| انتظارات از جامعه حسابداران رسمی |
| بهروز رزمآزما |
|
از عمر این جامعه ششسال میگذرد. طی این دوران تمامی افراد جامعه، سعی خویش را در جهت اعتلای حرفه مبذول داشته، لیکن در اموری چون تنظیم امور، نظارت حرفهای و اجرای آییننامه، نحوه فعالیت حسابداران رسمی توفیقی مشاهده نمیشود و در تقابل با موارد فوق، استفادهکنندگان از خدمات حسابداران رسمی مبادرت به تشکیل سازمانهای نظارتی و حل اختلافی را مدنظر قرار دادهاند، غافل از اینکه این جامعه در حیطه قانون و قانونگذار قرار دارد.
مجری قانون با انتصاب اعضای شورایعالی نظارت، آن هم به طور تماموقت، اقدام موثری را به عمل آورده و دغدغه خاطر استفادهکنندگان پیشگفته و تمامی آحاد واحدهای تولیدی و بازرگانی و خدماتی را مرتفع ساخته است. بنابراین شناخت تشکیلات جامعه از جهت ارتقای حرفه به منظور نیل به اهداف قانونی آن، از ضرورت کامل برخوردار و به شرح زیر است: 1 - به موجب قانون، جامعه حسابداران رسمی با هدف تنظیم امور، اعتلای حرفه حسابداری و حسابرسی و نظارت حرفهای بر کار حسابداران رسمی تشکیل یافته و شامل ارکان شورایعالی، هیاتمدیره و هیاتعالی نظارت است. انتخاب شورایعالی توسط اعضا و با نظارت نمایندگان وزیر امور اقتصادی و دارایی، شورای عالی بانکها و سازمان بورس بوده و هیاتمدیره نیز توسط آن شورا تعیین و هیاتنظارت هم به طور مستقیم با انتخاب وزیر امور اقتصادی و دارایی ایفای وظیفه میکند. 2 - وظایف شورای عالی به قرار زیر است: الف- تصویب آییننامه بودجه سالانه، تعیین روزنامه کثیرالانتشار و همانند آن است که از امور غیرمستمر تلقی میشود. ب- اعمال نظارت حرفهای بر کار اعضا از طریق کار گروهها. ج- تصمیمگیری درخصوص کلیه مواردی که برای ایفای وظایف جامعه لازم و در اساسنامه جزو وظایف سایر ارگانهای جامعه نباشد. توجه اعضای شورایعالی و ناظران بر شورا از انتظارات است. 3 - هیاتمدیره توسط شورایعالی و به منظور امور اجرایی داخلی جامعه و اجرای مصوبات آن شورا مبادرت به انجام وظیفه میکند و انتظار دیگری در چارچوب اساسنامه از وظایف این هیات تلقی نمیشود. 4 - هیات مالی نظارت دارای اختیارات ذیل است. الف- نظارت بر کلیه فعالیتهای جامعه از جمله کارگروهها که به طور ذاتی وظایف مشورتی را بر عهده دارند. ب-انجام هرگونه نظارت بر کلیه فعالیتهای جامعه با تعیین و ابلاغ شورایعالی و با وزیر امور اقتصادی و دارایی با قید اینکه نظارت مقام وزیر در امور خارج از مفاد اساسنامه نیز مقدور و میسر است. ج- انجام وظایف بازرس قانونی جامعه: انتظار منطقی است، امکانات و بودجه کافی و مناسب در اختیار هیات مزبور قرار گرفته تا انجام وظایف مزبور به طور کامل امکانپذیر شود. 5 -با تنظیم امور این جامعه باید، آییننامه نحوه استفاده از خدمات حسابداران رسمی به منظور اجرای کامل آن به مراجع ذیصلاح قانونی از جمله هیات عالی نظارت، با تاکید خالص ابلاغ تا موجبات استفاده از خدمات حسابداران رسمی به طور مطلوب در جهت حفظ منافع عمومی صاحبان سرمایه و دیگر افراد ذیحق و ذینفع به منظور نیل به اهداف قانونگذار مقدور شود، در غیر این صورت حتی با اجرای مفاد موارد پیشگفته آحاد اقتصادی، استفادهای از خدمات حسابداران رسمی را شاهد نخواهد بود.
|
| منبع: روزنامه دنیای اقتصاد |
| مستندات بانک مرکزی برای پذیرش فرمول جدید محاسبه نرخ سود بانکی |
|
مسائل پشت پرده تغییر فرمول نرخ سود بانکی براساس تحلیل بانک مرکزی، فرمول قبلی باعث تشدید سفتهبازی در نظام بانکی شده بود، به صورتی که برخی از مشتریان بزرگ اقدام به دریافت تسهیلات اضافی از بانکها و سپردهگذاری مجدد آن در بانکها میکردند که طبق فرمول قبلی منافع سرشاری را به همراه داشت.
در نامهای به مدیران عامل بانکها اعلام شد مستندات بانک مرکزی برای پذیرش فرمول جدید محاسبه نرخ سود بانکی اولین گزارش مستند درباره فرمول قدیمی و جدید نحوه محاسبه سود بانکی و مسایل پشت پرده آن که مورد تایید بانک مرکزی قرار گرفته منتشر شد. به گزارش خبرگزاری مهر، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران درباره فرمول نحوه محاسبه سود بانکی به مدیران عامل کلیه بانکهای دولتی، غیر دولتی، شرکت دولتی پست بانک و موسسه اعتباری توسعه اعلام کرده جمع بندی و بررسی نقطه نظرات ارائه شده از سوی سیستم بانکی، در مجموع ضرورت جایگزینی فرمول پیشنهادی با فرمول متداول مورد عمل را ضروری ساخت. در نامه بانک مرکزی به مدیران عامل کلیه بانکهای دولتی، غیردولتی، شرکت دولتی پست بانک و موسسه اعتباری توسعه آمده است: سابقه استفاده از فرمول قدیم نحوه محاسبه سود بانکی به اوایل دهه 1360 بازمیگردد که نخستین بار از سوی شورایعالی بانکها جهت اجرا به بانکهای دولتی ابلاغ شد و برای محاسبه سود واقساط تسهیلات، ملاک عمل کلیه بانکهای دولتی قرار گرفت. در بررسیهای به عمل آمده از سوی بخشهای زیرمجموعه بانک مرکزی، ضعفهایی در روش قدیم نحوه محاسبه سود بانکی مشاهده شد که در ذیل به اهم آنها اشاره میشود. با به کارگیری فرمول مذکور، امکان دستیابی به بازدهی واقعی، مطابق با نرخهای سود مصوب شورای پول و اعتبار، برای بانکها میسر نمیشود. بر این اساس، از آنجا که نرخهای اسمی یا اعلام شده عموما بالاتر از نرخهای بازدهی واقعی است، لذا شبهه نوعی گراننمایی (اعطای تسهیلات با نرخهای بالا) از سوی بانکها به وجود میآید. در همین رابطه، بررسیها بیانگر این نکته است که با افزایش مدت زمان بازپرداخت تسهیلات، این تفاوتها معنیدار شده، به صورت مشخصتری بارز میشود. به عنوان مثال، چنانچه تسهیلاتی با نرخ رسمی سود 14درصد در سال اعطا شود، بازدهی واقعی آن برای سررسیدهای یک ساله، 5 ساله و 15 ساله به ترتیب برابر 7/13درصد، 7/12درصد و 11درصد در سال قابل محاسبه است. بانک مرکزی تصریح میکند: طبیعی است که تحت چنین شرایطی بانکها جهت جبران کاستیهای ناشی از فرمول و به منظور نیل به بازدهی بیشتر به سمت اعطای تسهیلات کوتاهمدتتر گرایش نشان دهند که این خود، با توجه به این که طرحهای سرمایهگذاری و اشتغالزایی، اصولا و عمدتا نیازمند منابع بلندمدت میباشند در مجموع بانکها را از مسیر اهداف رشد و توسعه اقتصادی مورد نظر دولت محترم دور میسازد. در تسهیلات اعطایی با بازپرداخت بلندمدت، چنانچه مشتری پس از پرداخت چند قسط، خواستار بازپرداخت کل اقساط به بانک و تسویه پیش از موعد بدهی خود باشد، مشاهده میکند که در عمل بهرغم چند قسط هنوز بابت کل تسهیلات و هم چنین بخشی از سود بدهکار است. براساس اعلام بانک مرکزی، استفاده از فرمول قدیمی فضای سفته بازی در سیستم بانکی را تشدید میکند. جهت توضیح موضوع فرض می نماییم که تسهیلاتی به مبلغ یک میلیارد ریال، با نرخ سود 17درصد در سال و بازپرداخت 15 ساله (به صورت ماهانه) اعطا شده باشد. بر اساس روش قدیمی قسط ماهانه مشتری برابر 12میلیون و 916هزار و 667ریال محاسبه میشود. از جانب دیگر مبلغ سود ماهانه قابل پرداخت به سپردهای (یا اوراق مشارکتی) به مبلغ یک میلیارد ریال و با نرخ سود 5/15درصد در سال برابر 12میلیون و 916هزار و 667ریال میشود. بانک مرکزی در ادامه چنین آورده است: وجود چنین شرایطی، انگیزه زیادی را برای مشتریان (خصوصا مشتریان بزرگ) بانکها جهت دریافت تسهیلات اضافی از بانکها و سپردهگذاری آن در سیستم بانکی به منظور کسب منفعت حاصل از این نقل و انتقال فراهم میکند. بر همین اساس و با توجه به اینکه در سنوات قبل، سود تسهیلات به صورت چند نرخی اعلام میشد و همواره نرخ سود بخشهای خدمات و بازرگانی در قیاس با سایر بخشهای اقتصادی از رقم بالاتری برخوردار بود، به منظور دستیابی به بازدهی بالاتر، بانکها اکثرا به اعطای تسهیلات در دو بخش فوق تمایل نشان میدادند. بانک مرکزی میافزاید: اشکالات موجود در فرمول فوق، نهایتا موجب شده بود که سیستم بانکی کشور از فرمولهای متفاوتی جهت محاسبه سود و اقساط تسهیلات استفاده کند. این موضوع منجر به عدم وحدت رویه در بانکهای کشور شد و در نتیجه مشکل جدیدی را بر مشکلات قبلی افزود. این بانک در ادامه تصریح کرد: با توجه به مجموع اشکالات مطرح شده در فوق، مراتب به تفصیل به شورای محترم پول و اعتبار گزارش شد. پس از بحث و تبادل نظر پیرامون این موضوع در جلسات متعدد شورای محترم پول و اعتبار به منظور ایجاد رویه واحد در بانکها و با استناد به دلایل قابلیت تسهیم هر قسط پرداختی مشتری به اصل و سود واقعی متعلقه، محقق شدن بازدهی واقعی برای بانکها مطابق با نرخهای سود مصوب شورا برای دورههای مختلف اعطای تسهیلات و گرایش بانکها به سمت سرمایهگذاریهای بلند مدت و در نتیجه ایجاد زمینه مناسب جهت سرمایهگذاری و اشتغالزایی بیشتر نهایتا فرمول جدید پیشنهادی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را در یکهزار و هشتادمین جلسه مورخ 26/12/1385 مورد تصویب قرار داد. فرمول جدید نحوه محاسبه سود بانکی در تیرماه به سیستم بانکی ابلاغ شده تا در عقود با بازدهی معین با بازپرداخت ماهانه، از این به بعد فرمولهای محاسبه سود و اقساط و همچنین جدول مربوط به نحوه تسهیم هر قسط به اصل و سود، ملاک عمل قرار گرفته و ضمن ابلاغ آن به شعب و واحدهای تابعه بر حسن اجرای آن نظارت لازم و کافی معمول دارند. در پایان نامه بانک مرکزی به مدیران عامل کلیه بانکهای دولتی، غیردولتی، شرکت دولتی پست بانک و موسسه اعتباری توسعه خاطرنشان شده که به هنگام اعطای تسهیلات بانکها فقط مجاز به محاسبه و دریافت اقساط (بابت اصل تسهیلات و سود متعلقه) خواهند بود و نباید هیچ مبلغ دیگری را تحت عنوان کارمزد و یا غیره از مشتریان دریافت کنند.
|
| منبع : روزنامه دنیای اقتصاد |
| نظرخواهی عمومی برای رونق بورس |
|
ایران بورس - توفان ذهنی (Brain storming) تکنیکی موثر برای مسالهیابی، حل مساله و نیز نوآوری است. بر این اساس بورس اوراقبهادار تهران از همه صاحبنظران، کارشناسان، مدیران، سرمایهگذاران، دانشجویان و دیگر علاقهمندان به بازار سرمایه درخواست میکند پیشنهادات خود را در خصوص راهکارهای رونق بورس اوراقبهادار کشور به آدرس تهران، میدان آرژانتین، خیابان شهید احمد قصیر، خیابان پانزدهم، شماره 1+12 ، طبقه سوم یا نمابر شماره 88707624 یا آدرس پست الکترونیکی info@tse.ir ارسال کنند. بورس اوراقبهادار تهران بر اساس آرای کمیته داوران به پنج اثر برگزیده جوایز ارزشمندی اهدا خواهد کرد.
|
| منبع : روزنامه دنیای اقتصاد |
| سمینار رایگان آشنایی با بازارهای مالی ارز دنیا |
|
سمینار آموزشی و رایگان آشنایی با بازارهای مالی ارز دنیا در روز چهارشنبه 24مرداد ماه ساعت 19 الی 21 در مرکز همایشهای مجموعه فرهنگی هنری تهران برگزار میگردد. در این سمینار درباره عناوین زیر صحبت میشود: آشنایی با پلتفرم تجاری فارکس، اصطلاحات اولیه بازار فارکس، آشنایی با کارگزارها و نحوه بازکردن حسابها و آشنایی با بازارهای اصلی فارکس. علاقهمندان میتوانند برای کسب اطلاعات بیشتر با تلفنهای 7-77641125 تماس حاصل گرفته و یا به نشانی: خیابان شریعتی، روبهروی بهارشیراز، مجموعه فرهنگی هنری تهران (سینما ایران) مراجعه کنند.
|
| منبع : روزنامه دنیای اقتصاد |
| نظریه اطلاعات نامتقارن |
| دکتر یدالله مکرمی |
|
تلاشهای پژوهشی استاد مصطفی علیمدد در ارتقای اندیشه نوین حسابداری و سیستمهای اطلاعات حسابداری ستودنی و درخور تقدیر است. مقاله حاضر را که نشان از تلاش پژوهشگران در تناور ساختن پیکرة دانش و سپاس و قدرشناسی جامعه مدنی از تلاش ایشان دارد، به استاد تقدیم میکنم.
جایزه نوبل سال 2001 در اقتصاد به مایکل اسپنس (Michael Spence)،جورج اکرلوف (George Akerlof) و جوزف استیلیتز (Joseph Stiglitz) بهخاطر کارشان در زمینه اقتصاد اطلاعات تعلق گرفت. این سه دانشمند در دهه هفتاد میلادی نظریهای را درباره بازار پایهگذاری کردند که به نظریه اطلاعات نامتقارن شهرت یافت. این مقاله به اختصار دیدگاههای این سه دانشمند را معرفی میکند. تئوری اقتصاد در چند دهه اخیر با سئوالات چالش برانگیزی رو بهرو بوده است؛ از جمله: • چرا نرخ بهره در بازارهای استقراض محلی در کشورهای جهان سوم اغلب بیش از حد بالاست؟ • چرا کسانی که میخواهند یک اتومبیل دست دوم خوب خریداری کنند ترجیح میدهند به واسطه مراجعه کنند تا به شخص فروشنده؟ • چرا موسسهها با اینکه ناگزیرند بابت مالیات سود سهام، چیزی بیش از مالیات متعلق به سود حاصل از افزایش قیمت سهم، بپردازند، سود سهام تقسیم میکنند؟ • چرا بهنفع موسسههای بیمه است که به مشتریان خود فهرستی از قراردادهایی را عرضه کنند که در آنها حق بیمه بهتناسب افزایش کسورات خسارت بیمه، کاهش مییابد؟ • چرا مالکان زمینهای کشاورزی کل مخاطره برداشت محصول را در قراردادهای خود با زارعان تهیدست، بهعهده نمیگیرند؟ برندگان جایزه نوبل سال 2001 پاسخی مشترک به سئوالات یادشده عرضه کردند و با استفاده از فرضیه واقعبینانه اطلاعات نامتقارن به بسط نظریه خود پرداختند که: • واسطهها، در این سوی بازار اطلاعات بسیار بیشتری از طرفهای معامله در آن سوی بازار، دارند؛ • وامگیرندگان بهتر از وامدهندگان میدانند که آیندهشان برای بازپرداخت اقساط چگونه است؛ • فروشندگان بهتر از خریداران میدانند که اتومبیل چه کیفیتی دارد؛ • مدیر شرکت و هیئتمدیره، بیش از سهامداران میدانند که سوداوری شرکت چگونه است؛ • بیمهگذاران بهتر از شرکت بیمه میدانند که تا چه اندازه با خطر تصادف رو بهرویند؛ و • زارعان بیش ازمالکانِ زمینهای کشاورزی میدانند که شرایط برداشت محصول و تواناییشان برای انجام کار، چگونه است. بهطور مشخص، اکرلوف نشان داد که نامتقارنی اطلاعات ممکن است موجب افزایش انتخاب ناجور در بازارها شود. بهعلت اطلاعات ناقص وامدهندگان یا خریداران اتومبیل، وامگیرندگانی که برنامه روشنی برای بازپرداخت اقساط وام ندارند و فروشندگان اتومبیلهای بیکیفیت، با جار و جنجال مانع ورود دیگران به بازار میشوند. اسپنش نشان داد که در شرایط خاص، واسطههای مطلع میتوانند با انتقال اطلاعات خصوصی خود به واسطههای کم اطلاع، درامد بازار خود را بیشتر کنند. به این ترتیب، مدیر شرکت با صرف مخارج اضافی برای مالیات سود سهام، خبر از بالا بودن سود میدهد. استیلیتز خاطرنشان ساخت که واسطه کم اطلاع، گاهی میتواند با عمل «سرندکردن» ، برای مثال با ایجاد حق انتخاب در فهرستی از چند قرارداد برای یک معامله معین، اطلاعات واسطهای مطلعتر را بهدست آورد. به این ترتیب، شرکتهای بیمه میتوانند با ارائه بیمه نامههای متفاوت که در آنها حق بیمه به تناسب کسورات خسارت بیمه کاهش مییابد، مشتریان خود را ازنظر خطرپذیری به چند طبقه تقسیم کنند. مقاله سال 1970 اکرلوف با عنوان «بازار نابسامان » تنها مطالعه تحقیقی با اهمیت در ادبیات اقتصاد اطلاعات است. ایدة وی ساده اما ژرف و فراگیر است و آثار متعدد و کاربرد گسترده دارد. در این مقاله اکرلوف اولین تحلیل رسمی از بازارهایی را که با مشکل اطلاعاتی انتخاب ناجور رو بهرویند، معرفی کرد. وی نوعی بازار کالا را معرفی میکند که در آن، بهاصطلاح رایج، فروشنده اطلاعات بیشتری از خریدار دارد. اکرلوف به کمک فرضیه علمی نشان میدهد که مشکل اطلاعاتی ممکن است موجب توقف کل بازار شود و یا بهصورت انقباضی، بازار را به انتخاب ناجور محصولات کم کیفیت سوق میدهد. اکرلوف علاوه بر این به رواج و اهمیت موضوع نامتقارن بودن اطلاعات از این نوع و انواع مشابه آن، بویژه در کشورهای در حال توسعه اشاره دارد. یکی از مثالهایی که وی درباره انتخاب ناجور به تصویر کشیده، از بازارهای اعتباری هندوستان در دهه 1960 گرفته شده است که در آن وامدهندگان محلی نرخ بهرهای دو برابر نرخ بهره شهرهای بزرگ، منظور میکردند. به هرحال، واسطهای که از شهر پول قرض میکند و در شهرهای کوچک قرض میدهد، اما از وضعیت اعتباری وامگیرنده بیاطلاع است، با خطر جذب وامگیرندگانی که توانایی کمی در بازپرداخت اقساط دارند رو بهروست و در نتیجه ممکن است با زیان سنگین مواجه شود. یکی دیگر از مثالهای درج شده در مقاله اکرلوف، مشکلات اشخاص مسن در استفاده از بیمه درمانیِ فردی و تبعیض قائل شدن در مورد اقلیتها در بازار کار است. یکی از نکات مهم مقاله بازار نابسامان این است که واسطههای اقتصادی ممکن است انگیزهای قوی برای پوشاندن آثار زیانبار مشکلات اطلاعاتی بر کارایی بازار، داشته باشند. اکرلوف در این باره بحث میکند که بسیاری از نهادهای بازار را میتوان بهعنوان نهادهای خودجوشی تلقی کرد که در تلاش برای حل مشکلات ناشی از اطلاعات نامتقارن پدید آمدهاند. مثالی از این قبیل عبارت است از تضمین واسطههای اتومبیل، و نمونههایی از قبیل اسم تجاری، فروشگاههای زنجیرهای، واگذاری حقامتیاز و انواع مختلف قراردادها. مثال مناسبی درباره این ایده که اطلاعات نامتقارن موجب گزینش زیان آفرین میشود، مقایسه ناظری بیاطلاع در قیاس با اشخاص «خودی » است که ممکن است اطلاعات بهتری درباره آیندة سوداوری شرکت داشته باشند. در نتیجه، موسسههایی که سوداوری آنها از حد متعارف پایینتر است بالاتر ارزیابی میشوند و نسبت به موسسههایی که سوداوری بالاتر دارند اما کمتر ارزیابی شدهاند، آسانتر میتوانند با انتشار سهام خود پروژههای جدید را تامین مالی کنند. میتوان نتیجه گرفت که موسسههایی که سوداوری کمتری دارند ممکن است سریعتر رشد کنند و بازار سهام قبل از هر چیز در تسلط «نابسامانی» است. زمانیکه سهامداران نامطلع در نهایت به اشتباه خود واقف شوند، قیمت سهام افت میکند. اسپنس این سئوال را مطرح کرد که چگونه افراد مطلعتر در بازار میتوانند بهصورتی قابلقبول، اطلاعات خود را به اشخاص کم اطلاع انتقال یا «علامت » دهند و به این طریق جلوی برخی مشکلات ناشی از انتخاب ناجور را بگیرند. علامتدهی زمانی رخ میدهد که واسطههای اقتصادی از سنجههای قابل لمس و ارزشمند برای متقاعد کردن دیگر واسطهها استفاده کنند و نشان دهند محصولی با کیفیت و با ارزش در اختیار دارند. سهم اسپنس این بود که ایده پیشگفته را باز کرد و رسمیت داد و آثار آن را تحلیل و مشخص کرد. اولین مقاله اسپنس در سال 1973 آموزش را بهعنوان علامت کارایی در بازار کار مطرح میکند. نکته اساسی در این مقاله این است که علامتدهی به نتیجه نمیرسد مگر اینکه هزینههای آن بهصورتی درخور توجه، در میان «فرستندگان » علامت یعنی متقاضیان شغل، تفاوت داشته باشد. کارفرما نمیتواند تمایزی بین متقاضیان کاراتر نسبت به آنهایی که کارایی کمتری دارند قائل شود مگر آنکه هزینه آموزش برای دسته اول آشکارا کمتر از دسته دوم باشد. اسپنس بهعلاوه، این موضوع را خاطرنشان ساخت که تعادل بین آموزش و دستمزد، انواع مختلف دارد که بستگی به انتظارات اشخاص دارد؛ برای مثال، مردان و سفیدپوستان با کارایی یکسان نسبت به زنان و سیاهپوستان، دستمزد بیشتری دریافت میکنند. تحقیقات بعدی موارد متعددی از کاربرد نظریه اسپنس را نشان میدهد که به این نظریه وسعت میبخشد و اهمیت علامتدهی در بازارهای مختلف را تایید میکند. این تحقیقات پدیدههای مختلفی را دربرمیگیرد، از جمله تبلیغ گرانقیمت یا ضمانتهای بسیار گسترده بهعنوان علامتهای کارایی، پافشاری در کاهش قیمت بهعنوان علامت استحکام بازار، تاکتیکهای تاخیری در پیشنهاد حقوق بهعنوان علامت قدرت چانهزنی، تامین مالی از طریق استقراض بهجای انتشار سهام جدید بهعنوان علامت سوداوری، و سیاست پولی رکودآفرین بهعنوان علامت تعهد قطعی برای کاهش تورم شدید لگامگسیخته. یکی از مثالهای قدیمی در ادبیات تحقیق، موضوع سود قابل تقسیم است. چرا موسسهها به سهامداران خود سود سهام میپردازند با آنکه بخوبی میدانند این روش مشمول مالیات بیشتری نسبت به درامد حاصل از افزایش قیمت سهام است. اگر سود در موسسه باقی بماند به سهامدار خدمت بیشتری میشود زیرا افزایش قیمت سهام، انتفاع بیشتری نصیب وی میکند. پاسخ احتمالی این است که سود قابل تقسیم میتواند به عنوان علامت آینده مناسب قلمداد شود. موسسههایی که براساس اطلاعات نهانی میدانند که سوداوری بالاست، سود سهام پرداخت میکنند زیرا بازار این علامت را بهعنوان خبر خوب قلمداد میکند و قیمت بالاتری برای سهام قائل میشود. بالا رفتن قیمت سهام مالیات اضافی پرداختی بر روی سود سهام را جبران میکند. یکی از مقالههای کلاسیک استیلیتز بهطور مشخص نشان میدهد که چگونه میتوان در بازارهای بیمه با مشکلات اطلاعاتی برخورد کرد؛ از جمله در مواردی که شرکتهای بیمه اطلاعات کافی درباره ریسکپذیری فردی مشتریان ندارند. اینکار استیلیتز آشکارا در جهت تکمیل تحلیلهای اکرلوف و اسپنس است که درباره اقدامات واسطههای غیرمطلع در بازاری که اطلاعات نامتقارن دارد، تحقیق میکردند. استیلیتز نشان داد که شرکت بیمه (طرف غیرمطلع) میتواند به مشتریان خود (طرف مطلع)، بهروشی که از آن با اصطلاح «سرندکردن» یاد میشود، پاداشهای موثری عطا کند تا آنها اطلاعات مربوط به ریسکپذیری خود را رو کنند. شرکتهای بیمه با ایجاد موازنه از طریق سرند کردن و بهوسیله عرضه گزینههای قراردادی مختلف که حق بیمه بهتناسب افزایش کسوراتِ خسارت کاهش مییابد و با اعطای حق انتخاب، طبقات مختلف خطرپذیری بیمهگذاران را تمیز میدهند. استیلیتز و همکارانش بارها و بارها اثبات کردند که مدلهای اقتصادی اگر نامتقارن بودن اطلاعات را ندیده بگیرند ممکن است کاملاً اشتباه برانگیز باشند. پیام محققان این بوده است که بهرغم وجود اطلاعات نامتقارن، بسیاری از بازارها چهرة کاملاً متفاوت و حق بهجانب از خود نشان میدهند؛ چیزی که در نتیجهگیریهای مربوط به شکلهای مناسب مقررات بخش دولتی نیز به چشم میخورد. استیلیتز آثار اطلاعات نامتقارن را در مضامین مختلف متعددی تحلیل کرده است که دامنه آن از بیکاری تا طراحی سیستم بهینه مالیات را در برمیگیرد. یکی از کارهای وی، در زمینه بازارهای اعتبار با اطلاعات نامتقارن است. استیلیتز نشان داد که بهمنظور کاهش زیانهای ناشی از وامهای سوخت شدنی، راه مناسب برای بانکها قسطبندی کردن پرداخت وام بهجای افزایش نرخ استقراض است. از آنجا که قسطبندی اعطای اعتبار بسیار رایج است، اندیشههای وی گامهای مهمی بهسمت واقعبینانهتر ساختن نظریه بازارهای اعتبار است و آثار با اهمیتی نیز در قلمرو مدیریت مالی، نظریه پولی و اقتصاد کلان بهجای گذاشته است. استیلیتز نشان داده است که اطلاعات نامتقارن و انگیزههای اقتصادی تنها تجربههای دانشگاهی نیستند بلکه پدیدههای کاملاً واقعی با ارزش توضیحی بسیار گسترده در تحلیل نهادها و شرایط بازار در کشورهای در حال توسعه، بهشمار میآیند. یکی از کارهای اولیه وی درباره مشکلات اطلاعات، با موضوع تسهیم محصول ، که از اشکال قدیمی ولی رایج معاملات قراردادی است، سر و کار دارد. قرارداد تسهیم محصول مقرر میکند که محصول باید بهنسبت ثابت (معمولاً نصف و نصف) بین مالک زمین و زارع تقسیم شود. از آنجا که مالک زمین معمولاً از زارع ثروتمندتر است برای هر دو طرف مفید بهنظر میرسد که مالک زمین تمام خطر را بهعهده بگیرد. اما چنین قراردادی انگیزههای قوی کافی به زارع نمیدهد تا زمین را بهصورتی موثر کشت کند. با در نظر گرفتن اینکه مالک زمین اطلاعات ناقصی درباره شرایط کشت و توانایی کاری زارع دارد، سهم محصول در واقع راه حل بهینه برای هر دو طرف است.
پانوشت ها : - Information economics
|
| منبع: فصلنامه حسابرس |
| تقویم آموزشی ترم تابستان - موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
موسسه آموزشی و پژوهشی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران با همکاری دانشگاه شهید بهشتی، انجمن حسابداران خبره و موسسه علوم و فنون کیش
ارائه گواهی معتبر در پایان دوره
مدارک مورد نياز ثبت نام: *تصوير صفحه اول شناسنامه *تصوير آخرين مدرک تحصيلي * يک قطعه عکس *ارائه اصل فيش يا حواله بانکي بابت پرداخت شهريه به حساب جاري شماره 2738 بانک ملي شعبه خشايار بنام موسسه آموزشي و پژوهشي اتاق بازرگاني ، قابل پرداخت در کليه شعب بانک ملی ایران توجه: لازم به ذکر است دانشجويان و ايثارگران ( خانواده هاي معظم شهدا، جانبازان و ازادگان در صورت ارائه مدارک از 15% تخفيف شهريه برخوردار خواهند شد. ضمناً اين مركزآمادگي دارد تا كليه دوره ها را در محل آن شركت برگزار نمايد.
نشانی: خیابان انقلاب، بعد از میدان فردوسی، خیابان شهید موسوی (فرصت جنوبی سابق)، شماره 62 تلفن: 5-88810534 و 1-88814040 نمابر: 88828787 | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
تقویم آموزشی دوره های تخصصی حسابداری و امور مالی تابستان 1386
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
تقویم آموزشی دوره های تخصصی و عمومی بازرگانی تابستان 1386
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
تقویم آموزشی دوره های زبان انگلیسی عمومی و بازرگانی تابستان 1386
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| منبع : اتاق بازرگانی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علی مدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد مکرّمی علیمدد
| |
| منبع: فصلنامه حسابرس | |
| محمد شلیله | |
|
مقدمه
چینی
اصل موضوع افزون بر این در
بسیاری موارد جهانبینی آنان ایستاست و تحول نمیپذیرد و کمتر یاریگر خود آنان یا
دیگران در تشخیص واقعیت و قضاوت در مورد آن است. کم نیستند کسانی که به بیان ژرف و رسای زندهیاد دکتر
محمود هومن استاد برجسته فلسفه در«حافظ چه میگوید» که “نخستین اندیشه خویش را درستترین اندیشه
میپندارند”. بر این اساس آنچه از دیدگاه من آقای علیمدد را از این شمار متمایز میسازد
تعریفشدهگی جهانبینی ایشان و تحولپذیری آن است. آقای علیمدد فلسفه، جهانبینی و نظریه خویش را به
سفری مداوم به دور جهان اندیشه و عمل روانه کردهاند و بیهراس از ضرورت هرگونه تجدیدنظر در نظریه خویش آن را
نهتنها با جهانبینیهای دیگر، بلکه در عمل، به میانجی کردار و رفتار خویش در
جریان زندگی
و رویارویی با واقعیت نیز آزمودهاند. از همین روست که بهرغم آنکه بسیاری کسان پیش
از پایان زندگیشان پایان میپذیرند و پس از آن تنها تکرار میشوند، اما ظرفیت، توان، انگیزه و آمادگی تغییر در
صورت ضرورت و بهحکم واقعیت یا بهحکم استدلال در آقای علیمدد همچنان زنده و کاراست. آقای علیمدد هنوز
همپای نسلهای نو و جوانتر حسابدار و پژوهشگران این رشته در تکوین پیشرفت حسابداری ایران مشارکت دارند و نقش جدی و
تعیینکننده ایفا میکنند. دستکم نزدیک به چهار دهه فعالیت ایشان بهعنوان استاد
حسابداری، بهعنوان کارشناس اقتصاد و برنامهریزی و مدیریت مالی، بهعنوان کسی که آگاهیهای دقیق،
ژرف و گستردهای از حقوق به مفهوم علمی آن یا از مصادیق عملی آن دارند، و بهعنوان کسی که از تحولات علمی،
سیاسی و اجتماعی جهان بهعنوان روشنفکر مسئول و نویسنده آگاهند، شواهد بسیار و درخور اعتمادی
در مورد
ویژگیهای برشمرده ایشان بهدست میدهد. شمار چشمگیری از ما حسابداران ایران و ایرانی
از شاگردان یا همکاران آقای علیمدد و همراه ایشان از تجارب بسیار ایشان و از آثار ایشان بهرهمند بودهایم.
این نوشته درباره کسی نیست که در تاریخی دور از دسترس ما زیسته باشد. ما در این دههها با آقای علیمدد
زندگیِ کاری و پژوهشی و هرگونه فعالیتی را دستکم در حوزه حسابداری تجربه کردهایم. یادم میآید سال 1350 که
دانشجوی حسابداری شدم و همراه با تحصیل همسان بسیاری دیگر کار دانشجویی خود را در موسسه حسابرسی طوس آغاز کردم،
از فرصت مغتنم کارورزی نزد سرپرست ارجمند و مسئولی بهرهمند شدم. این سرپرست دلسوز که درست یادم نیست
نامشان خانم طالبی یا طالبیان بود وقتی از سوداهای غیرحسابدارانه من آگاه شدند، بارها از آقای علیمدد بهعنوان
استاد و صاحبنظری با ویژگیهای متفاوت، ممتاز و تأثیرگذار یاد میکردند. من در سالهای اخیر زمانی که
آقای علیمدد در موسسه عالی علوم بانکی تدریس میکردند در کلاس درسشان حضور یافتم، شاهد شیوه تدریس و
رویکردشان به آموزش حسابداری بودم و از آن کلاسها گزارش تهیه کردهام، با
دانشجویانشان گفتگو کردهام و قضاوتهای بسیار درخور احترام آنان را در مورد ایشان شنیدهام. بهدلیل فعالیتهایی
که در جامعه حسابداری ایران داشتهام بارها دانشجویان یا حسابداران اگر پرسشهای علمی یا چارهجوییهای
حرفهایشان را با من در میان گذاشتهاند همواره به آنان پیشنهاد کردهام که پرسش یا مشکلشان را با آقای علیمدد
در میان بگذارند. این نقش آنقدر
هست که بتوان کم و بیش تأثیر آن را حتی اندازه گرفت. سوای این همراهیها با افراد،
دست کم در این نزدیک به سه دهه اخیر شماری از مراجع مالی، مالیاتی، اقتصادی و موسسههای
آموزشی و
مانند اینها که در نظر داشتهاند تغییری بنیادی را در هر یک از این زمینههای فعالیت
خود بهانجام رسانند بهطور معمول آقای علیمدد را به همکاری و مشاورت فراخواندهاند. برجستهترین نمونهها
از اینگونه، همکاری آقای علیمدد در مراحل تهیه و تنظیم پیشنهاد ماده واحده تا تشکیل جامعه حسابداران رسمی
است. نقش و تأثیر آقای علیمدد در تشکیل جامعه حسابداران رسمی کنونی در میان تمامی کسانی که در این کار مشارکت
داشتهاند ممتاز و کاملاً منحصر بهفرد است. این را نه از آنرو میگویم که از نزدیک شاهد بودهام که آقای
علیمدد چه زمان فوقالعاده زیادی بر سر این کار نهادهاند، بلکه از آن جهت نیز که ایشان مطالعه و درک
گسترده و شناخت عمیقی از مفهوم «انجمن حرفهای» و سازوکار و ضرورت آن و «حرفهایگری» در مفهوم عام و خاص
آن دارند و از تعلق بنیادی اینگونه انجمنها به شرایط و مقتضییات خاستگاه تاریخیشان، جامعههای صنعتی، آگاهند
و باید در جمع همکاران و مشارکتکنندگان در کار پیشبرد تشکیل جامعه مراقبت ویژهتری را بهکار میبستند
تا این نهال اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستمی اروپای در کار صنعتیشدن و تحولات در جریان رشد و همراه با
نشیب و فرازهایش را به زمینه متفاوت و شرایط خاص جامعه ایران در مرحلهای خاص بهنحو بهینه
پیوند زنند.
این وجه از کوشش آقای علیمدد است که نقش ایشان را از دیگر کسانی که در این زمینه جد
و جهد داشتهاند بازهم متمایزتر کرده است، بیآنکه از قدر و اعتبار کوششهای دیگران بکاهد. نوع و محتوای مشارکت
آقای علیمدد و رویکرد صریح و نقادانه ایشان در تمام مراحل شکلگیری جامعه حسابداران رسمی، به گمان
من، آنقدر جدی است که اگر نوع مشارکت ایشان در این کار نبود، حتی بهرغم نادیده گرفتهشدن شماری از
پیشنهادهای ایشان، شکل و محتوای جامعه نامبرده با تمام کاستیهای کنونی آن، از آنچه هم که اکنون
هست باز
متفاوتتر میشد. این تصریح من بر نقش ویژه آقای علیمدد در این کار از آنجاست که من
دست کم بیش از یک دهه بهعنوان روزنامهنگار مجلات تخصصی حرفه حسابداری در کنار تمامی این کوششها و فعالیتها
حضور داشتهام و بارها پیشنویس و پاکنویس بسیاری از این مذاکرات را از نظر گذراندهام و به دفعات در این
زمینه گزارش تهیه کردهام. اهتمام ویژه آقای علیمدد به کوششهایی اینگونه جدی در این موارد باز همچنان از
مصادیق همان الزاماتی است که نوع فلسفه و جهانبینی ایشان بر آقای علیمدد تفویض میکند. اما باز آنچه که
افزون بر اینها در مورد فعالیت آقای علیمدد در این زمینه درخور تصریح است اینکه هزگر ندیدهام یا احساس نکردهام
و حتی نشنیدهام که آقای علیمدد در اهتمام به اینگونه کوششها سودای فراهم آوردن موقعیت یا منفعتی برای
خویش را در سر داشته باشند. آشکار است که
تحولات دوـ سه دهه اخیر حسابداری در ایران تنها به آقای علیمدد وابسته نبوده است، از این قرار تصریح نیز
باید کرد که سهم چشمگیر آقای علیمدد در تحرک بخشیدن به این تحولات، در زمانهایی با همکاری آقای ملکآرایی و
زمانی دیگر با همراهی و همکاری آقای دکتر فضلالله اکبری تحققیافته است. اما بههر حال میزان اتهامهای نهادها
و موسسههای مرتبط با فعالیتهای علمی و حرفهای حسابداری در نهادینهنکردن رویکرد آقای علیمدد جدی است. درخور
ذکر است که در اینباره سازمان حسابرسی بهرغم مسئولیت سنگینتری که در این زمینه داشته است، دستکم به
دستیاری آقای ملکآرایی که در دورهای تأثیر چشمگیری در تحقق فعالیتهای آقای علیمدد در سازمان حسابرسی داشتهاند،
اتهام کمتری دارد. آقای ملکآرایی نه تنها بهعنوان شریک کاری و همکار پژوهشی آقای علیمدد در دورهای
معین، بلکه بهعنوان مدیر مرکز تحقیقات تخصصی سازمان حسابرسی، سهم درخور توجهی در تحقق و توسعه نهاد مصطفی
علیمدد داشتهاند. خود
آقای علیمدد در مصاحبهای که 15 سال پیش در ماهنامه «حسابدار» با ایشان داشتم،
وقتی پرسیدم، نظر شما درمورد نهاد علیمددـ ملکآرایی چیست، گفتند (نقل به
مضمون): “جدی است، درست است که اگر من نبودم ممکن بود کار از آن اندازه کیفیتی که اکنون داراست برخوردار نمیشد،
اما اگر آقای ملکآرایی نبودند، حتماً کارها به نتیجه نمیرسید.” اتاوا ـ کانادا
| |
| منبع : فصلنامه حسابرس | |
| G.H. Tucker | |
|
رشد انفجارگونه
تواناییهای فناوری اطلاعات و گرایش واحدهای تجاری دارای اندازههای مختلف به کسب مزیت رقابتی، آنها را بهاستفاده
روزافزون و بیشتر از سیستمهای فناوری اطلاعات برای ایجاد، پردازش، ذخیرهسازی و انتقال اطلاعات،
هدایت میکند. امروزه کارکنان سطوح مختلف واحدهای تجاری جهت انجام فعالیتهای روزانه خود از سیستمهای فناوری
اطلاعات استفاده میکنند. مدارک الکترونیکی، جایگزین اسناد و مدارک کاغذی شده است. در حقیقت، بهسختی میتوان
شرکتهایی را پیدا کرد که لااقل در یکی از زمینههای گزارشگری مالی، اهداف عملیاتی و رعایتی خودشان از فناوری اطلاعات استفاده نکنند.
واحدهای تجاری در
اندازههای مختلف
فناوری اطلاعات و
کنترل داخلی
ارزیابی حسابرسی
از فناوری اطلاعات
اهمیت کنترلهای
فناوری اطلاعات
مهارتهای ویژه
فرایند گزارشگری
مالی
منبع: 1- Jurnal of Accountancy, September 2001 پانوشتها: - Operating and compliance
objective
| |
| منبع: فصلنامه حسابرس | |