دسته
برندگان دومین رقابت وبلاگ نویسان تبیانی
لينكدوني
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 421385
تعداد نوشته ها : 362
تعداد نظرات : 42
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
رییس جمهوری گفت: معیار و روح فرهنگی باید بر کل برنامه ریزیهای دولت حاکم باشد. اگر این روح حاکم نباشد، پیچیده ترین برنامه های اقتصادی و اجتماعی منجر به اصلاح و کمال جامعه نخواهد شد
به گزارش  راسخون به نقل از ایرنا متن کامل سخنان عصر دوشنبه دکتر محمود احمدی ن‍ژاد در گفت‌وگو با رادیو معارف در خصوص مسایل فرهنگی کشور بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر اعوانه‌
و انصاره‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌
سلام عرض می کنم خدمت همه شنوندگان عزیز و برای همه آنها سلامت و سعادت و سرافرازی مسئلت دارم.
مجری
در قانون اساسی تصریح شده است که یکی از وظایف دولت، رشد فضایل اخلاقی است. برای اجرایی شدن این اصل برنامه ای دارید؟
احمدی نژاد:
رشد فضایل اخلاقی همة وظایف دولت است؛ یعنی در نگاه اسلامی همه فعالیت های دولت بالاخره باید منجر به رشد فضایل اخلاقی شود. اصلاً انسان آفریده شده است برای این که از خاک به افلاک برسد. همه بساطی که روی زمین بر پا شده، مناسبات، حکومت، ارتباطات،تنظیم معادلات و ... باید منجر به کمال انسانها بشود و تجلی کمال انسان ها همین فضایل اخلاقی است که در روابط بین آنها خود را نشان می دهد.
ما فکر می کنیم از مهمترین وظایف دولت این است که این مفهوم را در نظام برنامه ریزی و اجرایی کشور و در رابطه بین خود و مردم نهادینه کند. اگر این نهادینه شود، دیگر سایر مسائل کشور و جامعه خود به خود در مسیر اصلاح و حل قرار خواهد گرفت.
البته باید فضای فرهنگ بر اقتصاد، اجتماع و برنامه ریزیها غلبه داشته باشد. خود کار فرهنگی نیاز به یک ستون فقرات و روح دارد. ستون فقرات کار فرهنگی توجه به انسان کامل است؛ چرا که مجرای انتقال ارزشهای انسانی، انسان کامل است. حتی مجرای دریافت علم حقیقی انسان کامل است که واسطه فیض الهی است و همه خوبی ها از آنجاست؛ توجه به امام، یاد و انتظار امام، والاترین عنصر انسان ساز است. اصلاً محال است کسی لذت شناخت امام را بچشد و تن به ناهنجاری های اخلاقی و فرهنگی بدهد. محال است که یک سانتیمتر پایین تر از قله را ترجیح دهد. این عنصری است که در طول تاریخ، شیطان تلاش کرده است که انسانها را از آن غافل کند؛ یعنی از منبع حقیقی فرهنگ و اعتلای انسانی غافل کند.
ما فکر می کنیم در جامعه انسانی و در کل جامعه بشری، در هر کاری فرهنگی، اگر توجه و دلدادگی به امام باشد، اصلاً آن کار فرهنگی یک روح، ارزش، اثر و توان دیگری پیدا می کند، چون متصل می شود به سرچشمه و حقیقت؛ و این همان چیزی است که باید وارد برنامه ریزیهای فرهنگی مان بکنیم.
مجری:تا چه اندازه به راهکارهای فرهنگی برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی اعتقاد دارید؟
احمدی نژاد:
ما فکر می کنیم که همه فعالیت های دولت باید تابع عنصر فرهنگ باشد؛ یعنی ویژگی فرهنگی بر همه تصمیمات غلبه کند. اگر در دل اقتصاد ما عدالت نباشد، خود به خود به انهدام ارزشهای اخلاقی و فرهنگ جامعه منجر خواهد شد. اگر لقمه حلال و نان حلال نباشد، یعنی چرخه کارها به گونه ای باشد که مردم به راحتی نتوانند از طریق درست و حلال زندگی خود را تأمین کنند، دیگر اثری از فرهنگ و اخلاق نمی ماند. برنامه ریزی به گونه ای که نان حلال به سفره مردم برسد، یک کار فرهنگی است.
همچنین بقیه فعالیت های دولت؛ فرض کنید اساس خانواده سست شود، وقتی اساس خانواده سست شود، دیگر فرهنگی باقی نمی ماند. لذا تقویت اساس خانواده یک کار فرهنگی است؛ ضمن این که کار اقتصادی و اجتماعی هم هست.
به نظر ما اقتصاد و اجتماع و فرهنگ در هم تنیده هستند. روح حاکم بر فعالیت های دولت باید فرهنگی باشد؛ یعنی دولت در تنظیم تمام مناسباتش باید به دنبال شکوفایی ارزشهای انسانی در جامعه باشد؛ حتی وقتی فعالیت های عمرانی می کند برای این است که انسانها آرامش پیدا کنند و خود را پیدا کنند و رشد بیابند.
بنابراین معیار و روح فرهنگی باید بر کل برنامه ریزیهای دولت حاکم باشد. اگر این روح حاکم نباشد، پیچیده ترین برنامه های اقتصادی و اجتماعی منجر به اصلاح و کمال جامعه نخواهد شد، حتی منجر به حل مشکلات همان بخش هم نخواهد شد کما اینکه شما در دنیا می بینید، مشکلات اقتصادی از کجاست، مگر برنامه ریزیهای اقتصادی دنیا برنامه های پیچیده ای نیست؟ با مطالعه و تحقیق و اندیشه است، اما چون تحت غلبه فضای فرهنگی و انسانی طراحی نمی شود، منجر به حل مسائل اقتصاد هم نخواهد شد؛ چنانچه در برنامه ریزیهای که 60 – 70 سال به طور منسجم برنامه ریزی اقتصادی کرده اند مشکلات اقتصادی پیچیده تر و سنگین تر و شکننده تر است.
اگر بخواهیم در یک کلمه حرفم را خلاصه کنم، ما معتقدیم که اقتصاد، عمران و برنامه ریزی سیاسی هم باید در خدمت فرهنگ و تعالی فرهنگی جامعه باشد و ارزشهای فرهنگی در تاروپودشان تنیده باشد. اگر این اتفاق نیفتد، حرکتهای نمادین فرهنگی نمی تواند شرایط جامعه را عوض کند؛ درست مثل درختی که ریشه اش خراب است، و ما شاخ و برگ را رنگ آمیزی می کنیم، یا ساختمانی که بینان های آن در حال ویرانی است و ما نمای ساختمان را نقاشی می کنیم، این که فایده ای ندارد.
یک برنامه اقتصادی که منجر به فاصله انسانها از هم شود، لذت جویی فردی را جامعه ترغیب می کند، تخلف و تقلب را تقویت می کند را استفاده کنیم و انتهای آن بنویسم اسلامی یا بالای آن آیه قران بیاوریم، آن را در زرورق بپیچیم و زیبا کنیم و صدها سخنرانی فرهنگی کنار آن بگذاریم، اگر طراحی به گونه ای باشد که بخش وسیعی از جامعه برای این که حق خود را بگیرند، مجبور شوند که تخلف و بی صداقتی کنند، صدها سخنرانی در مورد صدق و امانت داری فایدة قابل توجهی ندارد.
ما باید صداقت را در متن برنامه ریزیها ببینیم. اتفاقاً این همان چیزی است که در برنامه پنجم به شدت دنبال آن هستیم و آن را اصل گذاشته ایم و گفته ایم روح حاکم بر برنامه پنجم باید روح انسانی، فرهنگی و تنظیم کنندة انسانی روابط بین آحاد جامعه باشد. نه این که برنامه ای بنویسیم که فضایی در جامعه درست شود که هر کس دنبال کار خودش باشد و هیچ کس به فکر دیگری نباشد و روحیه ایثار، محبت، فداکاری، دلسوزی و ... در آنها نباشد، یعنی به گونه ای فضای کشور را درست کنیم که هر کس برای خود بدود و به هر ترتیبی بدود، بعد می خواهیم با سخنرانی های فرهنگی، فیلم و تئاتر، کتاب و هنر آن را درست کنیم، این درست نمی شود.
یا مثل کسی که در خانواده طعم محبت را نچشیده است، بالاخره مادر کانون محبت است، حالا شرایطی برای مادر به وجود آمده که اصلاً فرصت نمی کند محبت را به کام فرزندش بچشاند؛ این فرزند هم وارد جامعه می شود و بعد ما می خواهیم در خیابان با او برخورد کنیم. این که اصلاً نشدنی است. یا با بخشنامه و ضابطه می خواهیم بگوییم که رفتار اجتماعی ات را کنترل کن. او باید طعم محبت را چشیده باشد تا وقتی می آید به جامعه، رفتارش را با آحاد مردم از موضع محبت تنظیم کند.
بنابراین ارزشهای فرهنگی، فضایل اخلاقی و فرهنگ در وهله اول باید در متن برنامه ریزیها باشد. بعد یک کار فرهنگی مستقل هم داریم که باید چشم اندازها ار درست کنیم و جنبه های فرهنگی برنامه های اقتصادی و اجتماعی را تقویت کند.
اگر این دو، مجزا از هم و در بسیاری نقاط در مقابل هم طراحی شوند، اثری ندارد، اگر هزاران برنامه، سخنرانی، تفسیر قران و درس اخلاق بگذارید، اثر زیربنایی ندارد.
مجری:
گسترده ترین حوزه اجتماعی فرهنگ، آموزش و پرورش است. نگاه دولت شما به آموزش و پرورش چگونه خواهد بود؟ آیا مقوله پرورش از آموزش جدا می دانید؟
احمدی نژاد:
فکر می کنم در قسمت قبل پاسخ آن را دادم. تربیت باید در متن آموزش باشد. اگر در متن آموزش ما تربیت نباشد، بعد نمی شود آن را به آموزش چسباند. بعضی می گویند ما اقتصاد را درست می کنیم، بعد عدالت را بر آن سوار می کنیم. خود روابط اقتصاد باید بر پایه عدالت باشد، اگر بر پایه عدالت بناشد بعداً نمی توانید عدالت را اعمال کنید.
تربیت هم همین است. البته معنای آن این نیست که جدای از آموزش بخش تربیت نداشته باشیم. در آموزش یک متن و محتوای درسی داریم و یک آموزش مربی و معلم. اگر متون درسی ما بر مبنای ارزشهای اخلاقی درست و حقایق انسانی تنظیم نشده باشد، چه اتفاقی می افتد؟ مثل این است که ما یک درخت انار کاشته ایم، مرتب همه به آن آب می دهیم و انتظار داریم که گلابی ثمر دهد. نمی شود.
پس باید متون و مبانی آموزشی ما مبانی مبتنی بر ارزشهای انسانی و فرهنگ انسانی باشد. دوم رفتار معلم و مدرس است که درس آموز و اخلاق آفرین است.
همچنین برنامه ریزیهای تربیتی به عنوان فوق برنامه، برای تقویت و رفع نواقص قسمت اول طراحی شود.
البته بعضی جنبه ها، ارزشها و دریافتهای انسانی است که در یک کلاس رسمی و فضای آموزشی معلم و شاگرد دریافت نمی شود یا به طور کامل دریافت نمی شود. این در فضای فوق برنامه که هم تفریح است، هم استراحت و هم تربیت دریافت می شود، و بخشی از اینها در تعامل انسان ها با هم شکوفا و نهادینه می شود و رشد می کند که برای اینها باید جداگانه برنامه ریزی کنیم؛ مثل همین برنامه های تربیتی که بچه ها با هم کوه می روند، مسافرت می روند، مسابقه می دهند که هم تفریح است، هم بگو و بخند است و ...؛ یعنی در یک فضای مناسب انسانها تمرین می کنند و یاد می گیرند، و آن ارزش هایی که در مناسبات بین انسانها شکوفا می شود، در اینها شکوفا می شود.
بنابراین از نظر ما آموزش و پرورش یک مقوله است، گر چه ما برنامه های تربیتی، علاوه بر خود آموزش، هم باید طراحی کنیم و به عنوان فوق برنامه که مکمل و اصلاح گر باشد.
از نگاه ما آموزش و پرورش پایه کارهای کشور است. بالاخره کانون اصلی انسان سازی کشور آموزش و پرورش است و بیشترین تحولات و تلاش ها و سرمایه گذاری ها باید در آنجا انجام شود.
البته ما سعی کردیم در دولت نهم این نگاه را اعمال کنیم و حجم توجه به آموزش و پرورش چند برابر شد. ایجاد فضای آرامش برای محققین، دانشمندان، معلمان و مربیان؛ پشتیبانی سنگین منابع مالی و اعتبارات آموزش و پرورش از سال اول ریاست جمهوری تا سال آخر بیش از دو و نیم برابر شد، اگر عمرانی را هم محاسبه کنیم، سه برابر شد. در صورتی که کل بودجه دولت سه برابر نشد.
البته اعتقاد ما این نیست که این کافی است. باید به مرور از بخش هایی که ضروری نیست یا اولویت اول نیست، کم کنیم و به سمت آموزش و پرورش بیاوریم.
دوم این که اصرار کردیم که فضا و بدنه آموزش و پرورش در برنامه ریزی های آن مشارکت فعال داشته باشد؛ یعنی تمام تجربیات و نگاه دلسوزانه معلمان و مربیان کشور مجتمع شود و در برنامه ریزیهای آینده دخالت داده شود.
سوم، مدیریت آموزش و پرورش تلاش کند از حداکثر ظرفت علمی و فرهنگی کشور در برنامه ریزیها استفاده کند. نگاه ما این است که اگر روزی ما مجبور بودیم که تنها دو انتخاب کنیم بین آموزش و پرورش و چیز دیگر، حتماً باید آموزش و پرورش را انتخاب کنیم.
وقتی آموزش و پرورش درست عمل کند، آینده درست خواهد شد. حاصل آن را هم می بینید. امروز تولیدات فرهنگی، علمی، فکری و اختراعات در فضای آموزش و پرورش چند برابر شده است. اما راضی نیستیم و در ابتدای راه هستیم و باید طی دو سه برنامه دائماً کفه آموزش و پرورش را سنگین تر کنیم و کفه های دیگر را به نفع آن سبک کنیم و به نقطه ای برسیم که آموزش و پرورش محور کار دولت در کشور باشد.
مجری:
با توجه به این که وزارتخانه هایی مثل آموزش و پرورش، ارشاد، تحقیقات و فناوری و مراکزی مثل مرکز ملی جوانان، مرکز مشارکت زنان و مجموعه ای از دستگاه های فرهنگی از این قبیل مستقیماً زیر نظر رئیس جمهور اداره می شوند، نقش رئیس جمهور را در اصلاح و هدایت فرهنگ با توجه به مجموعه های عریض و طویلی که در اختیار دارد، چه مقدار حائز اهمیت می دانید؟
احمدی نژاد:
وزارتخانه ها از دو جا تحت نظر هستند؛ یک بخش متصل به رئیس جمهور و یک بخش متصل به مجلس. همین طور برنامه ریزیهای دولت دو سره است؛ یعنی ما برنامه ها را تهیه می کنیم و مجلس هم نظراتش را در آن اعمال می کند، بعد به قانون برای اجرا تبدیل می شود. بنابراین این گونه نیست که مستقیماً نظرات رئیس جمهور در برنامه ریزی این دستگاه ها اعمال می شود.
اما در مورد نقش رئیس جمهور، قطعاً نقش او بسیار مهم است. نگاه، اندیشه و رفتار و بیان رئیس جمهور در اولویت بندی های او بسیار مهم است.
وزن سامان جوانان و مرکز مشارکت زنان قابل مقایسه با آن وزارتخانه ها نیست. وزارت تحقیقات و فناوری، سه و نیم میلیون دانشجو، چند ده هزار استاد و صدها هزار متن درسی را باید مدیریت کند. اما آن دو مرکز برای پرکردن یک سلسله خلاها و یک سری فعالیت های اجتماعی است، چون متن جوانها و مردم به طور مستقیم تحت تأثیر آنها نیستند، اما وزارت آموزش و پرورش، ارشاد و علوم این گونه است. یعنی جوانان یا هنرمندان ما ضرورتی ندارد که به مرکز جوانان مراجعه کند، اما یک هنرمند حتماً باید به وزارت ارشاد مراجعه کند، یا دانشجو به وزارت علوم یا دانش آموز به وزارت آموزش و پرورش.
اما بالاخره رئیس جمهور نقش بسیار مهم و اثرگذاری دارد.
مجری:
سراغ دانشگاه ها و آموزش عالی برویم. دربارة نظام آموزش عالی ایران این سوال مطرح است که آیا با ساختار فرهنگی – دینی جامعه هم خوانی دارد یا نه و آیا شما معتقدید که سیاستگذاری ها و اهداف و متون آموزشی باید در دانشگاه ها تغییر کنند یا نه؟
احمدی نژاد:
حتماً باید تغییر کنند. حداقلش این است که باید با شرایط روز خودمان را تطبیق بدهیم. این ملت در حال پیشرفت است و هر روز دستاوردهای جدید علمی و فرهنگی و هنری پیدا می شود. اینها باید وارد فضای آموزشی کشور بشود.
اما اینکه نظام آموزش عالی ایران با نظام فرهنگی ما هم خوانی کامل دارد، خیر. بالاخره این نظام هفتاد هشتاد سال قبل طراحی شده و آن موقع هم نوع نگاه این نبوده که این نظام فرهنگی با فرهنگ ما هم خوانی داشته باشد، بلکه این نظام یک نظام آریایی و اقتباسی است، اما به مرور استادان، دانشجویان و دلسوزان، آرام آرام معیارهای فرهنگی خودشان را وارد کرده اند و فضای دانشگاه های ما در مجموع فضایی است که انسان های صالح و انقلابی در آن رشد می کنند.
امروز دهها هزار استاد دلسوز و علاقه مند فداکارانه مشغول تربیت فرزندان ایران زمین هستند، اما ما برای اینکه بن نقطه کمال و مطلوب برسیم، باید کار زیادی بشود. زمانی به آن نقطه می رسیم که تولید علم، علوم انسانی و علوم تجربی، به طور کامل بومی شود. ما در بخش علوم انسانی صاحب نظریم. مبانی نظری علوم انسانی ما با آن چیزی که از قبل تولید شد و الان هم دارد بخش مهمی از دانشگاه های دنیا را اداره می کند، متفاوت است. یعنی جامعه شناسی، روان شناسی، مدیریت، اقتصاد و حقوق ما متفاوت است. زمانی ما به نقطه مطلوب می رسیم که همه اینها مبتنی بر فرهنگ و ارزشهای فرهنگی خودمان در داخل تولید بشود.
الان تولیدات علمی ما روزافزون با سرعت بسیار بالا است. شما ببینید در دوره مشابه قبل از این دولت در سال هشتاد و سه، 3600 مقاله علمی در داخل کشور تولید شد. این یک کار علمی و تولیدی است و در سال 87 این رقم به بیش از 20 هزار مقاله رسید، آنچه به مجامع جهانی رفته و به عنوان یک کار علمی ثبت شده است و الا تولیدات بیش از این حرفهاست. این معنایش آن است که چرخ تولید ما دارد به سرعت حرکت می کند و روی غلتک می افتد.
در بخش علوم تجربی نیز همین طور، در علوم تجربی هم ما باید به نقطه کامل تولید بومی برسیم. در بعضی بخشها واقعاً پیشرفت کرده ایم. اینجا شاید جا داشته باشد که من بگویم اینکه این قدر ما روی هسته ای شدن ایران، فضایی شدن ایران، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و فناوری ها و علوم پیشرفته اصرار داریم، علتش این است که ما وقتی این را داشته باشیم، آنها قله اند. قله فعلی اند، مرزهای دانش امروزند. وقتی دانشمندان ما آن بالا می ایستند، فضای عظیمی برای تولید داخی باز می شود.
یعنی اصلا اندیشه ها شکوفا می شود، خودباوری درست می شود و این کمک می کند به اینکه تولید علم بومی بشود. معنایش این نیست که نباید از علوم دیگر استفاده کنیم. توجه کنیم. زمانی آموزش عالی ما مبتنی بر مبانی فرهنگی خودمان خواهد شد که تولید علم مورد نظر ما بومی شود یا اکثریت قابل توجه آن بومی شود و ما اقلیت آن را وارد کنیم. حالا این نسبت به الان آن جوری که ما می خواهیم نیست، استادان هم دارند زحمت می کشند، منتها می دانید تغییر مبناها و معیارها کار سختی است.
خوشبختانه الان فضا فضای بسیار خوبی است، دریافتها دریافتهای مناسبی است و ما شاهد این هستیم که فضای آموزش عالی ما به لحاظ تولید علم و مبانی علمی به سرعت دارد به نفع ارزشهای فرهنگی خودمان دگرگون می شود.
مجری:
از امتیازات انقلاب ما پدید آوردن قدرتی به نام قدرت فرهنگی بود. قدرتی که در آن حرف اول را سلاح نمی زد، بلکه حرف اول را ایده های انسانی می زد. بحث صدور انقلاب هم در سایه همین قدرت فرهنگی معنا می یافت. تقویت این امتیاز ویژه جمهوری اسلامی را در سیاست خارجی چگونه ارزیابی می کنید؟
احمدی نژاد:
ما فکر می کنیم اصل اقتدار و اثرگذاری ما در سیاست خارجی منشأ فرهنگی دارد، چون ما که یک قدرت اقتصادی جهانی نیستیم که با فشارهای اقتصادی بتوانیم دیگران را وادار به اتخاذ تصمیم کنیم. البته اگر ما واقعاً قدرت اول اقتصاد جهان هم بودیم، قدرت اول سیاسی هم بودیم، از آن برای تحمیل استفاده نمی کردیم. اصلاً کار فرهنگی کار تحمیلی نیست، اما آنچه در اختیار ماست و اقتدار آخرین و اثربخش است، قدرت فرهنگی ماست که می رود با فطرت انسانها ارتباط برقرار می کند، اثر می گذارد و افکار عمومی دنیا را به نفع ما و ارزشهای انسانی بر می گرداند، چون که باید کسی بپذیرد و باور کند و ایمان بیاورد و حرکت کند. ممکن است در کار اقتصادی شما منع یا طراحی کنید یک سیاستی را در کشور پیش ببرید مانع عده ای بشوید و بگویید شما حق ندارید مثلاً وارد بشود یا مثلاً به شما وام یا اجازه نمی دهیم یا بالعکس مجبور کند و بگویید اگر می خواهید، این اجازه را بگیرید، باید بروید، زمین بگیرید، درخت بکارید، استاندارها را رعایت کنید و او هم رعایت کند. اما در فرهنگ این جوری نیست.
فرهنگ نمی تواند تظاهر باشد، بلکه باید از عمق جان بیرون بیاید، یعنی آن فرهنگی اصالت دارد که در دل و جان جامعه نهادینه بشود یعنی آدمها آن را به عنوان یک ارزش بپذیرند و تعالی و سعادت خودشان را در آن ببینند و ملکه روح و ذهن شان بشود و عمل کنند و به آن باور داشته باشند. آن چیزی از ما که در دنیا جاذبه دارد، وجه فرهنگی ماست؛ یعنی آن آرمانهایی که ملت ایران مطرح می کند و نگاهی که به مسائل اجتماعی دارد، و راه حلهایی که برای مسائل امروز دنیا ارائه می دهد.
چون اینها با فطرت و روح الهی انسانها انطباق دارد، جاذبه دارد و ملتها وبه ستمش می آیند. به تعبیر امروز افکار عمومی دنیا می آید پشت موقعیت جمهوری اسلامی و یک قدرت می شود.
حالا اگر این هم نبود، اصلاً ما چه چیزی می خواهیم به جهان ارائه بدهیم؟ جز پیام فرهنگی؟ ما گفتیم اقتصاد ما هم باید باید منجر به تعالی فرهنگی شود. مناسبات ما در جهان چگونه باشد؟ بگذارید چند مثال بزنم، مردم عزیز هم در جریان هستند. دیده اند و شنیده اند.
ما معتقد به کرامت و استغنای انسان از التماس حقوق خودش از دیگران هستیم. شاید برای شما جالب باشد که ما در این قضیه هسته ای شاید بیش از سیصد ملاقات خارجی داشته ایم، چه افرادی که آمدند، پیام بیاورند یا بخواهند کمک کنند چه کسانی که همین طور ملاقات داشتند و دلسوزانه مطرح می کردند. بنده تا امروز از یک نفر حتی یک تقاضا نکرده ام، هر که صحبت کرد، گفتیم حق ماست و ما معتقد به عدالتیم. اگر این حق است، دیگر ما درباره حق مان برای چه باید صحبت کنیم؟ برای چه باید از دیگران تقاضا کنیم؟ یعنی ما محکم روی آن ارزش انسانی که به آن باور داشتیم، ایستادیم. در سایر بخشها نیز همین است. مراودات ما با دیگر شورها از روی صداقت و عدالت است.
حالا در این دوره ای که حداقل من شاهد هستم، حتی یک مورد نبوده است که ما تلاش کنیم کسی را غافل کنیم یا از غفلتش استفاده کنیم؛ مطلقاً. آقا این موضوع است، شفاف شفاف، هر چه سوال دارید، بپرسید. اگر مایل اید، بسم الله، نیستد، ما که نمی خواهیم بر دیگران مسلط بشویم. ما می خواهیم تعامل سازنده بر پایه عدالت داشته باشیم. یعنی اگر ما مناسباتی هم با دنیا برقرار می کنیم، باید مناسبات انسانی، دوستانه و عادلانه باشد. این است که رشد خواهد کرد و تحول ایجاد می کند و اثر می گذارد.
اگر بخواهیم عرایضم را در این بخش خلاصه کنم، خود انقلاب اسلامی یک پیام فرهنگی است؛ بازگشت انسانها به خودشان و مناسبات انسانی. این یک پیام فرهنگی است که خوشبختانه، امروز به جهان صادر شده و همه نگاهها به سمت انقلاب اسلامی است. من به این مسئله یقیین دارم، چون هم خبرش را دارم و هم به چشم خودم دیده ام. خبرنگاری از من پرسید که آیا شما هنوز می خواهید انقلاب را صادر کنید؟ من گفتم: صادر شده است. گفت چطور؟ گفتم: همین جا در ژنو به خیابان برویم و از مردم بپرسیم ببینیم چه می خواهند؟ در دنیا چه می خواهید اعمال و محقق بشود. قریب به اتفاق مردم می گویند ما می خواهیم عدالت، پاکی، دوستی، محبت، رعایت احترام انسانها و ملتها باشد، کسی به دیگری زور نگوید، کسی ظلم نکند، دروغ نگوید، اینها همه پیام انقلاب اسلامی است.
اگر حرکت و پیام انسان از ته دل او نباشد، جا باز نمی کند و اثری هم ندارد. ممکن است در کوتاه مدت بشود چشم ها را پر کرد و ذهنها را مسحور کرد، اما انسان در میان مدت و دراز مدت در این زندان دوام نمی آورد و طغیان می کند. الان شما طغیان در غرب را علیه نظام مادی می بینید؟
طغیان است دیگر و مردم نمی پسندند. حال زورشان نمی رسد که حکومت هایشان را جابه جا و اصلاح کنند اما نمی پذیرند نه اقتصاد و نه مناسباتش را نمی پذیرند. شما به متن مردم می روید و می بینید یک زندگی دارندو به دنیای حاکمان می روید و می بینید که اصلاً یک زندگی دیگری دارند. این همه علوم درست کرده اند، علوم پیچیده، فقط برای فریب دادن مردم، برای چه؟ برای اینکه مردم همراهی نمی¬کنند، آنها را باید فریب بدهند. مرتب باید چشم ها و ذهنها و دلها را منحرف کنند.
خوشبختانه امروز متن، محتوا، اساس و ادبیات سیاست خارجی جمهوری اسلامی، فرهنگی است.
مجری:
آقای احمدی نژاد هم اما راحل (ره) و هم مقام معظم رهبری بر زهد و ساده زیستی مسئولین تأکید داشته و دارند. این مطالبة به حق را فکر می کنید چگونه می تواند عملیاتی بشود؟
احمدی نژاد:
سؤال مهمی است. بالاخره کسی که در معرض اختیار و توانمندی قرار می گیرد، در معرض خطر هم قرار می گیرد و اثر انحراف یک مسئول در جامعه اثر بسیار بالایی است. الناس علی دین ملوکهم.
حکومت در مناسبات اجتماعی و رفتار مردم اثر دارد. حالا من این زهد را به دو بخش تقسیم می کنم. یک زهد و در زندگی شخصی. حالا این زندگی شخصی می تواند در خانواده یا محیط اداری باشد. یعنی زهد در استفاده از امکانات دنیا برای خودش اگر حاکمی به خصوص در شرایطی که ما هنوز به نقطه مطلوب نرسیده ایم، یعنی در جامعه فقر و فاصله طبقاتی هست، اگر مدیری از دایره زهد خارج بشود، آثار مخرب اجتماعی آن بسیار گسترده است. در محیط اداری نیز همین طور، گفت:
اگر زباغ رعیت ملک خورد سیبی
بر آرند غلامان درخت از بن
یعنی اصلا دیگر چیزی باقی نمی ماند. یعنی اگر مدیری، رئیس جمهور در استفاده از امکانات بیت المال یک ذره با دست باز عمل کند، یک لایه پایین تر می رویم، غوغا می شود، اشرافی گری دولتی که فرمودند از کجا شکل گرفت؟
از پایین بدنه اداری به بالا که سرایت نکرد، از بالا شروع شد و به پایین سرایت کرد.
بخش دومی که من می خواهم بگویم که بسیار مهم است و امروز هم در بعضی بخش ها گرفتار آنیم، زهد در استفاده درست از اختیارات و قدرت است و این نکته بسیار مهمی است. بالاخره الان مردم به کسی اختیاری می دهند. چگونه باید از آن استفاده کند؟ کجا باید استفاده کند؟ طرف رئیس یک اداره می شود، از فردا دیگر خودش را نمی شناسد.
مردم می آیند، آقا برو توی صف بایست، برو آن طرف، بنشین آن پشت ببینم. دفتر و دستک راه می اندازد و مردم را به خط می کند. با غرور زیادی راه می رود. به مردم تحمیل می کند، وظایفش را درست انجام نمی دهد، در مسیر تصمیم گیریها اعمال نظر شخصی می¬کند، منافع خودش، بستگانش یا گروهش را در تصمیم گیریها دخالت می دهد.
همینطور که دیدیم اتفاق افتاد. کسی در برخورد با مردم یک قدرتی پیدا می کند این قدرت را به رخ می کشد و از آن سوء استفاده می کند. حالا این سوء استفاده ممکن است مالی باشد و این خیلی زشت است، چنانچه افتد و دانی. خیلی کارها شد، وقیحانه دفاع شد و الآن هم دفاع می شود، تئوریزه می شود و توجیه می شود. یک موقع سوء استفاده در تصمیم گیریها و اعمال نظر به مردم است. مفهوم زهد در استفاده از اختیار و قدرت این است که طرف خودش را از این وسط کنار بگذارد و در مقابل خودش انسانها را ببیند که خب زهد جنبه های مختلف دارد.
به بعضی از آنها اشاره کردم که منظور این بحثی که شما از قول امام و رهبری اشاره کردید، دایره اش دایره خواص جامعه است. آنهایی که اثر دارند. کسی که در روابط سیاسی قدرت اثرگذاری دارد، این قدرت است دیگر. به نسبت آن مسئول هم هست. کسی که می تواند خوب بنویسد، می تواند روزنامه منتشر کند، فیلم بسازد، مقاله بسازد، سخنرانی کند، موضعگیری کند، یک حرف بزند در جامعه موج درست کند، اینها همه باید در چارچوب زهد بیایند.
اینکه می بینید بعضیها به راحتی دیگران را متهم می کنند؛ تهمت، دروغ، افترا، طرف صاحب یک روزنامه شده، یک قلمی در دست اوست می بیند روزی ده هزار، پانزده هزار، بیست هزار می فرستد افراد را تحت فشار قرار می دهد، یک قدرت شده. اگر از دایر? زهد بیرون برود مجموعه او مضر به حال جامعه می شود. در آن سازندگی نیست. همه اش تخریب می شود.
اصلاً انسانی که از دایر? زهد به معنایی که عرض کردم خارج شد، دیگر وجودش سازنده نیست.
مجری:
فکر می کنم فرمایش شما ناظر بر این مطلب است که در واقع مدیران سطح بالا اگر زهد داشته باشند، مدیران سطوح پایینتر هم باید زهد را رعایت کنند. اگر تصور کنیم مدیران سطح بالا زهد را در هم? سطوح رعایت بکنند چطور می توانند این مسئله را برای سطوح پایینتر مدیریت کنند؟
احمدی نژاد:
در دو بخش.
مجری:
راهکار این قضیه چیست؟
احمدی نژاد:
راهکارش یکی در تنظیم مقررات و آیینها و روشهای اداره است که راهی برای سوء استفاده و فرار از زهد نباشد و بسته بشود.
دو، نظارت و کنترل است؛ یعنی هم انتخاب انسانهای صالح و هم نظارت مستمر بر آنها، این جزو کارهای سخت است. یعنی باید واقعاً انسانها ساخته بشوند. امام جمله جالبی داشتند. گفتند اگر کسی خودش را نساخته باشد، بیاید در یک مرکز قدرت قرار بگیرد این واویلاست. مشکل هم? دنیا همین یک تکه است؛ یعنی آدمهای ناساخت? ناصالح در مرکز قدرت قرار می گیرند. حالا مرکز قدرت را توضیح دادم. بگیرید خواص جامعه، مؤثرین بر جامعه. چون یک کسی می بینید هیچ پستی ندارد اما قدرت دارد. می تواند به هم بزند، فرهنگ سازی کند و می تواند درست کند یا آسیب بزند.
این دایره وقتی خودساخته بشود یا خود ناساخته ها غلبه کنند دیگر جامعه کارش تمام است. به میزانی که در آن ناساختگی رسوخ می کند به همان نسبت در جامعه زشتیها رواج پیدا می کند.
مجری:
شما عزل و نصب داشته اید تا به حال اتفاق افتاده که یک مدیر را مثلاً عزل کنید به خاطر اینکه یک مدیر سطح پایینتری زهد را یا این حدود و ثغور را رعایت نکرده باشد؟
احمدی نژاد:
بله بوده؛ مدیری که ما دیده ایم اسراف کاری کرده، حتی بعضیها جریمه شده اند، اسراف کاری کرده اند گفته ایم از جیب خودتان بدهید. چون نمی دانستی باید از جیب خودت بدهی بارها اتفاق افتاده که من نوشته ام آقا نباید این کار می شده، چرا شده؟ این اسراف است و پولش را باید خودش بدهد. حالا چون می گویید آدم خوبی است و اشتباه کرده از جیب خودش بدهد و افرادی هم بوده که به خاطر اینکه از آن موقعیتشان استفاده درست در خدمت به مردم نداشته اند، طبیعی بود که ما از آنها تشکر کنیم و عذرشان را بخواهیم.
مجری:
آقای احمدی نژاد اجازه بفرمایید به سراغ فرهنگ از منظر نیاز دینی و معنوی جامعه برویم. در این رابطه هم بحث مهندسی فرهنگی مطرح می شود و هم نقشه جامع علمی کشور، در رابطه با این بحث نیازهای دینی و معنوی و جامعه را، چگونه ارزیابی می کنید؟
احمدی نژاد:
سؤال خوب و مهمی است.
اگر بخواهیم در حوزه فرهنگ از مهندسی ترجمه ای داشته باشیم، یعنی سازماندهی و هدفمند کردن فعالیتهای فرهنگی کشور است. ما حتماً باید یک برنامه جامعی داشته باشیم که در آن برنامه هم روند کار علمی کشور ترسیم بشود هم فعالیتهای فرهنگی. بعد امکانات را به کار بگیریم که آن محقق بشود. این مهندسی فرهنگی می شود و نقشه جامع علمی کشور می شود.
الآن کارهای علمی زیادی در کشور انجام می گیرد اما اینها هم افزا نیستند. این که اینها را در یک نقشه بیاوریم یعنی هم افزا بشوند؛ یعنی کار تکرار نشود، ضمناً اگر یک کاری یک جا شد نفر بعدی برود ادامه آن را دنبال کند، ضمناً هدف معلوم باشد. بالاخره ما در پانصد رشته و پانصد زمین? مختلف می خواهیم کار علمی بکنیم، اینها هر کدام به کدام سمت بروند و اولویت هر کدام چه باشد. این می شود نقش? جامع علمی کشور.
بعد ما می خواهیم کار فرهنگی کنیم. مهندسی فرهنگی یعنی ما یک چارچوبی داشته باشیم که مثلاً در آموزش و پرورش بدانیم یک بچ? کلاس سوم دبستان وقتی از کلاس سوم فارغ می شود، این باید مفهوم پاکی و شجاعت را دریافته باشد.
یک دانش آموز کلاس پنجم وقتی بیرون می آید باید مفهوم قانونمداری و احترام به بزرگتر را دریافته باشد. یک دانش آموز کلاس سوم راهنمایی باید مفهوم عدالت و عدالت اجتماعی را به خوبی دریافته باشد و یک دانشجو وقتی می آید باید تعهد اجتماعی و آرمانی را خوب دریافته باشد.
حالا به جامع? بازارمان بیاییم، در بین کشاورزانمان و کارگران و کسبه برویم، اگر ما چنین مسیری را طراحی و عمل کردیم نامش مهندسی فرهنگی می شود. آن وقت یک مدیر می داند چکار بکند. کسی که می خواهد کتب درسی تنظیم کند می داند چکار کند. می داند مثالهایش چه باید باشد، انشایش چه باشد، بازیهایی که برای بچه ها طراحی می کند چه باشد، ارزش گذاریهایی که در کلاس انجام می دهد ناظر بر چه معیارهای باشد.
اینها هر دو لازم? پیشبرد اهداف فرهنگی و علمی کشور است. اینها نباشد کار زیاد می¬شود اما خیلی وقتها همدیگر را خنثی می کند، یا کف آن این است که ناهم افزاست یا تکراری است و ما را به سرعتی که می خواهیم به هدفمان نمی¬رساند.
به همین خاطر در دستور کار شورای انقلاب فرهنگی هم نقش? جامع علمی کشور هست، هم مهندسی فرهنگی و کارهای بسیار گسترده ای شده، واقعاً صاحبنظران و اندیشمندان آمده اند بحثهای خوبی مطرح کرده اند، تصمیمات بسیار خوبی گرفته شده؛ الآن ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی یک تصویر نسبتاً روشنی از مسیری که باید طراحی کنیم داریم. این باعث می شود که در تمام تصمیمات ما هماهنگ عمل می کنیم و تصمیمات ما مکمل هم و هم افزا هستند و در جهت یک هدف روشن هستند.
ما یک کار ضمیمه داریم به نام پیوست فرهنگی. به آن سؤال اول شما بر می گردم. تا امروز اگر یک پروژه ای در کشور اجرا می شد، یک کارخانه ای ساخته می شد، یک راهی زده می شد؛ (یعنی تا قبل از این،) کسی به آثار فرهنگی آن توجه نداشت که این آثارش منفی است یا می تواند مثبت باشد. یک پل است، یک کارخانه است، یک راه و یک سد است. این وقتی می آید دستگاه محیط اجتماعی تغییراتی می کند. یک سینماست، یک مجتمع فرهنگی، یک کتابخانه است، این یک آثار فرهنگی دارد؛ آیا آثار فرهنگی این از قبل مدیریت شده است؟ پیوست فرهنگی یعنی مدیریت آثار فرهنگی اقدامات اجتماعی دولت یا فعالیتهای عمرانی دولت که این کار شروع شده، آیین نامه ها تنظیم شده، واقعاً کار خوبی شروع شده و در حال حرکت و شکوفایی است.
مجری:
خیلی متشکرم. فرصت این برنامه به پایان رسیده، اگر نکته خاصی در رابطه با مسائل فرهنگی دارید بفرمایید.
احمدی نژاد:
این بحثهایی که ما کردیم از موضع دولت بود اما نقش اصلی را در حوزه فرهنگ، مردم دارند. ما اهمیت دولت و هم? اینها را گفتیم. این فرهنگ اسلامی و ایرانی امروز ما که موجب افتخار ماست، بیش از آنکه توسط دولتها حفظ و منتقل شده باشد توسط متن مردم حفظ و منتقل شده است. آثار هنری و فرهنگی برجست? ما عمدتاً با پشتوانه و کار مردم بوده است.
ما در مدیریت فرهنگی نباید به نحوی عمل کنیم که مردم از صحنه کنار گذشته بشوند. نقطه آغاز شکست است.
ما اگر از اول انقلاب اجازه می دادیم مردم به آموزش و پرورش وارد بشوند اصلاً آموزش و پرورش یک چیز دیگری می شد. مگر در گذشت? کشور ما این هفتاد هشتاد سالی که آموزش و پرورش اسمی درست کردند قبل از آن چگونه بود؟ قبل از آن خود مردم بودند. مدرسه درست می کردند، معلم را تأمین می کردند، خودشان نظارت می کردند، تعلیم و تربیت انجام می شد، مردم کنار گذاشته شدند بار دولت سنگین شد و بازدهی آن هم خیلی کم شد. در زمین? هنر هم همینطور. نویسندگی و تولید کتاب هم همین است.
مجری:
یعنی با دولتی شدن فرهنگ موافق نیستید.
احمدی نژاد:
اگر ما فکر کنیم فقط دولت می تواند فرهنگ را اداره کند این اشتباه محض است.
در این سوالاتی که شما کردید ما نقش دولت را گفتیم، اما حالا نقش دولت اولی است یا نقش ملت؟ نمی خواهم بگویم در تقابل هستند، مکمل اند اما وزن نقش ملت دهها برابر وزن نقش دولت است.
اگر مردم پای حفظ، ترویج، تقویم و عمق بخشیدن به فرهنگ نایستند، دولتها کارهای نیستند، به خصوص در ایران. عنصر اصلی حافظ فرهنگ ایران مردم بوده اند. امروز هم ما باید راه را برای مردم در هم? زمینه ها باز کنیم. در هنر، سینما، موسیقی، ادبیات، معماری شهرسازی، تعلیم و در تربیت.
وقتی متن مردم می آید سلامت هم می آید اما اگر متن مردم نباشند انحصاری یک عده خاص می شود. وقتی انحصاری شد دیگر خراب می شود. در بعضی بخشها می بینیم اصلاً درست نقطه مقابل ارزشهای انسانی در دنیا دارند حرکت می کنند. اسمش هم فرهنگ و هنر است. چون انحصاری است. وقتی متن مردم می آید فطرتها وسط می آید؛ یعنی نقطه اشتراک مردم با هم چیست؟ فطرتهاست دیگر. فطرتها هم وقتی آمد تولید و رنگ و بوی درست و انسانی پیدا می کند.
من از ملت عزیز ایران تشکر می کنم. انصافاً ملت ایران ملت فرهنگی، آرمانی و ملت عزیزی هستند.
ما به ملت ایران افتخار می کنیم و تشکر می کنیم و ان شاءالله در آینده حوز? فرهنگ در نسبت و ارتباط بیشتر با متن مردم جلو خواهد رفت و جمل? آخر هم خدمت مردم این هست که سرفراز باشی میهن من!
منبع : راسخون
سه شنبه دوازدهم 3 1388

یکی از آقایان 10 میلیارد تومان برای احداث یک کارخانه گرفته بود و آن را صرف بازار مسکن کرده بود و سالها گذشته بود اما از بازپرداخت وام بانکی خودداری می کرد و هنگامی که دادستان خواستار بازگشت این منابع شده بود 50 تریبون علیه دادستان فعالیت کرد.
شدت یافتن حمله های بدون وقفه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و اطرافیان آنها علیه رئیس جمهور و دولت نهم باعث شد تا محمود احمدی نژاد که در طول 3 سال و نه ماه گذشته بنابر مصلحت سکوت کرده بود، این روزها از مسائل پشت پرده سخن بگوید و تصمیم به افشاگری بگیرد.
البته تخریب ها و تهمت ها علیه احمدی نژاد و دولت وی موضوع جدیدی نیست و از 4 سال قبل و زمانی که وی تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات نهم را گرفت آغاز شده بود، اما رفته رفته وبا نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم تخریب ها از سوی رسانه های مخالف دولت شدت گرفت و در حالی که انتظار می رفت با ورود کاندیداهای انتخابات دهم آنها رسانه های خود را به رعایت اخلاق انتخاباتی دعوت کنند، خود نامزدها پیشتاز حمله و تهمت زدن به دولت نهم شدند.
اینگونه بود که رئیس جمهور که روز گذشته در ادامه سفرهای استانی هیئت دولت به شهرستان ساوجبلاغ رفته بود، در جمع مردم آنجا وعده داد که در مناظرات انتخاباتی که از سیمای جمهوری اسلامی پخش می شود، در صورت صلاح دانستن، اسامی برخی مفسدان اقتصادی را افشا خواهد کرد.
احمدی نژاد پس از سخنرانی در جمه مردم ساوجبلاغ به سالن شهدای هفتم تیر تهران رفت تا در جمع 5 هزار نفری فرهنگیان ناراحتی خود را از برخی تهمت‌ها، زخم‌زبان‌ها و بداخلاقی‌ها که توسط گروهی خاص مطرح می شود بیان کند.
رئیس جمهور کشورمان همچنین در بخشی دیگر از سخنان خود گفت که قبل از دولت نهم سه دولت از یک جبهه و با یک تیم ثابت دولت را طی 24 سال در دست داشت و کشور را اداره می کرد و اکنون انگار یک گلستان را به دولت بعد از خود تحویل دادند که حالا به بیابان تبدیل شده.
وی همچنین با بیان اینکه آنها اتفاقات آن دوران را از یاد برده‌اند و تلاش می‌کنند با جنجال و هیاهو حافظه تاریخی ملت را پاک کنند ادامه داد: از سال 1360 تا 1368 در کشور فقط یک روزنامه بود که در طول هفته یک یا دو بار به نقد دولت می‌پرداخت و فضا را آنقدر بسته بودند که خود رئیس دولت به صحنه آمد و هشدار داد دست از نقادی بردارد و درنهایت هم قلم آن نویسندگان آن روزنامه را شکستند و زبان آنها را بریدند.
احمدی نژاد به 8 سال بعد از زمان نخست وزیری میرحسین موسوی یعنی زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی هم اشاره کرد و گفت افزود: در طول هشت سال بعد هم یک روزنامه علیه سیاست‌های دولت وقت مطلب می‌نوشت که بدون اظهار نظر در باره محتوای آن مطالب می‌گویم که آنقدر در تریبون‌ها علیه آن روزنامه فریاد زدند که صدای آن روزنامه نیز خاموش شد.
اما رئیس جمهور از فضای رسانه ای در طول 8 سال ریاست جمهوری محمد خاتمی نیز سخن گفت و با اشاره به وجود 30-40 روزنامه در زمان 8 ساله اصلاحات کفت که آنموقع اگر یک نفر یک نقد از دولت می‌کرد همه با هم علیه او مطلب می‌نوشتند و تهدید می‌کردند و آن فرد را ضد رئیس‌جمهور وخائن معرفی می‌کردند و حتی عالمی که لیبرالیسم را به نقد کشیده بود با کشیدن کاریکاتور مورد تمسخر و هجمه قرار دادند و تا او را مجبور به سکوت کنند.
وی به اشاره به ارزیابی‌های اخیر یکی از مراکز دانشجویی که حکایت از انتشار بیش از 320 هزار تیتر منفی و توهین‌آمیز و دروغین و سراسر تهمت علیه دولت نهم از سوی برخی روزنامه‌ها دارد، گفت که حتی یک مورد برخورد نیز با آنها صورت نگرفت است.
احمدی‌نژاد با تاکید بر اینکه هرگز راضی نبوده در خصوص برخی افراد صحبت کند و در طول 4 سال گذشته به خاطر پیشرفت کشور سکوت کرده است، گفت که به خاطر صیانت از منافع ملی مجبور است تا پرونده آنها را در برابر ملت برای ثبت در تاریخ بگشاید.
رئیس جمهور کشورمان در ادامه گفت که این تعجب آور است که در حالیکه فقط 7 درصد از صد درصد منابع بانکی بین مردم تقسیم شده برخی مدعی تورم‌زایی هستند اما اینکه بیش از 90 درصد از منابع بانکی در اختیار اندکی از دوستان آنها باشد، تورم زا تلقی نمی‌شود.
وی ادامه داد: یکی از آقایان 10 میلیارد تومان برای احداث یک کارخانه گرفته بود و آن را صرف بازار مسکن کرده بود و سالها گذشته بود اما از بازپرداخت وام بانکی خودداری می کرد و هنگامی که دادستان خواستار بازگشت این منابع شده بود 50 تریبون علیه دادستان فعالیت کرد.
احمدی نژاد به فیلم تبلیغاتی یکی از کاندیداها که در شبهای گذشته پخش شد و در آن سعی داشت تا کشور را در شرایط بحرانی و مردم را دست به گریبان با مشکلات متعدد نشان دهد اشاره کرد و گفت که قبل از دولت نهم آنها می‌گفتند همه چیز روبراه و کشور در امن و امان است و رفته بودند در کاخ سعدآباد سکنی گزیده بودند اما خوشحالم که فهمیدند ایران فقط تهران و سعد‌آباد نیست و مردم به دلیل اهمال آنها دچار مشکلات متعدد هستند.
احمدی‌نژاد افزود: چهار سال است که برای مشکلات مردم هر طرحی که می‌دهیم، تمسخر و کارشکنی می‌کنند، اما حالا فهمیده‌اند که باید برای حل مشکلات مردم تلاش کرد گرچه معتقدم که هنوز هم نمی‌دانند در کشور چه خبر است و غافلند که دولت نهم بیش از 60 هزار خانوار کپر نشین را در کرمان از دولت قبل تحویل گرفت و اسکان داد.
رئیس‌جمهور در بخش پایانی سخنان خود در جمع فرهنگیان گفت که دولت نهم تلاش می‌کند عدالت تحقق یابد و اینگونه نباشد یک نفر با یک تلفن 180 میلیارد تومان بگیرد و یک کشاورز برای امور کشاورزی نیازمند دو میلیون تومان بماند و یک جوان برای 10 میلیون تومان سرگردان باشد و یک دانشجو برای اخذ وام جهت پرداخت شهریه خود با پاسخ منفی مواجه شود.
اما روز گذشته روزی بود که طبق قرعه کشی که چندی پیش با حضور نمایندگان 4 کاندیدا انجام شده بود، نوبت به احمدی نژاد رسیده بود تا در برنامه ای 30 دقیقه ای "گفتگو" که از شبکه خبر پخش می شد حاضر شود.
احمدی نژاد در شبکه خبر در ادامه افشا کردن برخی پشت پرده ها گفت که در زمان جنگ که مردم کوپنی زندگی می‌کردند، افرادی به وسیله ارتباطات خود، درحالی که دلار 150 تومان بود، دلار 7 تومانی می‌گرفتند و به جای ایجاد اشتغال و استفاده درست از آن، برای خود ثروت جمع می‌کردند.
وی در ادامه گفت که در همان زمان اجازه می‌دادند یک نفر به صورت انحصاری جنسی را وارد کند و بعد هم آنرا بصورت کوپنی به مردم می‌دادند و این فرد با این مجوز که به واسطه ارتباطات بدست آورده بود براحتی میلیونر می‌شد.
رئیس جمهور با بیان اینکه در خارج از دولت آدم‌های درشتی در زمینه‌ ایجاد مفاسد فعال هستند افزود: هنوز درباره آنها چیزی نگفتم و نگفته‌ام که اینها چه کسانی هستند و چه چیزهایی حتی به خود من گفته‌اند.
دکتر احمدی نژاد در پایان سخنان خود که به صورت "زنده" از شبکه خبر پخش می شد خاطرنشان کرد که درباره تمام حرف‌هایی مطرح می کند "سند" دارد و می تواند هرچه را که می‌گوید با آدرس نشان ‌دهد.
وی همچنین با تاکید بر اینکه مخالفان هم باید برای حرف‌هایشان سند ارائه دهند گفت که باید منطقی گفتگو کرد و همه باید در برابر انتخاب ملت تسلیم شویم؛ یک بار بعد از 24 سال مردم فردی غیر از آنها را انتخاب کردند اما آنها می‌گویند ملت منحرف شده است درحالی که باید بگذارند عده‌ای غیر از آنها هم کشور را اداره کنند.
با این حال محمود احمدی نژاد در حالی در روزهای گذشته "صلاح" دانسته که برخی حقایق را بازگو کند که انتظار می رود در مناظرات خود با سایر کاندیداها از پشت پرده های دیگری پرده برداری کند.
این در حالی است که شنیده ها حاکی از تلاش یکی از مسئولان بالا رتبه نظام برای لغو مناظرات نامزدهای انتخاباتی با محمود احمدی نژاد است.

منبع : راسخون

 

سه شنبه دوازدهم 3 1388
احمدی‌نژاد دقایقی پیش برای دیدار با مردم مشهد و سخنرانی در جمع آنان وارد این شهر شد.
محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کشورمان دقایقی پیش برای دیدار و سخنرانی در جمع مردم مشهد وارد فرودگاه این شهر شد و مورد استقبال استاندار، نماینده ولی فقیه و جمعی از مسئولان مشهد قرار گرفت.
احمدی‌نژاد تا ساعتی دیگر در جمع پر شور و گسترده مردم سخنرانی می‌کند.
سه شنبه دوازدهم 3 1388
به گزارش فردا نیوز روزنامه فرهنگ آشتی در سرمقاله خود که به قلم رئیس شورای سیاستگذاری با تیتر «حامیان امروز، نادمان فردا» نوشته شده پس از بیان مقدماتی، تاکید کرده است: از دریچه برادری و خیرخواهی از شما حامیان و هواداران سیاست‌‌های آقای احمدی‌نژاد می‌خواهم که در کارها، حمایت‌ها و رفتارهای سیاسی‌تان تأمل و سپس تجدیدنظر کنید. مطمئنا تأمل عمیق شما در این باب، تجدید نظرتان را رقم خواهد زد.
« دوستان! به کجا می‌روید؟ به قول قرآن کریم «این تذهبون؟». شرایط کشور و میزان عقب‌افتادگی ما از اصول و برنامه‌های سند چشم‌انداز 20 ساله آنقدر پرسش‌برانگیز است که جایی برای این بازی‌ها باقی نمی‌گذارد. وقت و زمان تنگ است و کاستی‌ها بسیار.
از سر انصاف به این بیندیشید که از چه چیز دارید حمایت می‌کنید؟ از ناتوانی دولت نهم در کنترل تورم؟ از حمایت‌های بی‌دریغ آقای احمدی‌نژاد از امثال مشایی و کردان؟ از تخلف در واریز میلیاردها دلار پول مازاد فروش نفت و عدم واریز آن به صندوق ذخیره ارزی؟ از شکست‌های پی‌درپی و تأسف برانگیز تیم‌های ورزشی ایران در گودهای رقابت منطقه‌ای و جهانی؟ از ناتوانی سیاست‌های دولت نهم در کنترل و کاهش قیمت مسکن؟ از آمارهای خلاف واقع؟ از تنگ‌تر شدن دایره خودی‌ها؟ از بی‌حرمتی به شخصیت‌های اندیشمند نظام؟ از معضل پابرجای بیکاری؟ از ریخت و پاش‌ها و پول‌ پاشی‌های عاری از تدبیر؟ از چه حمایت می‌کنید دوستان؟
هر دولتی هر چقدر هم ضعیف باشد به واسطه در دست داشتن کانال‌های اجرایی، بالاخره خدماتی هم دارد اما آیا شما به همین خدمات اندک قانع شده اید یا موضوع چیز دیگری است؟
مگر دین روشنگر اسلام به ما یاد نداده و از ما نخواسته تا زمانی که بهتر هست به خوب قانع نباشیم. مگر پیامبر اسلام (صلی الله) تاکید نکردند که «کلهم راع و کلهم مسئول عن رعیته»؟
با این اوصاف، در صورت ادامه اینگونه رفتارها و حمایت‌های احساسی، متعصبانه و تخریبی شما از دولت نهم و شخص آقای احمدی‌نژاد، ناچارم بگویم که «روزی پشیمان و نادم خواهید شد که خیلی دیر است» و دیگر «آب رفته به جوی باز نخواهد گشت»، پس چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟! »
در این چند روزی که در جریانات سیاسی انتخابات می گذرانیم شاید عجیب ترین تخریبی که تا کنون انجام شده باشد توسط روزنامه فرهنگ آشتی و در قالب همین نوشته هایی بود که گذشت.
همانطور که بارها نسبت به این سیاست مخالفان دولت در منفی جلوه دادن نقاط مثبت دولت مقالاتی نوشته شد، این بار نیز شاهد یکی از مصادیق آن در روزنامه فرهنگ آشتی بوده ایم.
اما به جز مسأله آقای مشائی آیا واقعا انتقاداتی که این روزنامه نوشته است وارد می باشد؟ بهتر است یک بار دیگر در سؤالات تأمل کنیم:
1- «از ناتوانی دولت نهم در کنترل تورم »
باید دانست که عمده تورمی که در این چند سال اخیر وجود داشته است به دلیل چهار مسأله عمده بوده است:
الف- تورم در بخش مسکن: تورم در بخش مسکن، تورم ناشی از تقاضا بوده است که این فشار تقاضا نیز به علت کم کاری دولت سابق در ساخت مسکن مورد نیاز در هر سال بود که با جمع شدن تقاضاها به ناگاه در دوران آقای احمدی نژاد، موجب سرباز شدن زخم مسکن و ایجاد تورم سنگین در این بخش مهم اقتصادی شد.
ب- تورم ناشی از نقدینگی: بحث نقدینگی نیز در این دوران به علت چاپ چک پول هایی بود که برخی بانک ها بدون بلوکه کردن اسکناس، با توجه به ضعف بانک مرکزی اقدام به چاپ آن ها کردند، که در این بین برخی معتقدند مخالفان دولت نقش مهمی در ایجاد چنین تخلفی از جانب بانک ها داشته اند. که البته این تخلف بانک ها عزل مدیران بانک ها و رئیس بانک مرکزی را به همراه داشت و جالب است افرادی که منافع اقتصادی و سیاسی شان با این عزل و نصب ها و خنثی کردن نقشه هایشان به خطر افتاد در رسانه های خویش به هیاهوها و جنجال های ژرونالیستی وسیعی دست زدند و معلوم نمودند که در نظر آنان منافع افراد باید بر منافع کشور مقدم باشد!!
ج-طرح های عمرانی و وام های خود اشتغالی : در اقتصاد همواره مخارج دولت و طرح های عمرانی تورم زاست. بنابراین دولت می بایست بین طرح های عمرانی و تورم یکی را انتخاب می کرد. لذا دکتر احمدی نژاد که به سازندگی مناطق محروم کشور عقیده داشتند با اجرای طرح های عمرانی درصدد برطرف کردن اختلاف طبقاتی و برقراری عدالت اجتماعی برآمده و طرح های عمرانی را اجرا کردند. هر چند که تورم ناشی از این طرح ها به طبقات ضعیف جامعه فشار وارد می آورد اما سود حاصله برای طبقات ضفعیف از چنین طرح هایی به مراتب بسیار بالاتر خواهد بود.
د- افزایش قیمت های جهانی: قیمت های جهانی، در این دوره به شدت افزایش یافت، به گونه ای که در بسیاری از اقلام اساسی کشور مانند روغن، دانه های روغنی، برنج،آهن، مس و بسیاری از اقلام کشاورزی و صنعتی قیمت ها گاه به چندین برابر سابق افزایش یافت که در اثر آن نیز، افزایش قیمت ها به درون کشور رسوخ کرده و بر سایر بخش های اقتصادی دیگر تأثیر منفی گذاشته و موجب بوجود آمدن تورم گردید.
حال در این جا نکته ای که به چشم می خورد، این است که بر اساس وجود چنین مشکلاتی، پیش بینی اقتصاددانان در نرخ تورم، بسیار بیشتر از آنچه بود که در جامعه اتفاق افتاد، که این نشان از قدرت بالای کنترل تورم توسط دولت بود که هیچ گاه به خاطر مهار چنین تورمی از دولت تقدیر به عمل نیامد؛ بلکه بالعکس افرادی که از این قدرت اقتصادی دولت و توانایی های آن خشمگین شده بودند با ایجاد جنجال های رسانه ای و تبلیغاتی با مسموم سازی فضا قصد فریب افکار عمومی را داشتند؛ اما از طرف دیگر کاملا مشخص است که بخش عمده ای از تورم، در اختیار دولت نبوده و عوامل آن خارج از کنترل و اختیار دولت بوده است.
2- از تخلف در واریز میلیاردها دلار پول مازاد فروش نفت و عدم واریز آن به صندوق ذخیره ارزی؟
افرادی که این هیاهو را به پا کرده اند به خوبی می دانند که اصل ماجرا چیست و چه اتفاقی در جریان فروش نفت و درآمدهای حاصل از آن اتفاق می افتد، چرا که در دوران مسؤولیت آن ها نیز هر سال همین اتفاق می افتاده است و هیچ گاه صدای انتقادی از آنان شنیده نمی شد چرا که اصلا ماجرا چیز دیگری است که سعی شده است در قالب جنجال های تبلیغاتی در پاکی دولت آقای احمدی نژاد خدشه وارد شود.
برای روشن تر شدن این مسأله لازم است در مورد چگونگی واریز درآمدهای نفتی اندکی توضیح بدهیم. وزارت نفت از فروش نفت خام مطلقا یک دلار دریافت نمی‌کند، بلکه خریداران گشایش اعتبار کرده و بانک مرکزی درآمد را به حساب‌های خارج از کشور می‌ریزد و در حقیقت پول فروش نفت خام به حساب بانک مرکزی می‌رود و این غیر از خزانه داری دولت است یعنی به خزانه دولتی مربوط نیست بلکه هر سال قانون بودجه مقدار معینی از آن درآمد را اجازه می‌دهد که به خزانه دولت بیاید و صرفا اجرای قانون بودجه شود. یکی از عنوان‌هایی که برای آن پول به حساب دولت می‌آید سود سهام شرکت‌های نفت است که البته مشخص نیست چه زمانی واریز می شود چون در آمد نفت، به روز نیست و پول آن مدتی بعد به حساب می‌آید. اما در دیوان محاسبات یک کم دقتی اتفاق افتاد و در همان گزارشی که گفته است مبلغی واریز نشده در همان جا به نوعی گفته شد که واریز شده است و در حقیقت دو عددی که ارتباطی با هم نداشتند را به موضوع مربوط کردند که این به معنای بردن پول و سوء استفاده کردن نیست بلکه یک اختلاف حسابداری است. که البته این جریان در دولت های گذشته نیز وجود داشته است، منتها معلوم نیست با چه انگیزه هایی در این دوره، چنین اشکالی وارد گردیده و از آن در جهت تبلیغات بر علیه دولت استفاده گردید.
3- از شکست‌های پی‌درپی و تأسف برانگیز تیم‌های ورزشی ایران در گودهای رقابت منطقه‌ای و جهانی
برخی انتقادکنندگان به دولت که هر مسأله ای را بهانه قرار می دهند تا به تضعیف بپردازند، از مسائل ورزشی هم نگذشته و در این زمینه هم سعی کردند فعالیت تخریبی خود را گسترش دهند. ابتدا باید دانست که کلیه فدراسیون های ورزشی NGO بوده و نه در تعیین مدیریت و نه تعیین مسؤولین آن، دولت هیچ نقشی ندارد. در این میان با این که این فدراسیون ها غیر دولتی هستند، همه بودجه خویش را از دولت می گیرند و در قبال چنین دریافتی هیچ گونه نظارتی هم طبق اساسنامه نباید از جانب دولت انجام بگیرد و در عمل هم چنین اتفاقی می افتد! اما در مورد سازمان تربیت بدنی نیز باید گفت که این سازمان به عنوان واسطه ای برای دریافت کمک های مالی از دولت و همچنین به عنوان بازوی علمی و پژوهشی ورزش کشور محسوب می شود. هنوز بحث تعلیق فدراسیون فوتبال از اذهان عمومی خارج نگردیده است که علت آن، استعفای آقای دادکان بر اثر فشارهای مهندس علی آبادی بود که منجر به ایجاد جنجال در فدراسیون فوتبال و تعلیق آن ازجانب فیفا گردید، و مدت ها کمیته انتقالی مسؤولیت اداره فدراسیون را بر عهده گرفت. این بدین معناست که مسؤول سازمان تربیت بدنی، حق عزل و نصب هیچ کدام از مسؤولین فدراسیون ها را ندارد. حتی اگر عده ای معتقد باشند که دولت در تصمیم گیری های ورزشی نقش دارد، این بدین معنا نیست که ضعف و سوء مدیریت فدراسیون ها به علت ضعف مدیران دولتی است، چرا که اصولا افراد مسؤول در فدراسیون ها از جانب دولت تعیین نمی گردند و لذا چنین اشکالاتی صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و مملو از مغالطه های عجیب و غریب است.
4- از ناتوانی سیاست‌های دولت نهم در کنترل و کاهش قیمت مسکن
چنین اشکالی در واقع و به شهادت تمامی مردم یک دروغ بزرگ است. بر هیج کس پیچیده نیست که بعد از کوتاهی دولت سابق در تأمین سالانه مسکن مورد نیاز جامعه و ایجاد بحران برای دولت بعدی، تورم شدیدی در بخش مسکن بوجود آمد که موجب بوجود آمدن لطمات سنگینی بر بدنه اقتصاد کشور گردید. اما دولت، با اهتمام ویژه ای اقدام به کنترل بخش مسکن و حل مشکلات این بخش نمود. به عنوان مثال با افزایش سطح تولید سیمان، تسهیل ورود آهن، اعطای زمین های اقساطی 100 ساله، سرمایه گذاری در ساخت مسکن، برطرف کردن موانع ساخت، حمایت از سرمایه گذاران داخلی و خارجی و.... توانست تورم را کنترل و در سال اخیر، در بسیاری از مناطق قیمت ها را کاهش دهد. به گونه ای که قیمت های بخش مسکن در بسیاری از مناطق کشور تا 30 درصد کاهش یافت. البته مردم که خود مهم ترین شاهد بر این سخن هستند، به راحتی متوجه دروغ پردازی هایی از این قبیل گردیده و عکس العمل آن ها نیز قطعا به نفع دروغ پردازان نخواهد بود.
5- از آمارهای خلاف واقع
این سخن نیز صرفا یک دروغ پردازی بوده و جنبه تبلیغاتی دارد. تمامی آمارهایی که اعلام می گردد، بر اساس گزارشان بانک مرکزی و مرکز آمار ایران بوده و به راحتی می توان این گزارش ها را از طریق این مراکز استعلام نموده و یا از مطبوعات دریافت کرد. اما اگر اشکال آن ها به افرادی است که این آمارها را ارائه می کنند، که باید گفت این افراد همان هایی هستند که در دوره اصلاحات نیز آمارهای آن ها را ارائه می کردند، بنابراین اگر این آمارهای کنونی خلاف واقع است باید آمارهای دوران اصلاحات نیز خلاف واقع باشد چرا که افراد تهیه کننده این آمار که تفاوتی نکرده اند.
از طرف دیگر اگر فرض را بر این بگذاریم که آمارهای ارائه شده خلاف واقع است، این افراد می توانند به مراکز آماری که در خارج از کشور فعالیت می کنند مانند صندوق بین المللی پول و یا مراکز آماری سازمان ملل مراجعه کنند، در مورد این مراکز که نمی توانند ادعا کنند که آمار خلاف واقع ارائه می دهند، چرا که دولت هایی که این مراکز به آن ها وابسته هستند، به هیچ عنوان رابطه خوبی با دولت دکتر احمدی نژاد نداشته و لذا عموما به سیاه نمایی در رابطه با وضعیت کشور ما می پردازند. با اندکی توجه ، این افراد به این نتیجه خواهند رسید که تفاوت چندانی بین آمارهای این مراکز با آمارهای ارائه شده توسط بانک مرکزی و مرکز آمار وجود ندارد.
البته تمامی این سخنان را نیز این افراد به خوبی می دانند، اما سختی تحمل دولت خدمتگزار، چنان برای این افراد گران تمام می شود که آنان را وادار می کند همه چیز و همه کس را تا می توانند به هر طریقی زیر سؤال ببرند.
6- از تنگ‌تر شدن دایره خودی‌ها
البته منظور از خودی ها در این سخنان چندان مشخص نیست. اگر منظور از خودی ها افراد خدمتگزار، بی ادعا، پیرو ولایت، مؤمن و متعهد و مخلص است که ما نمونه ای از چنین تنگ نظری هایی در مورد این افراد تا به حال ندیدیم و اگر مدعیان دیده اند معرفی کنند. اما اگر منظور از خودی ها افرادی است که سال ها، مسؤولیت های مختلف در نقش های مختلف داشته و بیت المال را هر طور که دوست داشته اند بین خودشان و اطرافیان شان تقسیم نموده و از بابت چنین سفره ای، ویلاها و خانه های میلیاردی و درآمدهای آن چنانی داشته اند، ما هم قبول داریم که دایره مسؤولیت ها بر این افراد تنگ گردیده و دولت اسلامی آقای احمدی نژاد با تمام قدرت سعی در خارج کردن این افراد از سیستم مدیریتی کشور داشته است و به این اقدام خویش نیز افتخار می کند.
احتمالا این افراد معنی واژه « خودی ها» را درست متوجه نشده اند، که توصیه می کنیم به سخنان مقام معظم رهبری(مدظله) در تعریف این واژه مراجعه کنند.
7- از بی‌حرمتی به شخصیت‌های اندیشمند نظام
شخصیت های اندیشمند نظام نیز واژه ای مبهم و دو پهلوست. این که چه افرای جزو اندیشمندان نظام محسوب می شوند خود جای بحث دارد. آیا این افرادی که این سخن را بر زبان می رانند دکتر احمدی نژاد و حامیان سیاسی ایشان را اندیشمند می دانند یا نه؟ اگر می دانند که پس چرا این گونه بی حرمتی کرده و عملی را که خود تقبیح می کنند آن هم در این سطح وسیع مرتکب می شوند؟ و اگر ایشان و حامیان ایشان که طیف وسیعی از نظام هستند را اندیشمند نمی دانند، چطور انتظار دارند که افرادی را که آن ها اندیشمند می دانند مورد قبول واقع شود؟
از طرف دیگر منظور این افراد از بی حرمتی چیست؟ آیا توهینی صورت گرفته است و یا صرفا یک اختلاف سلیقه و دیدگاه سیاسی است؟ اگر ادعا این است که توهینی صورت گرفته است که ما سراغ نداریم و اگر کسی سراغ دارد مدرک خویش را ارایه دهد، و اگر منظور از بی حرمتی این است که سخنان این افراد از جانب دولت مقبول واقع نشده است، که این به اختلاف سلیقه بر می گردد و هر دولتی مجاز است در چارچوب فرمایشات مقام معظم رهبری(مدظله) و مصالح نظام سلائق خود را داشته و به شکلی که خود صلاح می داند عمل نماید؛ اساسا برگزاری انتخابات نیز به همین منظور است. یعنی مردم به سلیقه هایی که دوست دارند رأی می دهند.
بله افراد مدعی چنین سخنی، انتظار دارند که دولت فعلی، در تمامی زمینه ها پیرو شخصیت های محبوب آن ها باشد و همان راهی را طی کند که دولت اصلاحات طی نمود، و هر گونه عدم پذیرشی را حمل بر بی حرمتی می کنند، جالب آن است که در زمانی که سخنان مقام معظم رهبری(مدظله)، توسط برخی اجرا نمی شد و ایشان تذکرات جدی به برخی مسؤولین می دادند، این افراد در گوشه ای نشسته بودند و صدایی هم از قلم ها و زبان شان شنیده نمی شد و ادعا نمی کردند که به شخصیت های اندیشمند نظام بی حرمتی نمی شود!! که البته صرف همین کوتاهی جدا جای سؤال دارد
8- از معضل پابرجای بیکاری؟ از ریخت و پاش‌ها و پول‌ پاشی‌های عاری از تدبیر؟
این دو ادعا نیز از دروغ های عجیبی است که در این سخنان آمده است. نرخ بیکاری طبق گزارش بانک مرکزی، به شرح زیر است:
بهار 84: 11/9 درصد
بهار 85: 11/3 درصد
بهار 86: 10/7
بهار 87: 9/6
 با دقت در این آمار می یابیم که نرخ بیکاری در دوران آقای احمدی نژاد سیر نزولی داشته و معلوم نیست بر چه اساسی چنین ادعایی شده است. از این سخن عجیب تر، ادعای ریخت و پاش‌ها و پول‌ پاشی‌های عاری از تدبیر در دولت اسلامی است، به واقع معلوم نیست که این ادعا از چه مدرک و شاهدی برخاسته است. دولت آقای احمدی نژاد به ساده زیستی و دقت در هزینه کردن بیت المال معروف و مشهور است؛ به گونه ای که نه تنها مردم ایران، بلکه مردم سایر کشورها به این مسأله آگاهی کامل دارند. کافی است که نگاهی به مطبوعات خارجی و مقالاتی که پیرامون دکتر احمدی نژاد نوشته می شود انداخته شود، دشمنان کشور ما، بالاتفاق به ساده زیستی و زندگی به دور از اسراف ایشان و دولت شان اعتراف دارند، معلوم نیست وقتی که دشمنان ما به چنین چیزی معتقد هستند چرا داخلی ها چنین سخنان دشمن پسندی را بر زبان می رانند؟
البته همواره افرادی که خود گنهکار هستند سعی می کنند که دامن افراد دیگر را نیز آلوده نشان دهند تا به گونه ای رفتارهای خویش را توجیه نمایند. دولت هایی که در آن ها، بریز و بپاش ها و اسراف های فراوانی انجام می شد، حامیان آن ها باید به این گونه تهمت هایی به دولت دکتر احمدی نژاد وارد نمایند تا بتوانند گذشته خود را با ایجاد چنین هیاهوهایی از یاد مردم ببرند.
حال جالب است که در انتها نویسنده این سخنان، حامیان دکتر احمدی نژاد را بر حمایت شان، تحذیر می کند و از آنان می خواهد که از صف حامیان ایشان خارج شده و به مخالفان بپیوندند!! و اضافه می کند: «روزی پشیمان و نادم خواهید شد که خیلی دیر است» و دیگر «آب رفته به جوی باز نخواهد گشت»، پس چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!
هر چند چنین سخنان باطلی، نیاز به استدلال بر بطلان ندارد، اما به عنوان یک نکته بیان می داریم، همین که این چنین نگرانی هایی از جانب چنین افرادی به علت وجود دکتر احمدی نژاد و دولت خدمتگزار، حاصل شده است خود یکی از مهم ترین دلایلی است که حامیان دکتر احمدی نژاد را بر ادامه مسیر بر حق شان تشویق و ترغیب می کند.
منبع : راسخون

 
دوشنبه یازدهم 3 1388

مناظره انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی در حالی چهارشنبه 13خرداد به صورت زنده به روی آنتن می‌رود که اخبار و شنیده‌ها حاکی از عدم تمایل موسوی و حامیانش به حضور در این مناظره است.   

به گزارش راسخون به نقل از ایرنا، تبلیغات نامزد‌های دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری از سه شنبه 12 خرداد ماه وارد فاز جدید خواهد شد و در طی 6 روز نامزدهای ریاست جمهوری در مدت 90 دقیقه به صورت دو به دو با یکدیگر مناظره خواهند کرد.
برگزاری برنامه‌های مناظرات می‌تواند به مردم در انتخاب نامزد منتخب شان کمک شایانی کند، چرا که در این برنامه‌ها دیگر از تبلیغات خبری نیست.
در این میان اما جالب توجه ترین مناظره را باید مناظره بین محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی دانست، مناظره‌ای که برخی از حضور نیافتن موسوی در این برنامه خبر می‌دهند.
اما چرا موسوی تمایلی به حضور در این مناظره ندارد. موسوی می‌داند که احمدی نژاد با دست پر به مناظره می‌آید . همچنین حامیان موسوی از افشای برخی اطلاعات در این مناظره هراس دارد و به همین ترتیب یقینا برخی از اطرافیان موسوی او را از حضور در این مناظره باز خواهند داشت.آنان از افشای باج دهی هایشان در عرصه های سیاست سارجی و مفاسد اقتصادی خود در 20 سال اخیر به شدت می هراسند وهمانطور که احمدی نژاد امروز در ساوجبلاغ گفت:در مناظره انتخاباتی اسامی مفسدان اقتصادی را اعلام خواهد کرد.
این موضوع را می‌توان به نوعی فرار از مناظره از سوی این نامزد دانست چراکه موسوی 12 اردیبهشت در مصاحبه‌ای گفته بود: گمان نمی‌کنم مناظره تلویزیونی راه حل مناسبی باشد و خیلی بر فضای جامعه برای تدبر کمک نمی‌کند. این بدین معنی نیست که از مناظره گریزان باشم، بلکه همین مصاحبه‌ها و اظهار نظرها هم نوعی مناظره است.
اما احمدی نژاد از مدت‌ها پیش و قبل از آنکه برنامه‌ مناظرات انتخاباتی مشخص شود، خود را آماده رویارویی مستقیم با حریف کرده است. مجتبی هاشمی ثمره، رییس ستادهای مردمی دکتر احمدی‌نژاد در 18 اردیبهشت، اعلام کرد: «احمدی‌نژاد در انتخابات حاضر به مناظره با تمام کاندیداهای ریاست جمهوری است». یک روز پس از این موضع گیری نیز احمدی‌نژاد که برای ثبت نام در وزارت کشور حاضر شده بود نیز گفت:‌ آماده مناظره هستم.
علیرضا ذاکر‌اصفهانی، رئیس مرکز بررسی مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری?هم در جمع حامیان و فعالان ستاد انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد در شهرکرد با?اشاره به اینکه حضور در مناظره‌های انتخاباتی برای اعلام برنامه‌ها و خنثی کردن?تخریب‌ها کارگر است، اعلام کرد:« احمدی‌نژاد حاضر است تا در فضایی آرام و با ارائه?آمار و ارقام مستند و نه جعلی، به خواست و مطالبات مردم و به ویژه جوانان متفکر و?پیگیر کشورمان پاسخ دهد.»
آمادگی احمدی نژاد برای مناظره با موسوی جدی‌ترین رقیب وی در انتخابات ریاست جمهوری در حالی صورت گرفته است که سایت‌‌های حامی موسوی، تبلیغات رسانه‌ای را برای برگزار نشدن این مناظره آغاز کرده‌ و خواهان لغو این مناظره شده‌اند.
هنوز تا برگزاری این مناظره چند روز باقی است، اما فعالان سیاسی درباره پیروز این میدان اظهار نظر کرده و پیش‌بینی‌های خود را درباره این مناظره اعلام کرده‌اند.
احمد زیدآبادی دبیرکل سازمان ادوار تحکیم وحدت که عضو ستاد مهدی کروبی نیز هست در این زمینه گفته است:« مهندس موسوی پاسخی در دفاع سیاست مقابله با بدحجابی، برداشت بدون مجوز از بانک مرکزی و رشد 3 درصدی جمعیت ندارد. درواقع همه ایرادهایی که به احمدی?نژاد گرفته می‌شود، بر کارنامه هشت ساله موسوی نیز وارد است.»
زید آبادی افزود:« بر خلاف تصور، برنده این مناظره احمدی‌نژاد است، چرا که موسوی به?واسطه کارنامه هشت ساله‌اش در موضع دفاعی قرار می‌گیرد.»
جعفر توفیقی وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری اطلاعات دولت اصلاحات هم با اشاره به در پیش بودن مناظره احمدی نژاد و موسوی ، این مناظره را حساس خواند.
حامی موسوی در بخشی از اظهارات خود با اشاره به برخی از مشکلات، گفت:‌ ‌ما خودمان دچار بداخلاقی هستیم اما می خواهیم برای فرهنگ و اخلاق مردم الگوسازی کنیم.
شمارش معکوس برای شروع مناظرات دو به دو نامزدها‌ با یکدیگر آغاز شده است، اما روز چهارشنبه روز بزرگی برای دو نامزد رقیب خواهد بود. اگر موسوی در این مناظره حضور نیابد به منزله خالی شدن یک سوی میدان خواهد بود که می‌توان آن را پیروزی سه بر صفر احمدی‌نژاد دانست، چرا که حریف حاضر به مقابله نشده است.
نخستین مناظره بین مهدی کروبی و محسن رضایی روز سه شنبه 12 خردادماه به مدت 90 دقیقه و از ساعت 22:30 تا ساعت 24 پخش می‌شود. دومین مناظره نیز بین محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی روز چهارشنبه 13 خرداد در ساعت 22:30 از شبکه سوم سیما پخش خواهد شد.
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری جمعه 22 خردادماه با حضور 4 نامزد برگزار می شود.
منبع : راسخون
دوشنبه یازدهم 3 1388

همایش بانوان اصولگرا در حمایت از دکتر محمود احمدی نژاد توسط جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی برگزار می گردد.

به گزارش  راسخون به نقل از روابط عمومی جمعیت رهپویان، همایش بانوان اصولگرا با حضور بانوان و فعالان سیاسی در جهت حمایت از کاندیداتوری دکتر محمود احمدی نژاد در روز دوشنبه 11/3/88 ساعت 17 الی 20 در محل فرهنگسرای بهمن برگزار می گردد.

گفتنی است در این مراسم دکتر علیرضا زاکانی ( دبیرکل جمعیت رهپویان ) ، دکتر محمد دهقان ( سخنگوی جمعیت ) و دکتر زهره الهیان (مسئول کانون بانوان) سخنرانی خواهند کرد.

دوشنبه یازدهم 3 1388
X