تعداد بازدید : 4577020
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
پس از ظهور اسلام و راهیابی آن به ایران ،نقش گرانسنگ ایرانیان در طرح ریزی و گسترش تمدن اسلامی، آنان را به عنوان بنیانگذاران یکی از بزرگترین تمدنهای بشری معرفی کرد. این پیشینه تاریخی از یک سو و موقعیت استراتژیک ایران در معادلات جهانی از سوی دیگر موجب میشود که تحولات ایران فراتر از مرزهای ملی آن تأثیر گذار باشد و تبعات و انکاساتِ خارجیِ قابل توجهی را موجب شود.
انقلاب اسلامی ایران را از این منظر میتوان نوعی تحول جهانی قلمداد کرد و آثار و دستاوردهای این دگرگونی اجتماعی را در معادلاتی گستردهتر از مرزهای جغرافیایی آن جستجو نمود. انقلاب اسلامی به عنوان یکی از مردمیترین انقلابهای جهان در عصری که تأثیر مستقیمِ مردم در تحولاتِ سیاسی کمرنگ شده است، حرکتی بی نظیر و تاریخی است. این در حالی است که جهتگیری این سیل خروشان به سمت مسیری سوم در جهان دو قطبی آن دوره به شمار میرود.
در زمانهای که هر دو قطبِ جهان، چه چپ و چه راست، داعیه دار مدرنیتهاند و با ویران کردنِ هر چه نشانی از سنت دارد، میکوشند تا دین و ارزشهای غیر مادی را در حاشیه ی زندگی بشر محبوس کنند ،ملتی با تکیه بر سنتهای دینیِ خود، فضای سومی را در میان مرزهای به هم تنیده این دو جریان ایجاد میکند.
این شکاف بزرگ ،آنهم در یکی از نقاط مهم جغرافیای سیاسی و بازرگانی جهانی ،برای هر دو قطبِ قدرتِ جهان ضربهای سنگین به شمار میرفت. چرا که از سویی کمربند ایمنی آمریکا و همپیمانانش را از هم میگسست و هرم امنیتی ایجاد شده به نفع آنها را دگرگون میکرد و از سوی دیگر هم تهدیدی بزرگ برای نظام ضد دینی شوروی و همراهانش ارزیابی میشد و وقتی در کنار این مسایل ،اقبال جهانی مردم از این تحول را قرار دهیم ،خصوصاً در کشورهای مسلمان و در آن میان شیعیان ،به روشنی دیده میشود که این حرکت سیستم دو قطبی جهان آن روز را متزلزل میکند. از همین روست که هر دو قطب جهانی از گسترش این اندیشه بیمناک میشوند و میکوشند تا این حرکت را کند و ضعیف کرده و در نهایت از مسیر اصلی خویش خارج کنند.
در این مقاله ما از تفصیل درباره دستاوردها و آثار جهانی انقلاب چشم پوشی میکنیم و اغلب آثار داخلی انقلاب اسلامی را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. یادآوری این نکته ضروری است که این نوشتار تنها درصدد بیان عناوین است و قصد شرح و توضیح ندارد. در یک تقسیم ساده میتوان حرکت انقلاب اسلامی را به سه دوره تقسیم کرد.
الف ـ از شکلگیری انقلاب تا پیروزی آن (42 تا 57)
ب ـ از پیروزی انقلاب تا تثبیت نظام (بهمن 57 تا 60)
ج ـ دوره تثبیت نظام (60 به بعد)
این تقسیم نوعی تقسیم تاریخی اجتماعی است و از همین رو تابع گسترش زمانی و انسجام اجتماعی هر دوره است.
الف ـ دستاوردهای انقلاب اسلامی از شکلگیری انقلاب تا پیروزی آن
در این دوره از انقلاب از آن رو که تا مدتها انسجام لازم وجود ندارد و در مقاطعِ گوناگونِ زمانی تحولاتی صورت میگیرد ،نمیتوان به تقسیمی دقیق از دستاوردها رسید. اما در عین حال میتوان دستاوردها را در دو حیطه ارزیابی کرد ؛ یکی آنچه در صفوف انقلابیون اتفاق میافتد و دوم ضرباتی که به رژیم شاهنشاهی وارد میشود. باید توجه داشت که دستاوردهای این دوره عمدتاً به عنوان مقدمات پیروزی انقلاب یا زیربنای حرکتهای بعدی آن به شمار میرود.
الف 1/1 ـ انسجام نیروهای انقلابی و تجمع آنها تحت رهبری واحد.
پس از قیام 15 خرداد، به مرور زمان با گسترش روح انقلاب در میانِ اقشارِ مختلفِ مردم ،نیروها و گروههای مختلفِ مخالفِ رژیم خواسته یا نخواسته به این سیل عظیم پیوست و تحت رهبری واحد امام خمینی قرار گرفت. این مؤلفه را میتوان از علل اصلی پیروزی انقلاب دانست.
الف /1/2 ـ قرار گرفتن اسلام به عنوان مهمترین انگیزه و آرمان انقلاب نهضتهای معاصر.
حرکتهای اصلاح طلبانه عمدتاً بر محورهایی چون گسترش آزادیها، مشروطه خواهی، ملیت گرایی و یا خلق محوری استوار بود که به واسطه تک بعدی نگری و سطحی بودن نمیتوانست پایه ریز حرکتی عمیق و گسترده باشد، اما حرکت انقلاب مردم، به واسطة دخالتِ مستقیم مرجعیت دینی و روحانیت متعهدِ الهام گرفته از اسلام و برای احیای آن صورت گرفت و از مسیرهای انحرافی دیگر اجتناب کرد که همین امر علاوه بر پایهریزی اتحاد ملی ،انقلاب را در خارج از مرزهای سیاسی نیز گسترش میداد.
الف /1/3ـ افزایش رشد سیاسی توده مردم
در دورهای که حکومت با بی تفاوت کردن مردم نسبت به امور سیاسی و سرگرم کردن آنها به بازیهای سیاسی میکوشید تا قدرت نهفته ملت را نسبت به حضور خود خنثی کند ،حرکت امام خمینی و استقبال مردم از آن ،امور سیاسی را یکی از محورهای مورد توجه اندیشمندان و سخنوران قرار داد. در این میان روحانیت با توجه به تماس مستمر و روشنگر خود با توده مردم روز به روز بر آگاهیهای سیاسی مردم میافزود و با بیان ریشههای اسلامی حرکت انقلاب ،بینش آنان را در مسایل عمیقتر و گستردهتر میکرد.
الف /1/4 ـ تغییر اهداف حرکتهای مردمی از اصلاحات به تغییر رژیم
تاریخ معاصر ایران همواره شاهد مبارزات انقلابی و سیاسی بوده است، اما اغلب این حرکتها خصوصاً در دوره پهلوی خواستار گسترش آزادیهای سیاسی یا انجام برخی اصلاحات در ساختار مدیریت کشور بودند و شاید تندترین نظریه این بود که شاه سلطنت کند نه حکومت ،اما انقلاب اسلامی با هدف سرنگونی رژیم شاهنشاهی توانست حرکتهای مردمی را به این سمت هدایت کند.
الف /2/5 ـ لغو قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی
رژیم شاه در جهت اعمال سیاست اسلام زدایی در 16 مهر 1340 با تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی برای قسم خوردن به جای قرآن، کتاب آسمانی را مطرح کرد و شرط مسلمان بودن را برای نمایندگان لازم ندانست. این اقدام که مورد اعتراض مراجع و مردم قرار گرفت جرقة اولیه انقلاب اسلامی را به وجود آورد. قانون یاد شده به واسطه فشارهای مردمی و مخالفت علما در آذرماه همان سال لغو شد.
الف /2/6 ـ شکست حربههای سیاسی رژیم شاه مانند انقلاب سفید و حزب رستاخیز و نخست وزیری بختیار
رژیم شاه در فواصل گوناگون برای متوقف کردن حرکتهای مردم نوعی اصلاحات ظاهری را مطرح میکرد که عدم اقبال عمومی و گسترش روز افزون مبارزات انقلابی آنها را محکوم به شکست میکرد. در این میان میتوان به عدم استقبال از رفراندوم انقلاب سفید (بهمن 41) و همچنین بیاعتنایی به حزب رستاخیز (53) که موجب انحلال آن (57) شد ،اشاره کرد. آخرین این حربهها نخست وزیری بختیار بود که چهرهای ملی و اصلاح طلب به شمار میرفت ،اما درک بالای مردم این حرکت را نیز عقیم گذاشت.
الف /2/7 ـ افشای چهره واقعی رژیم شاه
در حالی که شاه میکوشید با تظاهر به اسلام و استقلال فکری خود پایههای سلطنت خود را محکم کند جریان انقلاب اسلامی هیبت پوشالی نظام پهلوی را در هم شکست و از عمق وابستگی و فساد درونی رژیم خصوصاً دربار شاه پرده برداشت.
الف /2/8 ـ سقوط پی در پی کابینه ی دولت
با اوجگیری انقلاب در سالهای 56 و 57 شاه برای جلوگیری از حرکت سریع انقلاب و در پی آبرو ریزیهای سیاسی دولتها، با تغییر آنها میکوشید که وانمود کند که تغییراتی صورت میگیرد اما هر دولتی با آغاز کار خود در برابر شور انقلابی مردم قرار میگرفت و سرنوشتی جز سقوط نداشت.
الف /2/9 ـ فرار شاه
گسترش روز افزون حرکتهای انقلابی تا جایی ادامه یافت که شاه دیگر نتوانست در کشور بماند و در 26 دی ماه 57 از کشور گریخت.
الف /2/10 ـ انحلال شورای سلطنت
پس از خروج شاه از کشور، شورای سلطنت امور کشور را به دست گرفت ؛ اما این شورا نیز نتوانست در برابر حرکتهای مردمی ایستادگی کند و چند روزی پیش از ورود امام خمینی به ایران (3 بهمن 57) منحل شد.
ب ـ دستاوردهای انقلاب اسلامی از پیروزی انقلاب تا تثبیت نظام
این دوره به نوعی دوران گذار از نظام شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی است. از همین رو به واسطه عدم ثبات و کوتاهی این دوره نمیتوان در حیطههای فرهنگی و اقتصادی انتظار تحولات چشمگیری داشت. اما از نظر سیاسی ـ اجتماعی این دوره از اهمیت خاصی برخوردار است. با توجه به آنچه بیان شد ،برخی از دستاوردهای این دوره را در چهار حیطه 1ـ سیاسی 2ـ اجتماعی 3ـ اقتصادی 4ـ فرهنگی یادآور خواهیم شد.
ب /1/11 ـ الغاء رژیم شاهنشاهی
حرکت انقلابی اسلامی نهایتاً در بیست و دوم بهمن ماه 1357 موجب سقوط رژیم پهلوی شد و بساط چندین قرن پادشاهی را از این سرزمین برچید.
ب /1/12 ـ تأسیس نظام جمهوری اسلامی
نظام جمهوری اسلامی بزرگترین دستاورد انقلاب اسلامی به شمار میرود. با تأسیس جمهوری اسلامی، سیستم حکومتی در این سرزمین تغییر کرد و به تبع آن تحولات عظیمی در ساختار سیاسی کشور ایجاد شد که میتوان به چند نمونه از آنها اشاره کرد :
1ـ تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی
2ـ عملی کردن نظریه ولایت فقیه
3ـ افزایش حقوق و آزادیهای ملت
4ـ استقلال قوا
ب /1/13 ـ استقلال سیاسی
با تغییر نظام و سردمداران آن ،سرسپردگان و خود فروختگان کنار زده شدند و کشور با استقلال رای در امور سیاسی ،حیاتی تازه را آغاز کرد.اگر بخواهیممصادیقی برای این مسأله ذکر کنیم میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
1ـ لغو پیمانهای استعماری مانند پیمان سنتو و کنسرسیوم نفتی
2ـ فروپاشی شبکههای فراماسونری در کشور
3ـ قطع رابطه با اسرائیل به واسطه به رسمیت نشناختن آن
4ـ قطع رابطه با آفریقای جنوبی به واسطه نظام نژادپرستی آن
5ـ قطع رابطه با آمریکا به دنبال دخالت در امور داخلی و فتنه گری
ب /1/14ـ شناسایی مردم به عنوان سرچشمه قدرت
به دنبال انقلاب اسلامی حق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی ـ اجتماعی شان به رسمیت شناخته شد.و مردم منشاء قدرت معرفی شدند که این نوعی ،تغییر در فلسفه سیاسی کشور به شمار میرفت ،چرا که سلطنت به واسطه قدرت و غلبه به دست میآمد و به صورت موروثی منتقل میشد اما به واسطه قانون اساسی جمهوری اسلامی قدرت از آن مردم است و حتی ولی فقیه که حاکم مشروع الهی است توسط مردم انتخاب میشود.
ب /2/15 ـ حضور مردم در تمام صحنههای سیاسی ـ اقتصادی و...
از تحولات مهم اجتماعی در کشور پس از پیروزی انقلاب این بود که مردم در تمامی امور مشارکت یافتند و مسایل کشور با مراجعه به آراء مردم انجام گرفت.
ب /2/16 ـ ایجاد و گسترش نهادهای مردمی
ب /2/17 ـ جلوگیری از فساد و تعطیل کانونهای فساد و فحشا
ب /3/18 ـ ایجاد تحول در ساختار اقتصادی کشور
ب /4/19 ـ آزادی بیان
پس از پیروزی انقلاب شاهد رشد مطبوعات و احزاب هستیم که هر کدام به راحتی به بیان عقاید و آراء خود میپردازند. سالهای اولیه انقلاب از بعد تعدد احزاب و مطبوعات دوره درخشانی در تاریخ ایران به شمار میرود.
ب /4/20 ـ گسترش فرهنگ اسلامی و مبارزه با مظاهر غرب و شرق ؛ در این دوره ارزش و سنتهای فراموش شده اسلامی در سطح جامعه احیا و نهادینه شد.
ب /4/21 ـ انقلاب فرهنگی
انقلاب فرهنگی که به واسطه خواست دانشجویان (1359) و در پی دستور حضرت امام انجام شد، فضای دانشگاهها را از حضور افراد وابسته و خود فروخته خالی کرد و نظامات دانشگاهی را دچار تغییرات اساسی نمود.
ج ـ دستاوردهای انقلاب اسلامی پس از تثبیت
گامهای اقتصادی و فرهنگی انقلاب اسلامی عمدتاً پس از تثبیت نظام جمهوری اسلامی مستحکم میشود و آثار آن قابل بررسی است ؛ در این دوره کشور از نظر سیاسی و اجتماعی به نوعی ثبات دست یافته و کمتر دستخوش تحول است ،اما تحولات در بخشهای اقتصادی و فرهنگی همچنان ادامه دارد. البته بدیهی است با توسعه اقتصادی و فرهنگی ،سیاست و اجتماع نیز دچار دگرگونیهایی خواهد شد ؛ اما این پدیدهها زمانی طولانی میطلبد. در این دوره واقع شدن جنگ تحمیلی هر چند در ابعاد اقتصادی لطمات سختی به کشور وارد ساخت اما از بعد فرهنگی موجب سرعت بخشیدن به برخی تحولات مثبت و ایجاد برخی زمینههای جدید اقتصادی شد که در جای خود قابل توجه است. دستاوردهای این دوره را میتوان در چند بخش مورد توجه قرار داد. 1 ـ سیاسی 2ـ اجتماعی 3ـ اقتصادی 4ـ فرهنگی 5ـ نظامی و بین المللی
ج /1/22 ـ توسعه مشارکت مردمی
در دوره سوم حرکت انقلاب ،مشارکت مردم در تمام عرصههای کشور خصوصاً در تصمیمگیریهای سیاسی جایگاه واقعی خود را پیدا کرد و انتخابات منظم مجلس و ریاست جمهوری و مجلس خبرگان و بعدها، شورا همگی زمینههای مشارکت بیشتر مردم را در زمینه تصمیم سازی سیاسی اجتماعی فراهم آورد.
ج /1/23ـ دستیابی به ثبات سیاسی
در سالهای اولیه ی بعد از پیروزی انقلاب هر چند نظام جمهوری اسلامی مورد تأیید مردم قرار گرفته بود ،اما کار شکنیهای احزاب مخالف و گروهکهای معاند مانع از ثبات در فضای سیاسی کشور بود، که استقامت مردم و رهبری پویا و قاطع امام خمینی، کشور را از این برهه به سلامت گذراند و ثبات سیاسی را بر کشور حاکم کرد، بعدها دستیابی به این مؤلفه زمینه ساز نهادینه شدن بسیاری از زمینههای مشارکت مردمی شد.
ج /2/24ـ شناسایی و اعمال حقوق و آزادیهای اساسی افراد
سالهای بحرانی اول انقلاب مانع از آن میشد که بتوان آزادیهای اساسی و حقوق پیش بینی شده ملت را به طور کامل تأمین کرد ،اما در دوره سوم انقلاب ،به مرور به واسطه ایجاد نهادهای مختلف حمایتی زمینه تحقق بیشتر آزادیها و احقاق حقوق اساسی فراهم شد.
ج /2/25ـ گسترش تأمین اجتماعی و انواع بیمههای حمایتی
در سالهای اخیر تأمین اجتماعی و بیمه ،گسترش روز افزون داشته و به خدمات خود میافزاید.به عنوان مثال تعداد بیمه شدگان اصلی کارکنان دولت از 000/200/1 نفر در سال 1368 به 000/700/1 نفر در سال 1373 رسیده است. همچنین بیمه شدگان تحت پوشش تأمین اجتماعی در بین سالهای 68 تا 73 ،40 میلیون نفر افزایش یافته است. تصویب قانون کار را میتوان در همین راستا ارزیابی کرد.
ج /2/26 ـ گسترش بهداشت عمومی
طبق آمار در سال 1357 کشور دارای 357 بیمارستان در کشور بود که این تعداد در سال 1368 به 625 و در سال 1373 به 744 بیمارستان افزایش یافته است. از سویی دیگر دانشجویان گروه پزشکی از 000/22 نفر در سال 1357 به 000/45 نفر در سال 1368 و 000/100 نفر در سال 1373 افزایش یافته است. جمعیت هلال احمر و کمیته امداد امام خمینی از جمله مؤسساتی بودند که در این سالها با گسترش کمی و کیفی خود توانستهاند بسیاری از مشکلات اجتماعی را تحت کنترل درآورند.
ج /2/27 ـ سواد آموزی
ج /3/28 ـ افزایش صادرات غیر نفتی
ج /3/29 ـ توسعه کشاورزی و دامداری
در این دوره میزان واردات گندم به نصف و میزان واردات برنج به یک سوم رسید و ارزش صادرات محصولات کشاورزی به دو برابر افزایش یافت.
ج /3/30ـ ایجاد و توسعه صنایع مادر
ج /3/31ـ ایجاد مراکز تولیدی ـ صنعتی
ج /3/32ـ پرداخت دیون خارجی
ج /3/33 ـ توسعه عمران و آبادانی مناطق محروم
ج /3/34ـ توسعه شهر سازی
ج /3/35ـ توسعه شبکه مخابراتی کشور
ج /3/36ـ توسعه و گسترش بخش انرژی
در تمام زمینههای گاز، برق (سد سازی)، نفت (توسعه پالایشگاهها) و انرژی هستهای
ج /3/37ـ توسعه بخش تعاون
ج /3/38ـ توسعه شبکه حمل و نقل کشوری
ج /3/39ـ تغییر ساختار و محتوای هنر و ایجاد مضامین والای انسانی در آن
ج /4/40ـ رشد چشمگیر ادبیات کودکان و نوجوانان
ج /4/41ـ تکوین و رشد ادبیات انقلاب اسلامی و ادبیات مقاومت
ج /4/42ـ گسترش و توسعه مطبوعات
ج /4/43ـ پیشرفت کمی و کیفی سینما
رشد 107 درصدی تولید فیلم، برگزاری جشنوارههای فیلم فجر و جهانی شدن فیلمهای ایرانی در این بخش قابل توجه است.
ج /4/44ـ ایجاد و توسعه مجامع علمی و مراکز تحقیقی ـ پژوهشی
ج /4/45ـ گسترش مراکز آموزش عالی
تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاه امام صادق (ع)، مدرسه عالی شهید مطهری، دانشگاه مفید و افزایش دانشجویان کشور از 160 هزار نفر (1357) به 350 هزار نفر در سال 67
ج /4/46ـ گسترش فرهنگ قرآنی.
ج /5/47ـ تشکیل بسیج مستضعفان
بسیج مستضعفان نیروی مقاومت مردمی در جنگ تحمیلی بود که توان انسانی و معنوی این نیرو سهم بسیاری در پیشبرد اهداف جنگ به عهده داشت.
ج /5/48ـ تشکیل و گسترش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به ضعیف شدن ارتش و درهم ریختگی اوضاع ،ضرورت پاسداری از انقلاب منجر به تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که وظیفه حفاظت از انقلاب و برخورد با ضد انقلاب را به عهده گرفت، گردیده این نیرو در جنگ به مرور گسترش یافت و به نیرویی مستقل و کامل در کنار ارتش بدل شد.
ج /5/49ـ ترمیم و بازسازی ارتش
ج /5/50ـ اداره موفقیتآمیز 8 سال دفاع مقدس
ج /5/51ـ توسعه صنایع نظامی
ج /6/52ـ پی ریزی یک قطب جهانی در دنیای اسلام
ایران پس از پیروزی انقلاب با تکیه بر تفکر اسلامی کوشیده است تا وحدتی در آراء و جهتگیریهای بین المللی کشورهای مسلمان به وجود آورد که این خود باعث ایجاد قطب اسلام در معادلات سیاسی جهان شده است.
ج /6/53ـ بیداری ملتهای مسلمان
انقلاب ایران بر مسلمانان کشورهای مختلف اسلامی اثری عمیق داشته و نهضتهای اسلامی جهان را فعالتر گردانیده است. این امر وقتی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که عدهای از مسلمانان، رهبر انقلاب را رهبر سیاسی ـ عقیدتی خود میشناسند.
ج /6/54 ـ احیای اسلام
در دورهای که دین از صحنه معادلات اجتماعی کنار گذاشته شده بود ،انقلاب اسلامی، اسلام را به عنوان دینی که برای تمام شئون زندگی برنامه دارد معرفی کرد و استقبال مسلمانان از این اندیشه ،اسلام را در عرصه جهانی بار دیگر مورد توجه قرار داد.
ج /6/57ـ توسعه روابط خارجی و کسب اعتبار جهانی
در حالی که در سالهای آغازین تشکیل جمهوری اسلامی ،بسیاری از کشورها میکوشیدند تا با منزوی کردن ایران در سطح جهان ،مردم ایران را تحت فشار قرار دهند ،اما مواضع صریح و شفاف و همچنین صلح جویانه ایران برخلاف خواست برخی کشورهای استعمارگر ،هر روز بیش از گذشته جایگاه جهانی ایران را تعالی داد تا جایی که امروزه ایران به عنوان کشوری مهم در معادلات سیاسی جهان به شمار میرود.