ترسیم صحیح از چهره مهندس بازرگان از حوزه های بحث برانگیز در تاریخ نگاری معاصر ایران بوده است. با مروری بر آثار مکتوب و شفاهی ارایه شده در این زمینه می توان دریافت دامنه تقابل برخی از آنان تا چه حد گسترده بوده و از معرفی وی به عنوان راهبری کامل و دلسوز تا برچسب های غیر منصفانه، فراتر رفته است.
ریشه مناقشات از این دست در چهره پردازی از جریانها و افراد در تاریخ نگاری را عموماً در چهار مسأله می توان یافت.
1. وجود پیچیدگی فکری و رفتاری جریان و یا فرد مورد بررسی
2. وجود برخی دوگانگی ها و تعارضات فکری و رفتاری در آن
3. شخصیت زدگی برخی از هواداران جریان و یا افراد مورد بررسی، که در تاریخ نگاری خود دست به «گزینش» و افراط زده و در زمینه را برای گزینش گری های تفریطی گروه مقابل خود فراهم می سازند.
4. فقدان اطلاعات و داده های کافی متقن تاریخی
در مناقشاتی که در معرفی افرادی چون دکتر محمد مصدق و مهندس بازرگان در جریان است، به سه مورد نخست به وضوح خود نمایی می کند.
طبعاً معرفی جامع ابعاد گوناگون فکری و رفتاری مهدی بازرگان نمی تواند مقتضای این نوشتار کوتاه باشد اما سیری گذرا در این زمینه خالی از فایده نخواهد بود.
مهدی بازرگان در سال ۱۲۸۶ هجری شمسی در تهران متولد شد. پدرش عباسقلی بازرگان، از تجار مذهبی و روشنفکر بود. مهدی بازرگان، تحصیلات ابتدائی خود را در مدرسه سلطانی و دوره متوسطه را در دارالمعلمین مرکزی که از اولین مدارس به سبک جدید بود به پایان رسانید. او در سال ۱۳۰۶ شمسی، به همراه گروه محصلین ممتاز اعزامی دولت، به کشور فرانسه رفت و مدت هفت سال در آن کشور تحصیل نمود.
حضور بارزگان در غرب موجبات بوجود آمدن علاقه¬ی شدید وی نسبت به اندیشه، فرهنگ و تمدن موجود در مغرب زمین را فراهم آورد و همین امر تأثیرات عمیقی را در اندیشه¬¬ی سیاسی و حتی دینی او برجای گذاشت.
بازرگان پس از بازگشت از غرب رسالت خود را الگوگیری از غرب با هدف نجات ایران از زخم¬ها و مشکلات عمیق و جبران عقب¬ماندگی¬های کشور دانست و تا آخر عمر بدین رسالت، وفادار ماند.
وی در کنار اشتغال به تحصیلات رسمی از تحقیق در زمینه علوم اسلامی غافل نشد. مبانی فکری وی متأثر از تعلیمات تفسیری مرحوم میرزا ابوالحسن خان فروغی در دوران دبیرستان بود که البته با تعلیمات سنتی حوزه متفاوت بود و همین امر آغازی بر جدایی اندیشه¬های دینی وی از اندیشه¬های علمای دین گشت.
او در سال ۱۳۱۵ به عنوان اولین دانشیار در دانشکده فنی تهران مشغول بکار شد، و در دو دوره متوالی، ریاست دانشکده فنی را به عهده داشت. او در سال ۱۳۲۹، در جریان مبارزات نهضت ملی، برای خلع ید از دولت انگلیس و ملی کردن نفت، از طرف دکتر محمد مصدق به مدیریت عامل شرکت نفت برگزیده شد، و به همراه هیأت منتخب دولت به آبادان رفت و با حمایت مردم و همت مهندسین و متخصصین موفق به اداره صنعت عظیم نفت، پس از اخراج بیگانگان گردید.
بازرگان پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و تصاحب مجدد صنعت نفت توسط کنسرسیوم بین المللی، سرپرستی سازمان آب را بعهده گرفت و برای نخستین بار موفق به احداث شبکه لوله کشی آب تهران گردید.
بازرگان، بخاطر امضای نامه اعتراض آمیز علیه انتخابات غیر قانونی مجلس از خدمات دولتی کنار گذاشته شد.
فعالیتهای دینی بازرگان که مقدم بر فعالیتهای سیاسی اش بود، از همان اوان تدریس در دانشگاه و تماس با دانشجویان از طریق مشارکت در تأسیس انجمن¬های اسلامی دانشجویان و معلمین ( و بعدها مهندسین و پزشکان) و سخنرانی¬های متعدد در مجالس و محافل مذهبی و علمی شروع گردید.
بازرگان پس از آنکه بخاطر اعتراض علیه انتخابات غیر قانونی مجلس در بهمن ماه ۱۳۲۲ از فعالیتهای دولتی کنار گذاشته شد، در همان روزهای نخست وقوع کودتا، در تشکیل نهضت مقاومت ملی مشارکت نمود و همواره از اعضای فعال آن به شمار می¬رفت.
در همان سال به دلیل نوشتن نامه اعتراض آمیز به کمیسیون نفت مجلس بخاطر قرارداد خیانت بار با کنسرسیوم نفت، بهمراه ده نفر استاد امضا کننده دیگر از دانشگاه اخراج گردید، و سال بعد پس از کشف چاپخانه مخفی نهضت بهمراه برخی فعالین، بازداشت و بمدت ۸ ماه در زندان لشکر ۲ زرهی محبوس گردید.
بازرگان در تشکیل جبهه ملی دوم و مبارزات قانونی علیه انتخابات فرمایشی مجلس فعالیت مؤثر داشت. اما بارزترین اقدام وی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، بهره¬گیری از فضای باز بوجود آمده در اوان دهه چهل و تأسیس نهضت آزادی ایران در بهار سال ۱۳۴۰ بود.
این فضا دیری نپائید و با حاکم گشتن اختناق در کشور، رژیم فعالیت¬های نرم و در چارچوب قانون سلطنتی را نیز برنتابیده و سران نهضت آزادی را بازداشت نمود و بازرگان به ده سال زندان محکوم گشت.
بازرگان در سال ۱۳۴۶، پس از پنج سال اسارت و تبعید به برازجان مورد عفو قرار گرفت. او پس از آزادی به فعالیتهای علمی و دینی خود ادامه داد اما به مدت ده سال، مبارزه سیاسی را کنار گذارد.
در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی و ایجاد فضای نسبتا باز سیاسی به عرصه مبارزه بازگشت. او به شدت با وقوع پدیده¬ای به نام «انقلاب» تحت هر شرایطی مخالف بود و همواره مردم و حتی امام خمینی (ره) را از ادامه نهضت برحذر می¬داشت. پس از ملاقات با امام خمینی (ره) در پاریس، و به فاصله سه ماه از پیروزی انقلاب اسلامی و در حالیکه امواج کوبنده نهضت مردمی در اوج گرفته بود، نخستین بار از رهبری امام خمینی (ره) در نهضت اسلامی حمایت نمود. از جمله فعالیت¬های وی در ماه¬های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی تشکیل کمیسیون ایرانی دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی بود.
در جریان انقلاب ۱۳۵۷، یک هفته قبل از پیروزی انقلاب، بازرگان به نخست وزیری دولت مؤقت انقلاب برگزیده شد و بمدت ۹ ماه به عنوان نخست وزیر مشغول به کار بود. پس از استعفا نیز در شورای انقلاب همکاری داشت. در اولین انتخابات مجلس، به نمایندگی مردم تهران برگزیده شد و در فراکسیون اقلیت، بهمراه نمایندگانی دیگر، مخالفتهایی را علیه مواضعی که آنها را آفت انقلاب می¬دانست، ابراز نمود. بازرگان در خارج مجلس از طریق فعالیت در نهضت آزادی و نوشتن مقاله در روزنامه میزان و سخنرانی در محافل اجتماعی و نوشتن نامه های سرگشاده به مقامات مملکتی در برابر برخی موکدات امام خمینی (ره) اعتراض می¬نمود.
از موارد زیر می¬توان به عنوان برخی از شاخصه¬های مثبت شخصیت، اندیشه و عمل¬کرد مهندس بازرگان یاد نمود.
1. ایمان راسخ به اسلام، که از او شخصیتی مذهبی ساخته بود. همین امر موجب اعتماد امام خمینی (ره) به وی در اعطای منصب نخست وزیری به وی بود.
2. تلاش¬گری بسیار در حوزه¬های گوناگون و بویژه حوزه اندیشه که این امر از آثار متعدد به¬جای مانده از وی هویداست.
3. مخالفت با استبداد پهلوی. وی در قالب تشکل های گوناگون با صدور اعلامیه و بیانه و بعضا با سازمان دهی و یا شرکت در تظاهرات با اختناق پهلوی به مخالفت می پرداخت.
4. تلاش برای تحقق پیشرفت ایران و ورود دستاوردهای مغرب زمین در این عرصه.
مرحوم بازرگان در اندیشه، روحیات و عملکرد خود از نقاط ضعفی نیز برخودار بود.
1. شیفتگی بیش از اندازه به غرب و دستاوردهای فکری و صنعتی آن که خود ریشه دسته ای از آسیب ها گردید.
1_1 عدم تمایز میان «تمدن» و «فرهنگ» غرب به گونه ای که وی بهره گیری از آثار صنعتی غرب را به همراه فرهنگ صانع آن خواستار بود.
2_1 تسرّی تاثیر پذیری از اندیشه های اومانیستی به تقابل با روحانیت به عنوان محافظان اسلام ناب و در راس آن امام خمینی (ره).
3_1 تسرّی دادن گرایشات پوزیتیویسی به عمیقترین و پیچیده ترین مباحث خداشناسی و اسلام شناسی و بالاتر از آن تاکید بر انحصار این سبک از روش شناسی و رد سایر شیوه های تبیینی که موجب انکار علومی چون فلسفه از جانب وی شد.
4_1 اعتماد و تکیه بر سران ایالات متحده با هدف حل مشکلات کشور _قبل و بعد از انقلاب_ ، در حالیکه این کشور ریشه بسیاری مشکلات ایران از جمله تمدید بیست و پنج ساله استبداد پس از کودتای 28 مرداد بود.
2. روحیه سازش و مخالفت علنی با مفهوم مقاومت در هر شرایطی، که موجبات اتخاذ تاکتیکهایی چون «سیاست گام به گام» از جانب نهضت آزادی گشت و این تشکل علیرغم مشاهده شکست های مکرر و کم مایگی ای «سیاست» در چند دهه فعالیت «نهضت مقاومت ملی» و نهضت آزادی، همچنان برآن پای فشارد.
3. عدم اعتقاد به پرداخت «هزینه» در مبارزات علیه رژیم پهلوی که باعث شد نهضت آزادی تنها در شرایط فضای باز به فعالت های در چارچوب قانون اساسی دست بزند. بازرگان پس از رهایی از زندانی که حاصل انقضای این فضا در اوان دهه چهل بود، تا مهیا شدن مجدد این فضا در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، از مبارزات دست کشید.
4. دریافت ناصحیح از وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم ایران و همسان پنداری ناصواب گرایشات قاطبه مردم با افکار خود در برابر اندیشه های امام خمینی (ره).
راهبر نهضت آزادی، در اواخر عمر خود به بازبینی در برخی عقاید خود پرداخت و سکولاریزم را سرلوحه¬ی افکار خود قرارداد.
مهندس بازرگان ، که سال 1373 جهت درمان بیماری قلبی عازم آمریکا بود، حین توقف هواپیما در زوریخ، در سن 88 سالگی وفات نمود.
پنج شنبه 1387/11/10 13:51