ابوالحسن فقیه افزود: کمک هزینهای که سازمان بهزیستی برای کاشت حلزون شنوایی پرداخت میکند 4 میلیون تومان است که از سال گذشته برای ناشنوایان نیازمند پرداخت میشود.
وی افزود: سال گذشته 442 ناشنوا با استفاده از کمک هزینه بهزیستی تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفتند و درمان شدند و امسال نیز با استفاده از همین اعتبار حدود 500 نفر دیگر از ناشنوایان کشور با تسهیلات بهزیستی به مراکز درمانی معرفی میشوند.
وی اضافه کرد:عمل جراحی کاشت حلزون شنوایی سال گذشته فقط در تهران انجام میشد اما امسال علاوه بر تهران در مشهد و شیراز نیز انجام میشود.
منبع :خبرگزاری فارس
به گزارش روابط عمومی سازمان بهزیستی، دکتر فقیه رئیس سازمان، در بخشنامهای به تمامی استانها از مدیران کل بهزیستی استانها خواست تا با توجه به طرح جمعآوری اطلاعات اقتصادی خانوارهای کشور و شرایط خاص مددجویان و جامعه هدف سازمان بهزیستی، کلیه مراکز دولتی و غیردولتی سازمان را برای اطلاعرسانی کامل و آگاهسازی مددجویان تحت پوشش و پشتنوبتیها فعال کنند.
در این بخشنامه آمده است: لازم است مددکاران و کارکنان هر مرکز بر درستی تکمیل فرمهای اطلاعات اقتصادی خانوارها نظارت کنند. همچنین، مددجویان و افراد پشتنوبتی که به دلیل ناتوانی یا بی سوادی قادر به پرکردن این فرمها یا مراجعه به مراکز نیستند، شناسایی شده و با مراجعه به منازل این افراد، نسبت به پرکردن فرم آنها اقدام خواهد شد.
این بخشنامه با اشاره به فرزندان بیسرپرست و معلولان ذهنی، جسمی، حرکتی، نابینایان، ناشنوایان، بیماران روانی مزمن که در مراکز مختلف سازمان بهزیستی نگهداری میشوند مدیران مراکز را ملزم کرده است تا نسبت به پرکردن فرم خانوار تک نفره برای هر یک از آنها اقدام و فرمها را به مراجع مربوطه تحویل دهند.
زبان اشاره در فرهنگ ناشنوایان از جایگاه مخصوص برخوردار است. زبان اشاره همانند پرچم هر کشوری است که اهمیت آن برابر با فرهنگ ناشنوایان است. ناشنوایان برای رفع نیازهای ارتباطی خود ، از زبان اشاره که همان زبان و فرهنگ دیداری ناشنوایان است استفاده می کنند....
منبع محفوظ
مصاحبه با گروهی (ادامه مطلب قبل)
مصاحبه با گروهی : 16/4/87
س : چرا ناشنوایان دوست ندارند با فردی شنوا ازدواج کنند؟
ج : شنوا دوست دارد با شنوا صحبت کند، ناشنوا می خواهد که همسرش همه حرفها را برایش با اشاره بگوید ولی او حوصله ندارد. مثلا" در مهمانی، یا هنگام تماشای تلویزیون، ناشنوا می پرسد چه گفت، شوا که می خواهد گوش بدهد، می گوید، صبر کن، صبر کن آلان می گویم. ناشنوا پس از مدتی دوباره سوال خود را تکرار می کند و باز همین جواب را می شنود. پس از تمام مکالمه ، شنوا حوصله ندارد همه را توضیح دهد. نیم ساعت حرف را در دو دقیقه می گوید. یعنی این همه حرف، همین چند جمله بود. این مسئله گاهی موجب اختلافات و دعواهای پیچیده تری می شود. گاهی اوقات زن شنوا با فرد شنوایی صحبت می کند، در پایان شوهر ناشنوایش می پرسد او چه گفت؟ و زن جواب می دهد، هیچی چیز مهمی نگفت و یا در یک دو جمله توضیح میدهد. اما ناشنوا می خواهد از اطرافش خبر داشته باشد. می خواهد همه حرفها را بداند نه موضوع صحبت را (این در مورد تمام صحبت هایی که در اطرافش گفته می شود، بدون توجه به طرفین گفتگو صادق است). این مسئله بارها و بارها تکرار می شود. در برخی موارد به تدریج مرد نسبت به همسرش بدبین شده و تصور می کند که او چیزی را مخفی می کند و شاید فرد شنوایی را ترجیح داده و به او خیانت می کند.
س : ناشنوایان دوست دارند که فرزندشان شنوا باشد یا ناشنوا؟
ج : برخی ناشنوایان فرزند شنوا را ترجیح می دهند.
ج : من ندیده ام که ناشنوایی بگوید " من دوست دارم فرزندم ناشنوا باشد، اما ناشنوایانی دیده ام که برای اینکه فرزندشان ناشنوا نشود، ازدواج نکرده اند و یا به هنگام ازدواج شرط کرده اند که نمی خواهند بچه دار شوند.
ج : من در جند مورد دیده ام که فرزند ناشنوا بخواهند.
ج : من فکر می کنم بچه باید عقل سالم داشته باشد، شنیدن یا نشنیدن اصلا" مهم نیست. من خودم دوست دارم که با یک ناشنوا ازدواج کنم و بچه ای ناشنوا و سالم داشته باشم.
ج : اگر جامعه ما با ناشنوایان رفتاری تبعیض آمیز نداشت شاید من هم ترجیح میدادم که فرزندم ناشنوا باشد، اما در وضعیت فعلی نه که خیلی بها می دهند که از وضعیتم راضی باشم. ببیند من با ناشنوایی ام هیچ مشکلی ندارم ، اگر شرایط جامعه را حذف کنید. خیلی هم از این وضعیت راضی هستم. اما شرایط اجتماعی خیلی بد است. ما را در جامعه تحقیر می کنند؛ به ما به چشم آدم های عقب افتاده نگاه می کنند. در چنین شرایطی چگونه می توانم به ناشنوا بودنم افتخار کنم؛ چه رسد به اینکه بخواهم فرزندم نیز دچار این مشکلات شود
در زبان شیرین فارسی مثل است که می گویند " آدمی فربه شود از راه گوش" زیرا انسان از طریق شنیدن گفتار دیگران ، مطالب سودمند را فرا می گیرد و از نظر عقلی برهمه دانشها تسلط دارد و اکثر دانستینهای آدمی از طریق این حس شنوایی حاصل می شود با توجه به اینکه نقص شنوایی بر نعمت تکلم نیز صدمهمی زند و قدرت بیان رااز انسان می گیرد. این حس مهم بشری بیشتر آشکار میشود وکمتر کسی از ارزش واقعی آن آگاه است اما ناشنوایان ارزش واقعی شنوایی و تکلم را خبری می دانند. هدف کلی این پژوهش مطالعه رسانه های تصویر ودیداری (برنامه های تلویزیونی همراه با رابط و زیرنویس) و مقایسه باجنبه های تصویری سایر رسانه ها است.
انسان موجودی اجتماعی است ، برقراری ارتباط یکی از نیازهای اولیه و اساسی او است و این ارتباط کلامی و غیر کلامی است.
ارتباطات الکترونیکی و گسترش آن جامعه کنونی را چنان از جوامع پیش متمایز ساخته است که برخی عصر نو را عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات می خوانند. این زمان نسبت به دوره های قبل، افزایش اطلاعات افراد و تخصصی شدن اطلاعات افراد ، در عرصه های گوناگون علوم و تکنولوژی میباشد.
نکته قابل توجه : معلولان از جمله افراد تازه وارد به حوزه ارتباطات و اطلاعات هستند.
صفت ظاهری و فیزیکی یا روحی و فکری با توجه به توانائیهای خویش از موقعیتهای مناسبی برای دستیابی به دانش و اطلاعات احتیاج به رسانه های دارند.
دریچه های ورود به جهان اطلاعات ، رسانه های همگانی هستند که مهمترین آنها را میتوان رادیو، تلویزیون ، سینما و مطبوعات دانست.
معلولین مانند سایر افراد جامعه باید از امکانات مناسب وبرابرسازی فرصتها و بهره گیری وحتی اداره آنها شریک باشند.
متاسفانه در حالی است که نقش ناشنوایان و نیمه شنوایان در مقایسه با سایر بسیار کمرنگ است همانند بهره مندی ناشنوایان از رسانه های تصویری و غیره هیچ سهمی ندارند.
بطورخلاصه جمع آوری کردم منبع محفوظبه همه دوستان عزیز توصیه میکنم حتما کتابش را بخوانید بخصوصا پدرومادر شنوا که فرزند ناشنوا دارند. کتاب بسیار قشنگ و خواندنش واقعا ارزش دارد.
قسمتی ازکتاب...تام و لوئیز، لین دختر خود تقریبا 4 ساله را مجبور کردند که لبخوانی یاد بگیرد وحرف بزند. تا یکروز تام به لوئیز می گوید می خواستم بدونم که دنیای سکوت چیست؟ و به لین چه می گذرد. از لوئیز خواست که جمله ای را بدون صدا بگوید تا من ببینم چگونه میتوانم آن را لبخوانی کنم لوئیز جمله را گفت و تام توانست این کلمات را لبخوانی کند : فردا - لین - بروس - مدرسه ولی نتوانست رابطه کلمات را با یکدیگر بفهمد تامفهمومی از آنجه را که لوئیز گفته بود بدست می آورد . دوباره لوئیز همراه با صدای کلمات جمله خود راتکرار کرد: فردا که بروس به مدرسه رفت من لین را با خودم به خرید می برم. تام هزاران بار هر یک از کلمات این جمله را روی لبهای لوئیز دیده بود و شنیده بود ومعنی آنها را میدانست ولی با این همه نتوانست تمام انها را از لبخوانی متوجه شود.
لوئیز به تام گفت اخبار آخر شب تلویزیون را بدون صدا تماشا کنیم.
اخبار شروع شده نگاهیشان خود را دقیقا روی لبهای گوینده متمرکز گردند شهر - تاخیر - ویتنام - ایستگاه - شیکاگو...
تام میگفت کاملا" کیج و منگ شده بودم اکثر کلمات روی لبهای گوینده اخبار مشخص نبود و اخبار تمام شد بدون انکه من فهمیده باشم. موضوع چه بود خیلی وحشتناک بود.
لوئیز : تام ، فکرش را بکن لین حتی نمیدانداین کلمات چه هستند وچه معنای دارند لین که گنجینه لغوی ندارد فکرش را بکن مثل این است که کسی در تلویزیون زبان چینی صبحت کند بعد من و توصدای تلویزیون را ببندیم و بعد بخواهیم از حرکات لبهای اوبفهمیم چه میگوید. آیا قبل از اینکه من و تو زبان چینی را بیاموزیم اصلا امکاندارد کهحتی شکل یک کلمه چینی را روی لب گوینده تشخیص بدهیم؟ به هر صورت لبخوانی تمام کلمات کار هر کسی نیست. واقعا باید شخص یک استعداد فوق طبیعی داشته باشد و من فکر نمیکنم لین بتواند از عهده چنین کار شاقی برآید....