معرفی وبلاگ
امام علی (ع): هر چيز داراي سيماست ، سيمای دين شما نماز است.( بحار الانوار، ج ,82 ص 227 )
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 1230132
تعداد نوشته ها : 703
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

مقدمه:
 

گفتمان اصول‌گرایی به برکت عنایت خاص حضرت‌حق و رهنمودهای مقام‌معظم‌رهبری و تلاش و کوشش و همدلی همه نیروهای اصول‌گرا حاکم شد.
این گفتمان در میان شدائد و در شرایط بحرانی رشد یافت و فراگیر شد و علی‌رغم فشارهای نظام استکبار، کارشکنی‌های بین‌المللی و توطئه بدخواهان و تخریب افراطیون، امروز شاهد پویایی و رشد بیش از پیش آن هستیم. به نحوی که رقبای اصولگرایان هم برای جلب‌آراء تلاش دارند از ادبیات این گفتمان که برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی است استفاده کنند.
اکنون در آستانه انتخابات مهم دهمین دوره ریاست‌جمهوری، تداوم، گسترش و توسعه این گفتمان بر همه فرض و لازم است؛ با توجه به حساسیت شرایط و فعالیت گسترده عملیات‌ روانی جریان خارجی و داخلی وابسته به استکبار و بدخواهان‌ و افراطیون، وحدت و همدلی اصول‌گرایان یک ضرورت است.
امید است با هم‌اندیشی، نقدمصلحانه و منصفانه، نسبت به اصلاح و تکمیل اصول فوق و با اقدام مسئولانه همه عزیزان، اعتمادسازی لازم در جبهه اصول‌گرایان حاصل گردد.
 

الف ـ اهداف
 

1/ مشارکت گسترده مردمی
از مؤلفه‌های تعیین‌کننده جامعه نمونه ‌اسلامی، فراهم بودن زمینه و فرصت برای شهروندان جهت مشارکت در سیاست و امور حکومتی همچنین شرکت در تشکل‌های حزبی، صنفی و انتخابات برای تحقق خواسته‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. در واقع مشارکت سیاسی نوعی تظاهر علنی اراده مردم برای تعیین سرنوشت جمعی است. تنها از این طریق است که قدرت در سازوکار صحیح چرخش نخبگان دست به دست می‌شود. میزان رشد و اعتلای کشور بستگی مستقیم به مؤلفه اساسی مشارکت سیاسی گسترده مردم دارد. از جمله لوازم مورد نیاز برای مشارکت حداکثری، استفاده از ظرفیت‌های سیاسی همه گروه‌ها و افرادی است که می‌توانند با حضور در صحنه جامعه، زمینه‌ساز حضور مؤثر اقشار مختلف مردم باشند.
اهتمام در مشارکت بیشتر مردمی وگسترش شرکت عمومی در انتخابات، مهمترین هدف اصولگرایان بوده چرا که نتایج ناشی از آن، از اهداف تفکیک‌ناپذیر انقلاب‌اسلامی بشرح زیر است که در عین حال ضامن بقاء نظام جمهوری اسلامی نیز محسوب می‌شود.
1/1 ـ وفاداری مردم به خط امام، رهبری و فرهنگ جهاد و شهادت و باورمندی به نظام در آغاز دهه چهارم انقلاب و «نه» گفتن به همه مخالفین و...
پایداری مردم به خط امام‌خمینی‌(ره)، رهبری، شهدا و نظام در آغاز دهه چهارم انقلاب و مقاومت در برابر مخالفین و معاندین داخلی وخارجی در گرو ترغیب و تشویق آحاد مردم و شرکت گسترده آنان در انتخابات بویژه انتخابات ریاست‌جمهوری بعنوان شاخص رشد سیاسی عمومی و حمایت مردمی است. شرکت گسترده، پرشور و فعال مردم، بیانگر حمایت قاطع و جدی آنان از نظام جمهوری اسلامی است.
2/1 ـ بازدارندگی از تهدید بیگانگان
بازدارندگی، حالتی روانی است که با مقاومت، تغییر عمل طرف مقابل را موجب می‌شود. بازدارندگی نظام از تهدید بیگانگان، غیر از توجه حضرت‌باریتعالی و بجز در سایه حضور عامه مردم در صحنه سیاسی ـ اجتماعی تحقق پیدا نمی‌کند و میزان مشارکت مردم در هر انتخابات و به ویژه انتخابات ریاست‌جمهوری نشانه بارز آن به حساب می‌آید. شرایط حساس بین‏المللی، منطقه‌ای و داخلی کنونی کشور که با طمع و تهدید بیگانگان مواجه است، این وظیفه را مضاعف می‏نماید.
3/1 ـ توسعه گفتمان انقلاب اسلامی در جهان
از جمله آثار مشارکت مردم در انتخابات، می‌توان به موفقیت در توسعه گفتمان انقلاب‌اسلامی در جهان اشاره کرد. بدیهی است پُررنگ شدن حضور مردم در انتخابات، اصول بالنده و رو به رشد جمهوری‌اسلامی را در صحنه بین‌الملل ماندگار می‌کند و اصول اساسی گفتمان توحیدی که پیام صلح‌جویی و صلح‌طلبی است را مانا و خدشه‌ناپذیر می‌نماید.
انقلاب اسلامی در دوران پُربرکت خود توانسته است به مدد به‌کارگیری تئوری ولایت‌فقیه برای مدیریت نظام سیاسی کشور‏‏، نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر پایه حضور مردمی را پی‌افکند و نظام مردم‌سالاری دینی را پیش چشم جهانیان محقق سازد. دشمنان انقلاب اسلامی در تلاشند با سلب اعتماد، باورهای دینی مردم را از گفتمان انقلاب اسلامی که همان گفتمان اصول‏گرایی است جدا سازند. ما مهمترین راه مقابله با این ترفندها را حفظ مشارکت گسترده مردم و تمسک هر چه بیشتر آنها به ریشه‌ها و اصول انقلاب اسلامی می‌دانیم.
4/1 ـ ایجاد امید بین دوستداران انقلاب‌اسلامی و تقویت فرهنگ مقاومت و پایداری
یکی از رمزهای پیروزی انقلاب اسلامی پی‌ریزی‌ فرهنگ مقاومت و ترسیم چشم‌انداز امیدبخش در افق پیش‌روی امت اسلامی است. مشارکت و همراهی هوشمندانه مردم در فراز و فرود حوادث انقلاب از جمله انتخابات با عنایت به مسیری که در ادامه انقلاب پیش روست، در ایجاد و تقویت فرهنگ مقاومت و پایداری میان مستضعفان جهان و دوستداران انقلاب اسلامی تأثیر بسزایی دارد و بر ثبات قدم و عزم آنان موثر خواهد بود. مقاومت و پایداری امروز ما، برآمده از جوهره و ذات فرهنگ شیعی است. در اسلام، حضرت اباعبدالله‌الحسین(ع)، نماد مقاومت و پایداری در مقابل ظلم و کفر و شرک و نفاق و باطل است. حضور گسترده مردم، عمق این فرهنگ را بیش از پیش نمایان می‏سازد.
5/1 ـ آمادگی برای توسعه و گسترش انقلاب و سامان دادن به تمدن بزرگ اسلامی
ندای انقلاب، ندای آزادی همه مستضعفان جهان از نوع بندگی و اسارت است که یک عزم بزرگ ملی را در سامان دادن به تمامی انقلابها و اعتراضات مردمی علیه ظلم وکفر می‌طلبد. نمایش با عظمت و با شکوه این ندای ضد استکباری، در همایش انتخاباتی مختلف کشور ممکن است. لذا انتخابات پُرشور مردم نویدی به آمادگی هر چه بیشتر نظام برای توسعه وگسترش انقلاب و همچنین سامان دادن به تمدن بزرگ اسلامی و ایجاد بسترهای آن است.
2ـ پیروزی اصول‌گرایان و رأی‌آوری یک عنصر اصولگرا
پیروزی اصول‌گرایان و انتخاب فرد منتخب از بین آنان یکی دیگر از اهداف اصلی است که در شتاب دادن و حرکت به سوی اهداف عالیه انقلاب‌اسلامی و همچنین تحقق برنامه‌های توسعه، تأثیر بسزایی دارد. فلذا تنظیم مشارکت مردمی بگونه‌ای که مردم با باور و عقیده اصولی نسبت به کنار گذاشتن افراد و صاحبان گرایشهای مغایر و مخالف نظام به انتخابات وارد شوند و به انتخاب فرد اصلح و اصولگرا بپردازند، اقدامی است ضروری و لازم تا نه تنها در تحقق آرمانهای انقلاب سهیم باشند بلکه در نمایش قدرت دفاع از حیطه ولایت‌فقیه و مخالفت با شیطان بزرگ نیز مدام حاضر و ناظر بماند.
قاعدتاً جریانهای سیاسی مختلف بویژه اردوگاه اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان برای حضور فعال و پیروزی در انتخابات، برنامه‌ریزی خواهند کرد. جریان دوم‌خرداد با برنامه‌ریزی کار خود را شروع کرده و تحرکاتی را سامان داده تا شاید اعتماد از دست رفته را باز یابد. از سوی دیگر جریان اصول‌گرا قوه مقننه و مجریه را در اختیار دارد و لذا بایستی تلاش کرد این ریل‌گذاری استمرار یابد. در این مسیر آنچه موفقیت اصول‌گرایان را تضمین می‌کند، وحدت نیروهای اصول‌گرا در حمایت از یک نامزد اصولگرا است. در حال حاضر احساس می‌شود در برخی جریان‌های اصول‌گرا، پیروزی یک نامزد اصولگرا مورد غفلت واقع شده است. بر این اساس بر عقلا و بزرگان جریان اصول‌گرا فرض است هر چه زودتر در این خصوص اندیشه کنند و بی‌شک در این میان، فعالیت تمامی گروهها و شخصیت‏های موثر جریان، مفید خواهد بود. انتظار می‌رود بزرگان اصولگرا با تحمل برخی تنگ‌نظری‏ها، در جهت ایجاد وحدت اصول‌گرایان و پیروزی یک نامزد اصولگرا با سعه صدر پیشقدم شوند.
 

ب ـ راهبرد
 

1ـ وفاق حداکثری در اصولگرایان
تصور این که «جبهه دوم‌خرداد» مدیریت نمی‏شود، خوش‌خیالی است. «جبهه‌دوم‌خرداد» مدیریت می‏شود و رسیدن آنها به نامزد واحد، محتمل است. حال تصور کنید با وحدت در جبهه مقابل انقلاب و تکثر در جبهه نیروهای انقلاب، نتیجه آراء به چه صورتی رقم خواهد خورد.
شکی نیست که موفقیت در سایه وحدت‌کلمه و توحید کلمه میسر است. وحدت از رموز الهی تخطی‌ناپذیر است. امروز برکسی پوشیده نیست که استمرار و پایداری و حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه اصول‏گرای‏مان، در گرو وحدت، انسجام، همبستگی بین اعضاء، اجزاء، گروههای همگرا و سازنده عناصر ساختار اجتماعی است. نیروهای اصولگرا و ارزشی که در چارچوب اسلام، انقلاب، امام‌(ره) و رهبری، در کنار هم به فعالیت سیاسی ـ اجتماعی مشغولند و در سایه انسجام و توافق در اهداف، ارزشها و نگرشها، تولد و زایش دولت خدمتگزار را شاهد هستند، باید این حرکت را استمرار بخشند. این حرکت باید یک کنش عقلانی و قرآنی باشد. خرد انسانی و قرآنی این اقتضا را دارد تا هر عامل سلبی که مانع حرکت مستمر و تاریخ‌ساز در سایه وحدت می‌شود را از بین ببرد.
استمرار اصولگرایی و ارائه خدمات به جامعه نیز تنها در سایه وحدت اصولگرایان امکان‌پذیر است. نتیجه این وحدت، تجمیع ظرفیت‌های موجود جامعه، همچنین ارائه خدمات مناسب‏تر برای حل مشکلات مردم خواهد بود. در این حال، وحدت زمینه‌ها را برای موفقیت‌های بیشتر در عرصه‌های مختلف به ویژه سیاسی و انتخابات فراهم می‌شود.
2ـ دوم‌خرداد، خط قرمز نیروهای انقلاب
چرا باید از بازگشت مجدد دوم خرداد به قدرت و همکاری با این جریان همه نگران باشیم؟ واقعیت آن است که مقوله دوم‌خرداد صرفاً مسأله جابه‌جایی قدرت نیست که بگوییم طبق قاعده بازی، قدرت‌ها فراز و فرود دارند و باید به رأی مردم تمکین کرد. دوم‌خرداد اگر برگردد، با همه لوازم و هزینه‌هایی که برای نظام دارد، این بار با تصحیح روش‌های گذشته، همان «رویکردهای انحرافی تأثیرگذاری» را با «کاربرد بیشتر» پیش‌رو خواهد گرفت.
ترسیم خطوط قرمز که مصداق آن در مرحله کنونی جبهه‌دوم‌خرداد است، گرداگرد نیروهایی که اهتمام در عدم کارایی نظام دارند، ضروری است. همانگونه که شناختن و شناساندن دوستان انقلاب و خطوط مجاز لازم است، به همان اندازه نیز معرفی اشخاص مخالف و معاند بعنوان خطوط قرمزممنوعه ضروری است؛
 

ج ـ سیاستها
 

1ـ تکلیف‌محوری و حرکت بر مسیر ولایت‌مداری
عقل و شرع، دو عنصر لازم برای تحلیل و تبیین شرایط جهانی و مسایل داخلی و اهداف توسعه به حساب می‌آید. مواضع امام‌(ره) و رهبر معظم انقلاب (در قالب ولایت فقیه) بعنوان نقاط نورانی و پایه این تحلیل‌ها قرارداد و عدم تخطی از این مسئله بر اساس وظیفه شرعی و تکلیفی، مسلم و تخلف‌ناپذیر است.
تکلیف‌محوری یعنی طی مسیر عقلانی و داشتن جهت که کاملاً با ولایت‌مداری عجین است و وظیفه ما اینست که در این چارچوب بدون هزینه‌کردن رهبری، قدرت تبیین و تحلیل شرایط جهانی، داخلی و رسیدن به مصداق را داشته باشیم و با شاخص قرار دادن اصول و مواضع امام و رهبری، جریان را جهت رسیدن به سر منزل مقصود مدیریت نماییم.
2ـ تلاش جهت تبیین و گسترش گفتمان اصول‌گرایی با اولویت و تأکید بر پیشرفت و عدالت
دو مسئله مهم «پیشرفت و عدالت» با تکیه بر سند‌چشم‌انداز توسعه و اصول کلی نظام، مبنای اصلی گفتمان اصول‌گرایی است که تلاش در جبهه تبیین و گسترش گفتمانی بر این اساس، دومین سیاست این جبهه شمرده می‌شود.
جریانهای سیاسی ــ اجتماعی پیوسته نیازمند اندیشه‌ورزی و نظریه‌پردازی در تحلیل گذشته، حال و آینده‌اند. گفتمان‏های پذیرفته شده و استناد به آنها، تأثیر بی‌بدیلی در فرایندهای صعودی یا نزولی جریانها برجای می‌گذارد. ازاین‌رو، پیراستن و بازتعریف مفاهیم را در پویشهای سیاسی‌ــ اجتماعی امری اساسی و نیازی فوری تلقی می‌شود. این نیاز در سطح ملی وجود دارد و به همین دلیل از سوی مقام‌معظم‌رهبری، گفتمان‏ها و موضوعاتی متناسب با اقتضائات کشور مطرح می‌شوند. «اصول‌گرایی» از جمله این موارد است که نیازمند بسط و تدقیق بیشتر است.
اصول‌گرایی را می‌توان به مثابه ایدئولوژی و راهبرد تعریف کرد. این گفتمان با اخذ مساله پیشرفت و آبادانی از گفتمان‏های گذشته و افزودن مقوله اساسی و مهم عدالت، مدلی ترکیبی به نمایش گذاشته است. افزون بر این، گفتمان اصولگرایی ساختار و عناصر مقوم خود را از گفتمان دفاع ودیعه گرفته است. این گفتمان همه نقاط قوت گفتمانهای گذشته را در خود جمع کرده و عیوب و اشکالات آنها را نیز کنار گذاشته است. بر همین اساس است که ما آن را به مثابه ایدئولوژی، راهبرد، گفتمان و پارادایم حاکم بر جامعه کنونی ایران تعریف می‌کنیم. شایان ذکر است که نام‌گذاری، هدایت و نظریه‌پردازی گفتمان اصول‌گرایی نیز، چون گفتمان دفاع، عمدتا از آن رهبری نظام بوده است؛ فارغ از این بحث در عین حال نباید از تاثیر گروهها، شخصیت‏ها و احزاب سیاسی که در تحولات سیاسی‌ــ‌ اجتماعی چند سال گذشته جامعه بسیار موثر بودند، در طرح، پیگیری و مطالبه گفتمانهای پیش‌گفته غافل شد.
3ـ تلاش جهت اثبات کارآمدی اصول‌گرایان و تبیین و تشریح دستاورد آنها
تبیین و تشریح دستاوردهای اصول‌گرایان و اثبات کارآمدی برنامه‌ها با حداقل میزان خطا نسبت به دیگر نظرات و برنامه‌های مدعیان از زمان آغاز برنامه تا پایان برنامه و بعبارتی گزارش مراحل مختلف پیشرفت عملیات و برنامه‌ها و حتی‌المقدور اطلاع‌رسانی کافی، یکی دیگر از وظایف و سیاستهای ضروری است. حفظ و بسط گفتمان اصولگرایی از ضرورت‌ها و واجباتی است که امروز هر فردی که خود را اصولگرایی می‏داند باید در جهت آن بکوشد. یکی از پایه‌های اصلی این مهم، ذکر دستاوردهای عظیم اصولگرایی است. چرا که خداوند متعال می‌فرماید: «اما بنعمه ربک فحدث...اما نعمتهای پروردگارت را بازگو کن ـ آیه آخر سوره مبارکه الضحی) چرا که بر اساس آنچه معصومین فرموده‌اند ذکر نعمتهای پروردگار و شکر آن موجب فزونی خواهد شد.
نکته دیگر آنکه به دلیل حجم عظیم توطئه علیه دولت و جریان اصولگرا، متأسفانه لایه‌ای از اصولگرایان به وادی انفعال گرفتار آمده‌اند و به دلیل نگاه سلبی خود، به درستی دستاوردهای اصولگرایی را فهم نکرده‌اند. در صورتی که دستاوردهای اصولگرایی تبیین شود، حرکت بر مسیر انفعال، به حرکت‌های فعال و پویا و هم‌جهت با گفتمان اصولگرایی تبدیل خواهد شد.
4ـ پرهیز از جنجالهای بیهوده سیاسی
بدیهی است توجه به مسایل انحرافی اگر موجب جدایی از انجام وظایف و اجرای برنامه‌های توسعه نگردد، حداقل در روند حرکت بسوی اهداف چه بسا موجب کندی و فرصت‌سوزی‌ گردد؛ به همین خاطر برای بهره‌وری بهینه، نیازمنداجتناب از جنجالهای بیهوده بویژه درگیریهای سیاسی است. لذا این امر در زُمره سیاستها قابل توجه است.
فرصت خدمتگزاری را نباید فدای جدال‌های بیهوده کرد. ما موظفیم در فرصت خدمتگزاری نوکر مردم و خدمتگزار واقعی مردم باشیم چرا که مردم هم قطعاً قدردان و مشوق خادمان خود هستند.
از عناصر لازم که در شریان حیاتی جامعه ما بشدت کمبود آن احساس می‏شود، توجه و تمرکز افراد بر شرح وظائف محوله در حیطه‌کاری، جدای از پرداختن به مباحث فرعی بی‌حاصل و تفکیک مسائل و وظائف‌کاری از سایر موضوعات است.
در دوره قبل، یکی از علائم ضعف در درون دولت خاتمی، مجلس ششم، شورای شهر اول و سایر قسمتهای تحت کنترل اصلاح‌طلبان، افتادن در ورطه دعواههای بی‌انتها و بی‌فایده سیاسی بود. در مقابل با رقبا و منتقدین نیز سعی می‏کردند با ایجاد آشوب و بحرانهای کذایی (مانند آشوب ۱۸ تیر و فتنه قتلهای زنجیره‌ای و...) به مقابله بپردازند که تکرار هر روزه این مباحث، به مرور زمان باعث دورشدن از خواسته‌ها‌ی اصلی جامعه و در نتیجه دلزدگی و رویگردانی و انزجار مردم از آنها شد.
5ـ میانگین عملکرد دولت، مثبت و قابل دفاع است و در حوزه رویکردی افتخارآمیز
اینکه میانگین عملکرد دولت بر اساس معیارها و تحلیلها از حیث آرمانی، قانونی و عملکرد مثبت و قابل دفاع است شکی نیست؛ حتی با عنایت به حوزه رویکردی دولت که در تلاش برای تحقق اهداف عالیه اسلام است، افتخار‌آمیز و غیر‌قابل‌انکار بوده است.
در ارزیابی عملکرد دولت‌هایی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصدی قوه مجریه را به عهده گرفته‌اند، همواره دو عنصر «رویکرد» و «عملکرد» مدنظر نقادان و صاحبنظران قرار داشته است. به اعتقاد بسیاری از تحلیل‌گران، نگاه ژرف‌اندیش رهبرمعظم انقلاب به دولت‌های‌ گذشته و فعلی، بر اساس ارزیابی «رویکردها» و «عملکرد» آنان تعریف شده است.
تجربه دهه گذشته انقلاب نیز نشان داد با ورود گفتمان‌های کاذب و وارداتی همچون «محوریت توسعه اقتصادی» و یا «‌اصالت توسعه سیاسی» آن هم به قرائت ناقص از ایدئولوژی لیبرال دموکراسی، تا چه میزان می‌شود مسیر حرکت نظام اسلامی را آبستن فراز و فرودهای خطرناک و ریل‌گذاری‌های انحرافی نمود.
بر همین اساس شورای مرکزی و کمیته‌های جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، بررسی رویکردها و عملکرد دولت نهم را در دستور کار خود قرار داد. ماحصل آن نیز تهیه سه گزارش با عناوین «ارزیابی عملکرد دولت در حوزه سیاست خارجی»، «بررسی وضعیت سیستم مدیریت‌ قوه‌مجریه» و «ارزیابی وضعیت اقتصاد ایران» در حد بضاعت و اطلاعات و آمار موجود است.
جمع‌بندی این سه گزارش، جمعیت‌ایثارگران‌انقلاب‌اسلامی را به این باور رسانده است که دولت نهم در هر دو حوزه، نه تنها عملکرد قابل دفاعی داشته بلکه در حوزه رویکردی، عملکرد افتخارآمیز دارد که به وقت مقتضی منتشر می‏شود. انتشار این تحلیل برخی اصولگرایان را از موضع انفعال خارج خواهد ساخت.
6 ـ موضع‌گیری متنوع و متناسب در مقابل مخالفین و منتقدین (از دوم‌خردادیها و غیره ...)
هر چند اشتغال فکری دائم در برابر عملکردها و جوسازیهای مخالفین و منحرفین و همچنین منتقدین حرفه‌ای (از دوم‌خردادی‌ها و غیره) از اعمال بازدارنده و ضدتوسعه قلمداد می‌گردد، اما عدم توجه کامل و بی‌توجهی نیز موجب زیانهای دیگر مثل افزایش شایعات در نتیجه دلسردی مردم نسبت به عملکردهای دولت می‌گردد؛ لذا موضع‌گیری متناسب بهمراه توجه خاص به روند توسعه از اقدامات لازم دیگری است که نبایستی از نظرها پوشیده بماند.
دوستان اصولگرا بایستی به تحلیل درست دوم‌خرداد بپردازند. جبهه سیاسی دوم خرداد در حال حاضر به شدت از آشفتگی و پراکندگی رنج می‏برد؛ لیکن تعریف دشمن مشترک موجب شده تا آنان در مقاطعی، وحدت فرماندهی را بپذیرند. بر همین اساس، ضرورت دارد در موضع‏گیریها و تحلیل‏ها، این پراکندگی و آشفتگی جبهه دوم‌خرداد برجسته شده، به صورت یکپارچه با آن برخورد نشود. در هر صورت بین آقای کروبی، آقای خاتمی، اطرافیان آقای هاشمی و میرحسین موسوی تفاوت‏های بسیاری وجود دارد.
7ـ‌ پاسخ به شبهات و تبلیغ روی اقدامات مثبت اصول‌گرایان و توجه به عملیات روانی علیه اصول‌گرایان
یقیناً ایجاد روح و نشاط و شادابی در امت‌اسلامی از ضروریات است که آن هم بسادگی و با یادآوری دست‌آوردهای انقلاب اسلامی که توسط مسئولین و نظام بعمل آمده امکان‌پذیر است. بی‌شک مخالفین نیز درصدد کمرنگ جلوه‌دادن و حتی سرپوش‌گذاشتن بر روی این دستاوردها هستند که اهمیت موضوع اهتمام اصولگرایان را در تبیین و تبلیغ اقدامات مثبت انجام گرفته از سوی آنان را بیش از پیش نشان می‌دهد. اکنون برخی به دلیل نگاه صرفاً سلبی‏ بخش خالی لیوان را می‏بینند و از عملیات روانی دشمن در خارج و همکاران داخلی آنها غافل هستند. تلاش کنیم در این انتخابات، با ایجاد یک هسته فکری از نخبگان جریان اصولگرا، شبهات و ابهامات مطرح شده در مورد دولت و اصولگرایان پاسخ داده شود و عملیات روانی مخالفین و معاندین پاسخ داده شود.
8 ـ عدم پذیرش خط تشکیل «دولت وحدت‌ملی» یا «نجات‌ملی» یا «ائتلاف‌ملی» و یا ائتلاف با دوم‌خردادی‏ها
شعارهایی از قبیل تشکیل دولت وحدت ملی، نجات‌ملی، ائتلاف‌ملی و یا ائتلاف با دوم‌خرداد، از شعارهای انحرافی است که با لسان سیاسی به قصد القاء بحران بن‌بست بودن سیاست‌های مدیریتی صورت گیرد که درصددند ضمن حذف احمدی‌نژاد، خط اصول‌گرایی را مورد آسیب قرار دهند. لذا ضمن اعلان قاطعانه نسبت به عدم پذیرش چنین پیشنهادهایی ولو از سوی برخی از شخصیتهای مثبت حقیقی و حقوقی، در برابر بعضی از موارد مانند ائتلاف با دوم‌خردادیها به جهت انطباق با خط قرمز جبهه اعلام موضع شدید می‌کنیم. عقیده ما این است که توجه مردم به هشیاری بیشتر در برابر جریانات خزنده ضرورت مضاعف دارد.
طرح « دولت وحدت ملی» یا سناریوی ناکام «ائتلاف برای حذف احمدی‌نژاد» هرچند با برخی موضع‌گیری‌های به موقع و افشاگرانه تا اندازه‌ای در محاق قرار گرفت اما بی‌شک هنوز هم در محفل طراحان، به عنوان تنها راه بازگشت برای تصاحب قدرت و ایجاد اختلاف در اردوگاه اصولگرایان مطرح است. طراحان این طرح که در حقیقت باید آن را «ائتلاف جبهه‌دوم‌خرداد با برخی اصولگرایان» نامید، هنوز هم می‌کوشند با اختفای زیرکانه خود زیر نقاب «اجماع عقلا» و «وحدت‌ملی» و نادیده انگاشتن تضادهای بنیادین فکری خود، از طریق مجاری رسانه‌ای و با طرح شعارهای فریبنده، جای پایی در صحنه سیاست کشور برای خود دست و پا کنند.
انقلاب‌شکوهمند‌اسلامی ایران قریب به سی‌سال پیش با پیوند عالمانه دو عنصر «اصول و ارزشهای ناب‌اسلامی» و «سرمایه‌های اجتماعی» توسط خمینی‌کبیر(ره) به پیروزی رسید اما با گذشت زمان با تشکیل دولت موسوم به سازندگی، «اصول و ارزشهای ناب‌اسلامی» جای خود را به مبانی سیستم لیبرال سرمایه‌داری داد که نتیجه آن جایگزینی طبقه‌ای مرفه و صاحب ثروتهای بادآورده به جای «سرمایه‌های‌اجتماعی» و صاحبان واقعی انقلاب بود. با حاکمیت جبهه دوم خرداد، این روند سئوال‌برانگیز نه تنها ادامه یافت بلکه مختصات لیبرال دموکراسی و در واقع مبانی لائیتیسه با شدتی بیشتر در تمامی ارکان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام سرایت کرد. طبقه ممتاز این بار علاوه بر آنکه به جای «سرمایه‌های اجتماعی» و ولی نعمتان انقلاب نشست، با تلاشی فراگیر کوشید اسلام، هنجارهای نظام‌اسلامی، ولایت‌فقیه و رهبری را مورد هجمه قرار داده و با تئوری فتح سنگر به سنگر، سایر خاکریزهای انقلاب را نیز تصاحب کند.
اما پیروزی اصولگرایان در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری این روند را متوقف ساخت. دولت دکتر محمود‌احمدی‌نژاد بار دیگر زمینه بازگشت به اصول و ارزشهای انقلاب را فراهم آورد و دستگاه اجرایی به دست نیروهایی افتاد که با جان و دل، همه هستی خود را وقف اسلام، انقلاب، امام و رهبری کرده بودند.
در این شرایط طبیعی است اگرجریان 16 ساله‌ای که تمام رشته‌های خود را پنبه شده می‌بیند، سیاستی نوین پیش گیرد و با هدف مهندسی معکوس دستیابی به قدرت، درصدد اجرا و تکمیل پازل گذشته خود ـ البته به شیوه‌ای دیگرـ برآید.
با صراحت می‏گوییم وقتی خط‌قرمز ما دوم خرداد است معنی ندارد با آن وارد ائتلاف شویم و لذا با تلاش‌کنندگان در این زمینه و طراحان این سناریو کاری نداریم و آنان را در دایره مذاکره وفاق اصول‌گرایان محسوب نمی‌کنیم.
9ـ بالابردن اعتماد داخلی به جای نقد، سرزنش و تخریب در حوزه اصول‌گرایان
هر فرد و طیفی در درون اصولگرایان از خود شروع کند و یک‌طرفه نسبت به برخی تنش‏ها و نقدهای بی‏تاثیر پایان دهد. این را بایستی به صراحت نسبت به هم ابراز و نقد را معطوف کارشکنان و مانع‌سازان (نسبت به جریان عمومی اصول‌گرایان و دولت)‌ خصوصاً افراطیون دوم‌خردادی سازیم.
سرزنش و تخریب در حوزه اصول‌گرایان جایگاهی ندارد زیرا اعمالی مانند سرزنش و تخریب افراد اولاً موجب انحراف افکار از خویشتن است که در این رابطه عطف توجه از غیر به خود و رفع عیوب از خویش اصل مسلم است؛ ثانیاً موجب از بین رفتن روح خدمت و ایثار و از طرفی دلسردی و عدم اعتماد داخلی می‌شود. از طرف دیگر رفع این مانع، مرهون توجه اصولگرایان به خویش و اصلاح عیوب فردی و گروهی است. در این میان تغافل از کارشکنان و مانع‌تراشان پذیرفتنی نیست وحتماً نسبت به این قبیل اعمال، باید هوشیاری لازم را به خرج داد و اتفاقاً جای پای طراحان بحران را در اردوگاه اصلاح‌طلبان بیابیم.
10ـ تا زمان وفاق و تفاهم حداکثری، نباید از سبد رأی احمدی‌‌نژاد کاسته شود
سیاست حمایت از احمدی‌نژاد درصدر سیاستهای اصولگرایان قرار دارد. از نظر این سیاست، مطرح کردن هر فردی غیر از نامبرده با هدف ایجاد شکاف در بین اصولگرایان تلقی خواهد شد که در برابر اتفاق نظر مخالفین آنچه نتیجه خواهد داد، پیروزی جبهه مخالف است؛
بنابراین مادامی‌ که جبهه اصولگرایان به وفاق حداکثری (لااقل) در مورد شخص شاخصی غیر از ایشان نرسیده باشند، نامبرده همچنان مورد وفاق حداکثری این جبهه به حساب می‌آید که مبنای این وفاق، گفتگو، بحث و تفاهم مبتنی بر اصل رأی‌آوری و مقبولیت است. لذا تا زمان وفاق و تفاهم حداکثری اصول‌گرایان، نباید از سبد رأی دکتر‌احمدی‌‌نژاد کاسته شود. هر کس، کار و جریانی که چنین کند محکوم است و بایستی پاسخگوی شکست یا ریزش رای نامزد اصولگرایان باشد.
البته از اصولگرایان به دلیل تعهدشان به اصول انتظار می‏رود تلاش مضاعف خود را برای افزایش این سبد رأی و نامزد اول بکار گیرند.
11ـ بهترین مبنا برای وفاق و وحدت در جبهه اصول‌گرایان، گفتگو، بحث و تفاهم و پذیرش اصل رأی‌آوری و مقبولیت
تبیین مصداق نامزد انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری، منوط به اظهارنظر سایر اصول‌گرایان می‌باشد. بنابراین سامان دادن به مذاکرات طبق اصول ذکر شده را ضروری تلقی کنیم. در ضمن ارتقاء سطح اعتماد و اهتمام به شعار وحدت و وفاق در جبهه اصول‌گرایان را در حول این نظرات بعنوان مبنا و فرآیند منطقی برای سامان دادن مذاکرات بپذیریم.
امیدواریم همه اصولگرایان، اصل مقبولیت را پذیرفته باشند و ساز و کارهای و لوازم آن را هم مورد توجه قرار دهند.
اصولگرایان به این نکته توجه کنند که با رقیبی مواجه هستند که هر آن با تکیه بر عملیات و روانی و برجسته کردن نقاط ضعف اصولگرایان تلاش می‏کند به قدرت بازگردد و لذا عدم توجه به مقبولیت و رای آوری نامزد اصولگرایان، عواقب منفی را به دنبال خواهد داشت.
12ـ تعیین و معرفی مصداق در زمان معین
جهت بالابردن اعتماد و اهتمام به وحدت و وفاق اصول‌گرایان، تعیین مصداق نامزد انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری را منوط به اظهارنظر سایر اصول‌گرایان پیرامون اصول ذکر شده و مبنا قرار دادن یک فرایند منطق برای سامان دادن به مذاکرات می‌نمائیم. 
 منبع: راسخون


دسته ها :
X