تعداد بازدید : 24820
تعداد نوشته ها : 56
تعداد نظرات : 0
هر گاه چشم باز کنیم در اطراف خود مجموعهای را خواهیم دید محیط بر خود که آنرا جهان مینامیم و آنچه که ما جهانش مینامیم واقعیتی است عینی و مستقل از ذهن ما. در این خصوص نخستین آگاهیهایمان از راه حواس بدست میآید. آنگاه با تجزیه و تحلیل و جمع بندی این یافتههای حسی بر بخشهای دیگری از این واقعیت محیط برخود آگاه میشویم که شاید در قلمرو حس نیز نباشد. در پی همین تجزیه و تحلیل یافتهها، جهان مادی را همواره در حال دگرگونی و تغییر مییابیم. چرخش سیارات رشد گیاهان، تولد آدمی، رشد و نمو آن تا دم مرگ، همه نقشی از تغییر را مینمایاند و هر موجود، نه تنها در زمان و مکان که در اندازه و رنگ و چگونگیهای دیگر و حتی در ذات خویش در حرکت است. این حرکت و تغییرات و دگرگونیهایی که در اطراف خود مییابیم دارای آهنگ خاص است، آهنگ رشد، گستردگی و تنوع و پیچیدگی فزاینده. همه پدیدهها بتدریج گستردهتر میشوند و شکوفههای تازهای در دامن خود مـیرویانند. اما این حرکت توسعهجوی طبیعت از خود، نموداری بجای گذاشته که بیانگر رشد و نمو و سپس افول و خاموش شدن است. در کنار این حرکت و گسترده شدن موجودات، جهان اطراف خود را هماهنگ و یکپارچه مییابیم، بدور از گسستگی و تشتت و با قوانینی ثابت و روابطی تغییر ناپذیر. این قوانین ثابت و این سنتهای جاودانه ما را به مبدأ سنت گذار لایتغیری میرساند که پشتوانه این ثباتها و تکیه گاه همه تغییرات است.

همین روابط بهم پیوسته ما را به مشیتی واحد، مطلق و محیط بر سراسر عالم رهنمون میگردد و با «نظام دهنده ای حکیم» روبرو میسازد و با شناسایی پیوستگی و هماهنگی کل پدیدهها در آن، به وحدت اراده حاکم بر آنها پی میبریم. در این مجموعة عظیم، انسان، موجود برجسته و ممتازی است که بجز جنبه مادی، دارای جنبه استثنائی دیگری نیز هست که همان وجه تمایز او با دیگر موجودات عالم میباشد. آن جنبه استثنائی همان برخورداری از نفخه ربانی و روح خدائی است و این چیزی سوای جان در همه جانداران است.
آن جنبه استثنائی همان برخورداری از نفخه ربانی و روح خدائی است و این چیزی سوای جان در همه جانداران است.
در انسان ویژگیهائی مییابیم که بدون شک به همان جنبه استثنائی وی مربوط میشود. تعقل و اندیشه دوربرد، شناخت خیرو شر، زشت و زیبا، اختیار، مسئولیت، خلاقیت و ابتکار هر یک از ویژگیهای انسان در مقابل دیگر موجودات و مخلوقات میباشند که وجود این خصوصیات در انسان زمینه پیشرفت وی را در تمامی ابعاد و جوانب مادی و معنوی، فردی و اجتماعی فراهم ساخته است. انسان با حفظ و پرورش این خصلتها هم خود و هم جهان و هم تاریخ را میسازد و در خط کمال بی نهایت پیش میرود.
دسته ها :
دوشنبه هفتم 2 1388