اصطلاحات اصلی به کار رفته در استانداردهای حسابداری |
انسان در برقراری ارتباط از کلمات و اصطلاحات برای انتقال پیام استفاده میکند. اما این کلمات و اصطلاحات خود نوعی رمز است که میتواند برای افراد مختلف دارای معانی متفاوتی باشد. برای اینکه انتقال معنی صورت گیرد باید کلمات که سازندگان نمادهاست برای گوینده و شنونده دارای ارزش مشابه باشد و آنچه گوینده (یا نویسنده) اظهار میکند (یا مینویسد) تقریبا" همان تصور ذهنی را برای شنونده (یا خواننده) پدید آورد؛ در غیر این صورت انتقال معنی صورت نمیگیرد و برداشتهای متفاوت شکل میگیرد. برای ایجاد زبان مشترک و برداشتهای مشابه تعریف اصطلاحات و کلمات اصلی مورد استفاده برای برقراری ارتباط، تبادلنظر و کارگروهی بهویژه در زمینه کار حرفه از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین دلیل هر استاندارد حسابداری شامل یک بخش تعاریف است که در آن بخش، اصطلاحات مهم و اصلی از دیدگاه تدوین کننده تعریف میشود و چون این استانداردها مبنای کار حسابداران و حسابرسان است آگاهی از معانی این اصطلاحات و همچنین معادل انگلیسی آن برای برقراری ارتباطات حرفهای و ایجاد زبان مشترک حرفهای بسیار سودمند است. مجموعه حاضر شامل اصطلاحات اصلی تعریف شده در استانداردهای حسابداری (نشریه شماره 145 سازمان حسابرسی) است.
آغاز اجاره (Inception of the lease) عبارت است از تاریخ در اختیار گرفتن دارایی یا آغاز تعلق گرفتن اجاره بها، هر کدام مقدم است، (استاندارد شماره 21).
اتحاد منافع (Uniting of interests) گونهای از ترکیب واحدهای تجاری است که در آن، صاحبان سرمایه واحدهای ترکیب شونده، کنترل تمام یا قریب به تمام خالص داراییها و عملیات واحدهای خود را بهمنظور دستیابی به مشارکت مستمر و متقابل در مخاطرات و مزایای شخصیت حاصل از ترکیب، به گونهای در هم آمیزند که هیچ یک را نتوان بهعنوان تحصیلکننده مشخص کرد، (استاندارد شماره 19).
اجاره (Lease) موافقتنامهای است که بهموجب آن، اجارهدهنده در قبال دریافت مبلغ یا مبالغ مشخصی حــق استفــاده از دارایــی را برای مدت مورد توافق به اجارهکننده واگذار میکند، (استاندارد شماره 21).
اجاره سرمایهای (Finance lease) عبارت است از اجارهای که بهموجب آن تقریبا" تمام مخاطرات و مزایای ناشی از مالکیت دارایی به اجارهکننده منتقل میشود. مالکیت دارایی ممکن است نهایتا" انتقال یابد یا انتقال نیابد، (استاندارد شماره 21).
اجاره عملیاتی (Operating lease) به اجارهای غیر از اجاره سرمایهای اطلاق میشود، (استاندارد شماره 21).
اجاره غیرقابل فسخ (Non-cancelable lease) نوعی اجاره است که تنها در موارد زیر قابلفسخ است: الف) وقوع برخی پیشامدهای احتمالی بعید، ب) با مجوز اجارهدهنده، ج) انعقاد قرارداد جدید اجاره برای همان دارایی یا دارایی مشابه، بین همان اجارهکننده و اجارهدهنده، یا د) پرداخت مبلغ اضافی توسط اجارهکننده، بهگونهای که در آغاز اجاره در رابطه با استمرار اجاره اطمینانی معقول وجود داشته باشد، (استاندارد شماره 21).
ارز (Foreign currency) عبارت است از هر واحد پولی به غیر از واحد پول گزارشگری، (استاندارد شماره 16).
ارزش اسقاط (Residual value) عبارت است از مبلغ خالصی که انتظار میرود در پایان عمر مفید دارایی پس از کسر هزینههای مورد انتظار فروش آن دارایی، عاید واحد تجاری گردد، (استانداردهای شماره 11 و 17).
ارزش باقیمانده تضمینشده (Guaranteed residual value) عبارت است از: الف) در مورد اجارهکننده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص وابسته بهوی تضمین گردیده است (مبلغ تضمینشده حداکثر مبلغی است که میتواند تحت هر شرایطی قابل پرداخت باشد)، و ب) در مورد اجارهدهنده، آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که توسط اجارهکننده یا شخص ثالثی تضمینشده است، (استاندارد شماره 21).
ارزش باقیمانده تضمین نشده (Un guaranteed residual value) عبارت است از آن بخش از ارزش باقیمانده دارایی که اجارهدهنده نسبت به تحقق آن اطمینان کافی ندارد یا تنها توسط شخص وابسته به اجارهدهنده تضمینشده است، (استاندارد شماره 21).
ارزش منصفانــه (Fair value) مبلغــی است که خریداری مطلع و مایل و فروشندهای مطلع و مایل میتوانند در معاملهای حقیقی و در شرایط عادی، یک دارایی را در ازای مبلغ مزبور با یکدیگر مبادله کنند، (استانداردهای شماره 3، 10، 11، 16، 17، 19 و 21).
استهلاک (Depreciation) عبارت است از تخصیص سیستماتیک مبلغ استهلاکپذیر یک دارایی طی عمر مفید آن، (استانداردهای شماره 11 و17).
اشخاص وابسته (Related parties) دو یا چند شخص، اشخاص وابسته هستند اگر طی دوره مالی: الف) یکی بتواند دیگری را مستقیم یا غیرمستقیم کنترل کند، یا ب) تحت کنترل مشترک باشند، یا ج) یک شخص درحدی برسیاستهای مالی و عملیاتی شخص دیگر نفوذ داشته باشد که همواره بتواند وی را از تعقیب منافع مستقل خود باز دارد، یا د) در انجام یک معامله درحدی تحت نفوذ مشترک باشند که منافع مستقل یکی از آنها در آن معامله تحتالشعاع منافع دیگری قرار گرفته باشد، (استاندارد شماره 12).
اقلام استثنایــی (Exceptional items) اقلامی بااهمیت است که منشا آن رویدادها یا معاملاتی میباشد که در چارچوب فعالیتهای عادی شرکت واقع میگردد و بهمنظور ارائه تصویری مطلوب، افشای جداگانه آنها، منفردا" یا در صورت تشابه نوع، در مجموع، به لحاظ استثنایی بودن ماهیت یا وقوع، ضرورت مییابد، (استاندارد شماره 6).
اقلام پولی (Monetary items) عبارت است از وجه نقد و داراییها و بدهیهایی که قرار است بهمبلغ ثابت یا قابلتعیینی از وجه نقد دریافت یا پرداخت شود، (استاندارد شماره 16).
اقلام غیرمترقبه (Extraordinary items) اقلامی بااهمیت و بسیار غیرمعمول است که منشا آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت میباشد و انتظار نمیرود بهطور مکرر یا منظم واقع شود، (استاندارد شماره 6).
بهایتمامشده (Cost) عبارت است از مبلغ وجه نقد یا معادل نقد پرداختی یا ارزش منصفانه سایر مابهازاهایی که جهت تحصیل یک دارایی در زمان تحصیل آن واگذار شده است، (استانداردهای شماره 11 و 17).
بهای جایگزینی (Replacement cost) عبارت است از مخارجی که باید برای خرید یا ساخت یک قلم موجودی کاملا" مشابه تحمل شود، (استاندارد شماره 8).
بهای جایگزینی مستهلک شده (Depreciated replacement cost) عبارت است از بهای ناخالص جایگزینی یک دارایی (یعنی بهای جاری جایگزینی یک دارایی نو با توان خدمتدهی مشابه) پس از کسر استهلاک مبتنی بر بهای مزبور و مدت استفاده شده از آن دارایی، (استاندارد شماره 11).
پیشامد احتمالی (Contingency) به وضعیتی اطلاق میشود که در تاریخ ترازنامه وجود داشته است و نتیجه آن، تنها در صورت وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی تعیین خواهد شد، (استاندارد شماره 4).
پیشدریافت پیمان (Contract advance) بخشی از مبالغ دریافتی توسط پیمانکار است که کار مربوط به آن تا تاریخ ترازنامه انجام نشده است، (استاندارد شماره 9).
پیمان امانی (پیمان با حقالزحمه مبتنی برمخارج) (Cost plus contract) پیمان بلندمدتی است که بهموجب آن مخارج قابل قبول یا مشخص شده در متن پیمان به پیمانکار تادیه و درصد معینی از مخارج مزبور یا حقالزحمه ثابتی نیز به پیمانکار پرداخت شود، (استاندارد شماره 9).
پیمان بلندمدت (Construction contract) پیمانی است که برای طراحی، تولید یا ساخت یک دارایی منفرد قابلملاحظه یا ارائه خدمات (یاترکیبی از داراییها یا خدمات که تواما" یک پروژه را تشکیل دهد) منعقد میشود و مدت زمان لازم برای تکمیل پیمان عمدتا" چنان است که فعالیت پیمان در دورههای مالی متفاوت قرار میگیرد. پیمانی که طبق این استاندارد، بلندمدت تلقی میگردد، معمولا" در طول مدتی بیش از یکسال انجام خواهد شد. با این حال، مدت بیش از یکسال، مشخصه اصلی یک پیمان بلندمدت نیست. برخی پیمانهای با مدت کمتر از یکسال، هرگاه از نظر فعالیت دوره، دارای چنان اهمیت نسبی باشد که عدم انعکاس درآمد و هزینه عملیاتی و سود مربوط به آن منجر به مخدوش شدن درآمد و هزینه عملیاتی و نتایج دوره و عدم ارائه تصویری مطلوب توسط صورتهای مالی گردد، باید بهعنوان پیمان بلندمدت محسوب شود، مشروط بر اینکه رویه متخذه در واحد تجاری از سالی به سال دیگر بهطور یکنواخت اعمال گردد، (استاندارد شماره 9).
پیمان مقطوع (Fixed price contract) پیمان بلندمدتی است که بهموجب آن پیمانکار با یک مبلغ مقطوع برای کل پیمان یا یک نرخ ثابت برای هر واحد موضوع پیمان که در برخی از موارد ممکن است براساس موادی خاص مشمول تعدیل قرار گیرد، توافق میکند، (استاندارد شماره 19).
تاریخ تحصیل (Date of acquisition) تاریخی است که در آن، کنترل خالص داراییها و عملیات واحد تحصیلشده بهطور موثر به واحد تحصیلکننده انتقال مییابد، (استاندارد شماره 19).
تاریخ تصویب صورتهای مالی (Date of authorization of financial statements for Issue) تاریخی است که مدیریت، صورتهای مالی را بهطور رسمی و برای آخرین بار بهمنظور انتشار، تصویب میکند. تاریخ تصویب صورتهای مالی تلفیقی، تاریخی است که صورتهای مالی یادشده توسط مدیریت واحد تجاری اصلی بهمنظور انتشار تصویب میشود، (استاندارد شماره 5).
تحصیل (Acquisition) گونهای از ترکیب واحدهای تجاری است که در آن، یک واحد (واحد تحصیلکننده) کنترل خالص داراییها و عملیات واحد دیگر (واحد تحصیل شونده) را در قبال انتقال دارایی، تقبل بدهی یا صدور سهام بهدست میآورد، (استاندارد شماره 19).
تحقیق و توسعه (Research & Development) فعالیتهایی است که در یکی (یا بیش از یکی) از زمینههای گسترده زیر واقع شود: الف) تحقیق محض (یا پایهای) (Pure (Basic) research) کار تجربی یا نظری است که عمدتا" بهمنظور کسب دانش علمی یا فنی جدید انجام میشود و اساسا" معطوف به هدف کاربردی مشخصی نیست. ب) تحقیق کاربردی (Applied research) پژوهشی بدیع یا منتقدانه است که بهمنظور کسب دانش علمی یا فنی جدید انجام میشود و معطوف به هدف کاربردی مشخصی است. ج) توسعه (Development) عبارت است از بهکارگیری دستاوردهای تحقیقاتی یا سایر دانشها در برنامه یا طرحی برای: • تولید مواد، ابزار و محصولات یا ارائه خدمات جدید یا اساسا" بهسازی شده، • استقرار فرایندها یا سیستمهای جدید پیش از آغاز تولید یا کاربرد تجاری، یا • بهسازی اساسی مواردی که قبلا" تولید یا ارائه گردیده و یا استقرار یافته است، (استاندارد شماره 7).
ترکیب واحدهای تجاری (Business combination) عبارت است از اجتماع واحدهای تجاری جداگانه در قالب یک شخصیت اقتصادی که بر اثر اتحاد یک واحد با واحد دیگر یا کسب کنترل خالص داراییها و عملیات واحد دیگر، پدید میآید، (استاندارد شماره 19).
تسعیر (Exchange) فرایندی است که از طریق آن، اطلاعات مالی مبتنی بر ارز، برحسب واحد پول گزارشگری بیان شود. واژه تسعیر، گزارش معاملات منفرد ارزی برحسب واحد پول گزارشگری و همچنین برگردان یک مجموعه کامل صورتهای مالی تهیه شده برحسب ارز به واحد پول گزارشگری را دربرمیگیرد، (استاندارد شماره 16).
تعدیلات سنواتی (Prior period adjustments) تعدیلاتی بااهمیت است که بهسنوات قبل مربوط میشود و از تغییر در رویه حسابداری یا اصلاح اشتباه ناشی میگردد. تعدیلات سنواتی، اصلاحــات تکــرار شونده معمول و تعدیل برآوردهای انجام شده در سنوات قبل را شامل نمیشود، (استاندارد شماره 6).
تفاوت تسعیر(Exchange difference) عبارت است از تفاوت ناشی از تسعیر میزان معینی از یک ارز به واحد پول گزارشگری با نرخهای تسعیر متفاوت، (استاندارد شماره 16).
تلفیق (Consolidation) عبارت است از فرایند تعدیل و ترکیب اطلاعات صورتهای مالی جداگانه یک واحد تجاری اصلی و واحدهای تجاری فرعی آن بهمنظور تهیه صورتهای مالی تلفیقی که اطلاعات مالی گروه را بهعنوان شخصیت اقتصادی منفرد ارائه میکند، (استاندارد شماره 18).
جریان وجه نقد (Cash flows) عبارت است از افزایش یا کاهش در مبلغ وجه نقد ناشی از معاملات با اشخاص حقیقی یا حقوقی مستقل از شخصیت حقوقی واحد تجاری و ناشی از سایر رویدادها، (استاندارد شماره 2).
جریانهای نقدی استثنایی (Exceptional cash flows) به آن دسته از جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد اطلاق میشود که دارای اهمیت نسبی است، از فعالیتهای عادی واحد تجاری ناشی میشود و اقلامی را دربر میگیرد که بهمنظور ارائه تصویری مطلوب از انعطافپذیری واحد تجاری، افشای جداگانه آنها به لحاظ استثنایی بودن ماهیت یا وقوع ضرورت مییابد. این اقلام لزوما" با اقلام استثنایی مندرج در صورت سود و زیان ارتباط ندارد، (استاندارد شماره 2).
جریانهای نقدی غیرمترقبه (Extraordinary cash flows) به آن دسته از جریانهای ورودی و خروجی وجه نقد اطلاق میشود که دارای اهمیت نسبی است، از رویدادهای خارج از فعالیتهای عادی واحد تجاری ناشی میشود و اقلامی را در برمیگیرد که بهمنظور ارائه تصویری مطلوب از انعطافپذیری واحد تجاری، افشای جداگانه آنها به لحاظ غیرمترقبه بودن ماهیت یا وقوع آنها، ضرورت مییابد. این اقلام معمولا" با اقلام غیرمترقبه مندرج در صورت سود و زیان ارتباط دارد، (استاندارد شماره 2).
جریانهای وجه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی (Cash flows from operating activities) در این استاندارد، شامل جریانهای نقدی ورودی و خروجی ناشی از فعالیتهای عملیاتی به شرح تعریف مندرج در همین بند و نیز آن دسته از جریانهای نقدی است که ماهیتا" بهطور مستقیم قابل ارتباط با سایر طبقات جریانهای نقدی صورت جریان وجوه نقد نباشد، (استاندارد شماره 2).
حداقل مبالغ اجاره (Minimum lease payments) عبارت است از مبالغی که اجارهکننده باید در طول دوره اجاره بپردازد یا از وی انتظار میرود که پرداخت کند (بهاستثنای مخارج مالیات، نگهداری دارایی و خدمات که به عهده اجارهدهنده است) به اضافه: الف) در ارتباط با اجارهکننده، هر مبلغی که توسط وی یا هر شخص وابسته بهوی تضمینشده است، یا ب) در ارتباط با اجارهدهنده، هرگونه ارزش باقیمانده که پرداخت آن توسط اجارهکننده یا شخص ثالثی به اجارهدهنده تضمینشده باشد، (استاندارد شماره 2).
حق تقدم (Stock rights) بهموجب ماده 166 اصلاحیه قانون تجارت، حقی است قابل نقل و انتقال که در زمان خرید سهام جدید توسط صاحبان سهام واحد تجاری بهنسبت سهامی که مالکند بهایشان تعلق میگیرد، (استاندارد شماره 15).
خالص ارزش فروش (Net realizable value) عبارت است از بهای فروش (بعد از کسر تخفیفات تجاری ولی قبل از تخفیفات مربوط به تسویه حساب) پس از کسر: الف) مخارج برآوردی تکمیل، و ب) مخارج برآوردی بازاریابی، فروش و توزیع، (استاندارد شماره 8).
خالص سرمایهگذاری در یک واحد مستقل خارجی (Net investment in a foreign entity) عبارت است از سهم واحد تجاری گزارشگر در خالص داراییهای آن واحد مستقل خارجی، (استاندارد شماره 16).
خویشاوندان نزدیک (Close members of the family) به خویشاوندان نسبی و سببی فرد اطلاق میشود که میتوان انتظار داشت در معامله با واحد تجاری، در حدی قابلملاحظه وی را تحت نفوذ خود قرار دهند و یا تحت نفوذ وی واقع شوند، (استاندارد شماره 12).
دارایی (Asset) عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری درآمده است، (استاندارد شماره 17).
دارایی ثابت مشهود (Property, plant, and equipment or tangible fixed asset) به دارایی مشهودی اطلاق میشود که: الف) بهمنظور استفاده در تولید یا عرضه کالاها یا خدمات، اجاره به دیگران یا برای مقاصد اداری توسط واحد تجاری نگهداری میشود، ب) انتظار رود بیش از یک دوره مالی مورد استفاده قرار گیرد، (استاندارد شماره 11).
دارایــی نــامشهــود (Intangible asset) به یک دارایی غیرپولی و فاقد ماهیت عینی اطلاق میشود که: الف) بهمنظور استفاده در تولید یا عرضه کالاها یا خدمات، اجاره به دیگران یا برای مقاصد اداری توسط واحد تجاری نگهداری میشود، و ب) با قصد استفاده طی بیش از یک دوره مالی توسط واحد تجاری تحصیلشده باشد، و ج) قابلتشخیص باشد، (استاندارد شماره 17).
دارایی واجد شرایط (Qualifying asset) یک دارایی است که آمادهسازی آن جهت استفاده مورد انتظار یا فروش الزاما" مدت زیادی طول میکشد، (استاندارد شماره 13).
داراییهای پولی (Monetary assets) عبارت است از وجه نقد و داراییهایی که قرار است بهمبلغ ثابت یا قابلتعیینی از وجه نقد دریافت شود، (استانداردهای شماره 11 و 17).
درآمد عملیاتی (Revenue) عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه، بهجز موارد مرتبط با آورده صاحبان سرمایه، که از فعالیتهای اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشد، (استاندارد شماره 3).
درآمد مالی کسب نشده (Unearned finance income) عبارت است از تفاوت بین: الف) مجموع حداقل مبالغ اجاره مربوط به قرارداد اجاره سرمایهای از دید اجارهدهنده و هرگونه ارزش باقیمانده تضمیننشدهای که بهوی تعلق میگیرد، و ب) ارزش فعلی مبلغ یادشده در بند (الف) با نرخ ضمنی سود تضمینشده اجاره، (استاندارد شماره 21).
دوره اجاره (Lease term) عبارت از دوره غیرقابل فسخی است که اجارهکننده، دارایی مورد نظر را برای آن دوره اجاره کرده است بهاضافه هر مدت زمان دیگری که اجارهکننده اختیار دارد اجاره آن دارایی را با پرداخت یا بدون پرداخت مبلغ اضافی ادامه دهد و در آغاز اجاره اطمینان معقولی وجود داشته باشد که اجارهکننده از این اختیار استفاده خواهد کرد، (استاندارد شماره 21).
دوره میانی (Interim period) دوره مالی گزارشگری کوتاهتر از یک سال مالی است، (استاندارد شماره 22).
دولت (Government) متشکل است از وزارتخانهها، موسسات دولتی، نهادها و ارگانهای دولتی، شرکتهایی که بیش از 50 درصد سرمایه آنها متعلق به دولت است و سایر موسساتی که بهموجب قوانین موضوعه، دولتی شناخته میشود، (استاندارد شماره 10).
روش ارزش ویژه (Equity method) یک روش حسابداری است که براساس آن سرمایهگذاری در تاریخ تحصیل به بهایتمامشده ثبت میشود و پس از آن بابت تغییر در سهم واحد سرمایهگذار از خــالــص داراییــهای واحد سرمایهپذیر پس از تاریخ تحصیل، تعدیل میشود. سهم واحد سرمایهگذار از نتایج عملکرد واحد سرمایهپذیر در صورت سود و زیان منعکس میشود، (استاندارد شماره 20).
روش بهایتمامشده (Cost method) یک روش حسابداری است که براساس آن سرمایهگذاری به بهایتمامشده ثبت میشود. در این روش، واحد سرمایهگذار، سود حاصل از سرمایهگذاری را تنها تا میزانی بهعنوان درآمد شناسایی میکند که از محل سودهای خالص انباشته واحد سرمایهپذیر بعد از تاریخ تحصیل سرمایهگذاری، دریافت میشود، (استاندارد شماره 20).
رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه (Events after the balance sheet date) رویدادهای مطلوب و نامطلوبی است که بین تاریخ ترازنامه و تاریخ تصویب صورتهای مالی، رخ میدهد، (استاندارد شماره 5).
رویدادهای تعدیلی (Adjusting events) آن دسته از رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه است که درباره شرایط موجود در تاریخ ترازنامه شواهد بیشتری را فراهم میآورد، (استاندارد شماره 5).
رویدادهای غیرتعدیلی (Non-adjusting events) آن دسته از رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه است که به شرایط ایجاد شده بعد از تاریخ ترازنامه مربوط باشد، (استاندارد شماره 5).
زیان کاهش ارزش (Impairment loss) عبارت است از مازاد مبلغ دفتری نسبت بهمبلغ بازیافتنی دارایی، (استاندارد شماره 17).
زیانهای قابل پیشبینی (Foreseeable losses) زیانهایی است که انتظار میرود در طول مدت پیمان ایجاد شود (با احتساب مبالغ برآوردی هزینه کارهای اصلاحی و تضمینی و هرگونه هزینههای مشابهی که تحت شرایط پیمان قابل بازیافت نیست). مبلغ زیان مذکور بدون توجه به موارد زیر برآورد میشود: الف) شروع یا عدم شروع کار پیمان، ب) حصهای از کار که تا تاریخ ترازنامه انجام شده است، ج) میزان سودی که انتظار میرود از پیمانهای دیگر (بهاستثنای پیمانهایی که طبق بند 6 پیمان واحد تلقی میشود) حاصل شود، (استاندارد شماره 9).
سرمایهگذاری (Investment) نوعی دارایی است که واحد سرمایهگذار برای افزایش منافع اقتصادی از طریق توزیع منافع (بهشکل سود سهام، سود تضمینشده و اجاره)، افزایش ارزش یا سایر مزایا (مانند مزایای ناشی از مناسبات تجاری) نگهداری میکند، (استاندارد شماره 15).
سرمایهگذاری بلندمدت (Long-term investment) به طبقهای از سرمایهگذاریها گفته میشود که بهقصد استفاده مستمر در فعالیتهای واحد تجاری نگهداری شود. یک سرمایهگذاری هنگامی بهعنوان دارایی غیر جاری طبقه بندی میشود که قصد نگهداری آن برای مدت طولانی بهوضوح قابل اثبات باشد یا توانایی واگذاری آن توسط سرمایهگذار مشمول محدودیتهایی باشد، (استاندارد شماره 15).
سرمایهگذاری جاری (Current investment) به طبقهای از سرمایهگذاریها گفته میشود که سرمایهگذاری بلندمدت نباشد، (استاندارد شماره 15).
سرمایهگذاری خالص در اجاره (Net investment in the lease) عبارت است از سرمایهگذاری ناخالص در اجاره پس از کسر درآمد مالی کسب نشده، (استاندارد شماره 21).
سرمایهگذاری در املاک (Investment property) عبارت از سرمایهگذاری در زمین یا ساختمانی است که عملیات ساخت و توسعه آن بهاتمام رسیده و بهجهت ارزش بالقوهای که از نظر سرمایهگذاری دارد و نه بهقصد استفاده توسط واحد تجاری سرمایهگذار یا شرکتهای همگروه آن، نگهداری میشود، (استاندارد شماره 15).
سرمایهگذاری سریعالمعامله در بازار (Marketable investment) نوعی سرمایهگذاری است که برای آن بازار فعالی که آزاد و در دسترس است وجود دارد بهطوری که از طریق آن بتوان به ارزش بازار یا شاخصی قابلاتکا که محاسبه ارزش بازار را امکانپذیر سازد، دست یافت، (استاندارد شماره 15).
سرمایهگذاری ناخالص در اجاره (Gross investment in the lease) عبارت است از مجموع حداقل مبالغ اجاره مربوط به اجاره سرمایهای از دید اجارهدهنده و هرگونه ارزش باقیمانده تضمیننشدهای که بهوی تعلق میگیرد، (استاندارد شماره 21).
سود سهمی (یا سهام جایزه) (Stock dividend) عبارت است از توزیع سود بهشکل سهم بین صاحبان سهام یک واحد تجاری از محل سود تقسیمنشده یا اندوختهها که با توجه به اصلاحیه قانون تجارت موکول بهتصویب مجمع عمومی فوقالعاده است، (استاندارد شماره 15).
سهم اقلیت (Minority interest) عبارت است از آن بخش از خالص عملکرد مالی و خالص داراییهای یک واحد تجاری فرعی که قابل انتساب به سهامی است که بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق واحدهای تجاری فرعی دیگر، به واحد تجاری اصلی تعلق ندارد، (استانداردهای شماره 18و19).
صورتهای مالی تلفیقی (Consolidated financial statements) عبارت است از صورتهای مالی گروه که با استفاده از تلفیق تهیه میشود، (استاندارد شماره 18).
صورتهای مالی فشرده (Condensed financial statements) حداقل شامل صورتهای مالی اساسی و گزیدهای از یادداشتهای توضیحی مطابق الزامات این استاندارد است، (استاندارد شماره 22).
عمر اقتصادی (Economic life) عبارت است از: الف) مدت زمانی که انتظار میرود یک دارایی از لحاظ اقتصادی توسط یک یا چند کاربر قابلاستفاده باشد، یا ب) تعداد تولید یا واحدهای مشابهی که انتظار میرود در فرایند استفاده از دارایی توسط یک یا چند استفادهکننده کسب شود، (استاندارد شماره 21).
عمر مفید (Useful life) عبارت است از: الف) مدت زمانی که انتظار میرود یک دارایی مورد استفاده واحد تجاری قرار گیرد، یا ب) تعداد تولید یا سایر واحدهای مقداری مشابه که انتظار میرود در فرایند استفاده از دارایی توسط واحد تجاری تحصیل گردد، (استانداردهای شماره 11و17).
عمر مفید (Useful life) عبارت است از مدت زمانی که انتظار میرود منافع اقتصادی دارایی مورد اجاره توسط واحد تجاری مصرف شود. این دوره از ابتدای دوره اجاره شروع میشود و متاثر از محدودیتهای زمانی مندرج در قرارداد اجاره نیست، (استاندارد شماره 21).
عملیات حفاظی ( Hedge operations) به اقداماتی اطلاق میشود که بهمنظور کاهش یا جبران ریسک ناشی از تغییرات قیمت بازار، نرخ سود تضمینشده یا نرخ ارز صورت میگیرد. استقراض خارجی بهمنظور پوشش ریسک تغییرات نرخ ارز ناشی از سرمایهگذاری در یک واحد مستقل خارجی از جمله عملیات است، (استاندارد شماره 16).
عملیات خارجی (Foreign operations) عبارت است از یک واحد تجاری فرعی، واحد تجاری وابسته، مشارکت خاص یا شعبه واحد تجاری گزارشگر که فعالیتهای آن در خارج از ایران استقرار یافته یا اداره میشود، (استاندارد شماره 16).
فعالیتهای تأمین مالی (Financing activities) عبارت از فعالیتهایی است که منجر به تغییرات در میزان و ترکیب سرمایه و استقراضهای واحد تجاری (بهجز اضافهبرداشتهای منظور شده در محاسبه وجه نقد) گردد، (استاندارد شماره 2).
فعالیتهای سرمایهگذاری (Investing activities) عبارت است از تحصیل یا واگذاری سرمایهگذاریهای کوتاهمدت و بلندمدت، داراییهای ثابت مشهود و داراییهای نامشهود و نیز پرداخت و وصول تسهیلات اعطایی به اشخاص مستقل از واحد تجاری غیر از کارکنآن، (استاندارد شماره 2).
فعالیتهای عادی (Ordinary activities) فعالیتهای معمول، تکرار شونده یا منظم واحد تجاری (فعالیتهای تجاری) و همچنین فعالیتهای مرتبطی است که به تبعیت و در جهت پیشبرد فعالیتهای فوق یا در نتیجه آنها توسط واحد تجاری انجام میشود. چنانچه وقوع برخی رویدادها، صرفنظر از ماهیت غیرمعمول یا تناوب آن، در محیط حاکم بر عملیات واحد تجاری (اعم از اقتصادی، مقرراتی، جغرافیایی و غیره) مورد انتظار باشد، آثار آنها بر عملیات واحد تجاری در زمره فعالیتهای عادی تلقی میشود، (استاندارد شماره 6).
فعالیتهای عملیاتی (Operating activities) عبارت از فعالیتهای اصلی و مستمر مولد درآمد عملیاتی واحد تجاری است، (استاندارد شماره 2).
کمک دولت (Government assistance) عبارت از عملیاتی است که توسط دولت بهمنظور فراهم کردن مزیتهای اقتصادی برای یک واحد تجاری یا گروهی مشخص از واحدهای تجاری در چارچوب قوانین و مقررات معین انجام میشود. از لحاظ مقاصد این استاندارد، مزیتهایی که تنها بهطور غیرمستقیم و از طریق انجام عملیات موثر بر شرایط عمومی تجاری فراهم میشود، مانند تدارک امکانات زیربنایی در مناطق در حال توسعه یا تحمیل محدودیتهای تجاری بر رقبا، جزء کمکهای دولت محسوب نمیگردد، (استاندارد شماره 10).
کمکهای بلاعوض دولت (Government grants) عبارت است از کمکهای دولت بهشکل انتقال دارایی به واحد تجاری یا جلوگیری از خروج آن از واحد تجاری در قبال رعایت برخی شرایط، درگذشته یا آینده، مربوط به فعالیتهای واحد تجاری. آن گروه از کمکهای دولت که تعیین ارزش آنها بهنحو معقولی امکانپذیر نیست و همچنین معاملات واحد تجاری با دولت که نتــوان آنهــا را از فعــالیتهای عادی واحد تمیز داد، جزء کمکهای بلاعوض دولت محسوب نمیشود، (استاندارد شماره 10).
کنترل (Control) عبارت است از توانایی هدایت سیاستهای مالی و عملیاتی یک واحد تجاری بهمنظور کسب منافع اقتصادی از فعالیتهای آن، (استانداردهای شماره 12، 18،19 و20).
گروه (Group) عبارت است از واحد تجاری اصلی و کلیه واحدهای تجاری فرعی آن، (استاندارد شماره 18).
گزارش مالی میاندورهای (Interim financial report) گزارشی برای یک دوره میانی است که شامل مجموعه کامل صورتهای مالی (طبق استاندارد حسابداری شماره 1 با عنوان نحوه ارائه صورتهای مالی) یا صورتهای مالی فشرده (طبق این استاندارد) است، (استاندارد شماره22).
مبلغ استهلاکپذیر (Depreciable amount) عبارت است از بهایتمامشده دارایی یا سایر مبالغ جایگزین بهایتمامشده در صورتهای مالی، بهکسر ارزش اسقاط آن، (استانداردهای شماره 11و17).
مبلغ بازیافتنی (Recoverable amount) عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هر کدام بیشتر است. ارزش اقتصادی یک دارایی عبارت از خالص ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی از جمله جریانهای نقدی ناشی از فروش نهایی آن است، (استانداردهای شماره 11و17).
مبلغ دفتری (Carrying amount) مبلغی است که دارایی پس از کسر استهلاک انباشته و ذخیره کاهش ارزش مربوط، به آن مبلغ در ترازنامه منعکس میشود، (استانداردهای شماره 11 و 17).
مخارج تأمین مالی (Borrowing cost) عبارت است از سود تضمینشده، کارمزد و سایر مخارجی که واحد تجاری برای تأمین منابع مالی متحمل میشود، (استاندارد شماره 13).
معامله با شخص وابسته (Related party transaction) عبارت است از انتقال داراییها یا بدهیها یا انجام خدمات بین اشخاص وابسته، صرفنظر از مطالبه یا عدم مطالبه قیمت، (استاندارد شماره 12).
موجودی مواد و کالا (Inventories) به داراییهایی اطلاق میشود که : الف) برای فروش در روال عادی عملیات واحد تجاری نگهداری میشود، ب) بهمنظور ساخت محصول یا ارائه خدمات در فرایند تولید قراردارد، ج) بهمنظور ساخت محصول یا ارائه خدمات، خریداری شده و نگهداری میشود، و د) ماهیت مصرفی دارد و بهطور غیرمستقیم در جهت فعالیت واحد تجاری مصرف میشود، (استاندارد شماره 8).
نرخ تسعیر (Exchange rate) عبارت است از نرخ تبدیل دو واحد پولی به یکدیگر (شامل انواع نرخهای برابری رسمی، قراردادی و غیره) که در فرایند تسعیر بهکار گرفته میشود، (استاندارد شماره 16).
نرخ ضمنی سود تضمینشده اجاره (Interest rate implicit in the lease) عبارت است از نرخ تنزیلی که در آغاز اجاره، سبب شود مجموع ارزش فعلی حداقل مبالغ اجاره و ارزش باقیمانده تضمین نشده دارایی با ارزش منصفانه دارایی مورد اجاره برابر شود، (استاندارد شماره 21).
نرخ فرضی استقراض برای اجارهکننده (Lease's incremental borrowing rate of interest) نرخ سود تضمینشدهای است که اجارهکننده ناگزیر میبود برای یک اجاره مشابه پرداخت کند یا در صورت عدم امکان تعیین آن، نرخی که اجارهکننده ناگزیر میبود در آغاز اجاره برای دریافت وامی با شرایط بازپرداخت و تضمین مشابهجهت استقراض مورد نیاز برای خرید دارایی مورد نظر متحمل شود، (استاندارد شماره 21).
نفوذ قابلملاحظه (Significant influence) عبارت است از مشارکت در تصمیمگیریهای مربوط به سیاستهای مالی و عملیاتی واحد تجاری، ولی نه در حد کنترل سیاستهای مزبور، (استاندارد شماره 12، 18 و 20).
واحد پول گزارشگری (Reporting currency) عبارت است از واحد پول مورد استفاده در ارائه صورتهای مالی، (استاندارد شماره 16).
واحد تجاری اصلی (Parent) عبارت است از یک واحد تجاری که دارای یک یا چند واحد تجاری فرعی است، (استاندارد شماره 18 و 19).
واحد تجاری فرعی (Subsidiary) عبارت است از یک واحد تجاری که تحت کنترل واحد تجاری دیگری (واحد تجاری اصلی) است، (استاندارد شماره 18، 19 و20).
واحد تجاری وابسته (Associate) عبارت است از یک واحد سرمایهپذیر که واحد سرمایهگذار در آن نفوذ قابلملاحظه دارد، اما واحد تجاری فرعی یا مشارکت خاص واحد سرمایهگذار نیست، (استاندارد شماره 20).
واحد مستقل خارجی (Foreign entity) به آن دسته از عملیات خارجی اطلاق میشود که فعالیتهای آن بخش لاینفک واحد تجاری گزارشگر را تشکیل نمیدهد، (استاندارد شماره 20).
وجه نقد (Cash) عبارت است از موجودی نقد و سپردههای دیداری نزد بانکها و موسسات مالی اعم از ریالی و ارزی (شامل سپردههای سرمایهگذاری کوتاهمدت بدون سررسید) بهکسر اضافه برداشتهایی که بدون اطلاع قبلی مورد مطالبه قرار میگیرد، (استاندارد شماره 2).
یک بخش از واحد تجاری (Segment) جزیی از عملیات واحد تجاری یا گروه که اهمیت نسبی دارد و بهطور جداگانه قابل شناسایی است و فعالیتها، داراییها و نتایج مربوط به آن را بتوان بهوضوح از بقیه فعالیتهای واحد تجاری تمیز داد. یک بخش از واحد تجاری معمولا" خطوط تولید یا بازارهای جداگانه خاص خود را دارد، (استاندارد شماره6).
|
منبع : فصلنامه حسابرس |