حسابرس از اینکه
دعوت سازمان
حسابرسی و
فصلنامه
حسابرس را پذیرفتید
و اجازه دادید گفتگویی
از نزدیک با
شما انجام دهیم،
سپاسگزاریم.
ابتدا خواهش
میکنم کمی از
خودتان، تحصیلاتتان،
سوابق و
کارهایتان
بفرمایید. دکتر موحد ممنونم؛ و
خوشوقتم که
چنین فرصتی ایجاد
شده است. من
خودم چیزی
درباره خودم
سراغ ندارم که
درخور بحث
باشد. کارهایی
که انجام
دادهام، در
معرض قضاوت همه هست.
در مورد خودم
صحبتی ندارم
بکنم، جز در
مورد سوابقم.
من مقداری تحصیلات
علوم قدیمه
داشتهام،
مقداری هم
تحصیلات جدید
در رشته حقوق
انجام دادهام.
تقریباً
مقارن ملیشدن
صنعت نفت،
وارد صنعت
نفت شدم، اول بهعنوان
سردبیر
روزنامه
شرکت و زیر
نظر هیئتمدیره
موقت؛ بعد
منتقل شدم بهقسمت
حقوقی شرکت.
تا زمان
بازنشستگی
در قسمت حقوقی
شرکت کار میکردم؛ مدتی
هماهنگکننده
قراردادهای
بینالمللی،
مدتی رئیس
امور حقوقی،
مدتی هم عضو هیئتمدیره
شرکت نفت
بودم. بعد از
انقلاب هم
چندی مشاور
عالی شرکت بودم.
علاوه براین
ضمن کارهای اداری،
کارهای علمی،
اشتغالات
علمی، تدریس در
دانشگاه و
تدریس در
دانشکده
حسابداری
شرکت ملی نفت
داشتهام. این
خلاصه شرح حال
من بود. حال
استدعا میکنم
به سئوالاتی
بپردازیم که
جنبه شخصی نداشته
باشد. حسابرس بهخاطر
دارم شما در
زمینه ادبیات
هم صاحبنظر
بودید. میخواهم
بدانم پیوند
این زمینهها
چگونه بوده؟
هیچ ذکری
نکردید. دکتر موحد من خودم را در هیچ
رشتهای
صاحب داعیه
نمیدانم. در
هر قسمتی
مختصر
مطالعهای کردهام.
در زمینههای
ادبی هم
کارهایی که
انجام دادهام
چاپ شده و در اختیار
هست. حرف شما
درست است،
ابعاد فعالیتهای
ذهنی من
متعدد بوده وزمینههای
حقوقی، تاریخی
و ادبی را در
برمیگیرد. حسابرس چگونه شد
که وارد عرصه
تدریس در
دانشکده
شرکت نفت شدید؟ دکتر موحد بنده با مرحوم
اسماعیل
عرفانی و
مرحوم سجادینژاد
همکار بودم، یعنی
ما سه نفر بودیم که
شرکت نفت را
وادار کردیم
دانشکده را
بهوجود بیاورد
و البته مسائل فنی
مرتبط با
رشته
حسابداری
برعهده آن دو
مرحوم و
مسائل حقوقی
هم برعهده
بنده بود. از
زمان تاسیس
دانشکده تا
وقتی که میتوانستم
بهتدریس ادامه
بدهم، اینکار
را انجام میدادم
و بسیار هم
خوشوقتم.
خوشحالم برای اینکه
وقتی بهگذشته
خودم نگاه میکنم،
سهم ناچیزی
را که در ایجاد
این دانشکده و
در راهانداختن
آن داشتم جزو
افتخارات
زندگی خودم میدانم.
این جزو کارها و
قدمهای مثبتی
بود که بهکمک
خداوند
توانستم
انجام دهم و
بعد از انقلاب
اسلامی نیز
فارغالتحصیلان
همین
دانشکده
بودند که
مسئولیتهای مهم
را در قسمتهای
مالی و
حسابداری
شرکتهای
دولتی، در
بانکهای
مختلف، در موسسات
مختلف دولتی
بردوش
گرفتند و بههر
ترتیب بود
نگذاشتند
توقفی پیدا شود.
این دانشکده
که تاسیس شد
ابتدا بهصورت
موسسه بود،
بعدها بسط و
توسعه پیدا کرد
و برنامهاش
از روی
برنامههای انجمن
حسابداران
خبره
انگلستان اقتباس و
تنظیم شد. حسابرس آقای دکتر قبل
از اینکه
وارد بحث بشویم،
چنانچه حضور
ذهن یاریتان
میکند
فهرستی از تالیفات
خودتان به ما
لطف کنید. امیدوارم
بهخاطرتان
باشد. دکتر موحد الان واقعاً
حضور ذهن
ندارم. اولین
کتابی که از
من چاپ شد، بهنظرم
در سال 1336،
سفرنامه ابنبطوطه
بود و آخرین
کتابم نیز،
خواب آشفته
نفت است در دو جلد،
و بعد از آن
البته تعدادی
تجدید چاپ
داشتهام از
کتابهای
سابق؛ مثل چهارمقاله
… که از کتب بسیار
اساسی فلسفی
عصر ماست، همینطور
مثلاً آن
کتاب راجع به
جزایر سه
گانه ابوموسی،
تنبکوچک و
تنببزرگ. در
آنجا من کلیه اسناد
و مدارکی را
که وزارتخارجه
انگستان در
اختیار داشت
و بهرخ ما میکشید،
همینهایی که
الان این شیخ
نشینها، این
امارات
متحده عربی، مدعیانه
به آنها
استناد میکنند،
و در وزارت
خارجه
انگلستان
بود، من همة این
مدارک را گرد
آوردهام، و
از نظر حقوقی
تجزیه و تحلیل
کردهام که واقعاً
تا چه اندازه
اینها میتواند
بر مدعای
آنها دلالت
بکند. خوب این
هم تجدید چاپ
شده است. کتابی
که الان زیر
چاپ دارم،
کتاب مفصلی
است بهنام
در هوای حق و
عدالت، این
کتاب راجع به
فلسفه حقوق
است. در
کتابهایی که
از من چاپ شده،
مخصوصاً
کتابهای اخیر،
در پشت جلدش
ناشر فهرستی
از کارهای
بنده را چاپ
کرده که اگر
کسی مایل
باشد میتواند
به آن مراجعه
بکند. حسابرس چرا شما
در کتابهایتان
به مباحث مالی
و حسابداری
گرایش
نداشتهاید؟ دکتر موحد عرض کردم
ابعاد فکری
مورد علاقه
من متعدد است
ولی قابلیتها
و صلاحیتهایم
خیلی محدود
است، از جمله
راجع بهمسائل
مالی توان
ناچیزی دارم.
این است که از ورود
بهزمینهای
که نمیتوانستهام
کاری انجام
بدهم پرهیز
کردهام. حسابرس آقای دکتر،
مسئله نفت در
مملکت ما
مسئله مهمی
بوده، تقریباً
همیشه دخل و
خرجمان مدیون
نفت بوده است.
نام جنابعالی
با تحولات
صنعت نفت در
مملکت ما
همراه بوده است.
شما نقش نفت
را در سرنوشت
کشورمان از دیدگاه
خودتان، چهگونه میبینید؟
احساس شما در
مورد مسئله
نفت که این
همه با آن درگیر
بودید، از ملی
شدن تا بعد از
انقلاب، چیست؟
میخواهیم دیدگاه
ویژه شما را
بدانیم. دکتر موحد خوب شد این
سوال را مطرح
کردید، میخواستم
عرض بکنم که
چون این
دانشکده
توسط شرکت ملی
نفت درست شده
بود، طبیعی
بود که غیر از
مباحث
متداول، از
حقوق مدنی و
اصول حقوق و
حقوق تجارت،
راجع به حقوق
نفت هم مطالبی
تدریس میشد
و وقتی
که این
برنامه تدوین
شد در صدد
برآمدیم
کتابهایی
در حدود کار این دانشکده
تهیه و تألیف
بکنیم. فرض
بکنید کتاب
حقوق مدنی،
دوره حقوق
مدنی که در
دانشکده
حقوق تدریس میشد
به کار این
دانشکده نمیآمد.
یکی از توفیقهایی
که مشارکت در
کار دانشکده
برای من فراهم
آورد این بود
که مرا وادار
کرد بهجای
جزوه گفتن که
در آن زمان در
دانشکدهها
رسم بود، زمینههایی
را که خودم
متصدی آن
بودم بهشکل
کتاب در بیاورم.
حقوق مدنی را من
خودم آنجا
تدریس میکردم،
آن کتاب حقوق
مدنی که
ملاحظه
فرمودهاید،
پیش از انقلاب
دو بار چاپ شده
بود ولی بعد
از انقلاب با
توجه به تغییراتی
که در حقوق مدنی
پدید آمده
بود این کتاب
محتاج بازنویسی
بود، این بود
که بنده از تجدید
چاپش خودداری
کردم و اجازه
ندادم تجدید
چاپ بشود. همینطور
راجع به حقوق
نفت؛ حقوق
نفت را که
بنده خود
متصدی تدریسش
بودم ناچار
شدم خودم کتابش را
بنویسم. یک
کتاب اختصاصی
نفت و مسائل
حقوقی آن دقیقاً
برای تدریس در
دانشکده
نوشته شد. این
کتاب هم پیش
از انقلاب سه
بار چاپ شده
بود و بعد از
انقلاب، با
تغییراتی که
در ساختار
صنعت نفت در
دنیا رخ داده
است بسیاری از
مطالبش
محتاج بازنویسی
است. اگر
عمری باقی
باشد، این هم
از کارهایی
است که حتماً باید
انجام شود.
وقتی که این
درس در
دانشکده ما
شروع شد،
دانشگاه تهران
درصدد برآمد
که از اینکار
استفاده
بکند، از من
برای تدریس این
رشته در
دانشکده
حقوق دعوت
کردند و این
بود که بنده
چند سالی در
دانشکده
حقوق دانشگاه
تهران هم همین
حقوق نفت را
تدریس میکردم.
اگر اخباری
که جسته و گریخته
بهگوش من میرسد
که در
دانشگاهها
درس حقوق نفت
کنار گذاشته
شده حتی در
دانشکده
خودمان که بنیادش
با این روشها
گذاشته شد،
مایه بسی
تاسف است. ما این
درس را هم از
برنامههای
خارج
برداشته بودیم.
چنانچه
کشورهایی مثل
انگلستان،
فرانسه، امریکا
و کشورهای دیگر
دنیا که
معمولاً
درآمد ارزیشان
وابسته به
نفت نیست
راجع به نفت
حساسیت
دارند، ما که
بهاصطلاح خون
رگهای
اقتصادمان
از نفت تغذیه
میشود،
چنانچه اینقدر
بیعلاقه
باشیم، باورکردنی
نخواهد بود.
خوشبختانه
در دورههای
دکتری با
توجه به تزهایی
که در زمینه
حقوق بینالملل
پیش من میفرستند
اقبال و توجه
بهمسائل
نفت هست ولی اگر
در سطوح لیسانس
راجع بهحقوق
نفت کملطفی
شده، مایه
تأسف است. بههرحال مسئله
نفت برای ایران
خیلی مهم است.
بنده معتقدم
لااقل از 1901 که امتیازنامه
دارسی به
امضا رسید، یعنی
تمام قرن بیستم
، تمام جنبههای اجتماعی
و سیاسی و
اقتصادی ایران،
تمام تحولاتی
که در زمینههای
اجتماعی و سیاسی
و اقتصادی در
ایران رخ
داده، به
مسئله نفت آمیخته
است. هیچ حرکت
مهم یا هیچ تحول
مهمی در ایران
رخ نداده که
بشود مسئله
نفت را از آن
جدا کرد، که نفت در
آن موثر
نبوده و آن
متاثر از نفت
نبوده باشد.
موضوع نفت آنقدر اهمیت
دارد که یک
دائرهالمعارف
میخواهد. در
ایران بنیادی
باید درست میشد
که مطالعات
مربوط به نفت
را بهعهده میگرفت.
این کاری نیست
که بتوان دست
تنها انجام
داد. در آن دو
جلد کتابی که
بهنظرتان
رسیده،
مسئله نفت از ملی
شدن تا کودتای
28 مرداد مطرح
است و
انشاءاله…
اگر عمری باقی باشد
در نظر دارم
که از سال آینده
از کودتای 28
مرداد تا
انقلاب،
تحولاتی را که
داشته دنبال
بکنم. همچنین
از کتابهای
دیگر من که در
درس دکترای حقوق
بهچاپ رسیده
عنوان درسهایی
از داوریهای
نفتی، دارد.
تا حدی که میتوانم
و از من برمیآید
تلاش میکنم
و امیدوارم
که جوانان ما
علاقه نشان
بدهند، با
مطالب آشنا
بشوند،
بخوانند و بهاصطلاح
آشنایی ذهنی
با مسائل
مربوط به نفت
پیدا کنند.
والا نمیشود
هیچ قضاوت
تاریخی نسبت بهگذشته
و بهتبع آن هیچ
تصمیمی و
نگاهی روشن
راجع به آینده
داشت. حسابرس آقای دکتر،
جنابعالی به
داوریهای
نفت اشاره
کردید. ما در
مورد نفت، در
دوران ملی شدن و
بعد از آن چندین
اختلاف مهم
نفتی داشتیم
که به دعوای بینالمللی نفتی
منجر شد. بعد
از انقلاب
چطور؟ آیا
بعد از
انقلاب در زمینه
نفت دعوای مهمی
نداشتیم؟ دکتر موحد پیش از
انقلاب ما
راجع به نفت
چند تا دعوا
داشتیم. یک
دعوایی داشتیم
در سال 1933 میلادی،
یعنی 1312 و 1313 که
وقتی
موافقتنامه
دارسی در
زمان رضاشاه لغو
شد دعوا بهمحکمه
نرفت بلکه به
جامعه ملل ارجاع
شد که سطحی
مثل سازمانملل،
مثل شورایامنیت،
داشت. بعد در
قضیه ملی شدن
نفت هم دعوایی
در شورای امنیت
مطرح شد، هم
دعوایی در دیوان
دادگستری بینالمللی
لاهه و همینطور
دعاوی مختلفی
در مورد نفتی
که ما میفروختیم
و طرفهای
دعوا میرفتند
و توقیف میکردند.
مثل دعوی
معروف رزمری (Rosemary)؛ دو سه دعوی در
ایتالیا
داشتیم، دو
تا دعوی در
ژاپن داشتیم.
اینها دعاوی
معروفی بود
که ما در دوره
ملی شدن نفت
داشتیم. بعد
از کودتا تا
انقلاب
اسلامی ایران
در مورد نفت
فقط یک دعوا
داشتیم ولی
بعد از
انقلاب،
قسمت عمده
دعاوی برعلیه ایران
دعاوی نفتی
بود که یک
قسمتی از
آنها در دیوان
داوری ایران
و آمریکای لاهه
مطرح بود و
تعداد دیگری
در خارج از
لاهه، بهاصطلاح
در داوریهای آتاک،
داوری که طبق
قرارداد ایجاد
شده بود و
حالا البته
همه اینها حل
و فصل
و تمام شده
است ولی
ماجرا جایی
نوشته نشده و
توضیح داده
نشده است و روشن
نیست که چه
بوده است،
طرفین چه میخواستند؟
چه گفتهاند
و چرا و چگونه حل
و فصل شد.
انشاءاله…
اگر فرصتی
شد، بهاین
مسائل هم
خواهم
پرداخت. حسابرس قبل از
انقلاب در
دانشکده
شرکت نفت که
درس میخواندیم
تقریباً بعد
از دروس اصلی
حسابداریمان
که واحدهای
بسیار زیادی
را بهخود
اختصاص میداد
درسهای مربوط به
حقوق، از
حقوق مدنی که
شما فرمودید
تا حقوق
تجارت، حتی
حقوق جزا، تعداد
واحدهای درسی
زیادی داشتیم.
تقریباً بعد
از حسابداری
مهمترین
رشته درسیمان
مباحث حقوق
بود. زمانی که
فارغالتحصیل
شدیم و وارد
محیط کار شدیم، در
عمل و در
تجربه دیدیم
که چقدر این
زمینه از
دانش موثر و
مفید است.
امروزه در
دانشکدههای
با گرایش
حسابداری و
مالی تا سطح
دکتری، از درس
حقوق خبر
چندانی نیست
و در واحدهای
درسی دورههای
کارشناسی
ارشد و دکتری
حسابداری
تقریباً
واحدهای درسی
حقوق اصلاً دیده
نمیشود. بهعبارت دیگر
فارغالتحصیلان
رشتههای
حسابداری و
مالی نه تنها
با مباحث
حقوقی مرتبط با
رشته خودشان
آشنایی دقیق
ندارند بلکه
آشنایی عمومی
هم با مسائل حقوقی
ندارند،
گرچه شما
بهتر میدانید،
هر حسابداری
وقتیکه
وارد دنیای کار
میشود اولین
جایی که پا میگذارد
موسسهای
است که
براساس
قانون تشکیل شده
است. شاید دیدگاه
شما، با
تجربهای که
در برپاکردن
دانشکده
حسابداری داشتید
کمک بکند که این
نقیصه اصلاح
شود. دکتر موحد اینکه اطلاع
دادید الان
در دانشکدههای
مربوط به
حسابداری،
نسبت بهرشته
حقوق اینقدر
کملطفی
شده، مایه
تاسف بنده
است. نمیدانم
واقعاً
حسابداری که
از این
موسسات، از این
دانشکدهها
بیرون میآید
چه وضعی پیدا
میکند، چه
جور حسابداری
است. حسابداری
تنها دفتر
دوبل نگهداشتن
نیست که در
سابق، در شمسالعماره
در آن
بالاخانهها
یاد میدادند.
منظور از ایجاد
دانشکده برای حسابداری
تربیت یک عده
مدیر بود که
در رشتههای
مالی و
حسابداری
بتوانند در اداره
شرکتهای
بزرگ و صنایع
بزرگ کمک
بکنند. من نمیدانم
واقعاً یک مدیر
بانک یا مدیرمالی
یک موسسه مهمی
مثل یک شرکت بیمه
یا یک شرکت
حمل و نقل،
چطور ممکن
است با حقوق
آشنایی و از
آن اطلاع
نداشته باشد.
منظور البته این
نیست که کسانی
که در آنجا
درس میخواندند
متخصص حقوق
مدنی و تجارت
بشوند، اما این
که یک مدیر
بانک، یک رئیس
بانک، یک رئیس
شرکتبیمه، یک
رئیس موسسه
مالی مهم، هیچ
حقوق نداند،
برای من خیلی
مایه تعجب
است.
مدیرانی که
موسسات فعلی
را اداره میکنند
غالباً تربیتشدگان
آن نسل سابق هستند
که حقوق را
خوانده و دیدهاند.
ممکن است
مطالبی را که
خواندهاند یادشان
نباشد ولی
فرهنگ و ذهن
آنان تربیت
شده است. قدیم
سرکلاس میگفتند که
این درسها بهمنزله
ورزش ذهن است
و ذهن شما برای
روز مبادا ورزیده میشود. حسابرس با تشکر
از فرصتی که
در اختیار ما
گذاشتید،
سلامتی و طول
عمر شما را
آرزو میکنیم. ◄ کتابشناسی
دکتر محمدعلی
موحد ◄◄ تألیف: • مختصر
حقوق مدنی • نفت ما و
مسائل حقوقی
آن • شمس تبریزی • ابن
بطوطه • درسهایی
از داوریهای
نفتی، دفتر
اول: قانون
حاکم • درسهایی
از داوریهای
نفتی، دفتر
دوم: مصادره و
غرامت • مبالغة
مستعار
(اسناد بریتانیا
و ادعای شیوخ
بر جزایر تنب
و ابوموسی) • خواب
آشفتة نفت،
دو جلد • در هوای
حق و عدالت (از
حقوق طبیعی
تا حقوق بشر) ◄◄ ترجمه: •
سفرنامة ابن
بطوطه • بهگوات
گیتا • مالیات
سرانه و تأثیر
آن در گرایش
به اسلام،
نوشتة دانیل
دنت • خزران،
نوشتة
آرتورکستلر • عدالت و
انرژی،
نوشتة ایوان
ایلیچ •
چهارمقاله
در آزادی،
نوشتة آیزایا
برلین ◄◄ تصحیح و
تنقیح متون
با مقدمه و
تعلیقات: • مقالات
شمس تبریزی • حدالحقیقه،
ابوالفتح
محمد بن
مطهربن شیخالاسلام
احمد جام
(ژنده پیل) • سلوکالملوک،
فضلاللهبن
روزبهان خنجی
اصفهانی • خمی از
شراب ربانی
(گزیدة
مقالات شمس) •
اصطرلاب حق
(گزیدة
مقالات فیه
مافیه) |