همان طور که ملاحظه شد نویسنده مقاله پیشین یعنی "اسکات مک لود " در مقاله ای دیگر که به صورت مشترک با "برایان بنت " نوشته شده است ، ضمن آن که "عماد مغنیه " را استاد تروریست حزب الله " لقب داده است بار دیگر ده ها اتهام دیگر را از "چاه ویل اتهام زنی های آمریکایی " بیرون آورده و نثار آین مجاهد پرآوازه نموده است.این در حالی است که این نویسندگان که ادعای بی طرفی فراوانی هم دارند برای اتهامات خود حتی یک برگ سند یا یک مصاحبه چند دقیقه ای با منبعی موجه و معتبر(با کمترین سطح از اعتبار) ارائه نمی دهند. آنان به راحتی خصوصیات شخصی کسی را مورد بررسی قرار می دهند که تا چند روز پیش از نگارش مقاله شان حتی یک عکس مطمئن از او در سراسر جهان وجود نداشت و حتی یک آمریکایی نمی تواند ادعا کند که "حاج عماد " را در زمان حیاتش به اندازه ثانیه ای دیده باشد .اما آن چه از موارد دیگر مهم تر به نظر می آید تقلای فراوان نویسندگانی از این دست برای تبرئه آمریکا از شرکت در ترور عماد مغنیه است و بیشتر این معنا را تداعی می کند که چنین قلم هایی با سفارش گیری خاص به کار افتاده اند تا زمینه های انتقام گرفتن حزب الله از سیا و سایر دستگاه های امنیتی آمریکا را کم نموده و این خون پرحرارت را از دامان آمریکا بزدایند. در مقاله مذکور به قلم "اسکات مک لود " و "برایان بنت " آمده است:

"عماد مغنیه که روز سه شنبه در سوریه به قتل رسید یکی از مردان سایه در خاورمیانه بود. وی استاد عملیات تروریستی بود که در پشت انگیزه های سیاسی عمل می‌کرد. اگرچه از نظر او مبارزه و انگیزه به یک میزان اهمیت داشت. وی از حضور در محافل عمومی خودداری می کرد. هرگز در محافل عمومی سخنرانی و نطقی انجام نداد. کسی نمی داند که وی مصاحبه ای مطبوعاتی حتی با خبرنگاران همسو و یا همفکر سیاسی انجام داده باشد. به خبرنگاران غربی که خواستار کمک و همکاری گروه شیعه حزب الله برای گذاردن قرار ملاقات با وی بودند خیلی محترمانه و در عین حال جدی توصیه می‌شد به آنجا نروند. بنا براین، آیا سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و دیگر سازمان های اطلاعاتی آمریکایی در نهایت توانستند کاری کنند که مغنیه را به دام اندازند؟ همه حتی برخی از نزدیکترین دوستان وی ممکن است از انگیزه لازم برخودار بوده باشند.
مقامات آمریکایی به هفته نامه تایم آمریکا گفتند که مغنیه به عراق سفر کرد تا به ارتش المهدی تحت امر مقتدا صدر، جنگ سالار معروف عراق آموزش دهد. به گفته یکی از مقامات آمریکایی، مغنیه فرمانده عملیات خارجی حزب الله لبنان بود و عنصر کلیدی فعالیت‌های نظامی این گروه به شمار می رفت.
مقامات آمریکایی اعتراف کرده اند سازمان ها و نهادهای جاسوسی آمریکایی در پنج سال گذشته و در طول مدتی که عماد مغنیه بین تهران، بغداد، دمشق و بیروت در حال تردد بود، به شدت به دنبال ردی از وی بودند.
اعتقاد بر این است که صرفنظر از رابطه اش با حزب الله، مغنیه همکاری نزدیکی نیز با ایران داشته است. یکی از مقامات آمریکایی گزارشی را تایید کرد که در سال 2006، عماد مغنیه در سفر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران به سوریه وی را همراهی کرد و با بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نیز ملاقات کرد.
در دهه 1980، عماد مغنیه به همه موارد از بمبگذاری در سفارت آ مریکا و پادگان تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در بیروت گرفته تا ربودن خبرنگاران، دانشگاهیان آمریکایی و ربودن رئیس دفتر سازمان سیا در بیروت متهم شد.
اخیراً برخی ادعا کرده اند که مغنیه با اسامه بن لادن همکاری داشته است. مغنیه پس از اعضای ارشد سازمان تروریستی القاعده، در زمره افراد برجسته ای بوده که در فهرست افراد تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) قرار داشته است و 5 میلیون دلار برای وی جایزه تعیین شده بود. "
حزب الله بلافاصله اسرائیل را در ترور شب سه شنبه عماد مغنیه در شهر دمشق مقصر اعلام کرد. با توجه به عزم اسرائیلی ها برای سپردن عماد مغنیه به دست عدالت به خاطر دخالت وی در بمبگذاری دهه 1990 در سفارت اسرائیل و مرکز فرهنگی یهودیان آرژانتین، منطقی ترین مظنون در این ترور سازمان جاسوسی موساد به شمار میرود.
سازمان جاسوسی اسرائیل سابقه خوبی در از بین بردن طراحان اصلی تروریستی دارد حتی زمانی که مکان آنها در پایتخت های کشورهای متخاصم عربی شناسایی شود. یکی از مقامات آمریکایی به هفته نامه تایم گفت که مغنیه در 50 تن مواد منفجره کشف شده توسط یکی از کماندوهای نیروی دریایی اسرائیل در رهگیری یکی از کشتی های باری موسوم به "کارین ای " Karine A در دریای احمر، دست داشته است.
به گفته یکی از مقامات امریکایی، اخیراً مغنیه به ربودن سربازان اسرائیلی که به جنگ ژوئیه 2006 در لبنان ممنجر شد، ربط داده شده است. دفتر نخست وزیر اسرائیل با صدور بیانیه ای هرگونه دخالت در قتل مغنیه را رد کرد. یکی از مقامات ارشد پیشین اطلاعاتی آمریکا به هفته نامه تایم آمریکا گفت: "آمریکایی ها به دنبال او بودند، سعودی ها و مسیحیان لبنانی نیز به دنبال او بودند. ما تنها کسانی نبودیم که در تعقیب وی بودیم. "
به گفته یکی از مقامات پیشین که خواست نامش فاش نشود، شکار عماد مغنیه 20 سال به طول انجامیده بود. وی از مغنیه با عنوان "قاتل متعصب " یاد کرد و گفت: "مثل آن است که سنگ بزرگی را از روی قلب من برداشته اند. "
در مقاله «جهان تروریسم و سیاست خاورمیانه» نوشته "جان لی کار " John Le Carre نمی توان تئوری های مختلف دسیسه جویانه را منتفی دانست. از جمله این تئوری که دوستان مغنیه در سوریه و یا ایران ممکن است به این نتیجه رسیده باشند ادامه حیات وی برایشان ناراحت کننده بود. یا ممکن است آنها به این اعتقاد رسیده باشند از نظر سیاسی مفید خواهد بود اگر اینگونه نشان دهند در کنترل تروریسم در خاورمیانه می توان به آنها اتکا کرد. البته تا زمانی که آمریکا تلاش نکند نظام های تهران و دمشق را تحت تعقیب قرار دهد. "

آیا یک ذهن جستجوگر که به دنبال کسب اطلاعاتی قابل اطمینان از عماد مغنیه و مبارزات او باشد ، در مقاله فوق چیزی جز گزافه گویی و عقده گشایی به روش آمریکایی (اتهام بزن و فرار کن)، نکته دیگری خواهد یافت؟ البته نباید این تلاش زیرکانه نویسندگان را برای ایجاد شک و شبهه داخلی در میان نیروهای حزب الله ندیده گرفت که بسیار رقت بار به نظر می آید. اما نباید از این مهم غفلت نمود که افکار عمومی جهان غرب ، خصوصا ایالات متحده با همین دست تحلیل ها در 3-4 نشریه پر تیراژ مهندسی می شود .پس عجیب نیست که در اذهان عمومی مردم آمریکا ، "حاج رضوان " هیولایی افسانه ایست که دشمنی توجیه نشده ای با آمریکایی های خوب و نازنین داشته است.


دسته ها : سیاست
دوشنبه 1387/11/28 21:38
X