امام در تلگراف اعتراضیه خود به شاه ، در تاریخ 15 آبان 1341 ، تصویبنامة کذائی را خائنانه ، غلط ، نقشة شوم دشمنان اسلام و ملت ایران ، جسارت به ساحت مقدس قرآن ، ذنب لایغفر ، ومستوجب توبه و استغفار دولت شمرد ؛ و در همان روز طی تلگراف پرخاشگرانة دیگری به علم هشدار داد : به شما نصیحت می کنم که به اطاعت خداوند متعال گردن نهید ، و از عواقب وخیمة تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین بترسید ؛ و بدون موجب ، مملکت رابه خطر نیاندازید ؛ و الا علمای اسلام دربارة شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد.پاسخهای اهانت آمیز و بی منطق شاه و دولت که از همان ارزیابی غلط و قدرت نمائی سنتی دربار و استکبار ناشی می شد ، آتش خشم مراجع تقلید و علما و توده های وسیع مردم متدین را که به حمایت از اسلام و روحانیت برخاسته بودند ، شعله ور کرد ، و به گسترش و تعمیق بیشتر مبارزه و نهضت کمک نمود.
دربار، که توسط ساواک ، منبع اصلی اعتراض و مخالفت را شناسائی کرده بود ، با یک توطئة حساب شده ، خواست حساب دیگر علما را از امام جدا نموده و آنها را با عناوین و وعده و وعیدهای فریبنده ارضا کند و امام را منزوی سازد.
این توطئه نیز با افشاگری و روشنگری امام خنثی شد ؛ و فرصتی دیگر به دست داد که رهبر نهضت ،مردم را از مطالبی که تا آن زمان ناگفته مانده بود ، آگاه سازد.
حضرت امام در پاسخ استفتای اصناف شهرستان قم در مورد تلگراف جوابیه و مصاحبة دولت نوشت : اینجانب حسب وظیفة شرعی به ملت ایران و مسلمین جهان اعلام خطر می کنم. قرآن کریم و اسلام در معرض خطر است. استقلال مملکت و تمام اقتصاد آن در معرض قبضة صهیونیسم است. و مدتی نخواهد گذشت که با این سکوت مرگبار مسلمین ، تمام اقتصاد این مملکت را با تأیید عمال خود قبضه می کنند ؛ و ملت مسلمان را از هستی در تمام شئون ، ساقط می نمایند. .
امام در این جوابیه تأکید کردند : اگر کسی سکوت کند ، در پیشگاه خداوند قاهر مسئول ، و در این عالم محکوم به زوال است.
با این تحلیل بی سابقه ، هنوز چند روزی از آغاز نهضت نگذشته بود ، که امام بااستفاده از فرصتهای بدست آمده ، مبارزه با رژیم حاکم و سلطة بیگانه را به مرحلة نوین سیاسی ـ مذهبی وارد نمود ؛ و برای اولین بار در تاریخ مرجعیت شیعه ، پای همة ملت را به میدان مبارزه کشانید ؛ و به مسلمانان جهان هشدار داد ؛ و خطر صهیونیزم را که در پشت سلطة آمریکا قرار داشت ،متذکر شد ؛ و از غارت اقتصاد ملی و سقوط ملت ، و مسئولیت سکوت در برابر خداوند قاهر ، و زوال حتمی ملت ساکت ، سخن به میان آورد.
نخستین پیروزی نهضت
نهضت ، لحظه به لحظه گسترش می یافت ؛ و روز به روز عمیقتر می شد و محتوا و هدف و آرمان تازه ای می یافت ؛ و مبارزه ، پیچیده تر ، و روحانیت ـ و در رأس آن حضرت امام خمینی ـ به پیروزیهای جدیدتری دست می یافتند ؛ و عقب نشینی های فضا حت بار دولت ، قدم به قدم ، وحشت موهوم را از دل ملت می زدود ، و بارقة امید در دلهایشان بوجود می آورد ، و بر آگاهیشان ،و آمادگیشان برای یک قیام اسلامی می افزود.
دولت علم در تاریخ هفتم آذرماه 1341 تصمیم گرفت با یک مانور سیاسی ،نهضت را به بن بست بکشاند ، و مبارزة رو به گسترش علما و مردم را عملا پایان یافته اعلام کند ؛ و در این راستا پس از یک نشست چند ساعتة هیئت دولت ، رژیم ، لغو تصویبنامه را اعلام ، و شبانه طی چند تلگراف ، علما و مراجع قم را از تصمیم دولت آگاه نمود.
این بار نیز امام هشیارانه توطئة دربار را خنثی نمود ؛ و هر گونه عکس العمل و اظهار نظر را موکول به اعلام لغو تصویبنامه در رسانه های گروهی نمود ؛ و این موضعگیری در حالی از طرف امام اتخاذ گردید ، که اعلامیه هائی از طرف بعضی از علما مبنی بر خاتمه یافتن غائله ، بر درو دیوار الصاق شده بود.
فردای آن روز ( دهم دی ماه 1341 ) ،جرائد عصر تهران با تیتر درشت ، غیر قابل اجرا بودن تصویبنامه را از طرف دولت اعلام نمودند. و لی رهبر نهضت بجای اعلام ختم مبارزه ـ آنگونه که برخی از ساده اندیشان تصور می کردند ـ در نشستی با علما و مراجع قم از آنان خواست که برای بر کناری علم به جرم اهانت به اسلام و قرآن اقدام نمایند ؛ ولی این پیشنهاد مورد اجابت قرار نگرفت ؛ و امام یک تنه مسئولیت تداوم مبارزه را بر عهده گرفت ؛ و طی اعلامیة کوتاهی ضمن قدردانی از احساسات پاک و عواطف مسلمانی که در مبارزة پیروزمند شرکت نمودند ، خطاب به ملت مسلمان فرمودند : قیام عمومی دینی شما موجب عبرت برای اجانب گردید. لکن لازم است متذکر شوم که مسلمین باید بیش از پیش بیدار و هوشیار بوده و مراقب اوضاع خود و مصالح اسلام باشند ؛ و صفوف خود را فشرده تر کنند ، که اگر خدای نخواسته دستهای ناپاکی به سوی مقدسات آنها دراز شود ، قطع کنند.سخنرانی تاریخی امام در یازدهم آذر ماه 1341 به مناسبت آغاز سال تحصیلی حوزه ، توهم هر گونه آتش بس را بین رژیم شاه و روحانیت مبارز از میان برد ؛ و امام در این سخنرانی حرکت آفرین به شرح نقش مرجعیت شیعه در پاسداری از حریم شریعت اسلام و استقلال کشورهای اسلامی پرداخت ؛ و با اشاره به موضعگیری سیاسی مرحوم میرزای بزرگ شیرازی در جریان شکستن ستون فقرات استعمار انگلیس ، و نیز نقش مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی در کسب استقلال عراق فرمود:
استقلال تمام کشورهای اسلامی مرهون این طائفه است. اینها هستند که تا به حال از استقلال کشورهای اسلامی دفاع کرده و می کنند. اسلام برا ی آنان تکلیف قیام معین کرده است ؛ چنانچه قیام اخیر علما یک قیام قرآنی و دینی بود ؛ و حسب وظیفة اسلامی به این قیام و اقدام دست زدند..
شما خلع سلاح کنید و سر نیزه را از سر مردم بردارید تا ببینیم که ملت با کیست ؟ و چه کسی از پشتیبانی توده ها برخوردار است؟ .
روحانی می گوید : دولتها باید در خدمت ملت باشند ؛ به وضع مردم رسیدگی کنند ؛ تا دل مردم را به دست آورند؛ در غیر این صورت همین وضع است که می بینید. مردم منتظرند که کی باشد اینها از بین بروند ! دست آورد نخستین گام قیام و مبارزة امام با رژیم وابستة شاه را می توان در چند مورد زیر خلاصه نمود :
1. گسترش بیداری و آگاهی در میان قشرهای وسیعی از مردم مسلمان در زمینة مسائل سیاسی کشور.
2. افشاگری و نمایاندن ماهیت رژیم ضد اسلامی شاه.
3. توجه دادن مردم به خطرهای ناشی از وابستگی رژیم به قدرتهای جهانخوار.
4. هشدار در زمینة خطر پنهانی صهیونیسم.
5. ایجاد امید به پیروزی ، و شکستن افسانة قدرت شاه و ساواک.
6. کشانیدن مردم به صحنة سیاسی کشور ، و حضور توأم با هشیاری مردم در مسائل جاری ، و از بین بردن حالت بی تفاوتی نسبت به مسائل سرنوشت ساز.
7. ایجاد وحدت کلمه ، علی رغم عوامل تفرقه و توطئه ها و کارشکنی های دولت.
دومین پیروزی نهضت
دولت بدنبال شکست مفتضحانه در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی ، یکبار دیگر قدرت خود را در مصاف با روحانیت آزمود ؛ و با استفاده از مناسبت 17 دی ، خواست از زنان بی حجاب برای رژة خیابانی و تظاهرات که بطور مستقیم بر علیه اسلام و روحانیت تمام می شد ، بهره برداری نماید.
حضرت امام که با هشیاری کامل مراقب اوضاع بود ، پس از اطلاع از ماجرا بی درنگ طی پیامی به دولت هشدار داد که در صورت وقوع چنین حادثه ای ، علمای اسلام متقابلاً ، همان روز به مناسبت فاجعة مسجد گوهرشاد ، عزای ملی اعلام نموده و از عموم ملت خواهند خواست که دست به تظاهرات بزنند و نسبت به عاملین آن ابراز تنفر و انزجار نمایند.
تهدید رهبر نهضت که عقب نشینی رژیم را بدنبال داشت ، یکبار دیگر موج وسیعی از امید به پیروزی و معرفت به رهبر را در دلهای مردم به ستوه آمده بوجود آورد ، و نهضت را به پیروزی جدیدی رساند.
پیروزی سوم نهضت
رهبر نهضت برای خلع سلاح کردن رژیم و جلوگیری از تبلیغات مسموم کننده جرائد که در خدمت دولت بودند ، پس از گفتگو و شور با علما و مراجع قم ، آنان را به اعتراض دسته جمعی در این مورد دعوت نمود ؛ و این درخواست در یک اجتماع بزرگ که در مسجد اعظم قم تشکیل گردید ، طی یک سخنرانی پر شور توسط یکی از خطبای معروف تهران به اطلاع مردم ـ که از اطراف و اکناف برای شرکت در این اجتماع به قم آمده بودند ـ رسید . سخنران تأکید نمود که آقایان علما و مراجع عظام رسماً از من خواسته اند در اینجا به دولت اتمام حجت نمایم که اگر جلو این تبلیغات مسمومی که در مطبوعات بر علیه اسلام و روحانیت می شود گرفته نشود ، و به روحانیت اجازة رد و پاسخگوئی نیز داده نشود ، ناچار مبارزاتی را که یک ماه و خورده ای پیش داشته اند از سر خواهند گرفت ، و حقائق را به گوش عموم رسانیده ، از روی خیانتهائی که به این مملکت شده و می شود ، پرده بر خواهند داشت.
این سخنرانی که از طرف علما و مراجع قم و با ارشاد و پیشنهاد حضرت امام خمینی برگزار گردید ، بازتاب گسترده ای در میان مردم و نیز تأثیر فوق العاده ای در دولت وحشتزدة علم داشت ؛ بطوریکه افکار عمومی را یکبار دیگر متوجه مبارزه نمود ؛ و آنها را برای مقابله با بحران جدید به صحنه آورد ؛ و از سوی دیگر رژیم را که در صدد اجرای توطئة جدید بود ، سراسیمه و دچار وحشت نمود ؛ و از اینرو دولت در مقام پیشگیری از بحران تازه ، و به قول خود رفع سوء تفاهم بر آمد ، و معاون نخست وزیر را برای مذاکره با علمای حوزة علمیه راهی قم نمود. و ی در مذاکراتی که با بعضی از علمای قم به عمل آورد ، از نوشته های بعضی از جرائد که علیه روحانیت مطالبی درج کرده بودند ، اظهار تأسف نمود ؛ و اطمینان داد که دولت ضمن تعقیب این جریان ، در آینده اجازه نخواهد داد که در جرائد علیه روحانیت مطلبی نوشته شود.
بدین ترتیب یکبار دیگر نهضت امام خمینی در آغاز تولد با کسب پیروزی دیگری نیرومندتر از گذشته آمادة خیزش جدید در مبارزه با رژیم خلع سلاح شده گردید ؛ و این بار نیز رژیم ، خود ، زمینة خیزش و گام بلند را برای نهضت فراهم آورد ؛ و طرح لوایح شش گانه آتش آن را پعله ورتر و دامنه اش را گسترده تر نمود.