به اميدي به سوي خانه لطف تو رو كردم حريمت را به شوق وصل مهدي جست و جو كردم
به فرزند عزيزت از زبان من بگو مهدي به هر جا و به هر محفل به يادت گفتگو كردم
رضاي مهديت باشد رضاي تو رضا جانم پدر را با پسر بهر وصالش رو به رو كردم
اگر چه گل ندارد در كنار مهديت بويي به ياد او كنار مرقدت صد غنچه بو كردم
اگر چه گل ندارد پيش رنگ روي او رنگي ولي هر گل كه ديدم ياد رنگ روي او كردم
الا يا ضامن آهو به مهدي عزيزت گو من اين آلوده دامن را ز رحمت شستشو كردم
مي آيد آن مردي كه با خود آسمان دارد
در دستهايش دانه هاي كهكشان دارد
او را هزاران نام شفاف و درخان است
هر بيكران روشني از او نشان دارد
خورشيد اين آيينه نوراني فردا
نام بهار آيين او را بر زبان دارد
بر زخم هاي كهنه ما مي نهد مرحم
او كه نگاهي از حرير و پرنيان دارد
آيينه اي از مخمل به دوش اوست
پيراهني از ارغوان دارد
از متن درياگون اين راه پر از ابهام
مي آيد آن مردي كه با خود اسمان دارد
شب هجران تو اي دوست سحر خواهد شد روشن از ديده تو ديده تر خواهد شد
آرزوي همه منتظران قدمت با تماشاي جمال تو بسر خواهد شد
هر کسی منو میشناسه
هر کسی از من ناراحته
هر کسی دلش هوایه منو داره
هر کسی عکسه منو دیده و آرزوی سید بودنو کرده
هر کسی و همه ی شماها
منو حلال کنید
من فردا ظهر میرم نینوا سرزمین خونو بلا
منو حلال کنید
کسایی که از من التماس دعا داشتن----------->محتاجیم به دعا
چشم فراموشتون نمیکنم
سلام شما رو به سرور شهیدان خواهم رسانید-ان شا الله تبارک و تعالی***
دوستار شما
سید رسول تنهای تنها*
روزهایم تکراریست
لحظه های غم و اندوهم همه تکراریست
ولی اسم زیبای تو برایم تکراری نیست
دوست داشتن
محبت
غرور و خواستن
تکرار یک جمله ایست و آن
پیوستن به تو می باشد
و تکرار -تکراری نیست***
یه سوال بسیار جالب و بدون پاسخ!!!
یه بار یه ---یه باره بگو بودس آ یه دوباره بگو
یه باره بگو میره بالا درخت
حالا بگو کی پایینه درخت میمونه؟