شروع نهضت اسلامی در سال 1341 به رهبری مراجع عظام تقلید و در رأس آنها امام خمینی در عکس العمل به تعرض صورت گرفته به مبانی هویت ایرانی تصریح شده در قانون اساسی مشروطیت بود. عامل مهمی که دغدغه مراجع شیعه را در جریان لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی برانگیخت:
« حذف شرط مسلمان بودن و سوگند به کتاب مقدس بود که هر دو، دو روی یک سکه بودند... مذهب اسلام و مسلمانی عنصر بسیار مهم قانون اساسی بود که رژیم شاه می کوشید که این عنصر مهم را از قانون اساسی حذف کند و اولین گام آن در لایحه انجمن ها عملی شد.»(1)
با تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی بستر قانونی سلطه بیگانگان و از همه مهمتر عوامل مستقیم آنها « بهایی ها» در امور کشور فراهم می گردید.
قیام 15 خرداد سال 1342 در عین اینکه قیامی اسلامی و مذهبی در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) صورت گرفت، تجلی هویت ملی و دینی ایرانی بود. با انتشار خبر دستگیری امام خمینی نه فقط قم بلکه در اغلب شهرهای ایران مردم دست به اعتراض زدند که در ورامین، قم، تهران، مشهد و ... به خاک و خون کشیده شد. همراهی و پشتیبانی سراسری مردم ایران از امام خمینی (ره) را در بستری غیر از هویت مذهبی و دینی مردم ایران نمی توان تبیین کرد. پدیده چند شهری بودن و به عبارت دیگر فراگیر بودن حرکت های اسلامی در شهرهای سراسر ایران در تاریخ معاصر ایران از جمله قیام 15 خرداد سال 1342 موضوع مهمی است که به نقش و جایگاه نهاد مرجعیت شیعه در هویت ملی و ایرانی باز می گردد.
فراز مهم و قابل ستایش دفاع مرجعیت شیعه از هویت ایرانی درجریان تصویب «لایحه مصونیت قضایی مستشاران نظامی آمریکا» در ایران به وقوع پیوست. (2) تصویب این لایحه که نقض هویت ایرانی و حاکمیت ملی یادآور قرارداد ننگین ترکمانچای بود با عکس العمل قاطع و صریح امام خمینی (ره) مواجه گردید. سخنرانی شدیداللحن و تاریخی ایشان در اعتراض به سلطه بیگانگان بر کشور ضمن آنکه ماهیت مذهبی و منطق بر وظایف دینی مرجعیت است ماهیت کامل بارز دفاع از هویت ایرانی و کیان اسلامی داشت. امام خمینی (ره) در این سخنرانی تاریخی خود بر روی مواردی تکیه می کند که دقیقا مولفه های هویت ملی هستند:« ... اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا لگدکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد، دادگاه های ایران حق ندارند محاکمه کنند، بازپرسی کنند...»
در ادامه ضمن تقبیح اقدام رژیم به اعطای حق قضاوت کنسولی به آمریکایی ها می گوید:« ... دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد! ملت ایران را از سگ آمریکایی پست تر کردند، اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست از او می کنند لکن اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟»
امام خمینی که خود نماد و سمبل هویت ملت ایران است از هویت ملی چنین دفاع می کند:«... سایر ممالک خیال می کنند که ملت ایران است؛ این ملت ایران است که این قدر خودش را پست کرده است، نمی دانند این دولت ایران است؛ این مجلس ایران است، این مجلسی است که ارتباط به ملت ندارد...»
مخاطب وی در این سخنرانی تمام آحاد ملت ایران بود: «... ای ارتش ایران من اعلام خطر می کنم. ای سیاسیون ایران من اعلام خطر می کنم. ای بازرگانان ایران من اعلام خطر می کنم، ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر می کنم... معلوم می شود برای ما خواب دیده اند. از این بدتر چه خواهند کرد؟...»(3)
اما در دوران بعد از تبعید امام خمینی (ره) از ایران در پی اعتراض به تصویب کاپیتولاسیون، رفته رفته اختناق بر جامعه با سازمان اطلاعات و امنیت کشور- ساواک- گسترده شد، ضمن آنکه رژیم پهلوی با شتاب بیشتری سعی در محو مظاهر هویت اسلامی از هویت ایرانی داشت، که اوج آن در جشن های دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی و تغییر تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی قابل مشاهده است. هویت ملی ایرانی در امتزاج اسلام و ایران طی دوره ای بیش از سیزده قرن شکل گرفته بود. رد پای ساسانیان در هویت کنونی را نه در دین زرتشتی و شاهان ساسانی بلکه در مواردی چون شهربانو به عنوان مادر امام سجاد (ع) می توان جست وجو کرد.(4) حکومت پهلوی در یک تلاش متضاد از طرفی بر آن بود ایران دوره قبل از اسلام را با نادیده گرفتن واقعیت های مسلم تاریخی احیا کند و از طرف دیگر هم به دروازه های تمدن بزرگ برسد.(5)
تعرض و ستیز حکومت پهلوی با مبانی هویت ایرانی بسیار زود نتایج خود را بروز داد. در پی رحلت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی علی رغم میل حکومت نام و یاد امام خمینی (ره)، مرجع دور از وطن که داغ شهادت فرزند را هم بر دل دارد علنی در جامعه مطرح کرد، حکومت پهلوی در اقدامی انفعالی با انتشار مقاله «ایران استعمار سرخ و سیاه» در 17 دی ماه 1356 بزرگترین اشتباه خود را مرتکب شد.(6) عکس العمل مردم و طلاب قم در اعتراض به اهانت گستاخانه به نماد و سمبل هویت ملی یعنی امام خمینی (ره) در 19 دی ماه به خاک و خون کشیده شد و در چهلم شهدای قیام مردم قم، مردم تبریز (7) در قیامی سرنوشت ساز آتش انقلاب را به سراسر ایران گستردند. (8) به صورتی که در چهلم شهدای قیام مردم تبریز در شهرهای متعددی مراسم برپا شد و در سه شهر یزد و جهرم و اهواز با قیام های خونینی همراه گردید و ادامه قیام ملت به رهبری امام خمینی به سرنگونی رژیم پهلوی منجر شد. مقبولیت روزافزون امام خمینی و اقبال مردم به وی در رویارویی با حکومت پهلوی حکایت از آن داشت که خواسته های وی منطبق بر خواست عمومی ملت ایران بود و وی به عنوان سخنگوی هشیار و شجاع مدافع هویت ملی مردم ایران ایفای وظیفه می نماید.
جالب آنکه رهبران محلی انقلاب در شهرهای مختلف ایران هم همگی از علما و فقهای برجسته بوده اند. به عنوان مثال در شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز ، همدان ، یزد، کرمانشاه، اردبیل، کرمان و ... می توان از علما و مراجع مبارزی چون: آیت الله العظمی سید عبدالله شیرازی، آیت الله خامنه ای، شهید هاشمی نژاد، آیت الله محلاتی، آیت الله شهید دستغیب، آیت الله خادمی، آیت الله شهید قاضی طباطبایی، آیت الله شهید مدنی، آیت الله شهیدصدوقی، آیت الله شهید اشرفی اصفهانی، آیت الله مروج وسایلی، آیت الله صالحی کرمانی و ... نام برد که مردم این مناطق را درجریان نهضت به رهبری امام خمینی (ره) رهبری و هدایت می کردند.
در سخنان امام خمینی در 12 بهمن سال 1357 در بهشت زهرا فرازهای مهمی وجود دارد که از منظر هویت ملی و جایگاه مرجعیت در آن قابل تامل است:« ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم! من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد... این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد. فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده، به ارتش دستور داده که از این پشتیبانی بکنید... یک نفر آدمی که نه ملت قبولش دارد، نه هیچ یک از طبقات ملت از هر جا بگویید قبولش ندارند، بله چند تا از اشرار را دارند که می آورند توی خیابان ها! از خودشان هست این اشرار، فریاد هم می کنند، از این حرف ها هم می زنند، لکن ملت این است، این ملت است [اشاره به حضار] ».(9)
خطاب حضرت امام در ادامه سخنان خود به ارتش بود:«... آقای ارتشبد، شما نمی خواهید، آقای سرلشکر، شما نمی خواهید مستقل باشید؟ شما می خواهید نوکر باشید؟! من به شما نصیحت می کنم بیایید در آغوش ملت همان که ملت می گوید، بگویید. بگویید ما باید مستقل باشیم، ملت می گوید ارتش باید مستقل باشد، ارتش نباید زیر فرمان مستشارهای آمریکا و اجنبی باشد...»(10)
پی نوشت ها:
1- روح الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه (1343-1341)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1384، ص 175.
2- برای اطلاع بیشتر ر ک به : زینب احیایی، مستشاران آمریکایی در ایران به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383.
3- صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی (ره)، ج 1، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، 1378 ، صص 423- 415.
4- پیوند اسلام و ایران در داستان شهربانو در جایگاه مادر امام سجاد (ع) تجلی کرده است. هر چند در تحقیقات و پژوهش های تاریخی در این مورد تردیدهای اساسی مطرح گردیده است با این حال چنین تصویری از منظر هویت ملی مردم ایران که ساخته و پرداخته ذهن تاریخی مردم است قابل دقت و تامل می باشد.
5- محمدحسن آصف، مبانی ایدئولوژیک حکومت در دوران پهلوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 349-321 ( گفتار سوم ، انقلاب سفید و ایدئولوژی حکومت پهلوی).
6- برای اطلاع بیشتر ر ک به: ابراهیم طالبی دارابی، جایگاه قیام 19 دی 1356 در انقلاب اسلامی ، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378.
7- برای اطلاع بیشتر ر ک به: رحیم نیکبخت،«قیام شورانگیز مردم تبریز» فصلنامه 15 خرداد ، تابستان 1386 ، شماره 28.
8- روح الله حسینیان، یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه( بهمن 1356 تا بهمن 1357) ، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 189-171.
9- صحیفه امام، ج 6، پیشین، ص 17.
10- همان، ص 18.
چهارشنبه 1387/11/23 12:19