امام جمعه لاهیجان و نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی در نامه ای در تاریخ 24 آذر 66 خطاب به میرحسین موسوی نخست وزیر وقت وضعیت اسف بار چایکاران شمال کشور را تشریح کرده است که با توجه به ادعای اخیر وی در این خصوص مرور آن خالی از لطف نیست.
متن کامل این نامه بدین شرح است:
حضور محترم برادر میرحسین موسوی
نخستوزیر خدمتگزار جمهوری اسلامی ایران (دامت برکاته)
پس از سلام، توجه آن برادر دلسوز را به نکات زیر که مشکلات عمده چایکاران شمال است، جلب مینمایم:
1- در سالهای اخیر قیمت اجناس و اجرت کارگری چندین برابر افزایش یافته، ولی قیمت چای هیچگونه تناسبی با آنها ندارد و در نتیجه چایکاری برای کشاورزان صرف نمیکند و همین امر باعث شده بیش از سه هزار هکتار باغات چای متروکه و مابقی نیز در معرض خطر تبدیل به برنجکاری و نوغانداری و مسکن و مراکز تجاری قرار گیرد.
2- صنعت چای از لحاظ کیفیت نسبت به گذشته بشدت پایین آمده، تا جایی که در نمایشگاه بینالمللی ژاپن اجازه طبخ چای ما را ندادند و مردم ما نیز بر اثر همین امر گرایش به خوردن چای خارجه ولو به قیمت گرانتر (تاکیلویی ششصد تومان!!) پیدا کردهاند.
3- هر کدام از چای بهاره و تابستانه و پاییزه، درجه یک و دو و سه، داخله و خارجه پخت و طعم خاصی دارند. مخلوط کردن همه آنها و یکجا در اختیار مصرفکننده قرار دادن، همانند این است که انواع برنج از نیمدانه و چمپا، گرفته تا صدری و دمسیاه، همه را در یک ظرف بریزیم و انتظار داشته باشیم چلوی خوب دانه سوا در آید، طبعا چنین انتظاری بیهوده است؛ ولی همین امر از یک سو کیفیت صنعت چای را پایین آورده و از سوی دیگر، انگیزه بالا بردن کیفیت صنعت چای را از این بین برده و یا کاهش داده و از دیگر سو، ذائقه و میل مردم ما را نسبت به چای داخله بد و منفور کرده است!!
4- حدود 60 درصد کارهای مربوط به چای به کشاورزی، 30 درصد به صنایع، و 10 درصد مربوط به بازرگانی است. از این رو، سپردن سرنوشت چای به بازرگانی، دادن امانت به غیر اهل خواهد بود.
5- هماکنون یبش از نود کارخانه چای سازی غیر دولتی در شمال مشغول به کار است و با بالا رفتن اجرت کارگر و قیمت وسایل یدکی و کمبود آنها و اجرت خشک کردن (هر کیلو هفت تومان) مقرون به صرفه نیست. این امر کارخانهداران را وادار میکند از راههای ناصحیح دیگر، از قبیل یک مالشه کردن، برگها را پلاس نکردن، به جای چهل و پنج دقیقه بیست دقیقه مالش کردن و... اقدام کنند. شک نیست که این امر موجب پایین آمدن کیفیت صنعت چای و نارضایتی عمومی و از بین رفتن انگیزه بهتر ساختن چای خواهد بود!!
6- کارخانههای یاد شده نوعا فرسوده، و دور از مراکز تولید چای، و در فصل بهار کافی برای چای تولیدی نیست، و از سوی دیگر، چای چیده شده یک عمر محدودی دارد؛ از این رو مسئولان ناگزیر میشوند: کارخانهای را که مثلا پانزده تن تناژ و مصرف دارد، تا پنجاه تن بالا میبرند. بدیهی است که این وضع چه ضربهای به کیفیت صنعت چای وارد خواهد کرد!!
با توجه به نکات فوق، پیشنهاد میشود:
1- چای بر اساس درجهبندی بدون اختلاط به شرح زیر قیمتگذاری شود:
- درجه یک (دو برگ و یک غنچه) چای خشک هر کیلو 2000 ریال، برگ سبز هر کیلو 300 ریال.
- درجه دو (سه تا چهار برگ و یک غنچه) چای خشک هر کیلو 1200 ریال، برگ سبز هر کیلو 200 ریال.
بدیهی است که مردم از لحاظ کیفیت به چای از یک دیدگاه نمینگرند، این تفاوت قیمت و درجهبندی هم میتواند خواستههای مردم را در مورد مرغوبیت و عدم مرغوبیت چای تامین کند، و هم انگیزه بالا بردن کیفیت چای را تقویت نماید و هم از مفاسد ناشی از اختلاط به دور باشد.
2- به همین نسبت، اجرت خشک کردن چای کارخانجات نیز به شرح زیر افزیاش یابد:
- برای هر کیلو چای خشک حد متوسط 100 ریال(گروه یک 112 ریال، گروه دو 102 ریال، گروه سه 95 ریال و گروه چهار 91 ریال).
3- با تقویت تعاونی چای، کمکم کار چایکاری و چایسازی و بالا بردن کیفیت و کمیت چای و دیگر امور مربوطه، به تعاونیها تفویض، تا از این حالت طفیلگری نجات یافته، شخصیت واقعی خود را بازیافته، شخصا درباره آن تصمیمگری نمایند(البته با نظارت دولت).
4- مازاد پولهای وصول شده از فروش چای و مخارج که رقم درشتی را تشکیل میدهد، به شکلهای مختلف، از قبیل جایزه و فراهم کردن وسایل و امکانات کشاورزی و صنعتی و غیره، به عنوان تشویق به کشاورزان برگردد.
5- برای مبارزه با بالا رفتن اجرت کارگر، و مدرنیزه کردن کاشت و برداشت و ساخت و پرداخت چای، لازم است دولت وسایل و امکانات مکانیزه کردن امور یاد شده را فراهم، و کشاورزان را به آن امور مجهز نماید.
6- جهت بهتر ساختن کیفیت چای و جلوگیری از ضایع شدن آن در فصل فشار چای لازم است به مقدار نیاز، کارخانجات در مناطق چایخیز افزایش یابد و مسئولان، همه گونه همکاری لازم را با موسسین مبذول دارند.
7- دو درصد ماخوذه از کشاورزان، در جهت منافع کشاورزان، از قبیل عمران و بهداشت و آن قسمت از کارهای پژوهشکده که در جهت منافع کشاورزان است و امتیاز مخصوصی ندارد، صرف گردد.
8- سرپرستی سازمان چای به وزارت کشاورزی و یا مجمع مشترک کشاورزی، صنایع و بازرگانی سپرده شود.
در خاتمه متذکر میشوم که اگر دولت و شورای اقتصاد، روبنایی فکر کنند و به دلیل تورم، از بالا بردن قیمت چای و تجدیدنظر کلی درباره آن خودداری نمایند، در حالی که بسیاری از مایحتاج عمومی تا چند صددرصد افزایش یافته، و تجدیدنظر در آنها به عمل آمده است، این مختصر خواهد بود و بیش از پانصد هزار نفر، که زیر پوشش چای قرار دارند، از زندگی ساقط خواهند شد و اکنون که سی درصد چای مصرفی کشور را از خارج وارد میکنیم، در آن وقت صددرصد نیاز به خارج خواهیم داشت، و شک نیست که در آن هنگام جنبیدن، همانند "نوشدارو بعد از مرگ سهراب" خواهد بود.
والامر الیکم و ما علی الرسول الاالبلاغ والسلام.
امام جمعه لاهیجان و نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس شورای اسلامی
66/9/24
امام جمعه لاهیجان همچنین در تاریخ 25مهرماه 68 درنامه ای خطاب به حجتالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی رییسجمهوری وقت وضعیت دردناک چایکاران شمال کشور را تشریح کرده است که مطالعه آن جالب توجه است.
متن کامل مکاتبات صورت گرفته بدین شرح است:
محضر مبارک حضرت حجةالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران(دامت برکاته )
ضمن عرض سلام و درخواست توفیق غلبه بیشتر بر مشکلات از درگاه الهی برای کابینه جناب عالی، خاطر شریف را به مطالب زیر، که مربوط به "تراژدی" چای است، جلب مینمایم:
بیش از هشتاد سال پیش، انسان بلندهمتی به نام "کاشف السلطنه"، به مرارتهای فراوانی(که حتی جانش را در این راه گذاشت) کشاورزی و صنعت چای را به این شهر و دیار آورد و بر اثر مدیریت صحیح و مراقبت کامل و بهرهدهی کامل این صنعت، طولی نکشید که بیش از چهل هزار هکتار مزارع این سازمان زیر کشت این محصول درآمد؛ تا آن جا که محصول دوم شمال به حساب آمد و از لحاظ کیفیت، چای خارجی را تحتالشعاع قرار داد. ولی بعد از انقلاب به جهاتی این محصول از لحاظ کمی و کیفی روز به روز، رو به تنزل نهاد که اکنون از آن اراضی بیش از سی هزار هکتار(آن هم به شکل نیمه اباد و غیراستاندارد) باقی نمانده و از لحاظ کیفی، چای شمال بدون اختلاط با چای خارجی غیرقابل شرب تشخیص داده شده و اگر وضع به همین منوال بگذرد، طولی نخواهد کشید که این محصول، که روزی بیش از پانصد هزار نفر را زیر پوشش داشت، از بین خواهد رفت؛ به خصوص که امسال به خاطر خشکسالی و عدم مدیریت صحیح سازمان چای، نصف محصول سال قبل تولید شد و اگر مدیریت صحیح بود، همان گونه که در مورد برنج چهل تا پنجاه درصد افزایش داشتیم، درباره چای نیز میتوانستیم بیش از این مقدار افزایش داشته باشیم.
در هر صورت علت عمده این سیر قهقرایی "سیستم انحصار تارعنکبوتی" ای است که بر این محصول زیر نام "سازمان چای" متعلق به وزارت بازرگانی حاکم است. این سیستم، انگیزه ادامه تولید این محصول، رقابت بهتر ساختن چای و انگیزه بهتر برداشت کردن آن، و همچنین امکان برخورد قاطع مسئولان را با کسانی که چای را غیراستاندارد میچینند و میسازند، از بین برده است و آنهایی که اکنون(از چایکار و کارخانهدار) به این کار مشغولند، روی لاعلاجی و ناچاری است.
گرچه بنده دو سال قبل، طرحی جامع، جهت حفظ این مختصر تهیه و با امضای نمایندگان شمال، در دور دوم مجلس شورای اسلامی، تقدیم نخست وزیر وقت کرده بودم و حتی در این راه از حمایت برادر خوبمان جناب آقای عطاءالله مهاجرانی، معاون پارلمانی دیروز نخست وزیر و امروز شما برخوردار بودم، معظم له طرح ماده واحده و تبصرهای مبنی بر انتزاع سازمان چای از وزارت بازرگانی (که به شکل نامادری عمل میکند) و الحاق آن به وزارت کشاورزی (که مادر واقعی اوست) فراهم کرده و مصمم بوده که آن را به تصویب مجلس برساند، ولی به هر دلیل این کار هنوز انجام نگرفت و این مختصر، آخرین دقایق حیات را سپری میکند!!
با توجه به عنایتی که جناب عالی به تقویت بخش خصوصی، بخصوص کشاورزی دارید و معتقدید با سپردن کار مردم به مردم، هم تا حدودی جلو تورم گرفته می شود و هم اشتغال بیشتر به وجود میآید و هم انگیزه تلاش و رقابت در عرصه کالای مرغوب افزایش مییابد و هم دولت برای سیاستگذاری و کارهای مهمتر، فارغ البالتر میشود و... از این رو، انتظار دارم دستور فرمایید: این سیستم تار عنکبوتی انحصاری به شکل فعلی را از دست و پای مردم کشاورز و کارخانهدار و مصرفکننده باز کنند، و مردم را در تولید و عرضه چای آزاد بگذارند و این سازمان را به عنوان هدایت و ارایه خدمات، زیر نظر وزارت کشاروزی، که مادر حقیقی این صنعت است، قرار دهند.
البته برداشت محصول این روزها پایان میپذیرد و تا فصل برداشت محصول آینده حدود شش ماه وقت داریم. شما میتوانید ظرف مدت این شش ماه مشکل قانونی یاد شده را اصلاح کنید که در فصل برداشت سال آینده با برنامهای حساب شده جلو برویم و دعای کشاورزان و دستاندرکاران این صنعت ارزشمند را بدرقه راهتان و روح مقدس مراد و مرشدمان، رهبر کبیر انقلاب، امام امت - قدس سره - و فرزند برومندش، ولی امر مسلمین، حضرت آیتالله خامنهای - مدظله - فرمایید. دمتم بخیر.
امضاء
برادر شما: زینالعابدین قربانی، امام جمعه لاهیجان
68/7/25
محضر مبارک حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای هاشمی رفسنجانی
رییسجمهوری با کفایت جمهوری اسلامی ایران(دامت توفیقاته)
بعدالتحیه و السلام؛ پیرو تلفنگرام مورخه 25/7/68 اینجانب به جنابعالی، در مورد معضلات چای کشور و سوءمدیریت سازمان چای، اینک مجددا تصدیع میدهد: به بهرهبرداری چای (سال) 69 سه ماه بیشتر باقی نمانده است، در صورتی که هنوز تکلیف آن معلوم نشده که آیا بطور کل، جزء ابواب جمعی وزارت کشاورزی خواهد بود و یا آن که توزیع و واردات آن همچنان در دست وزارت بازرگانی باقی خواهد ماند؟
بدیهی است این حالت، از یک سو، به خاطر نامعلوم بودن خط مشی و سرنوشت، روحیه دلمردگی و عدم نشاط را برای همه دستاندرکاران این صنعت ارزشمند، به وجود آورده است و از سوی دیگر، سرنوشت این صنعت و کارخانهداران و کشاورزان و سیاستگذاری آن را در هالهای از ابهام قرار داده، که طبعا نابسامانیهای فراوانی را به دنبال خواهد داشت.
از این روی، با همه مشکلاتی که دولت محترم و مجلس شورای اسلامی دارد، به خاطر اهمیت قضیه، دستور دهید: مجلس شورای اسلامی لایحه مربوط به چای را، که شور اول آن مبنی بر انتزاع سازمان چای از وزارت بازرگانی و الحاق آن به وزارت کشاورزی تصویب شده، هر چه زودتر (حداکثر ظرف یک - دو ماه آینده) شور دوم آن، مورد برسی قرار گیرد تا ضایعه و فتوری در مرحله برداشت پیش نیاید.
لازم به تذکر است که سپردن تمام مسائل مربوط به چای - از تولید تا توزیع - به وزارت کشاورزی اصلح به نظر میرسد، زیرا اولا همانگونه که در قرآن مجید فرموده: "لوکان فیهما الهه الا الله لفسدتا" اگر مسائل مربوط، تجزیه شود، هر وزارتخانه ای از دیدگاه خاصی به آن مینگرد و در باره آن سیاستگذاری میکند که طبعا ضایعاتی به دنبال خواهد داشت و ثانیا، هر کدام از تولید و توزیع لوازمی دارند که تفکیک آن و تنها از دریچهای خاص به آنها نگریستن، مصالح واقعی این صنعت را به خطر خواهد افکند و ثالثا، تقسیم مسئولیت و تفکیک آن، بطوری که مربوط به کشاورزی و توزیع مربوط به بازرگانی باشد، ممکن است که ارزش این محصول را، تحتالشعاع روح تجاری و بازرگانی (نه مصلحت واقعی) قرار دهد!!
علیهذا، با روح واقعبینی و حمایت خاصی که از شما در مورد کشاورزی و خودکفایی سراغ داریم، متوقعیم که ظرف مدت یاد شده، تکلیف این سازمان را بطور کل، تعیین و آن را با تمام ابواب جمعی آن، به مادر حقیقیاش، وزارت کشاورزی، ملحق فرمایید و دعای خیر کشاورزان، کارخانهداران، مصرفکنندگان و همه دستاندرکاران این محصول ارزشمند را بدرقه راهتان و گرهگشای مشکلات دولت کریمهتان قرار دهید.
والسلام. دمتم بخیر.
برادر شما: زینالعابدین قربانی، امام جمعه لاهیجان
منبع : راسخون