علم به ضروریات زندگی دنیوی از مصادیق تنزل یافته اسماء به حضرت آدم(ع) میباشد. ضرورت های اولیه زندگی دنیوی انسان توسط خداوند متعال به او در بدو خلقت آموخته شده است. چرا که هر چند عقل میتوانست در دراز مدت به آنها برسد، ولیکن تا کشف شدن این امور توسط عقل، بشر از انتفاع از آنها ساقط میشد و بهرهای نمیبرد. این ضرورت میتواند از جمله خوراک، پوشاک، مسکن و زبان باشد.
نه تنها علوم اولیه زندگی مادی انسان عطیهای از جانب خالق بوده است، بلکه در بستر حیات بشری هر گاه انسان در معرض رفع نیاز مادی قرار گرفته، خداوند چه از طریق آماده کردن شرایط طبیعی، جهت عالم شدن انسان به نحوه رفع نیاز خود و چه از طریق وحی، انسان را مدد نموده است. پس علم در دامان دین تربیت شده و ممد علم نیز وحی بوده است.
دین یا همان راهنمائی عقل توسط خالق نه تنها در پی آموزش دانستههایی در ماوراء طبیعت میباشد بلکه اطّلاعات و آگاهی هایی را نیز در مورد وجود خود انسان و پیچیدگیهای گسترده درونی خود او و احتیاجاتش به وی خواهد داد. طبیعت انسان، پیچیده تر از آنست که عقل انسان بتواند به تنهایی آن را تحلیل کند. انسان تنها به پاره ای از احتیاجات خود واقف میگردد و از بقیه بی خبر میماند و به این ترتیب بر ابعاد فراموش شده انسان ستمی بزرگ وارد خواهد شد. این موضوع ثبات و تعادل را در وجود انسان بهم میریزد و در مقابل، عکس العمل ببار میآید و این بار آن دسته از نیازهای زندگی که از نصیب سزاوار خویش محروم مانده بودند، همه توجه انسان را به خود اختصاص میدهند و چنان اهمیتی کسب میکنند که در آن حد سزاوارش نیستند و باز همان فرایند عکس العمل تکرار میشود.
این است که تلاش بشریت برای یافتن روشهایی جهت رسیدن به تعادل رفع نیازها، مستلزم راهنمایی خالق از طریق آگاهی های دینی، وحی و انبیاء میباشد.
بهرهمندی از علوم تجربی و حسی هر چند امکانات دنیوی فراوانی را در اختیار انسان قرار میدهد، ولی هنگامی این امکانات فراوان میتواند خوشی را به زندگی بشر ارزانی کند که، احساس درونی انسان توأم با آرامش و لذت باشد و این امر تحقق نمییابد، مگر به یاد و ذکر خداوند. دین دراین بخش از نیاز انسانی نیز اطلاعات و آگاهی های لازم را به وی می دهد.
ادامه مطلب در علم و دین (5)...
نوشته: محسن سید اسماعیلی