بند 1 و 2 ادعاهایى است که برآنیم رد و یا آنها را ثابت کنیم.
بند 3,همان گونه است که ایشان نوشته که از باب نمونه ,به چند مورد اشاره مى کنیم :
( واذا لم تکن معک حدیدة تذبحه بها فدع الکلب, یقتله ثم کل منه.)7
زمانى که آهن در اختیار ندارى تا شکارى را که سگ شکارى به چنگ آورده, سر ببرى, سگ را به حال خود واگذار, تا شکار را بکشد, آن گاه از آن بخور.
این فراز, به گونه سربسته نشان مى دهد که (آهن) براى سر بریدن حیوان, حتى حیوانى که در چنگ سگ شکارى گرفتار آمده باشد و پیش از بیرون رفتن روح از بدن حیوان, دسترسى به آن پیدا شود, لازم است.
حال اگر دام گستر و شکارچى, ابزار آهنى در اختیار نداشته باشد, باید کارى کند که دسترسى به حیوان, پیش از خارج شدن روح از بدن آن, ممکن نشود.
(و لا یجوز الذباحة الاّ بالحدید فان لم یوجد حدیدة و خیف فوت الذبیحة و اضطرّ الى ذباحتها, جازله ان یذبح بما یفرى الاوداج من لیطة, او قصبة, او زجاجة, او حجارة حادة الاطراف)8
کشتار حیوان, جز با آهن, روا نیست.
پس اگر آهن یافت نشد و ترس آن مى رفت که حیوان از پاى درآید و مردار شود, رواست که حیوان را با هر ابزارى که بشود رگهاى گردن آن را برید, سر برید, همانند: نى, چوب, شیشه و یا سنگ بُرّان و تیز.
(کشتار و ذبح درست حیوان, که خوردن گوشت آن را روا مى سازد, تنها با بریدن رگهاى دو طرف گلو و مری است.
البته اگر آهن در دسترس باشد و گرنه, با هر چیزى که بشود رگهاى گردن حیوان را بُرید,مانند: شیشه, سنگ و نى, رواست.
کشتار کننده باید مسلمان باشد و در هنگام کشتار, نام خدا را یاد کند و حیوان را رو به قبله قرار دهد و سر ببرد. دلیل آن هم, همان است که پیش از این, یادآور شدیم[اجماع و احتیاط])9
(باید در ابزار بُرنده, که حیوان را با آن سر مى برند, نگریست, اگر از آهن, یا مس زرد, یا چوب, یا تیغه نى و یا سنگ تیزى باشد, حیوان را پاک مى سازد و اگر با ناخن و دندان باشد. خوردن حیوان کشته شده با این گونه ابزارها, حلال نیست, اگر کسى سر ناسازگارى گذاشت و با دندان و ناخن, سر حیوانى را برید, خوردن از گوشت آن روا نیست, حال چه دندان پیوسته به بدن باشد, چه نباشد. شمارى [از فقیهان اهل سنت] گفته اند: اگر با دندان و ناخن جداى از بدن, سر حیوان را ببرد, حیوان پاک وحلال مى شود.
ولى درنزد ماامامیه,که اگر به آهن دسترسى با شد,روا نیست که از غیر آهن استفاده شود.)10
( سر بریدن و ذبح حیوان ,جز باآ هن, روا نیست.اگر آ هن پیدا نشد وترس آن مى رفت که حیوان از پاى در آ ید ومردار گردد ,مى توان با هر ابزار برنده اى,سر حیوان را برید;مانند نى,چوب,سنگ تیز و شیشه .
حال آیا با دندان و ناخن, در گاه ناگزیرى, درست است یا خیر؟ شمارى بر این نظرند که بله; زیرا, هدف, بریدن رگهاى گردن است که این هم با دندان و ناخن انجام مى گیرد.
شمارى آن را روا ندانسته اند; زیرا در روایت از آن بازداشته شده, هر چند دندان و ناخن, جداى از بدن باشند.)11
(آنچه درباره ابزار کشتار حیوان, در نزد ما شیعه از اعتبار برخوردار است این که: ابزار سر بریدن حیوان, مى باید از آهن باشد. پس با در دسترس بودن آهن, استفاده از غیر آهن, درست نیست. اگرچه از فلزهایى باشد که از سنگهاى معدنى به دست مى آید, مانند: مسْ, سرب, طلا و
امّا اگر در گاه نیاز و ناگزیرى از سر بریدن حیوان, آهن در دسترس نبود, مى توان از هر ابزار برُنّده اى که رگهاى گردن حیوان را ببرد, بهره برد.)12
(همه فقیهان بر این نظرند و روى آن هماهنگى دارند که در حال اختیار, سر بریدن حیوان, جز با آهن درست نیست. و نیز هماهنگى دارند. اگر ناگزیر به سر بریدن حیوان شد و از مردار شدن آن ترسید, با هر ابزارى که بشود جاى ذبح را برید, رواست.)13
(ابزار سر بریدن حیوان, باید دو ویژگى داشته باشد.
الف. برّنده باشد, به گونه اى که با برّندگى خود ببرد, نه با سنگینى خود.
ب. دندان, یا ناخن نباشد.
پس اگر این دو ویژگى در ابزار ذبح جمع شدند, حیوانى که با این دست ابزار کشته شده, حلال است, چه این دست افزار آهن باشد, یا سنگ, یا نى و یا چوب.
دلیل آن هم این است که پیامبر(ص) فرمود:
(ما انهر الدم و ذکر اسم اللّه علیه فکلوا, ما لم یکن سناً او ظفراً.)
هر حیوانى که خونش جارى شود و نام خدا بر آن یاد شود, از آن بخورید. البته به شرطى که دست افزار کشتار, دندان, یا ناخن نباشد.)14