رقابت هاى انتخابات دهم ریاست جمهورى در شرایطى به روزهاى پایانى خود نزدیک مى شود که تمرکز بر موضوعات اقتصادى سبب شده است که مسائل فکرى و سیاسى کمتر مورد توجه قرار گرفته و کارنامه نامزدها و گروه ها و جریان هاى حامى آنها مورد بررسى قرار نگیرد.طى سال هاى گذشته و در دوران حاکمیت جریان دوم خرداد، در شرایطى که دولتمردان کمترین دغدغه اى نسبت به مسائل و مشکلات اقتصادى کشور نداشتند، بیشترین نیرو و توان خود را معطوف به مباحثى نظیر توسعه سیاسى و جامعه مدنى کرده و در پوشش آن به تخریب و تضعیف مبانى فکرى نظام مى پرداختند و به گونه اى عمل مى کردند که نظام جمهورى اسلامى با زاویه گیرى با اصول و مبانى ارزش هاى انقلاب ماهیتى دگرگونه پیدا کرده و به تعبیرى استحاله نظام اسلامى و بسترسازى براى حاکمیت سکولارها را هدف گرفته بودند. تحرکات افراطیون در آن دوران تا بدانجا پیش رفت که با غائله 18 تیر 78در مقابل نظام اسلامى صف آرایى کرده و اگر حضور به موقع نیروى مدافع نظام در عرصه نبود چه بسا در آن آشوب ها به زعم خود، نظام اسلامى را به شکست مى کشاندند.اکنون در آستانه برگزارى انتخابات دهم همان گروه ها و جریان هایى که عامل اصلى هنجارشکنى ها و ارزش ستیزى هاى دوران دوم خرداد بودند در پشت سر دو نامزد اصلى جریان دوم خرداد صف کشیده و این بار با ادعاى دفاع از امام(ره) و ارزش هاى انقلاب تلاش دارند تا مجدداً به قدرت بازگشته و زمام امور کشور را در دست بگیرند.
شتاب نامزدها و فعالان سیاسى این جریان تا آنجاست که آنها تحمل پایان رقابت ها و تمکین به آراى مردم را نداشته و با ایجاد یک جنگ روانى و با فرض اینکه خود را پیروز انتخابات مى دانند ماهیت درونى خود را آشکار مى کنند.
نگاهى به برخى از مواضع نامزد اصلى جریان دوم خرداد در سخنرانى ها و بروشورهاى تبلیغاتى مؤید این دل نگرانى هاست:
اینجانب در همه مقاطع فکر مى کردم و هنوز هم بر این نظر هستم که ما انقلاب کردیم که یک فرد در پست و مقام خود همیشگى و جاودانى نباشد (بخشى از برنامه هاى بروشور تبلیغاتى آقاى میرحسین موسوى)
-ما دولتى مى خواهیم که دانشگاهیان پشتیبان آن باشند، نه دولتى که متحجرین در پشت سر آن صف بکشند و با هر فکرى مخالفت کنند و با سیاست هاى خود منافع ملى را در معرض خطر قرار دهند (بخشى از سخنان موسوى در جمع مردم ارومیه)
جمعه گذشته (88/3/15) نیز هواداران آقاى کروبى در راهپیمایى خود از میدان ونک تا میدان تجریش با شعار آزادى حجاب و برابرى حقوق زنان و مردان، با شعار مرگ بر دیکتاتور ماهیت اصلى خود را آشکار کردند.اکنون در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهورى چهار طیف عمده را مى توان ردیابى کرد که در پشت سر این نامزدها صف کشیده اند و راهبردهاى خود را پى مى گیرند:
الف: تمامى ارزش ستیزان و هنجارشکنان دوران دوم خرداد که کارنامه سیاهى از ارزش ستیزى و تخریب ارزش هاى نظام را در پیشینه خود داشته و از محرکین اصلى غائله 18 تیر 78بودند اکنون به صحنه آمده و با تقسیم وظیفه هدفمند در پشت سر این دو نامزد با سیاه نمایى و فضاسازى به انتظار پیروزى نشسته اند.
ب: رانت خواران و کسانى که طى سال هاى گذشته با ویژه خوارى و غارت بیت المال و حرکت در حاشیه امن برخى از شخصیت ها توانسته بودند به طور پنهان زیست زالوصفتانه خود را تحکیم بخشند و اکنون با قطع دستشان از بیت المال و افشاى ماهیتشان، شمشیر را در عرصه انتخابات دهم از رو بسته اند و با صرف هزینه هاى میلیاردى تلاش دارند تا نامزد موردنظر خود را پیروز کنند.
ج: طیف سوم قدرت هاى بیگانه و رسانه هاى جمعى آنها هستند که تمام توانشان را بسیج کرده اند تا از ادامه روند سیاسى کشور جلوگیرى کرده و با حمایت از نامزدهاى دوم خرداد تلاش دارند که صحنه را به نفع آنان عوض کنند، به گونه اى که صهیونیست ها هم که به لحاظ تاریخى نسبت به اغلب طیف هاى سیاسى فعال داخلى کینه ورزیده اند، در این انتخابات به حمایت از نامزدهاى جریان دوم خرداد برخاسته اند.
د: گروه چهارم کسانى هستند که در دوران گذشته مهم ترین عامل بازدارنده در مقابل آرمان ها و اهداف نظام بودند و به بهانه قدرت آمریکا و رژیم صهیونیستى و ترس از آنها، نظام را توصیه به پذیرش ذلت، تسلیم و نوشیدن جام زهر توسط مقام معظم رهبرى و تمکین به شرایط آنها مى کردند. نامه 135 نماینده مجلس ششم شوراى اسلامى در اردیبهشت سال 1381 خطاب به رهبرى معظم انقلاب که طى آن با اظهار ناتوانى از ایستادگى در برابر قدرت متجاوز آمریکا، راه حل دفع تجاوز آمریکا و حفظ استقلال و تمامیت ارضى ایران را از طریق کوتاه آمدن در برابر خواسته آمریکا مى دانستند، نمایانگر دیدگاه هاى استراتژیک آن طیف بوده و اکنون همه آنها در پشت سر نامزدهاى این جریان صف کشیده اند.بهزاد نبوى که اکنون مدیریت کمیته مشترک به اصطلاح صیانت از آرا را برعهده دارد، آن زمان در جایگاه نایب رئیس مجلس مى گوید: «مسلم است که از آمریکا مى ترسم، کیست که ازیک آمریکاى تا بن دندان مسلح که در عراق خود را اینچنین نشان داد و هیچ احترامى براى استقلال دولت ها قائل نیست نترسد! بله من مى ترسم ظاهراً آمریکایى ها هر کارى بتوانند مى کنند.» (ماهنامه گزارش 15 خرداد 82 -ص 12)
آیا بازگشت مجدد این عناصر به صحنه تصمیم سازى نظام در شرایطى که آمریکا و رژیم صهیونیستى به رغم شکست هاى خود هنوز به ایران چنگ و دندان نشان مى دهند، موقعیت نظام را زیر سؤال نمى برد.بدون تردید تداوم شرایط کنونى سیاسى ایران در سال هاى آینده این فرصت را براى نظام اسلامى فراهم خواهد کرد تا با عبور سهل تر از گردنه پایانى، موقعیت نظام اسلامى را در جهان تثبیت و با یافته هاى قدرتمندانه خود نقشى اثرگذار بر فرآیند منطقه داشته باشد. اما هرگونه تغییر بنیادین و غلبه این نگاه هاى واگرایانه، به طور طبیعى شرایطى بسیار دشوارتر و سخت تر از هنجارشکنى هاى دوران گذشته را حاکم خواهد کرد، به گونه اى که با توجه به تجربه افراطیونى که اکنون صحنه گردان اصلى ماجرا هستند، دوران آینده براى مدافعان و ارزشمداران بسیار سخت خواهد شد؛ چرا که تجربه گذشته آنها در نوع مواجهه با ارکان نظام و ناکارآمدى تکیه بر مبانى تفکر سکولار، آنها را به شکل جدیدى از حاکمیت دوگانه سوق داده که تلاش داشته و دارند با ایجاد و تقابل میان بیوت، اهداف خود را پى بگیرند.به هر صورت روزهاى آینده روزهاى سرنوشت سازى در تاریخ سیاسى ایران است و باتوجه به منافع حیاتى افراطیون در تغییر فضا، احتمال هر گونه اقدامى بر اثرگذارى بر فرآیند انتخابات و برهم زدن بازى متصور است.در این زمینه حادثه زاهدان، تشکیل کمیته صیانت از آرا و سپردن آن به دست افراطى ترین چهره هاى این طیف، احتمال آغاز درگیرى هاى خیابانى، صرف بودجه میلیاردى براى تبلیغات و ... نکاتى نیست که مورد غفلت واقع شود.

نویسنده:عباس حاجى نجار

دسته ها : انتخابات دهم
جمعه 1388/3/22 10:1
X