سلام بخ دوستان توي اين پست شايد مسخره بياد ولي نمي خوام در مورد ونجليس حرف بزنم به جاي اون ميخوام از تراوشات ذهني خودم بنويسم.
و اون قطعه شعر زير ميباشد.
مرا رسم چت باشد و چت گري مگير حرف من را چنين سرسري
تو را نيست ياراي چت بهرهک فرا خوانمت بهرهک سوي چت
بسندم به mail ات همي exe اي که ويندوز و mail ات کند سکته اي
همي سورس دلفي نهم بردمش ببرم سر win تو از سرش