








ندانستن جواب سوال : دليلي براي مردن
وارد شدن معلّم به كلاس : گودزيلا وارد مي شود
حضور در روز معلّم : جشن براي قاتل خود
نوشتن امتحانات : مهر زدن به مدارك فوت
شب امتحان : بگذار تا بِگِريَم
پاي تخته سياه : قتلگاه
خواهش براي دادن0/25 نمره : مي خواهم زنده بمانم
گرفتن نمره بيست : يك بار براي هميشه






























پيرزن :«آقاي دكتر براي پسرم خيلي نگرانم او بيشتر وقتش را در كوچه به خاك بازي مي گذراند.»
روان شناس:«خانم اين كه نگراني ندارد چون بيشتر بچه ها چنين كاري مي كنند.»
پيرزن:«بله البته من زياد نگران نيستم امّا زنش از كار او بسيار ناراحت است.»





















پروانه : غنچه ای است که بر باد رفته
سنگ : کودکی های کوه است
چشمه : قل هو الله پاک زمین است
کتاب : پرنده است که لابه لای شاخه های فکر لانه می کند
دود : روح شهری است
مه : روح روستایی است
دریا : سلسله جبال موج هاست
پرنده و گربه با میانجی گری شیشه مذاکره کردند
چون صاحب طوطی ناشنوا بود با اشاره حرف زد
کلاغ آخر قصه ها با دعای یک کودک سرانجام به خانه اش برگشت
کلاغ چهلمی به هیچ وجه حاضر نشد به جمع شایعه سازان بپیوندد
پرنده ی دانا آزادی را به آب و دانه در قفس طلایی ترجیح می دهد
خفّاش چشمِ دیدن نور را ندارد
پرنده با احتیاط همواره چتر نجات به همراه دارد
جغد دانا برای پیدا کردن واژه به لغت نامه ی انسان ها مراجعه کرد
با پرواز هر گنجشک دل هر گربه ای به درد می آید
بلبل مهربان برای گل های مصنوعی هم آواز می خواند
برگرفته از پیام نما(تلتکست)ا
خدای عزیز شاید هابیل و قابیل آنقدر همدیگر رو نمی کشتند اگر هر کدوم یه اتاق خواب جداگانه داشتند برای من و برادرم که مؤثر بوده نامه های بچه ها به خدا برگردان دل آرا قهرمان
بالا رفتیم دوغ بود
قصه ی بی بیم دروغ بود
پایین اومدیم ماست بود
قصه ما راست بود
قصه ی ما به سر رسید
غلاغه به خونش نرسید
هاچین و واچین
کتابو ورچین
برگرفته از کتاب ادبیات خیلی سبز پیش دانشگاهی نوشته عباس براری