همراه با گسترش دامنه تأثیرات شبکه جهانی اینترنت، دولت‌های غربی و ابرشرکت‌های وابسته به آنان نیز تلاش می‌کنند که از این رسانه قدرتمند و بانفوذ در جهت اجرای سیاست‌های خود و انتشار اخبار و مقالات و مطالب همسو با راهبردهای خویش بهره گیرند. بدین ترتیب، امروزه این رسانه ارتباطی جهانی به یک بازار سوداگری عالم‌گیر تبدیل شده که در نهایت باعث پولسازی فراوان برای ابر شرکت‌های فعال در عرصه‌های ارتباطی و رسانه‌ای می‌شود. اما همان‌طور که به گفته یکی از کارشناسان مسائل ارتباطی، "آزادی رسانه‌ها تنها توسط مالکان آن تضمین می‌گردد"، باید دانست که امروزه نیز آزادی این شبکه با تهدیدات مختلفی روبه‌رو گردیده است. نویسنده این مقاله در پایان با ذکر دلایل و شواهد متعدد، راهکارهای مختلفی را برای غلبه بر این تهدید مطرح می‌نماید.


هم اینک مطرح کردن این پرسش که "ما بدون اینترنت چه خواهیم کرد؟"، خیلی زود نیست. در نظر بگیرید که جناح‌های دست راستی، ‌علاوه بر تملک شبکه‌های رادیویی و کابلی ایالات متحده، تمام ابر شرکت‌های طرفدار بوش و محافظه کاران را نیز که تقریباً همه مطبوعات و رسانه‌های تصویری تجاری را کنترل می‌کنند، تملک نمایند. بدین ترتیب، تنها رسانه جمعی رایگان و متنوعی که به "بازاری از نظرات" تبدیل شده، اینترنت خواهد بود. لذا کاملاً ساده‌لوحانه خواهد بود که فکر کنیم، این ابر شرکت‌ها، نظرات خود را از طریق این شبکه به کاربران اینترنت القا نمی‌کنند.
هیچ تردیدی وجود ندارد که وجود اینترنت پیشرو یک تهدید برای قدرتمداران محسوب می‌شود، به ویژه اینکه، اخیراً این شبکه قدرت سیاسی قابل توجهی را از خود نشان داده است. شبکه اینترنت توانسته است تظاهرات‌ها و اعتراضات بین‌المللی علیه جنگ را سازمان دهی کند، هماهنگ نموده و گسترش داده و میلیون‌ها نفر را به خیابان‌ها بکشاند. با گسترش دامنه بی‌اعتمادی مردم دنیا به رسانه‌های وابسته به ابر شرکت‌ها، آنان به اینترنت روی آورده و از طریق آن، تلاش می‌کنند که به منبع مطمئن و بین‌المللی و مستقلی دست یابند که اخبار مربوط به کشور خود، دنیا و عوامل سیاسی را از آن به دست آورند. این روندی است که به صورتی مداوم و رو به تزاید در جریان می‌باشد. اما مطمئن باشید که مدیران ابر شرکت‌های رسانه‌ای نیز بی کار نخواهند نشست. آنان برای دستیابی به اهداف خویش، چه خواهند کرد؟ متأسفانه باید گفت که آن‌ها کارهای زیادی می‌توانند انجام دهند. در ادامه به این فعالیت‌ها اشاره می‌کنیم:

خصوصی‌سازی
اول اینکه آنها می‌توانند اینترنت را خصوصی‌سازی نمایند و به نظر می‌رسد که این عمل، جنبشی مهم در این جهت باشد.
اولین مانع در جهت ایجاد این محدودیت‌ها، "دسترسی آزاد" و "قواعد عمومی دستیابی به اطلاعات" برای همه است. از زمانی که الکساندر بل همکارش آقای واتسن را صدا زد، تصمیم گرفته شد که هیچ محدودیتی در جهت استفاده از سیستم تلفن وجود نداشته باشد. بدین ترتیب، شبکه تلفن همواره برای همگان به صورتی آزادانه، قابل دسترسی بود و شرکت‌های مخابرات نیز هرگونه دستکاری و مداخله در پیام‌ها و یا ایجاد محدودیت در دستیابی به آن را ممنوع کرده بودند.
لذا چون دولت‌ها (تاکنون) منفعتی را در برهم زدن این قواعد در سیستم تلفن در نظر نداشته‌اند، نگرانی عمومی مهمی نیز در این زمینه وجود نداشته است. اما به هرحال، چنین اطمینانی برای دستیابی به اینترنت با پهنای باند بالا نظیر DSL، شبکه کابلی و ماهواره‌ای، وجود ندارد.
آقای کارن چارمن از نویسندگان وابسته به "مؤسسه اطلاع‌رسانی دقیق و صحیح" (FAIR) در این مورد چنین می‌نویسد: "اگر دولت بوش اجازه داده که رسانه‌های بزرگ درهم ادغام شوند و شرکت‌های محلی تلفن نیز مسیر مورد نظر خود را ادامه دهند؛ اما اینترنت همان‌طور که ما می‌دانیم، شبکه‌ای است که جریان آزاد اطلاعات در آن جریان دارد، دموکراتیک بوده و سانسورپذیر نیز نیست. لذا این رسانه نیز ممکن است به سرنوشت پیشینیان مبتلا گردد."
باید دانست که اینترنت راه خود را دنبال نخواهد کرد. لذا در سایه پیشرفت‌های تکنولوژیکی، تغییرات انجام شده در قواعدی که استفاده از آن را مدیریت می‌نماید، در کنار ادغام‌ها وائتلاف‌های مداوم امپراتوری‌های رسانه‌ای در ترکیب با هم، این شبکه را به یک بازار سوداگری جهانی تبدیل نموده که به دنبال جذب دلارهای بیشتر کاربران خود است. به علاوه ممکن است که دسترسی به بسیاری از اطلاعات قابل دسترسی و آزاد کنونی و همچنین بعضی از وب سایت‌ها نیز با مشکل و یا محدودیت روبه‌رو شده و امکان ارتباطات کاربران با فرستندگان این مطلب نیز به طور کلی قطع گردد.
آقای جف چستر از"مرکز دموکراسی دیجیتال" می‌نویسد: "شکل‌گیری اینترنت به عنوان یک رسانه جدید، که در آن متن، صدا، تصویر و داده می‌تواند به صورتی آزادانه مبادله گردد، با یورش ابر شرکت‌هایی روبه‌رو گردیده که دستیابی عمومی به شبکه را کنترل می‌نمایند. آنها به دنبال یافتن فرصت‌هایی هستند که مفاهیم و داده‌هایی را که مردم آن‌ها را جست وجو نموده و یا ارسال می‌نمایند، کنترل و ردیابی کنند." البته انگیزه‌های مربوط به این مبادلات، تنها سیاسی نیست. چرا که بسیاری، این شبکه را به عنوان یک دستگاه پول‌ساز می‌بینند.
بدین ترتیب، جلوگیری از انتشار مضامین و مطالب مخالف سیاست‌های ابرشرکت‌ها بر روی شبکه، می‌تواند یکی از روش‌های مورد استفاده باشد. چرا که در سایه هزینه‌های بالای استفاده از اینترنت برای مؤسسات غیرانتفاعی و دست راستی، بسیاری از این مراکز قادر به بهره‌گیری از آن نخواهند بود.
اما سرنوشت ایده قدیمی "رسانه‌های آزاد" چه خواهد شد؟ وآیا شبکه اینترنت نیز نظیر روزنامه‌ها و مجلات و شبکه‌های تلویزیونی، براساس قاعده گفته شده توسط آی.جی.لیبلتیگ به زانو درخواهد آمد؟ وی سال‌ها پیش چنین گفته بود: "آزادی مطبوعات تنها توسط مالکان این رسانه‌ها تضمین خواهد شد." و اگر رابرت مرداک و ریچارد ملون اسکایف اینترنت را خریداری نمایند و از دسترسی عمومی به مطالب مخالف نظراتشان جلوگیری کنند، چه اتفاقی روی خواهد داد؟ آیا همچنان می‌توان اینترنت را یک رسانه آزاد دانست؟
البته نمی‌توان این شبکه را به صورت کامل از بین برد؛ چرا که سرمایه‌گذاری‌های تجاری زیادی در این شبکه انجام شده است و به آسانی نمی‌توان این سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته را نابود کرد.
چه باید کرد؟
صدها تن از خوانندگان این مقاله ممکن است پاسخ‌های مناسبی برای این پرسش داشته باشند. لذا از همه خوانندگان تقاضا می‌کنم که نظرات و پیشنهادات خود را برای من ارسال کنند. نشانی پست الکترونیکی من این است: crisispapwrs@aol.com . ما اصولاً دو پرسش داریم: الف) چگونه می‌توانیم دسترسی خود به اینترنت را حفظ کنیم؟
ب) اگر علی‌رغم همه تلاش‌هایمان، در این راه ناکام بودیم، ما چگونه می‌توانیم پیام خود را انتشار داده و تلاش‌های خود را هماهنگ نماییم؟

شبکه اینترنت را آزاد و رایگان نمایید
این کار باید اولین وظیفه کاری و شغلی ما به حساب آید. اصول بنیادین اینترنت باید به وسیله قوانین مناسب حفظ و صیانت گردد. هرچند با این کار دولت بوش با مشکلات فراوانی روبه‌رو خواهد شد. چرا که در صورت ایجاد محدودیت با نام منافع ملی، تهدیدی مهم در راه دستیابی به این منافع به ‌وجود می‌آید.
به هرحال، باید برای جلوگیری از ایجاد محدودیت در شبکه اینترنت، اقداماتی مناسب انجام گیرد. به علاوه، مؤسسات غیرانتفاعی حامی آزادی شبکه نظیر مؤسسه FAIR و یا "مرکز دموکراسی دیجیتال" نیز باید سیاست‌ها و راهکارهای مناسبی را برگزینند و در برابر کارهای انجام گرفته در راستای کنترل و تصاحب اینترنت، فعالانه برخورد کنند. همچنین، اطلاع‌رسانی به عموم به ویژه کاربران اینترنت نیز باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
اما نباید فراموش نمود که تصویب قوانین حامی استفاده آزادانه و بدون محدودیت از اینترنت، بسیار ضروری است. چرا که با توجه به رشد روزافزون استفاده از این شبکه در منازل و آگاهی مردم از آخرین خبرها از طریق آن، نباید این رسانه تنها به یک بازار سوداگری و کسب و کار و تجارت تبدیل شود که تنها تبلیغات مورد نیاز فعالان پشت‌پرده آن را منعکس نماید. کاری که چندان دور از انتظار نیست. توماس جفرسون سال‌ها پیش گفته بود: "هوشیاری دائمی، بهای آزادی است".

پس از اینترنت
ما باید به صورتی جدی در مورد وضعیتی که ممکن است در آن وضعیت، علی‌رغم همه تلاش‌هایمان، دسترسی خود به اینترنت را از دست بدهیم، تفکر نماییم. چراکه در کنار تعداد اندکی از رسانه‌های پیشرو چاپی و رادیویی، امروزه اینترنت آخرین بازمانده رسانه‌های آزاد و بدون محدودیت به شمار می‌رود.
چگونه باید عمل کنیم؟
یکی از پیشنهادهای ما، همکاری با وب سایت‌هایی است که در خارج از خاک آمریکا قرار دارند و تحت کنترل دولت ایالات متحده نیستند. چرا که دولت ما نمی‌تواند به راحتی از دسترسی ما به این پایگاه‌ها، جلوگیری نماید. البته عده‌ای نیز معتقدند که باید با خصوصی‌سازی نمودن شبکه جهانی اینترنت، آن را از سیطره ابر شرکت‌ها خارج نماییم.
به یاد بیاورید که در دوره حکومت شاه در ایران و یا حکومت کمونیستی شوروی، مردم برای انتقال پیام‌های افشاگرانه و انقلابی، حتی از تکثیر نوارهای کاست و یا گذاشتن ورق‌های کاربن در زیر ماشین‌های دستی تایپ بهره می‌بردند، چرا که در آن زمان، حتی استفاده از ماشین‌های فتوکپی نیز ممنوع بود.

ندایی به سوی مردم آمریکا
علی‌رغم فساد و انحطاط موجود در رسانه‌های امروز آمریکا، تنها رسانه‌های محدودی باقی مانده‌اند که پیام مردم را منتقل می‌نمایند. این رسانه‌ها علی‌رغم وجود موانع و چالش‌های متعدد، تلاش می‌کنند تا آینه حقیقت باشند. حتی جالب است بدانید که خود مردم آمریکا از شنیدن برنامه‌های شبکه رادیویی "صدای آمریکا" (VOA) که به پنجاه زبان مختلف پخش می‌گردد، محرومند. چرا که در این شبکه، اخباری دقیق و تحریف نشده ارائه می‌شود و در نهایت، به خاطر داشته باشیم که برای دستیابی به حقوق خویش، نباید از هیچ تلاشی فروگذار نماییم، چرا که ناامیدی، باعث امیدواری مدیران ابر شرکت‌های رسانه‌ای خواهد شد.

دسته ها : فن آوری
شنبه 1387/11/12 17:17
X