که زمینههای تشکیل روابط جنسی سالم در چار چوب خانواده را کاهش میدهد، وضعیتی نامطلوب را ترسیم مینماید. در برخی از کشورها که شرایطی مشابه جامعه ما داشتند، پذیرش الگوهای توسعه غربی آنان را به راههایی کشانید که به مراکز عمده تجارت سکس در جهان تبدیل گردیدند و مسؤلان این کشورها هم نه تنها با این پدیده کنار آمدند که آن را ابزار مناسبی برای توسعه صنعت جهانگردی و راه مناسبی برای درآمدزایی یافتند. امروزه توسعه زمینههای تحریک شهوت، کم شدن نظارت عمومی و سهلانگاری برخی دستگاههای برنامه ریز، جامعه را به سویی سوق داده است که بیم آن میرود تا به خطای تاریخی بزرگی گرفتار شود و به نحوی احساس کند که راهی جز کنار آمدن با این پدیده شوم ندارد. در این صورت جامعه نه تنها با نهادینه شدن روسپیگری در شکل حرفهای آن، که با رواج ارتباطات نامشروع حتی در سنین کودکی و نوجوانی و با همزیستیهای آزاد، خارج از چارچوب ازدواج، روبهرو خواهد شد.