چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه بغضها که در گلو رسوب شد، نیامدی
خلیلِ آتشین سخن ، تبربه دوشِ بت شِکن
خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
از ابتدای هفته ام در انتظار جمعه ام
به جمعه صبح و ظهر،نه،غروب شد نیامدی

دسته ها : آدینه
جمعه 1387/9/22 6:57
X