بخوانید مطالب مرتبط علم و دین...
عنوان دین، در اصطلاح علم تاریخ ادیان و جامعه شناسی ادیان، با وجود تعریفهای گوناگون از آن، همة مکتبهایی را در بر میگیرد که به نحوی بحث از عالم ماورء طبیعت، و ایمان به عناصر غیبی، ماورائی و قدسی از مختصات آن ها به شمار میآید. در این نوع تقسیم بندی کاری به حق و باطل بودن ادیان ندارند و فارغ از این موضعگیری به نحو عام، ویژگی های فلسفی و عرفانی، اخلاقی، عبادی و رفتاری آنها را مورد بررسی قرار می دهند.
بر همان اساس که قبلاً اشاره شد یعنی تحولات فکری در رنسانس و خارج کردن علوم دینی از تعریف علم و تشکیک در عامل پی گیری انسان، در امور دینی، تحلیلهای مختلفی جهت علت بوجود آمدن ریشههای دین طلبی در طی تاریخ حیات انسان ارائه شد. در این تحلیلها، زمانی دین را ساخته طبقات اشرافی و حاکم اجتماع دانستند، تا توسط آن توده مردم را به تحمل ظلم و زور عادت دهند. یا دین را، تسکینی برای آلام درونی و اقناع حس عدالت خواهی مردم خواندند. در برخی موارد عامل جهل و نادانی را مولود دین ارائه کرده، و دین را مایه تخدیر و سکوت و بی حرکتی جامعه دانستند. زمانی در تحلیل دین آن را مولد جادو و جادوگری دانسته و سپس کار به جائی رسید که حتی ریشه احساس مذهبی را در تمایلات سرکوفته جنسی جستجو کرده و یا عامل اقتصاد را انگیزه پیدایش ادیان دانستند. اما همه این موارد در غفلت از یک اصل غیر قابل انکار بیان می گردید و آن، این بود که ریشه گرایش دینی در سرشت آدمی یا همان فطرت نهفته است و از همین روی انسان از دیر باز در این راه تلاش مینموده است.
ریشه گرایش دینی در سرشت آدمی یا همان فطرت نهفته است و از همین روی انسان از دیر باز در این راه تلاش مینموده است.
به طوری که میتوان تاریخ این تلاش را با تاریخ بشر همراه دانست و در بین قدیمی ترین آثار زندگی انسان های باستان، آثاری هم از پرستش و آداب مذهبی پیدا کرد.
نوشته : محسن سید اسماعیلی