بیتردید عکاسی ایران همبستگی دیرینهای با مقولهی مستند اجتماعی دارد. به دیگر سخن، اگر بخواهیم چشمانداز بسندهای از رسانهی عکاسی در کشور ایران ترسیم کنیم مجموعه آثار موفق مستند اجتماعی بر هرگونه عکاسی هنری (Fine Art) برتری دارند. رشد و گسترش عکاسی مستند نیز آشکارا بر دو امر متکی است. الف) وقوع مجموعه حوادث رخ داده در بستر جامعه. ب) حمایت رسانهای (از جمله مطبوعات، تلویزیون و...) از عکاسی. از این بابت میتوان نقاط اوج تاریخ عکاسی مستند ایران را بدین ترتیب در نظر گرفت:
1- عکاسی از وقایع انقلاب مشروطه (از این دورهی تاریخی پُرالتهاب کشورمان عکسهای کارآمدی بجا ماندهاست که امروزه منبع پژوهشی پُربهایی محسوب میشود. عکاسی مشروطه با نام عکاسان بزرگی همراه است و عکسهای این دوره به بهترین شکل وظیفهی اطلاعرسانی خود را انجام داده بودند. به یاد داشته باشیم تا مدتها آگاهی مردم کشور از وقایع تبریز به واسطهی عکسهای استپان استپانیان امکانپذیر بود).
2- مقطع زمانی 1327 تا 1332 یعنی دوران وزارت دکتر مصدق (در این پارهی تاریخی همزمان با رشد و شکوفایی مطبوعات عکاسی نیز صاحب پشتیبان معتبری شد. کارکرد اطلاعرسانی عکاسی به ویژه در جریان کودتای سال 1332 را میتوان یکی از نقاط پُرفروغ این رسانه به حساب آورد).
3- عکاسی انقلاب در فاصلهی سالهای 1356 تا 1359 (به عکاسی این دورهی تاریخی خواهیم پرداخت).
4- عکاسی جنگ در فاصله سالهای 1359 تا 1367 (عکاسی ایران در این مقطع زمانی نیز یکی از دوران پرثمر خود را پشت سر گذاشت. پیشتر به همین قلم و در همین صفحه به تحلیل جزییات عکاسی جنگ پرداخته شده است).
5- عکاسی مطبوعاتی ایران در فاصله سال 1376 تا 1380 یعنی دورهی اول ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی (در این دوره نیز با روی کارآمدن دولت اصلاحات و شکوفایی مطبوعات، عکاسی مستند ایران یکی از واپسین تلاشهای پویای خود را تا به امروز تجربه کرد).
با این مقدمه سعی میکنیم عکاسی دوران انقلاب را مورد تحلیل قرار دهیم. در واقع، گسترهی عکاسی انقلاب را میتوان از حدود سال 1356 و با اوجگیری مبارزات خیابانی علیه رژیم وقت تا حدود سال 1359 یعنی دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ادامهی فضای ملتهب سیاسی داخل کشور تا آغاز جنگ تحمیلی در نظر گرفت. تقسیمبندی موضوعی عکسهای این دوره از این قرار است:
1- عکاسی خیابانی از مبارزات مردمی. اینگونه عکسها بیش تر دربرگیرندهی صحنههای درگیری میان مردم و گارد نظامی شاهنشاهی، صحنهی تجمعات و اعتراضات خیابانی، تعقیب و گریزها و بهطور کلی حوادث نامنتظر و لحظهای است. روند این عکسها را تا سال 1359 و در جریان حوادث گشوده شدن زندانهای سیاسی، تسخیر سفارت آمریکا و ... نیز میتوان ادامه داد.
2- عکسهایی که موضوعیت محوری آنها را شخصیت امام خمینی(ره) تشکیل میدهد. اینگونه عکسها نیز تنوع بسیاری دارند و بستر پژوهشی مستقلی را میطلبند. در مجموع میتوان عکاسی از روند مبارزات سیاسی حضرت امام را به ویژه از مقطع زندگی ایشان در پاریس تا ورود به ایران، از 12 تا 22 بهمن یعنی دههی انقلاب و تا سالهای بعد دنبال کرد. مجموعهی آرشیو به جا مانده از زندگی ایشان بیتردید یکی از نمونههای ممتاز عکاسی از یک شخصیت معنوی- سیاسی دنیای معاصر است.
3- عکاسی از شخصیتهای سیاسی وقت در ماههای واپسین سال 1357، به ویژه شخصیت شاه و فرح که عکسهای تاریخی از لحظهی خروج ایشان از کشور جزو نمونههای مثال زدنی است.
حال پس از ترتیبگذاری موضوعی باید به تقسیمبندی عکاسان این دوره نیز پرداخت. در واقع عکاسان انقلاب را هم میتوان به 3 گروه تقسیم کرد:
1- عکاسان ناشناسی که به ویژه سهم وسیعی از عکسهای خیابانی متعلق به آنهاست. فرایند عکاسی این عکاسان بیشتر ناشی از انگیزههای شخصی و خودجوش بوده است، بنابراین نمیتوان به لحاظ زیباشناختی کیفیت تثبیت شدهای برای آن در نظر گرفت.
2- عکاسان جدیتری که از همان دوران فعالیت عکاسی خود را آغاز کردند. این گروه عکاسان نیز برخی به شکل آزاد و بعضی دیگر با وابستگیهای مطبوعاتی و سازمانی انجام وظیفه میکردند. از میان شخصیتهای مهم این جمع میتوان به نامهای علی کاوه، عباس عطار، کاوه گلستان، بهمن جلالی، برادران دقتی، محمد کلاری، حسین پرتوی، غلام حسین ملک عراقی و... اشاره کرد. آثار این گروه عکاسان هم به لحاظ کیفیات بصری و هم از نظر نکته سنجیهای موضوعی دارای شرایط بسیار ارزشمندی است و از جمله نمونههای ماندگار تاریخ عکاسی ایران به حساب میآید.
3- عکاسان خارجی که برای ثبت وقایع انقلاب به ایران آمده بودند. جالب اینکه از میان یکصدوپنجاه سرنشینی که امام را در پرواز انقلاب از پاریس به تهران همراهی میکردند بیش از یکصد نفر خبرنگار و عکاس بودند. از میان عکاسان بسیار مشهور خارجی روزهای انقلاب میتوان به مارک ریبووژیل پرس اشاره کرد. کیفیت زیباشناختی آثار این عکاسان نیز با توجه به رویکرد ویژهی آنها در مقام ناظران خارجی حوادث انقلاب بسیار چشمگیر است.
متأسفانه مانع بزرگی که باعث گسترش نیافتن تحلیل زیباشناختی آثار عکاسی دورهی انقلاب میشود، نبود یک آرشیو فراگیر و جامع از عکسهای این دوره است. بنابر دلایل معلوم و نامعلوم جمعآوری آرشیو یکایک عکاسان پرُشماری که در آن سالها مشغول به کار بودند بسیار بعید مینماید و از طرفی پس از دو دهه هنوز نهاد ویژهای نیز جهت حفظ و نشر آثار عکاسی انقلاب به وجود نیامده است. بنابراین همچنان بایستی به نمونههای موجود بسنده کنیم و هر سال در دههی انقلاب شاهد چاپ آثاری از میان آرشیو مطبوعات با سابقهمان باشیم که بسیار جدید و پرتأثیر مینماید.
عکاسی انقلاب زاینده و پرورندهی شماری از بزرگترین عکاسان تاریخ ایران بوده است که به نام برخی از آنها اشاره شد. عکاسی انقلاب جوایز بزرگی را نیز برای فرهنگ ما به ارمغان آورد که مدال رابرت کاپا برای عکس مشور گلستان از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان خط امام(ره) از آن جمله است. با ارجگذاری آثار این دورهی تاریخی به امید زمانی باشیم که نهادی با حمایت تخصصی خود خاطرات یک نسل و آرمانهای آن را برای آیندگان مستند سازد.
چهارشنبه 1387/11/30 13:59