تعداد بازدید : 4576905
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
انقلاب اسلامى ایران در سال 1979/1357 یکى از تحولات شگرف و عظیم قرن بیستم به شمار مىرود و بسیارى از تئورى پردازان پدیده انقلاب را شگفت زده کرده است.امروزه پس از گذشتسی سال از پیروزى انقلاب هنوز علل عوامل، ابعاد و ویژگیهاى آن روشن نگشته است.چرا نهضت مشروطیت (1285/1960) با کودتاى رضاخان در سال 1299 و نهضت ملى شدن نفت در سالهاى پایان دهه 1320 با کودتاى 28 مرداد 1332 با شکست روبرو شد، همچنانکه حرکت پرشور مردم به رهبرى امام خمینى (رضوان الله تعالى علیه) در سالهاى 1342 به بعد نیز سرکوب گردید ولى این تحول عظیم در سال 1357 تحقق یافت؟ چه عوامل و عللى این پیروزى را به ارمغان آورد؟ البته پدیدههاى اجتماعى زاییده یک عامل نیستند ولى مىتوان از اساسىترین و اصلىترین عامل سخن گفت و اهمیتشناخت علت اصلى انقلاب به عنوان علت محدثه در بقا و استمرار آن مؤثر است.آیا از میان متغیرهاى انقلاب، عدم توسعه سیاسى، مشکلات اقتصادى، بحرانهاى دینى و مذهبى اساسىترین علتاین پدیده اجتماعى استیا اینکه عوامل دیگر مؤثر بوده است؟
جالب توجه اینکه محمد رضا پهلوى در آذر سال 1356 در مراسم فارغ التحصیلى دانشگاه افسرى اعلام کرد: «کسى نمىتواند مرا سرنگون کند من از حمایت کارگران، کشاورزان و بخش وسیعى از مردم عادى و روشنفکران به علاوه از پشتیبانى بى چون و چراى نیروهاى مسلح هفتصد هزار نفرى ایران برخور دارم»(1)
سازمان تحلیل اطلاعات دفاعى که وزارت دفاع و نیروهاى مسلح آمریکا را تغذیه اطلاعاتى مىنماید در ارزیابى از موقعیت رژیم پهلوى اظهار مىکند: «انتظار مىرود شاه در ده سال آینده نیز همچنان به صورت فعال در قدرت بماند» . (2)
حیرت در این بود که چگونه امور ناممکن به ممکن بدل گشت و مردم با دستخالى بر رژیم نیرومند غالب شدند و رژیم مقتدر و با ثبات محمد رضا پهلوى را پاشیدند؟ چگونه او مقبولیت و کار آمدى خود را از دست داد؟
به طور کلى تئورىهاى چرایى انقلاب اسلامى ایران در پنج دسته ذیل خلاصه مىشود:
1- گروهى تئورى توطئه را منشا زایش انقلاب دانستهاند و طرح ریزى از پیش تعیین شده خارجىها خصوصا آمریکا و انگلستان را مؤثر این پدیده شمردهاند، زیرا پیشرفتهاى همه جانبه اقتصادى ایران در تولیدات صنعتى، معدنى و کشاورزى در بازارهاى بین المللى و نیز افزایش بهاى نفت در نیمه اول دهه 1350، منافع قدرتهاى غربى را به خطر انداخت. (3)
2- دسته دیگرى با تئورى مدرنیزاسیون علت چرایى انقلاب اسلامى را تفسیر کردهاند و شتاب رژیم شاه در اصلاحات مدرن اجتماعى و اقتصادى و ناسازگارى آن با بافتسنتى جامعه و در نتیجه پیدایش بحران هویت را منشا پیدایش انقلاب دانستهاند.این گروه اقتران زمانى اصلاحات شاه و ریشههاى طغیان در سال 1342 را مؤید این نظریه دانستهاند. (4)
خانم نیکى کدى در مقام نقد هر دو تئورى و پیرامون پروژههاى صنعتى و تجارى رژیم محمد رضا پهلوى بر این باور بود که اجراى پروژههاى یاد شده طرحهاى بزرگى بودند که مطابق شرایط ایران طراحى نشده و بىاندازه گران و پر خرج بودند و ناکامى اقتصادى و عدمتقسیم عادلانه وفساد و اسراف مالى به بار آورد. (5)
3- طایفه دیگرى همچون خانم کدى بر اساس مطالب فوق معضلات و ناهنجارىهاى اقتصادى را عامل اصلى بروز انقلاب اسلامى ایران معرفى مىکند. (6)
4- گروه دیگرى از محققان واقع بینانه به عوامل اجتماعى، سیاسى، فرهنگى و به خصوص مذهبى توجه دادند.آبراهامیان در این راستا چنین استدلال مىکند:
«انقلاب از این جهتبه وقوع پیوست که شاه در سطح اجتماعى - اقتصادى به نوسازىهایى دست زد، اما در جهت نوسازى در سطح سیاسى ناکام ماند» . (7)
برخى از محققان برآنند که: «علت اصلى و اساس قیام مردم این بود که شاه نسبتبه نابودى ارزشهاى مسلط جامعه آنها که از مذهب و آئین آنها سرچشمه گرفته بود، قیام کرده و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات مذهبى امت مسلمان ایران، دیگر مجالى براى صبر و تحمل و شکیبایى در مقابل سایر ناملایمات اجتماعى و اقتصادى وجود نداشت» . (8)
پارهاى دیگر از تئورى پردازان انقلاب اسلامى ایران در تعیین عامل اصلى سقوط و شکست رژیم شاه مىنویسند: «اگر ما به جستجوى علل و عواملى که خارج از ماهیت انقلاب اسلامى و آرمانها و ریشههاى تاریخى آن استبپردازیم، تنها عاملى که به عنوان علت اصلى و عامل اول مىتوان از جریان انقلاب، از تولد تا پیروزى آن استنباط نمود، اعمال سیاست اسلام زدایى توسط شاه بود که ادامه رژیم خود را به منظور هر چه بیشتر جلب نمودن حمایتخارجى و تحکیم هر چه عمیقتر سلطنت و دیکتاتورى در داخل کشور، در گرو آن مىدید. (9)
5- تئورى دیگر بر جامعیت اسلام تاکید مىکند و نقش تعالیم اسلام را در پیدایش انقلاب اسلامى ایران پررنگتر مىنماید.استاد مطهرى چنین عقیدهاى را ابراز مىکند و در تفسیر اسلامى بودن، معنایى اعم از معنویت درج مىکند و نوعى جامعیت از دین اسلامى را که متضمن مسایل اقتصادى، سیاسى و اجتماعى است ارایه مىنماید و حریت و آزادى، عدالت، نبودن تبعیضهاى اجتماعى و شکافهاى طبقاتى را در متن تعلیمات اسلامى قرار مىدهد.استاد در ادامه مىفرماید: راز موفقیت نهضت ما نیز در این بوده است که نه تنها به عاملمعنویت تکیه داشته بلکه آندو عامل دیگر مادى و سیاسى را نیز با اسلامىکردن محتواى آنها، در خود قرار داده است.فى المثل، مبارزه براى پر کردن شکافهاى طبقاتی، از تعالیم اسلامى محسوب مىشود، اما این مبارزه با معنویتى عمیق توام و همراه است.از سوى دیگر روح آزادى خواهى و حریت در تمام دستورات اسلامى به چشم مىخورد. (10)
تفسیر جامع نگرانه از دین اسلام و تبیین ابعاد مختلف اجتماعى، سیاسى و فرهنگى آن مهمترین تلاش علمى اندیشوران و متفکران معاصر همچون علامه طباطبایى، شهید مطهرى و دکتر شریعتى بود که منشا شکل گیرى انقلاب اسلامى ایران شد.
پىنوشتها:
1. ر.ک به روزنامه رستاخیز، 14 آذر 1356.
2. ویلیام سولیوان، ماموریت در ایران، ترجمه محمود مشرقى، انتشارات هفته، چاپ سوم، تهران 1361، فصل پنجم.
3. ریشههاى انقلاب، ج 1.
4. آنتونى پارسونز، غرور و سقوط...ترجمه دکتر منوچهر راستین، انتشارات هفته، تهران 1363.
5. نیکى کدى، ریشههاى انقلاب ایران، ترجمه دکتر عبد الرحیم گواهى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، صص 177 و 148 و 111 و 102.
6. همان.
7. آبراهامیان، ایران در فاصله دو انقلاب، ص 427.
8. منوجهر محمدى، تحلیلى بر انقلاب اسلامى ایران، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم تهران 1370، ص 88.
9. عباسعلى عمید زنجانى، انقلاب اسلامى و ریشههاى آن، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ دوم، تهران 1368، ص 572.
10. پیرامون انقلاب اسلامى، صص 41- 42