*روي سكوي كنار پنجره، همه شب جاي منه.
*چند ورق كاغذ و يك دونه قلم، هميشه يار منه.
*كاغذاي خط خطي، از كنار در بازه پنجره....،
*مي پرن توي كوچه،سرحال از اينكه آزاد شدن.،
*نمي دونن كه اسير دل سنگ باد شدن.......،
*ديگه بيداريه شب عادتمه،همدم سكوت تنهايي من.،
*تيك،تيك ساعتمه...تيك،تيك ساعتمه......
*حالا من موندم و يك دونه ورق، كه اونم از اسم تو سياه مي شه.،
*همه چيم تو زندگي، آخرش به پاي تو هدر مي شه...
*چشمونم فاصله رو، از پنجره ديد مي زنه...
*دلم اسم تو رو فرياد مي زنه........،
*دراي پنجره رو تا انتها باز مي كنم......،
*تو خيالم با تو پرواز مي كنم........،
*!...روي سكوي كنار پنجره همه شب جاي منه...!