جستجو براى شناسائى دلایل این تقابل که حتى در نظام دو قطبى - توسط دو بلوک رقیب - شاهد آن نبوده‏ایم، دلیل اجماع دو قطب قدرت براى شکست و نابودى انقلاب اسلامى، و اینکه چرا روح حماسى انقلاب اسلامى همچنان روبه عروج و عزت باقى مانده و تمناى صدور آن از درون و بیرون پا برجاست، به اضافه تهاجم جدیدى که علیه انقلاب اسلامى توسط دوستان نادان و دشمنان دانا آغاز گردیده است.انگیزه نوشتن این سطور مى‏باشند. بحث صدور انقلاب اسلامى از لحظه ورود حضرت امام (ره) به پاریس و اوجگیرى نهضت مقدس مردم ایران در کانون توجهات جامعه جهانى قرار گرفت و اولین پرسشها در این باب توسط نهادهاى سیاسى غرب و قبل از پیروزى انقلاب اسلامى مطرح گردیده‏اند، دلایل امر نیز روشن بوده است. زیرا انقلاب اسلامى ایران یکبار دیگر پس از جنگهاى صلیبى، اسلام و ارزشهاى متعالى آنرا مبناى هویت و حرکت مجدد مسلمانها قرار مى‏داد. و اگر جنگهاى صلیبى با آزادسازى سرزمینهاى غصب شده عملا خاتمه یافت انقلاب اسلامى به دلیل وقوع در استراتژیک‏ترین منطقه جهان و در مهمترین کشور این منطقه و با شورانگیزترین شعائر و وحدت بخش ترین ایدئولوژى و با بى‏شمارترین مخاطبین و در گسترده‏ترین جغرافیا و با شدیدترین تمنا و تمایل براى توسعه و صدور - از درون و بیرون - براى تغییر مبانى نظام بین‏الملل و بالتبع تغییر ساختار آن - نظام دو قطبى - مواجه بود، به همین دلیل موج مقابله با مقوله صدور انقلاب اسلامى قبل از پیروزى نهائى آن در 22 بهمن 1357 آغاز گردید. البته پاسخ حضرت امام (ره) نیز روشن و صریح بود. "نهضت مقدس ایران نهضت اسلامى است و از این جهت‏بدیهى است که همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار مى‏گیرند. " (1)

با پیروزى انقلاب اسلامى و تشکیل دولت‏بحث صدور انقلاب به یکى ا زاصلى‏ترین و جذابترین موضوعات جامعه انقلابى ایران تبدیل گردید. برداشتهاى اولیه نزد دوستان و دشمنان یکسان بود، انقلاب اسلامى همچون سایر انقلابهاى دنیا باید یکى از سه دیدگاه ذیل را انتخاب نماید:

الف - دیدگاه رادیکال. در این دیدگاه منافع ملى با منافع آرمانى یکسان فرض مى‏شود و هر نوع نرمش در برابر نظام بین‏المللى مطرود و براندازى نظامهاى مخالف در اولویت‏خط حماسى صدور انقلاب قرار مى‏گیرد.

ب - دیدگاه فرصت طلبانه. طرفداران این دیدگاه منافع ملى را اصل و منافع آرمانى را فرع بر آن مى‏دانند. تکیه‏گاه اصلى را بر بازسازى ملى و کوشش براى صدور انقلاب را غیر منطقى و موکول به اقتضاء شرایط بین‏الملى مى‏دانند.

ج - دیدگاه محافظه‏کارانه. این گروه منافع آرمانى را فاقد وجاهت‏بین‏المللى دانسته و تنها منافع ملى را به رسمیت مى‏شناسند این دیدگاه هر گونه فعالیتى را براى صدور انقلاب عملى نادرست و موجب برانگیختن حساسیت منفى جامعه جهانى بر علیه منافع ملى مى‏داند. لکن بنیانگذار جمهورى اسلامى در ایران، على‏رغم تاکید دائمى بر خدشه ناپذیر بودن اصل صدور انقلاب به نفى و طرد هر سه دیدگاه پرداخته‏اند، دلایل حضرت امام را مى‏توان به شرح ذیل دسته‏بندى نمود:

الف - دلایل مکتبى: هر سه دیدگاه از صدور انقلاب کسب قدرت را هدف دارند، حال آنکه در باور حضرت امام هدف از صدور انقلاب انجام تکلیف براى ترویج اسلام است نه کسب قدرت.

ج - دلایل جامعه‏شناختى: از دید حضرت امام صدور انقلاب باید نتیجه کار مشترک و موکول به خواست توام با کوشش خود مردم باشد. در صورتى که هر سه دیدگاه حرکتهاى زورمدارانه که مستلزم اخذ تصمیم و اقدام بجاى ملتها است را در دستور کار دارند.

د - دلایل سیاسى: هر سه دیدگاه به صدور انقلاب نگاه ابزارى دارند، حال آنکه حضرت امام آن را یکى از اصول سیاست‏خارجى در اسلام مى‏دانند.

مزید بر دلایل فوق باید توجه داشت که حضرت امام در زمان نفى و طرد هر یک از سه دیدگاه مطروحه لحن و نحوه استدلال بخصوصى داشته‏اند که مبین دقت و توجه ایشان به جبهه خودى و بیگانه نیز مى‏باشد.

ایشان در پاسخ به گروه اول - دیدگاه رادیکال - که توجیه قدرتمند خود را از عبارت زیباى ایشان "اسلام مرزى نمى‏شناسد " (2) گرفته بودند، با لحنى آمرانه و ارشادى مى‏فرمایند: "ما که مى‏گوئیم باید انقلاب به همه جا صادر بشود. این معنى غلط را از او برداشت نکنند که ما مى‏خواهیم کشورگشائى کنیم. ما همه کشورهاى اسلامى را از خودمان مى‏دانیم. همه کشورها باید در جاى خودشان باشند. " (3) علت طرد این دیدگاه توسط حضرت امام (ره) آن است که طرفداران این نظریه به دلیل روح حماسى، قدرت دشمن را نادیده و یا کم ارزیابى مى‏کنند و به دلیل عدم موفقیت‏به ماجراجوئى و نهایتا به شکست تن خواهند داد. لحن ایشان در نفى و طرد دیدگاه دوم - فرصت طلبانه - هشدار دهنده است: "مسائل اقتصادى و مادى اگر لحظه‏اى مسئولین را از وظیفه‏اى که بر عهده دارند منصرف کند. خطرى بزرگ و خیانتى سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت اسلامى تمام سعى و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولى این بدان معنى نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانى است منصرف کند. " (4) به باور حضرت امام طرفداران این دیدگاه با اضافه ارزیابى نمودن نظام سلطه، فرصت طلبى را مشى سیاست‏خود قرار خواهند داد و استفاده از زور - قدرت ظالمانه - را براى حفظ دستاوردهاى محدود و مقطعى - اگر دستاوردى را تصور کنیم - مجاز خواهند دانست و در نهایت‏یا شکست‏خورده یا بدتر از شکست‏به همان قدرتى تبدیل مى‏شوند که براى براندازى آن قیام کرده بودند.

لکن لحن پاسخ ایشان به گروه سوم - دیدگاه محافظه‏کارانه - قاطع و کوبنده است "ما انقلابمان را به تمام جهان صادر مى‏کنیم ". (5)

از منظر امام ا ین دیدگاه که خاستگاهى ملى‏گرایانه - ناسیونالیستى - دارد ضمن آنکه از فضاى پیرامونى غافل و موجبات محاصره و اضمحلال انقلاب را فراهم مى‏نماید، اساسا دیدگاهى ضد (غیر) اسلامى است زیرا نسبت‏به اولین وظیفه دولت اسلامى یا هر فرد مسلمان که نشر و تبلیغ اسلام در جهان است موضعى منفى دارد، وظیفه‏اى که مسلمانان در ضعیف‏ترین شرایط سیاسى و اجتماعى خود و در زمان دور بودن از قدرت از آن دست نکشیدند، و جهاد مستمر حضرت امام در این رابطه نزدیک به هفتاد سال قدمت دارد.

آنچه از بررسى مواضع حضرت امام در نفى و طرد سه دیدگاه فوق مسلم است، تلاش ایشان براى بنیانگذارى روش و شیوه جدیدى براى صدور انقلاب (اسلامى) است. زیرا شکست هر سه دیدگاه، مبین وجود روشهاى مقابله با آنها در ادبیات سیاسى غرب و نظامهاى استعمارى پیشرفته و سازمانهاى جاسوسى با سابقه‏اش مى‏باشد و امام با طرد آنها و جایگزینى روش جدیدى براى صدور انقلاب نیروى بازدارندگى غرب در این مقوله را زمینگیر، سردرگم و ناتوان ساخت. به گونه‏اى که یکى از منادیان دیدگاه سوم که هم سابقه زندگى طولانى در غرب و هم ارتباطات وسیعى با محافل این کشورها دارد، به شکل ناشیانه‏اى ضمن منحوس دانستن واژه "صدور انقلاب " (6) در محاوره بین‏المللى دلایل مخالفت‏خود و جریان همفکرش را با صدور انقلاب چنین بیان مى‏کند. " انقلاب کالا نیست که در کوله‏پشتى‏هاى انقلابى‏هاى ایران بشود به دنیا صادرش کرد ". (7) تردیدى نیست که‏اندیشه صدور انقلاب در کوله‏پشتى متعلق به هیچیک از مسئولین و انقلابیون جمهورى اسلامى ایران نبوده و نیست. زیرا کسانى که فکر مى‏کنند انقلاب کالائى است که در کوله پشتى قابل صدور باشد همان‏اندازه احمقند که کسانى بخواهند با همین انگ و بر چسب از صدور انقلاب جلوگیرى کنند، على ایحال از دیدگاه حضرت امام اعتقاد به اسلام و ارزشهاى متعالى آن مترادف با احساس مسئولیت دائمى نسبت‏به سرنوشت کلیه انسانهاست، در این دیدگاه همانگونه که نادیده انگاشتن مرزها نتیجه‏اى جز ماجراجوئى و شکست در پى ندارد، بستن مرزها و اسیر شدن در قیوداتى نظیر رشد و توسعه ملى بدون توجه به سرنوشت‏سایر ملتها کارى عبث و بیهوده است و نمى‏توان الگوى مناسبى براى ملتها گردید مگر آنکه در قبال مسائل و معضلات آنها احساس مسئولیت دائمى داشت و به نداى مظلومیت آنها پاسخ داد. به بارو حضرت امام اشاعه پیام رهایى بخش و عزت آفرین انقلاب اسلامى د رعصر ارتباطات موکول به اجازه نشر ا ز جانب مخالفان نیست، بویژه اگر این انقلاب بر علیه درد و رنج مشترک همه انسانها باشد، حضرت امام، انقلاب اسلامى را الگوى ارزشهاى مطلوب مردم تحت‏ستم مى‏دانستند و معتقد بودند انقلاب اسلامى از آن جهت که معرف آرمانهاى مردم محروم و مسلمانان مظلوم است، مورد پذیرش آنان قرار خواهد گرفت و مشى خود را بر نفى ظلم و ظلم‏پذیرى، نفى سلطه و سلطه‏گرى و نفى سکوت و برخورد انفعالى قرار دادند. ایشان بدینسان انقلاب اسلامى را نه به عنوان یک آرمان و آرزوى دست نیافتنى بلکه به عنوان یک امر عملى و تحقق پذیر به دنیا صادر کردند. بهتر آن است که خاتمه این فصل را مزین به کلمات همیشه جاوید آن حضرت کنیم و شاهد کوشش خستگى ناپذیر ایشان از قبل از پیروزى انقلاب اسلامى تا آخرین روزهاى حیات مبارکشان درباره همین تکلیف الهى - صدور انقلاب - باشیم. و در این رابطه، مخاطبین انقلاب اسلامى و مفاهیم قابل صدور آن را به شماره‏اى دیگر واگذا رنمائیم.

"نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامى است. از این جهت‏بدیهى است که همه مسلمین جهان تحت تاثیر آن قرار مى‏گیرند. " (8) (10/10/1357)

"ما انقلابمان را به جهان صادر مى‏کنیم. چرا که انقلاب ما اسلامى است. و تا بانگ لا اله الا الله و محمد رسول الله (ص) بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجاى جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم. " (9) (22/11/58)

"ما باید در صدرو انقلابمان به جهان کوششم کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمى‏کنیم کنار بگذاریم زیرا اسلام بین کشورهاى مسلمان فرقى قائل نمى‏باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است. از طرفى دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودى مان بسته‏اند و اگر ما در بسته بمانیم قطعا با شکست مواجه خواهیم شد. ما باید حسابمان را صریحا با قدرتها و ابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهاى مشقت‏بارى که داریم با جهان برخورد مکتبى مى‏نمائیم. " (10) (1/1/59)

"ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش مى‏بینیم. " (11) (15/2/62)

"اسلام صادر شد در سرتاسر دنیا، از این سیاه‏هاى عزیزى که در امریکا هستند و تا افریقا و تا شوروى و همه جا، نور اسلام تابیده است و توجه مردم به اسلام شده است. و مقصود ما از صدور انقلاب همین بود و تحقق پیدا کرد و انشاءالله اسلام در همه‏جا غلبه بر کفر پیدا خواهد کرد. " (12) (4/2/64)

"عطر خونهاى پاک شهداى عزیز ما، در تمامى جهان پیچیده و اثرات آن را در اقصى نقاط عالم مشاهده مى‏کنیم. حماسه مردم فلسطین یک پدیده تصادفى نیست، آیا دنیا تصور مى‏کند که این حماسه را چه کسانى سروده‏اند و هم اکنون مردم فلسطین به چه آرمانى تکیه کرده‏اند که بى‏محابا و با دست‏خالى در برابر حملات وحشیانه صهیونیست‏ها مقاومت مى‏کنند؟ آیا تنها آواى وطن‏گرایى است که از وجود آنان دنیایى از صلابت آفریده است؟ آیا از درخت‏سیاست‏بازان خود فروخته است که بر دامن فلسطینیان میوه استقامت و زیتون نور و امید مى‏ریزد؟ اگر این چنین بود، اینها که سالهاست در کنار فلسطینیان و به نام ملت فلسطین نان خورده‏اند! شکى نیست که این آواى الله اکبر است، این همان فریاد ملت ماست که در ایران شاه را و در بیت‏المقدس غاصبین را به نومیدى کشاند. و این تحقق همان شعار برائت است که ملت فلسطین در تظاهرات حج، دوشادوش خواهران و برادران ایرانى خود فریاد رساى آزادى قدس را سر داد و مرگ بر آمریکا، شوروى و اسرائیل گفت، و بر همان بستر شهادتى که خون عزیزان ما بر آن ریخته شد، او نیز نثار خون نمود و به رسم شهادت آرمید. آرى، فلسطینى راه گم کرده خود را از راه برائت ما یافت و دیدیم که در این مبارزه چطور حصارهاى آهنین فرو ریخت و چگونه خون بر شمشیر و ایمان بر کفر و فریاد بر گلوله پیروز شد و چطور خواب بنى‏اسرائیل در تصرف از نیل تا فرات آشفته گشت، و دوباره کوکب دریه فلسطین از شجره مبارکه لاشرقیه و لاغربیه ما برافروخت. و امروز به همان گونه که فعالیت‏هاى وسیعى در سراسر جهان براى به سازش کشیدن ما به کفر و شرک در جریان است، براى خاموش کردن شعله‏هاى خشم ملت مسلمان فلسطین نیز به همان شکل ادامه دارد و این تنها یک نمونه از پیشرفت انقلاب است. و حال آن که معتقدین به اصول انقلاب اسلامى ما در سراسر جهان رو به فزونى نهاده است و ما اینها را سرمایه‏هاى بالقوه انقلاب خود تلقى مى‏کنیم، و هم آنهایى که با مرکب خون طومار حمایت از ما را امضا مى‏کنند و با سرو جان دعوت انقلاب را لبیک مى‏گویند و به یارى خداوند کنترل همه جهان را به دست‏خواهند گرفت.

امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‏ها و مرفهین بى‏درد شروع شده است. و من دست و بازوى همه عزیزانى که در سراسر جهان کوله‏بار مبارزه را بر دوش گرفته‏اند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلاى عزت مسلمین را نموده‏اند، مى‏بوسم و سلام و درودهاى خالصانه خود را به همه غنچه‏هاى آزادى و کمال نثار مى‏کنم و به ملت عزیز و دلاور ایران هم عرض مى‏کنم خداوند آثار و برکات معنویت‏شما را به جهان صادر نموده است، و قلب‏ها و چشمان پر فروغ شما کانون حمایت از محرومان شده است، و شراره کینه انقلابى‏تان جهانخواران چپ و راست را به وحشت‏انداخته است. " (13)

فهرست منابع
1. صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى - تبیان دفتر ششم چاپ اول تابستان 1374 ص‏25
2. همان صفحه 13
3. همان ص 59
4. همان ص 47
5. همان ص‏34
6و7. مصاحبه دکتر یزدى با مجله آبان شماره 50 و 49
8. صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى - ص‏25
9. همان ص‏34
10. همان ص‏35و34
11. همان ص‏92
12. همان ص 114
13. همان ص‏119و118
در این مقاله از مقدمه ارزشمند جناب آقاى حمید انصارى بر "صدور انقلاب از دیدگاه امام خمینى " استفاده بى‏شمارى شده است و در جاى جاى مقاله عبارات و برداشتهائى از آن وجود دارد که به علت کثرت استفاده از پى‏نوشت‏خوددارى شده است.


دسته ها : انقلاب اسلامی
دوشنبه 1387/11/14 12:35
X