زمانی که امام در پاریس و درمحله نوفل لوشاتو بودند ، برخی از همراهان امام گوسفندی ذبح کردند، طبق قانون کشور فرانسه ذبح حیوانات در خارج از کشتارگاه ممنوع است، امام وقتی که با خبر شدند این کار خلاف قانون کشور فرانسه است فرمودند : من از گوشت این گوسفند نمی خورم.
ماه مبارک رمضان که فرا می رسید امام خمینی (ره) ملاقات ها و برنامه های دیدار با مردم را لغو می کرد ، در ماه رمضان سه بار ختم قرآن می کرد و در هر سال 3 ماه روزه می گرفت ، ماه رجب ،شعبان و رمضان
یک روز ما منزل امام بودیم دیدیم که حضرت امام گوشت غذایشان رابه گربه می دهند . مادرم گفت : آقا توی این گرانی چرا گوشت را به گربه می دهید حضرت امام با حالتی ناراحت روبه ما کردند و گفتند این گربه با ما چه فرقی دارد ؟ ما نفس می کشیم آنها هم نفس میکشند اگر ما به آنها غذا ندهیم کی به آنها غذا بدهد ؟ (زهرا اشراقی نوه امام)
امام امت مقید بودند روزی یک ساعت دورحیاط پیاده روی کنند و قدم بزنند ، ایشان درحفظ صحت و سلامتی خود کاملا کوشا بودند مرحوم حاج آقا مصطفی می فرمود : آقا در 24 ساعتی که اکثر روز را درتک سلولی زندانی بودند آن یک ساعت رادر همان جا قدم زدند و ترک نکردند .
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای دامه برکاته نقل می فرماید : امام امت (ره) به من فرمودند : .. آن طوری که من فهمیدم از اول انقلاب تا حالا مثل اینکه یک دست غیبی ما را درهمه کارها هدایت می کند .
آیت الله حاج سید مهدی روحانی می فرمود : امام کارهایی می کند که در وهله اول به عقل ما عقلا جور در نمی آید ولی بعدا معلوم میشود که حق با ایشان بوده است
آیت الله پسندیده (ره)نقل کردند : هنگامی که مساله ازدواج حضرت امام مطرح شد دختر آقای ثقفی (همسر امام) قبول نمی کرد ، شب در خواب ، حضرت رسول و ائمه طاهرین علیهم السلام را مشاهده کرد که همراه آنها آقای خمینی نیزبه چشم می خورد ، اینجا بود که به این ازدواج تن در داد و همواره ازآن راضی بود .
روزی که رئیس نوفل لوشاتو ، عکسی از امام را که در حال قنوت بودند ، آورد که بدهیم ایشان امضاء کنند ، امام عکس را گرفتند و امضاء کردند . وقتی به امضاء توجه کردم دیدم مثل سایرامضاهای ایشان نیست امام فرمودند : چون مسیحی هستند و رعایت وضو را نمی کنند اسم روح الله را ننوشتم مبادا دستشان مسح کند .
وقتی که مادرم صحبت می کنند ما می فهمیم که زندگیشان خیلی در فشار گذشته است . امام هم چون مقید بودند و خیلی احتیاط کار حتی شهریه هم نمی گرفتند . مادرم می گوید قبای آقای وقتی کهنه و پاره می شد ، اینها را برمی داشتیم – تکه تکه – لباس بچه می کردیم یا تمام کت های شما را از قسمت های پایین قباها می دوختیم و یا لباستان وقتی خیلی پاره میشد پول می دادم پارچه چیت می خریدم واینها نشان میدهد که زندگیشان چقدر سخت بوده است . اما امام معتقد بودند که بس است و همین قدرکافیست . (دختر حضرت امام ره)
زمانی که امام امت رحمت الله علیه می خواستند از پاریس به ایران تشریف بیاورند برخی از شیفتگان آن حضرت تصمیم داشتند با مخارج فراوان استقبالی تجملاتی و با شکوه از امام داشته باشند، اما وقتی که حضرت امام باخبر شدند، با این کار مخالفت کردند و فرمودند: مگر کورش به ایران می آید؟!
در جلسه ای، حضرت آیت الله مشکینی از امام امت در حضور ایشان تعریف و تمجید کردند. امام ناراحت شدند و فرمودند: من از آقای مشکینی گلایه دارم.
برخی از مسئولان به حضرت اما پیشنهاد دادند که آقا پیشنهاد دادند که آقا اجازه دهند تا عکسشان را روی پول های اسکناس چاپ کنند. آقا فرمودند: خیر عکس شهدا را چاپ کنید.