تعداد بازدید : 4576673
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
جایگاه زن در گذر تاریخ
نقش زن در خانواده، اجتماع و تربیت نسل پرتکاپو مطلبی است که اگرچه نویسندگان و صاحب مکاتب گوناگون بدان اشاره کردهاند امّا هیچکدام نقش ارزندهای را که اسلام برای شخصیت زن قائل است مورد توجه قرار نداده و از آن غافل بودهاند. زیرا در جهانی که در جاهلیت وحشیانه به سر میبرد ناگهان از افق وحی خورشید محمدی(ص) طلوع نمود و با کلام نورانی قرآن به پرتو افشانی پرداخت و در میان اقشار گوناگون که ستمهای زیادی متحمل شدهاند از ظلمی که بیش از همه بر زنان رفته پرده برداشتند و برای احیای هویت بانوان و جلوگیری از تضییع حقوقشان گامهای امیدوار کننده در آن فضای یأس آلود برداشتند.
یادآور میشود اقوام و ملل پیشین زن را موجودی ضعیف و فاقد شأن و اعتبار دانسته و با وی رفتاری ناروا داشتند و زنان را همچون غلامان و چارپایان قابل مبادله به حساب آورده و هیچگونه اختیار و قدرت گزینشی برایشان قائل نبودند و این درحالی است که پرمشقتترین کارها بر دوش زنان بود و اگر از عهده کارهای طاقت فرسا برنمیآمدند شدیداً مورد فشار و آزار و اذیت توأم با توبیخ و ملامت قرار میگرفتند و چه بسا زیر ضربات لگد و کتک جان میدادند. در برخی از برهههای تاریخی و با حضور مصلحین اجتماعی اگرچه بانوان از بعضی مزایا برخوردار شدند با این وجود از نظر حقوق معنوی و اجتماعی و استقلال شخصیت محرومیتهای فراوانی داشتند. امام خمینی در فراز یکی از بیانات خود در این باره فرمودهاند: «...زن در دو مرحله مظلوم بوده است یکی در جاهلیت که مثل حیوانات بلکه پایینتر از آن بود و اسلام زن را از آن لجنزار بیرون کشید و دیگر در زمان ما... به اسم اینکه میخواهند زن را آزاد کنند، به زن ظلمها کردند و وی را از آن مقام شرافت، معنویت و عزتی که داشت پایین کشیدند».(1)
ظلم و فشارهایی که در گذشته به زنان روا میشد محدود به سرزمین و یا منطقه جغرافیایی خاص نبود، بلکه در بیشتر تمدنها حتی کهنترین آنها نظیر روم و یونان برای زن شخصیتی حقوقی و اجتماعی در نظر نمیگرفتند و او را در حد کالاهای تجارتی به حساب میآوردند از دید چنین اقوامی زن از روح جاوید انسانی برخوردار نبود و زندگی او تا زمانی بود که شوهرش در قید حیات باشد و بعد از فوت همسر حق زندگی نداشت. یهودیان و مسیحیان که باید در این رابطه وضعی بهتر از سایرین داشته باشند همسو با نگرشهای منفی نسبت به زن، با تولد پسر در خانواده شاد میشدند و ولادت نوزاد دختر را موجب سرافکندگی میدانستند. در گذشته، زن موجودی بود که جزء ارث قرار میگرفت و بازماندگان هر طور که میخواستند از او بهرهبرداری میکردند. قرآن کریم این روش جوامع عقب افتاده را محکوم مینماید و میفرماید: ای اهل ایمان برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید و بر زنان سختگیری و بهانهجویی مکنید...(2)
هنگامی که مادر مریم آن حضرت را به دنیا آورد به خداوند عرض کرد: پروردگارا او دختر است (نمیتواند چون پسران خادم حرم گردد) اما خداوند (به فضیلتها و صفات برجسته او) آگاه است.(3) این اندیشه که برخاسته از مظلومیت زن و نشناختن شأن و اعتبار او در آن دوران بود به هیچ وجه با نظر اسلام سازگار نیست زیرا که زن و مرد در کسب فضایل و طی نمودن مراحل کمال یکسانند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند مگر به انجام اعمال صالح و خداپسندانه.
از اینها گذشته شاید بتوان ظلمی که در جامعه عربستان قبل از اسلام به زن میشد را اسفناکترین و بیرحمانهترین نوع برخورد با وی دانست. زنده به گورکردن راحتترین سرنوشتی بود که دختران بدان مبتلا میشدند. قرآن کریم در این مورد میفرماید: و چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ و خشمگین میشود و از عار این مژده روی از قوم خود پنهان میدارد که آیا آن دختر را با ذلت و خواری نگه دارد و یا زنده به خاک گور کند...(4)
*تکریم زن در مکتب اسلام
طلوع مکتب حیاتبخش اسلام زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داد و برجایگاه بلند زن و مقام شایسته او تأکید ورزید و با بیان «انا خلقناکم من ذکرٍ وانثی»(5) خلقت زن از سوی دیگر برای اینکه ارزش زن عملاً به جهانیان ثابت گردد نسل پاک پیامبر اکرم(ص) را در وجود دخترش قرار داد و امامان و پیشوایان دین را از نسل زهرای اطهر(س) بوجود آورد و بدین وسیله مشت محکمی بر دهان بی خردانی زد که دختر را جزء اولاد خویش به حساب نمیآوردند و از وجودش احساس ننگ و عار میکردند. رفتار و کردار پیامبر مکرم اسلام (ص) نسبت به دخترش حضرت زهرا(س) حکایت از احترامی است که میتواند منشأ برخورد و رفتار صحیح مردان با زنان واقع شود بارها پیامبر(ص) بر دستان زهرا بوسه زد و مقام و موقعیت او را ستود و به همگان نشان داد که دختر در نزد او محترم است و رعایت حال او از مهمترین کارهاست. در مراسم عبادی سیاسی حج که هر ساله میلیونها زائر حضور دارند امر شده به یاد هاجر فاصله بین کوه صفا و مروه را با ایمان و اخلاص بپیمایند و از عمل یک زن برگزیده و شایسته تبعیت کنند. قرآن کریم که راهنمای انسانهای طالب حقیقت است بهترین الگو برای آنها را آسیه زن فرعون معرفی میکند که با پشت پا زدن به مظاهر مادی و زندگی تجمّلی فرمان خدا را به جان خرید و درس کمال و رستگاری را به زنان و مردان مؤمن آموخت.
علاوه بر اینکه قرآن کریم شخصیت مسخ شده زن قبل از اسلام را زنده کرد، او را صاحب امتیازاتی نمود که قبلاً هیچ فردی و آئینی بدان توجه نداشت و زن را لایق برخورداری از چنین مواهبی نمیدانست. تا پیش از ظهور اسلام زنان نه تنها از حقوق فردی محروم بودند بلکه حضور آنها در فعالیتهای اجتماعی نیز متصور نبود. با فرمان دین الهی زنان از تحقیر و توهین رهایی یافته همچون مردان قابلیت پذیرش مسئولیتهای اجتماعی را یافته و نقش نظارتی آنها مورد تأیید واقع شد. بر خلاف رسم متداول آن زمان که زنها را مالک چیزی نمیدانستند و او را از تصرف در سرمایه خویش منع میکردند زن صاحب اختیار و مالک سرمایهای شد که بدست آورده بود. «للرجال نصیبٌ مما اکتسبوا و للنساء نصیبٌمما اکتسبن»(7) این اعتبار بخشی به زن مسلمان از جانب خداوند کریم پیش از طرح امتیاز دهی کشورهای اروپایی نظیر انگستان، فرانسه و آلمان بود که در قرن 19 میلادی به استقلال اقتصادی زن تأکید نمودند. زن مسلمان عزتمندی خویش را از اسلام بدست آورد و سفارشاتی که بزرگان دین در رابطه با زنان نمودهاند بیانگر توجّه خاص به وضعیت جسمی و روحی او دارد. امام علی(ع) در سفارش خویش به فرزندش میفرماید: «زن را در کاری که با مقام وی سازگار نیست امر نکن زیرا که زن گل خوشبوست نه قهرمان».(8)
*موقعیت زن در رژیم ستمشاهی
شاید به جرأت بتوان گفت مظلومیت زن در دوران حاکمیت طاغوت از جهاتی شبیه آن چیزی بود که در زمان جاهلیت وجود داشت، با این تفاوت که در رژیم گذشته با شعار عوام فریبانه آزادی برای زن او را از هویت اصلی و نعمت خداداد آزادی واقعی دور کرده و به قید و بند فساد اخلاقی، برهنگی و کالای تجارتی کشانده که فقط بهرهوری مادی و شهوانی در مورد آن صدق میکرد در این دوره مرتبه انسانی و وجه عزتمند زن به فراموشی سپرده شد و از او ظاهری ساختند، که تنها وسیلهای باشد در دست مردان و صاحبان سرمایه، تا با تبلیغات تجارتی بر اندوخته آنها بیفزایند و او را از رسالت واقعی خویش دورگردانند. با کشاندن زنان به مراکز مختلط زن و مرد و دعوت به حضور در فیلمها و سریالهای نامناسب و تقلید از الگوهای غربی و ضد دینی و بدنبالش مبارزه جدی شاه، تلاش وسیعی را برای از بین بردن حجاب و عفت عمومی زن ایرانی پایه ریزی کردند. استعمارگران که طرّاح اولیه این نقشهها بودند دندان تیز کرده تا شرف ملّی و مذهبی ملت مسلمان را از ناحیه اصلیترین و مؤثرترین رکن جامعه که همانا زنان بودند نابود کنند، نظیر آن اتفاقی که در سرزمین اندلس افتاد. مردم متمدن و مقید آنجارا که با سرمایه فرهنگ دینی از زیر یوغ بندگی کفار رهیده بودند توسط زنان بیبند و بار و بد حجاب به سستی و بیقیدی کشاندند و کم کم ملت اندلس را از درون تهی کردند و در نتیجه جوانان فعال و مسلمان، توانایی و انگیزههای دینی خود را از دست دادند و در اثر تبلیغات مسموم موج جدایی از دین تقویت گردید و در مدتی کوتاه نور علم و دین در آن سرزمین به خاموشی گرائید. مطمئناً دشمنان دین و قرآن در موقعیت فعلی نیز برای پیشبرد اهداف خود و نابودی جوامع اسلامی توطئه میکنند، برهمگان خصوصاً زنان مؤمنه و معتقد فرض و لازم است با هوشیاری و آگاهی آنها را در این امر ناکام گذارند.
عدم شناخت جایگاه واقعی زن و بیارزش نمودن مقام و منزلت خدایی او سبب گردید پیشرفت و ترقی از نگرش بیگانگان و کسانی که از فرهنگ اسلامی فرسنگها فاصله داشتند چنان تعبیر و تفسیر گردد که زنان نباید خود را مقیّد به حجاب، عفّت و عدم رابطه با نامحرمان بدانند که این امام خمینی (ره) ره آورد آزادی در نظام طاغوت را چنین بیان میکند: «زنها را در این دورههای اخیر منحط کردند. از خیانتهای بزرگی که به ملت ما شد این بود که نیروی انسانی ما را از دست گرفتند. نیروی جوانان ما را به عقب راندند. نیروی بانوان ما را به عقب راندند. بانوان ما را منحط کردند، خیانت کردند بر ملت ما بانوان ما را ملعبه کردند. بانوان ما را مثل عروسکها کردند، بانوان ما جنگجو بودند، اینها میخواستند ننگجو باشند، و خدا نخواست اینها اهانت به مقام زن کردند، اینها میخواستند زن را مثل شیء مثل یک متاع به این دست و آن دست بگذارند.»(9)
*حضور زن در پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی که به همت زنان و مردان مسلمان ایران و به رهبری حضرت امام خمینی (ره) به وقوع پیوست به زن حیات مجددی بخشید و او را که گرفتار دسیسههای شیطانی در حکومت شاه ستمگر شده بود نجات داد. امام خمینی(ره) که زن را مربی جامعه و مربی انسانها میداند و سعادت و شقاوت انسانها را بسته به وجود او میداند پیروزی انقلاب اسلامی را وابسته به این قشر دانسته و میفرماید: «ما همه در این نهضت سهیم هستیم و شما خانمها سهم بزرگ دارید یعنی آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوه پیدا بکنند، تقویت بشوند روحیه آنها هم با آمدن شما تقویت بشود شما سهم بزرگی را در این نهضت دارید.»(10)
نکته قابل توجه در رابطه با نقش زن مسلمان در شکلگیری انقلاب این است که آنها برای اولین بار نبود که حضور خویش را در صحنه سیاسی و اجتماعی به اثبات میرساندند بلکه مشارکت فعالانه و متعهدانه این قشر در لحظات حساس و سرنوشت ساز این ملت و حماسههای ملی، مذهبی تحسین برانگیز است. پس از فرمان تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی همسران ناصرالدین شاه به شکستن قلیانها اقدام کردند و در نهضت انقلابی جنگل زنان خطه گیلان با کمکهای مادی و معنوی خویش مبارزان را یاری رساندند، تا آنها در وظیفه خود ترسی به دل راه ندهند، مقاومت زنان مسلمان در توطئه کشف حجاب و به پاکردن تظاهرات بزرگ در مشهد و اعتراض به این وضع هرگز از خاطرهها محو نمیگردد.
اما نقش زنان در صحنههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران بسیار فعالانهتر و قویتر از هر زمان دیگری بود. حضور زنان در صحنههای مبارزه و تلاش، مثلاً بردباری خانوادههای انقلابی در برابر انبوه مشکلاتی که رژیم ستمگر شاه برای آنها پیش میآورد، ترغیب و تشویق همسران و پسران و مجاهده و تلاش در سرنگونی طاغوت از جمله عوامل مؤثر در روند روبه تکامل انقلاب بود. صبوری مادران داغدیده که جوانهای خود را در صحنه تظاهرات و راهپیماییها از دست میدادند و هیچ شکایتی نداشتند از اموری است که نمیتوان همانندی برای آن در جنبشهای ملی و یا مذهبی در دیگر نقاط جهان پیدا کرد. در واقع اگر همکاری خالصانه زنان با همسرانشان در میادین مبارزه، زندان رفتن و شکنجه و آزار نبود شاید این مقاومتها در راه پیروزی به ثمر نمیرسید و ریشههای سازنده و شکل دهنده انقلاب پا نمیگرفت، شهادت تعداد زیادی از زنان مسلمان چه در تظاهرات و چه در زندانها از جمله واقعه 17 شهریور و ندای لبیک به رهبر انقلاب در راهپیماییهای گستردهای چون تاسوعا و عاشورای سال 57 نشانگر روحیه بالا و وفاداری زنان به اسلام و رهبر آن بود که از ارادهای محکم و خللناپذیر و ایمانی قوی سرچشمه میگرفت. مأموران رژیم وقتی صحنه نمایش میلیونی زنان را در تظاهرات خیابانی میدیدند و رفتارهای محبتآمیز و مادرانه آنها که دلسوزانه میخواستند به جمع ملت بپیوندند را مشاهده میکردند، در یک لحظه تصمیم میگرفتند و به آغوش مردم باز میگشتند و اسلحههای خود را بسوی فرماندهان و سرسپردگان رژیم نشانه میگرفتند. امام خمینی که بارها به نقش کلیدی و قابل ملاحظه زنان در پیروزی انقلاب تأکید کرده فرمودهاند: «... در تظاهرات خیابانی زنان ما، بچههای خردسال خود را به سینه فشرده بدون ترس از تانک و توپ و مسلسل به میدان آمدهاند...آنان نقش ارزندهای در مبارزات ما ایفاء کردهاند. در چه تاریخی این چنین زنانی را سراغ دارید و در چه کشوری»(11)
و در جای دیگر از سهم عظیم بانوان در پیروزی انقلاب چنین فرمودهاند: «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید، شما سهم بزرگی در نهضت اسلامی ما دارید. شما در آینده برای مملکت ما پشتوانه هستید. از شماست که مردان و زنان بزرگ تربیت میشود. در دامن شما مردان و بانوان بزرگ تربیت میشوند شماها عزیز ملت هستید. پشتوانه ملت هستید.»(12)
کمبودها و مشکلات زندگی خیلی زود برای زنان دردسر آفرین میگردد. در بحبوحه پیروزی انقلاب، نبود امکانات مادی و موارد مورد نیاز به ویژه سوخت زمستانی کوچکترین تزلزل و وحشتی در روحیه زنان ایجاد نکرد. با اینکه در صفهای طولانی به انتظار دریافت اجناسی که کمتر در دسترس بود ساعتها معطل میماندند از اینکه برای رضای خدا و به ثمر نشستن انقلابشان متحمل این سختیها میشدند خوشحال بودند. آنها با شرکت در فعالیتهای نظامی، ساخت کوکتل مولوتوف و تهیه مواد لازم که آن زمان برای پاشیدن حمله مأموران نظام به کار گرفته میشد سریعاً اقدام میکردند و توان خویش را در هر زمینهای که حرکت عظیم ملت را به جلو میبرد بروز میدادند. این کار به گوشهنشینی و عدم تحرک و ناکار آمدی زن و همچنین آزادیهای دروغین و سطحینگری در خصوص زن مهر باطل زد. امام خمینی (ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی حضور زنان را معجزه بزرگ اسلامی شهید مطهری نیز بر نقش سازنده و مفید بانوان در انقلاب اشاره دارد و میفرماید: «انقلاب اسلامی ایران ویژگیهایی دارد که مجموع آن را در میان تمامی انقلابهای جهان بینظیر و بیرقیب ساخته است یکی از آن ویژگیها ذی سهم بودن بانوان است. بانوان سهم بزرگی از انقلاب را به خود اختصاص دادند و این حقیقتی است که جملگی برآنند.»(14)
زنان هم متقابلاً در پرتو معنویت و عظمت انقلاب اسلامی به این واقعیت رسیدند که اسلام برای آنها هویتی انسانی قائل است که ریشه در گرایشهای عالی دارد و الگوگیری از مکتب حضرت زهرا(س) بزرگ بانوی عالم بشریت و اتکال به قوّه لایزال الهی و چنگ زدن به ریسمان حق آنان را در جایگاهی رفیع و ارزشمند قرار داد. زنان متعهد در دوران انقلاب اسلامی نقشی ماندگار از خود به جای گذاشتند و به همگان ثابت کردند که شخصیت زن مسلمان در تبعیت از الگوهای مصرفی غرب و مد و مدپرستی و آنچه آنها برایش به ارمغان میآورند نیست بلکه چیزی که بر اعتبار و ارزش او میافزاید نجابت، شرافت و فداکاری در راه آرمانهای اصیل دینی است که خداوند به آنها ارزانی داشته است. امام خمینی (ره) شناخت و فهم زن مسلمان ایرانی را ستوده میفرماید: «اینجانب به زنان پرافتخار ایران مباهات میکنم که تحولی آن چنان در آنان پیدا شد که نقش شیطانی بیش از پنجاه سال کوشش نقاشان خارجی و وابستگان بیشرافت آنها از شعرای هرزه گرفته تا نویسندگان و دستگاههای تبلیغاتی مزدور را نقش بر آب نمود و اثبات کردند که زنان ارزشمند مسلمان، دچار گمراهی نشده و با این توطئههای شوم غرب و غرب زدگان آسیب نخواهد پذیرفت.»(15)
*نقش زنان پس از پیروزی انقلاب اسلامی
زنان مبارز، متعهد و مسلمان همانگونه که در شکلگیری و پیروزی انقلاب فعالانه و جسورانه به وظایف خویش عمل کردند بعد از آن هم در حفظ و تداوم این نعمت خدادادی با دل و جان کوشیدند از حوادث مهم بعد از انقلاب جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود که با توطئه مشترک دشمنان این ملت که تاب و تحمّل این موفقیّت و پیروزی را برای مردم دلاور ایران نداشتند به وقوع پیوست. در چنین موقعیتی که تمام ملت ایران بسیج شدند تا دشمن فریب خورده را از هجوم به سرزمین اسلامی برحذر دارند حضور گسترده و فداکارانه بانوان فهیم و انقلابی نسبت به روزهای شکلگیری انقلاب بیشتر احساس میشد و این مهم به خوبی محقق شد، چرا که زنان ایرانی در یافته بودند دشمن از وحدت، تعهد و ایمان آنها شکست خورده و در صدد ضربه زدن به نهال نورسته انقلاب اسلامی است بنابراین با همتی عالیتر و عزمی جزمتر و تلاشی وافر و بردباری ارزندهتر پا به میدان گذاشتند تا نقشه توطئه گران را بی نتیجه و ناکام گذارند. گرچه شرکت در عملیات جنگی و حضور در خطوط مقدم جبهه برای آنها میسر نبود آنها با انجام کارهایی که دست کمی از مبارزه رودررو با دشمن نداشت به تجهیز و ترغیب مبارزان و رزمندگان پرداختند حضور در کلاسهای امداد و فراگیری تعلیمات نظامی جهت کمک به مردان مبارز در میادین جنگ از قدمهای اولیه زنان بود. به عهده گرفتن وظایف پرستاری در بیمارستانهای صحرایی و همکاری دلسوزانه در یاری رساندن به رزمندگان مرهمی بود که بر زخم دلاور مردان جبهه نبرد حق و باطل مینهادند و به رفع نیازهای آنها اقدام میکردند.
زنانی که از این صحنه دور بودند در شهرها و روستاها زندگی میکردند با ایمان و باور قلبی همدوش با هم مجاهدین راه خدا را تنها نگذاشتند و با جمع آوری اقلام مورد نیاز، بافت شال و کلاه و لباسهای گرم، پخت نان و تهیه مواد غذایی خود را در این مبارزه سهیم و شریک نمودند. علاوه بر تلاشهای یاد شده نقش مادران صبور و همسران مؤمن دلاوران صحنههای نبرد که فرزندان و شوهران خویش را به مبارزه علیه کفر ترغیب میکردند هرگز از یادها نمیرود. مطمئناً اگر روحیه مقاومت در بین زنان مسلمان در مدت زمان جنگ متزلزل میشد نتیجه بر عکس این بود. کیست که آرامش صبورانه همسران، مادران، خواهران و دختران شهداء، اسراء و مفقود الاثرها را ببیند و به حقانیت نهضت و مبارزه ملت ایران از ابتدای شروع این جنبش دینی و مذهبی و از سوی دیگر به اینهمه عظمت و ایثار آفرین نگوید. نوشتار را با کلام رهبر معظم انقلاب در خصوص زنان مبارز و متعهد به پایان میبریم. تربیت اسلامی و انقلابی زن مسلمان مایه افتخار و مباهات جمهوری اسلامی است مابه زنان مسلمان خودمان افتخار میکنیم...زن ایرانی که به برکت انقلاب در راه بسیار خوبی قرار گرفت...امروز میتواند در میدان علم و میدانهای گوناگون وارد شود و عالیترین مدارج علمی را نیز طی کند.(16)
*پینوشتها:
1. پیام به مناسبت روز زن 26/2/58.
2. سوره نساء، آیه 20.
3. سوره آل عمران، آیه 35.
4. سوره نحل، آیه 59 ـ 58.
5. سوره حجرات، آیه 13.
6. سوره اسراء، آیه 85.
7. سوره نساء، آیه 32.
8. نهج البلاغه، نامه سی و یکم.
9. در جمع بانوان قم 12/11/58 .
10. در دیدار با گروهی از بانوان فرهنگی و مربیان قرآن کاشمر 22/6/58.
11. مجله راه تربیت، شماره 38، ص 16.
12. جوانان از دیدگاه امام خمینی (ره)، ص 284.
13. مجموعه مقالات و سخنرانیهای کنگره بین المللی شخصیت امام خمینی ص 95.
14. مجله پیام زن، شماره 100، ص 18.
15. فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زن، شماره 5، پائیز 78، ص 2.
16. به مناسبت هفته زن، سال 1368 و 1371.3