انسان در مسیر تکاملی خویش همچون کاروانی که در مسیر و در جهت مقصد معینی در حرکت است و راه را نمیداند و هر از چند گاهی به شخصی مطلع برمیخورد که مسیر را میشناسد و ثابت می کند که مسیر را میدانـد، از او نشـانههایی میگیرد و مسافـتی را به سـمت وسوی هدف بر میدارد و باز پس از چندی نیازمند راهنمای جدیدی میشود که با نشانی گرفتن از وی و یافتن صحت اقوالش افق دیگری برایش روشن میگردد و با اسـتفاده از اطـلاعات و علامـاتی که بدست آورده، مسافت دیـگری را طی مینماید و هر چه که پیش میرود، قابلیت بیشتری جهت یادگیری آموزشهای «راهنما» مییابد تا به جایی که توانایی آن را خواهد یافت تا از راهنما نقشه مسیر را تا به انتها بگیرد و برای ادامه راه با در دست داشتن آن نقشه، دیگر نیازی به راهنمای مسیر نداشته باشد. پیامبران در بستر تاریخ از اول تا خاتم آنها، وظیفة همین «راهنما» را داشتهاند و معجزات آنها نیز اموری جهت اثبات راهنمایی صحیح آنها بوده است و در تمامی دورانها اول کسانی که پس از رؤیـت معجزات به راهنـما ایـمان آوردهانـد، عقـلای آن اجتـماع بودهاند یعنی همان کسانی که بیشترین توانایی عقلی را درآن عصر داشتهاند.
این امر بسیار قابل توجه است که «معجزه» خود نشـانگـر ارتبـاط عقـل با وحـی میباشد چرا که همواره معجزات از جمله حوادثی بودند که عقل عقلای زمان در نحوه اجراء آن عاجز میماندند و این خود گوشزدی بود در مسیر رسیدن به نیاز «وحی».
هنگامی که عقل در مقابل اجرای یک معجزه، درک میکرد که این عمل از طریق اسباب و ابزاری که در ارتباط با حواس و آموختن از انسانهای دیگر غیر قابل اجراست، خود «عقل» حکم بر ناتوانی و محدودیتش مینمود. و خود را آماده شنیدن آموزشی میکرد که از منبعی بالاتر برایش آمده بود. الـبته بـاید یـادآوری نمود که عقـل نه تنـها در امور فـوق عقلانی محتاج به وحی میباشد، بلکه در اموری که عقل نیز متوجه آن بوده و در فهم آن توانا است نیاز به وحی وجود دارد.
همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد پس از مرحله تعقل در انتها نیاز به «اراده اجرائی» است و در این مرحله است که حتی اگر پس از مرحله تعقل نیز انسان به امری پی ببرد جهت اجرا نیازمند «اراده» است تا آن امر عملی گردد. چه بسیار اموری که عقل به ضرر آن حکم نموده ولی جاذبه غرایز، انسان را به سوی خود میکشد. وحی در چنین اموری نیز به کمک عقل میآید و با حمایت از آن سعی در افزایش قدرت اراده دارد تا این امر به اجرای صلاحدید عقل بیانجامد.