تعداد بازدید : 4577642
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
انتخابات یکی از جلوه های مهم مشارکت سیاسی است و آحاد ملت شریف ایران صرف نظر از تعلقات قومی، مذهبی، صنفی و گرایشات سیاسی عزم ملی خود را در حضوری حماسی و با شکوه به نمایش می گذارند، با قصد قربت و انگیزه های دینی و ملی، مردم سالاری دینی را تعریف می کنند و نمادی از وحدت، همبستگی، انسجام، عزت ملی و اقتدار نظام را با نقش آفرینی در سرنوشت سیاسی خود به تصویر می کشند.
یکی از چیزهایی که این شکوه و حماسه را می تواند مخدوش کند عدم پایبندی به آموزه های دینی و عرفی در کشوری است که در رعایت اخلاق دینی و منش اجتماعی ملی در دنیا وجهه و جایگاهی ستودنی دارد.
در آستانه انتخابات و فراهم شدن فرصت رقابت برای حضور در قدرت سیاسی کشور، بعضاً مرز صداقت و بی انصافی، مرز نقد صادقانه و تخریب، مرز ترجیحات و منافع ملی با تمایلات و منافع فردی، صنفی و حزبی، مرز ملاحظات خودی و غیرخودی و مرز دوستی و دشمنی از سوی برخی عناصر و گروهکهای سیاسی به هم می ریزد؛ کسانی که قدرت را همه آمال، آرمان و هدف خود می دانند و راه وصول به آن را به هر وسیله ای مباح و مجاز می شمرند. آغاز چنین رفتار ناپسندی را با القای تردید و تشکیک همراه می کنند و با «بی بند و باری در حرف زدن ها»، «رایج کردن اخلاق بی انصافی در جامعه»، «فضای تخریب» چهره کریه و زشتی را فضای سالم رقابت انتخاباتی مردم سالارانه مبتنی بر آموزه ها و ارزش های دینی و افتخارات ملی، بر جامعه تحمیل می کنند. انتخابات دهم نیز از این امر مستثنی نبوده و شاید از نظر فراوانی تشکیک و تخریب و از لحاظ حجم عناصر و گروه های سیاسی، قابل مقایسه با هیچ دوره ای نیست، تا حدی که برخی تحلیل گران سیاسی آن را رویه و استراتژی تعریف شده جریان خاص در این دوره تلقی می کنند. اگرچه این رویه قبیح است اما آنچه که اقبح و تأمل برانگیزتر است، تکرار و اصرار برخی عناصر گروه های محوری در عرصه رقابت انتخاباتی است که خود را جزو این نظام می دانند و گفتارشان را تلاش برای تعالی کشور و ملت می دانند اما نتیجه اظهارات و رفتارشان ترویج یأس و ناامیدی در مردم و خدشه بر اصول و مقومات نظام و باورهای ملی است. مهمتر از آنها رفتار و اخلاق انتخاباتی برخی نامزدهای انتخابات دهم است که اثبات خود را در نفی و هجمه به دیگری و تبیین برنامه خود را در تخریب رویکرد و کارکرد دیگری جست وجو می کنند، از طرح دروغ و افترا هم ابایی ندارند، چنان ولعی دارند که گویی در یک مسابقه به هر قیمتی باید مقام اول را کسب کنند. بدیهی ترین مسئله که مورد غفلت آنان واقع شده است در منظر خدا و قضاوت ملی بودن و عبرت نگرفتن از کج اندیشی و بیراهه روی کسانی است که در دوره ای نزدیک مورد خشم الهی و قهر ملی به خاطر رفتارهای مشابه شدند. رعایت عدالت و انصاف و صداقت حداقل انتظار و شاخصه در قضاوت دهم مردم هوشمند و عبرت آموز ایران خواهد بود.
نکته قابل تأمل نزدیکی ادبیات به کار رفته در تردیدها، تشکیک ها و تخریب های دشمنان قسم خورده نظام و در رأس آن آمریکا و رژیم صهیونیستی با آنچه که از سوی برخی در داخل کشور واگویی می شود، است.
¤ به راستی راز این رفتار زشت در انتخابات دهم چیست؟
در حالی که ملت ایران عجز و درماندگی دشمنان را در قبال عزتمندی و اقتدار نظام جمهوری اسلامی و مردم انقلابی آن به نظارت نشسته اند، موفقیت های پی درپی را در عرصه های علمی، فنی و تکنولوژیک، هسته ای، نظامی و... جشن می گیرد و اعتراف و اصرار استراتژیست ها و کهنه کاران واقع بین و مقامات سرخورده سیاست خارجی آمریکا را بر «پایان یافتن دوران حماقت ابرقدرتی آمریکا»، «ضرورت مذاکره بدون پیش شرط با ایران»، «ضرورت به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران» و تمایل به همکاری با ایران به عنوان «قدرت غیرقابل انکار در مناسبات جهانی و حل و فصل معادلات منطقه ای و بین المللی» هر روز شاهدند، آنچه که در چند سال اخیر با بسترسازی هدفمند مبنی بر «مخاطره آمیز بودن فضای کشور» رقم خورد و به طراحی و اجرای سناریوهای سریالی موهوم نظیر «باخت و برد»، «دولت وحدت ملی»، «کمیته صیانت از آرا» و... در آستانه انتخابات دهم انجامید، چیست؟
آیا آنچه که تحت عنوان «پروژه عبور از احمدی نژاد» کلید خورد و مدتی فضای سیاسی را معطوف به خود نمود، مراد شخص احمدی نژاد بود و یا اینکه دو مشخصه او و دولت نهم وی را هدف قرار داده بود؟ به هر حال هر اهل خردی می داند که احمدی نژاد یکی از عناصر در جریان اصولگرایی است، جریانی که با مشخصه هایی چون «زنده کردن و بازسازی برخی خصوصیات جوهری انقلاب و منطق امام و مقابله با کسانی که می خواستند این ارزش ها و این مفاهیم اساسی را منسوخ کنند، یا از بین ببرند، فضای اصولگرایی و فضای ارزش های انقلابی و فضای وفاداری به مبانی امام و انقلاب را بر جامعه حاکم کرده است، پایبندی به عدالت، شجاعت و قاطعیت، ایستادگی در مقابل زیاده خواهی استکبار، ساده زیستی، جرأت در مقابله با فساد، اعاده عزت ملی و ترک انفعال در مقابل سلطه و تجاوز و زیاده طلبی سیاست های دیگران و ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی، پرکاری و از جنس مردم بودن و با درد مردم احساس درد کردن» مبتنی بر گفتمان دینی و عدالت محوری و مشی انقلابی بر امام و ملت عزتمند و شجاع ایران در اداره کشور به بازیابی دوره اقتدار و انجام رسالت دینی و انقلابی و پایبندی به میثاق ملت اهتمام نموده است. شاید برخی تصور می کنند که نهادینه شدن این گفتمان و رویه به منزله خاموشی همیشگی آنها در عرصه سیاسی کشور و رویگردانی دائمی ملت از آنها خواهد بود.
در هر انتخاباتی غرب تلاش می کند به نوعی در روند و نتایج انتخابات دخالت داشته و تأثیرگذار باشد. حرکت های مذبوحانه غرب دامنه ای از تردید، تشکیک و تخریب گرفته تا تهدید و یا اظهار تمایل به گروه یا فردی خاص را در بر می گیرد. در انتخابات دهم نیز این رویه در اظهارنظر مقامات آمریکایی و صهیونیستی و یا مطلبی که به توصیه های ده گانه سازمان در باب انتخابات دهم موسوم شده است، ادامه یافت. «از دشمن انتظاری جز خباثت و خصومت و دشمنی نیست» اما «کسانی که با ملت ایرانند، جزو ملت ایرانند، توقع دارند ملت ایران به آنها توجه کنند، ... چرا دروغ می گویند، چرا بی انصافی می کنند، چرا خلاف واقع می گویند، چرا این همه زحماتی را که ملت و مسئولین در طول این سال های متمادی متحمل شدند، ندیده می گیرد؟ چرا؟ چرا ناسپاسی می کنند.»(1) آیا آنها می پندارند مردم هوشیار و تأدیب گر ایران این پند حکیمانه را فراموش کردند که فرمود «هر گاه دشمن از شما تعریف کرد در خودتان شک کنید»، آیا گمان می کنند این هشدار رهبر فرزانه انقلاب تازگی خود را از دست می دهد که فرمود: «این ننگ است برای هر کسی که آمریکا بخواهد او را تحت الحمایه خود بگیرد. اول، خود آن کسانی که آن دشمن وحشی می خواهد از آنها حمایت کند، بعد هم مردم فکر کنند، ببینند چرا می خواهد حمایت کند. کدام نقص در اینها هست که موجب شده است دشمن بخواهد از او حمایت کند.»(2) مگر به صدق کلام خداوند تردید دارند که فرمود: «ولن ترضی عنک الیهود و لاالنصاری حتی تتیع ملتهم قل ان هدی الله هوالهدی و لئن اتبعت اهواء هم بعدالذی جاءک من العلم ما لک من الله من ولی و لانصیر»(3) دشمن تا شما را تابع خودش نکند دست بردار نیست. آنها که به «تغییر» اوبامایی دل خوش کرده اند دست کم اظهارات اخیر وی در مورد ایران را : که تفسیری از همین آیه شریف است : با تأمل بنگرند. او می گوید: «ما می خواهیم به ایران نزدیک شویم تا الگویی که در طی سی سال گذشته دنبال کرده و نتیجه نگرفتیم را تغییر دهیم. چیزی که من گفته ام این است که باید فرصتی در اختیار تهران قرار داده شود تا خود را تطبیق دهد.»(4)
«بی تردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است، ... که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد است.»(5) هر گونه خدشه به این دو رکن مصیبت جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. «بایستی از اسلام برای عمل خودمان، برای رفتارهای خودمان، برای موضع گیری های خودمان درس بگیریم و بدانیم بقای نظام اسلامی، برکات الهی، تفضلات و رحمت الهی تا وقتی است که ما پایبند و مقید باشیم. خدا که با ما قوم و خویشی ندارد... مواظب و مراقب خودمان باشیم؛ مراقب حرف زدن مان، مراقب اقدام کردن مان، مراقب تبلیغات مان. این فضای بی بند و باری در حرف زدن، ... اینها چیزهایی نیست که خدای متعال از اینها به آسانی بگذرد. آن وقت کسانی خطا می کنند، خدای متعال «و اتقوا فتنه لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصه»، بله اینجوری است، بعضی از ظلم ها، بعضی از کارها هست که نتیجه و اثر آن، دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را می گیرد.»(6)
پی نوشت هاموجود است.