وقتي دلم بي قراري ميكند
عكس زيباي مسجد با شكوه جمكران را براي
آرامش نشانه مي روم
وقتي غم سراغ دلم را مي گيرد
با خود زمزمه ميكنم
او خواهد آمد
روزها را با بودنت
دوست ميدارم
يا مهدي جان(عج)
زيباترين دقايق
و
سخت ترين دقايق
لحظاتي است كه ملك الملك جان آدمي را به دستور
پروردگار مي گيرد
ديشب هيچكي خونمون نبود
يه قسمتي از حياط خونمونو آب پاشي كردم
بوي رطوبت خاصي ميومد
داداشم با دوستش اومدن تو خونه-به دوست داداشم كه اسمشم مهدي بود گفتم
كي ميشه امام زمان ظهور كنه -همه جا رو آب پاشي ميكنيم
گفتش امام زمان ايشالله ميادش
---------------------------------
آيا من زنده هستم تا ببينمش؟
يا اينكه زير هزاران خروار خاك خفته ام؟
نميدونم-آخه كسي كه گنهكاره لياقت نداره امامشو ببينه
منم لياقت ندارم-ميدونم
تو نجف كه بوديم برا كفترايه
امام علي گندم ميخريديمو ميداديم بهشون
اينقد كفتر بود-خيلي جاتون خالي بود
من يه لحظه به همسفريم گفتم:
امام حسن نه بارگاهي داره و نه...
خيلي دوس داشتم گريه كنم ولي نجف يه آرامش خاصي داره كه وصفش نميشه كرد