تعداد بازدید : 190930
تعداد نوشته ها : 203
تعداد نظرات : 33
آخرین جملات افراد مختلف قبل از مرگ
یک الکتریسین : خوب حالا روشنش کن...
یک انسان عصر حجر : فکر میکنی توی این غار چیه؟
یک بندباز : نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره...
یک بیمار : مطمئنید که این آمپول بی خطره؟
یک پزشک : راستش تشخیص اولیه ام صحیح نبود. بیماریتون لاعلاجه...
یک پلیس : شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره...
یک جلاد : ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد...
یک جهانگرد در آمازون : این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست...
یک چترباز : پس چترم کو؟
یک خبرنگار : بله، سیل داره به طرفمون میاد...
یک خلبان : ببینم چرخها باز شدند یا نه؟
یک خونآشام : نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!
یک داور فوتبال : نخیر آفساید نبود!
یک دربان : مگه از روی نعش من رد بشی...
یک دوچرخه سوار : نخیر تقدم با منه!
یک دیوانه : من یه پرنده ام!
یک شکارچی : مامانت کجاست کوچولو؟...
یک غواص : نه این طرفها کوسه وجود نداره...
یک فضانورد : برای یک ربع دیگه هوا دارم...
یک قصاب : اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم...
یک قهرمان : کمک نمیخوام، همه اش سه نفرند...
یک کارآگاه خصوصی : قضیه روشنه، قاتل شما هستید!
یک کامپیوتر : هارددیسک پاک شده است...
یک گروگان : من که میدونم تو عرضه ی شلیک کردن نداری...
یک متخصص آزمایشگاه : این آزمایش کاملاً بی خطره...
یک متخصص خنثی کردن بمب: این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه...
یک معلم رانندگی : نگه دار! چراغ قرمزه!
یک ملوان: من چه می دونستم که باید شنا بلد باشم؟
یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجره بسته بخوابم...
یک سرباز تحت آموزش هنگام پرتاب نارنجک : گفتی تا چند بشمرم؟