می خواستم به میرحسین رای بدهم چون قدیمی ها از او خیلی برایم تعریف کرده بودند.
به یاد دارم در سالیان گذشته هنگام انتخابات همه می گفتند که اینبار میرحسین می آید
می گفتند او یک چهره انقلاییست و حامی امام و آرمانهای امام
می گفتند که در وصف مدیریت او همین بس که در بدترین شرایط در زمان جنگ با نفت بشکه ای 7 دلار کشور را اداره کرد.
او را اخلاق مدار می دانستند و می گفتند از کلامش صداقت می بارد
او را با خاتمی متفاوت می دانستند و می گفتند میرحسین پاببند اصول است.
همیشه بیست سال سکوت او را نشانه وقارش می دانستم و منتظر بودم روزی دوباره به عالم سیاست برگردد و ...
اما انتظارم به پایان رسید مرد روزهای سخت انقلاب پس از بیست سال، سکوت خود را شکست و پای به میدان دهم گذاشت.
او در عرصه انتخابات دهم وارد شد اما نه آنطور که انتظارش را داشتم
نه تنها در نظر من بلکه در نظر مردمان قدیم که تعریفش را میکردند چیز دیگری از آب درآمد که منصرف از رای دادن به او شدم
در سخنرانی هایش بوی صداقت بر مشامم خورد و اخلاق مداری او برایم اثبات شد آنچنان به تخریب لب وا میکند که گویی از اینگونه بی بندوبار حرف زدن در محضر الهی هراسی ندارد.
احزابی که مطرود شده امام و انقلابند گرد او جمع شده اند و او جسارت طرد آنان را ندارد.
او در دفاع از ارزشها قرص و محکم سخن نمی گوید.
روشنفکرانی چون سروش ، آغاجری و کدیور و امثالهم و احزابی چون جبهه مشارکت، مجاهدین انقلاب و نهضت آزادی و ... که خاطرات تلخ آنان هرگز از یاد ملت انقلابی پاک نخواهد شد امروز حامی موسوی هستند و او هم پذیرای آنان گشته است.
صحنه های غیر اخلاقی و ولنگاری حامیانش را نمی توانم تحمل کنم.
محدوده قرمزی را برای حامیانش مشخص نکرده است
او روحیه استکبار ستیزی ندارد چرا که بارها در سخنرانی هایش این روحیه را به سخره گرفت.
منبع : وبلاگ نسیم وصل