تعداد بازدید : 4577598
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
این روزها و در اوج تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری دهم، بار دیگر افرادی سخن از ضرورت نوشیدن جام زهر بر زبان می آورند. داستان چیست؟ عبارت جام زهر، از سوی حضرت امام خمینی (ره) در بیانیه رسمی پذیرش قطعنامه 895 به کار برده شد. آن عزیز سفر کرده به کوی حضرت حق، از این جهت این عبارت را به کار بردند که نظام اسلامی در جنگ مصمم بود با ادامه جنگ ملت عراق را از چنگال رژیم بعثی و صدام ظالم و ستمگر نجات داده و صدام متجاوز را خود تنبیه نماید. شرایط به گونه ای پیش رفت که امکان تحقق این هدف نبود و از طرفی هم به دنبال پیروزی های پی درپی رزمندگان اسلام و قرار گرفتن صدام در آستانه سقوط، کشورهای قدرتمند و با نفوذ در شورای امنیت سازمان ملل که حامی صدام و عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران بودند، برای متقاعد ساختن این اقدام به تصویب قطعنامه 598 کردند. نظر به اینکه قطعنامه 598 ، تنها قطعنامه ای بود که حقوق ملت ایران را مورد توجه قرار داده بود، حضرت امام خمینی از آن مطلوب نهایی دست کشیده و با عبارت نوشیدن جام زهر، پذیرش قطعنامه را اعلام فرمودند. همانگونه که روشن است حضرت امام (ره) در این اقدام، از هیچیک از اصول مسلم انقلاب و نظام اسلامی عدول نکرده و فقط از یک مطلوب آرمانی که نجات ملت عراق و تنبیه متجاوز بود در آن مقطع چشم پوشی کردند.
سال ها از آن دوران گذشت تا در سال 1381، برخی از جریان های سیاسی به این جمع بندی رسیدند که شرایط به گونه ای شده که ضروری است رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز همانند امام (ره) جام زهر دیگری را بنوشد. به این عبارت توجه کنید:« اگر جام زهری باید نوشیده شود، قبل از آنکه کیان نظام و مهمتر از آن، استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد باید نوشیده شود و بی تردید این برخورد خردمندانه و متواضعانه از سوی ملت با همان پاداش مواجه می شود که امام راحل روبه رو شد.»
جملات مذکور، بخشی از نامه ای است که حدود پنجاه درصد نمایندگان دوم خردادی مجلس ششم در سال 1381 برای رهبر معظم انقلاب اسلامی و رسانه های خبری ارسال کردند. مدتی بعد از ارسال این نامه، بهزاد نبوی نائب رئیس مجلس ششم در مصاحبه با خبرنگاران ارسال نامه با امضای 135 نماینده به دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ 3 خرداد 1381 برای خبرگزاری های داخلی از جمله ایرنا و ایسنا ارسال گردید. در آن ایام، نامه مذکور در رسانه های خارجی و شبکه های خبری ضد انقلاب خارج ازکشور بازتاب گسترده ای پیدا کرد. علت بازتاب گسترده نامه این بود که دشمنان و ضد انقلابیون اعلام کردند، سرانجام جمهوری اسلامی به نقطه تسلیم رسید و تهدیدات آمریکا علیه ایران کارساز واقع شد و آمریکا به خواسته خود رسید. محتوای نامه این بود که آمریکا بعد از 11 سپتامبر با لشکرکشی به افغانستان در اطراف ایران مستقر شده و ایران را به محاصره در آورده و هر لحظه احتمال حمله آمریکا به ایران می رود. نویسندگان نامه به رهبر معظم انقلاب می نویسند:« در صورت حمله آمریکا به ایران، هیچ کاری نمی توان کرد و ایران همانند زمان جنگ اول و دوم اشغال می گردد و همه چیز از بین می رود.» با چنین تحلیلی بود که نمایندگان دوم خردادی مجلس ششم که با مدیریت پشت صحنه سازمان مجاهدین ، جبهه مشارکت و حزب کارگزاران سازندگی این نامه را تهیه کرده بودند، از رهبر انقلاب می خواهند جام زهری مانند امام (ره) بنوشند تا این اتفاق نیفتد. البته نویسندگان نامه نمی گویند این جام زهر چیست و چه باید کرد! حضرت امام (ره) یک قطعنامه مشخص با شماره 598 را پذیرفتند و فقط به خاطر چشم پوشی از یک مطلوب عبارت نوشیندن جام زهر را به کار بردند. اما حالا باید در برابر آمریکا و غرب به کدام یک از خواسته های آنان تن داد و از چه چیزی باید چشم پوشی کرد تا آنان به ایران حمله نکنند؟ آمریکایی ها به چه چیزی راضی می شوند؟ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی باید از کدام اصول و ارزش های خود دست بردارد تا نظام سلطه کاری به آن نداشته باشد؟
چند روز بعد از نوشتن این نامه و انتشار آن در سطح جهان، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در بیاناتی آشکار و صریح با بیان مواضع اصولی انقلاب و نظام اسلامی در برابر نظام سلطه و آمریکا، بدون اشاره به نامه مذکور ، فرمودند کسانی که فکر می کنند نظام اسلامی قادر به مقاومت و ایستادگی در برابر نظام سلطه نیست، این نوع تحلیل ها ریشه در ضعف ایمان دارد و اگر کسی ایمان قوی به خدا داشته باشد، اینگونه تحلیل نمی کند. معظم له در همان سخنرانی فرمودند؛ امروز آمریکا به مراتب ضعیف تر از قبل شده و جمهوری اسلامی مقتدر از گذشته می باشد و اگر آمریکا به ملت ایران حمله کند، شکست سختی خواهد خورد. از زمان نگارش آن نامه تاکنون 8 سال می گذرد و گذر زمان ثابت کرد که کدامیک از تحلیل ها درست بود. اکنون ایران اسلامی چه موقعیتی دارد و آمریکا گرفتار چه مشکلاتی شده است. اما وادادگان سیاسی داخلی از ایجاد نوع مواضع مرعوبانه در برابر غرب و آمریکای جنایتکار به رغم شکست های آمریکا در منطقه و موفقیت های جمهوری اسلامی در سال های اخیر در داخل و در سطح منطقه و جهان عبرت نگرفته و مجدداً موضوع ضرورت نوشیدن جام زهر را به گونه ای دیگر مطرح می سازند. اگر دیروز بانگرانی از حمله به ایران و اشغال شدن کشور به این تدبیر رسیدند که رهبری باید با عدول از اصول، آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی و عقب نشینی و تسلیم در برابر آمریکا، جلوی حمله به ایران را بگیرد، امروز که آمریکا ناتوان از حمله به ایران است و ایران اسلامی به قدرت منطقه تبدیل شده است، همان تفکر و اندیشه، لکن به شکل دیگر موضوع نوشیدن جام زهر در شرایط کنونی را مطرح می سازد. اگر دیروز این توصیه برای نوشیدن جام زهر در قالب نامه و البته به صورت سرگشاده برای رهبر معظم انقلاب اسلامی ارسال گردید، این بار موضوع جام زهر در قالب یک فیلم مستند برای تبلیغات انتخاباتی یک کاندیدا و پخش آن از طریق سیمای جمهوری اسلامی ایران مطرح می گردد. اگر دیروز این جریان دغدغه اشغال ایران و ناتوانی کشور در دفاع از استقلال و تمامیت ارضی خود را داشت و بر همین اساس از رهبری می خواست که با نوشیدن جام زهر جلوی حمله آمریکا را بگیرند. امروز یکی از افراد پشت صحنه جریان دوم خرداد، در هیبت معاون اول رئیس جمهوری احتمالی آینده در صحنه ظاهر می شوند و از نامزد انتخابات ریاست جمهوری دهم که مورد حمایت او و از این کاندیدی محترم می پرسد آیا شما در صورت پیروزی و رسیدن به پست ریاست جمهوری، حاضر هستید برای پرکردن شکم مردم و نجات آنان از فقر جام زهر دیگری مانند زمان امام (ره) نوشیده شود! راه حل این آقا که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی هم می باشد، برای رفع فقر و محرومیت در ایران، انجام سرمایه گذاری از سوی آمریکا و اروپا در ایران است و برای اینکه آمریکا و اروپا بیایند و در ایران برای ما سرمایه گذاری کنند باید ما با آمریکا مشکلاتمان را حل کنیم و راه حل آن نیز این است که یک جام زهر دیگری از سوی رهبر همانند امام (ره) نوشیده شود! آیا این قصه پر غصه نیست که یک جریان فکری سیاسی در اوج عزت و عظمت ایران و با این همه دستاوردهای اعجاب انگیز کشور در حوزه های مختلف و دقیقاً در زمانی که آمریکا در گرداب ها گرفتار مشتکلات متعدد شده، به هر بهانه ای دنبال این هستند که نظام اسلامی از اصول و آرمان های خود دست بردارد و سر تعظیم در برابر آمریکای جنایتکار فرود آورد. اگر حضرت امام (ره) اکنون زنده بود آیا این آقایان جرأت می کردند چنین مسائلی را مطرح سازند. حضرت امام (ره) خود به عنوان ولی فقیه زمان که در رأس حکومت قرار داشتند به آن جمع بندی رسیدند و همانطور که گفته شد از یک مطلوب چشم پوشی کردند و اسم آن را نوشیدن جام زهر گذاشتند. اما اکنون وضعیت چگونه است؟ در شرایط کنونی، رهبر معظم انقلاب اسلامی به صورت مستمر بر سیاست ایستادگی در برابر آمریکای ستمگر و جنایتکار تأکید می کنند و تنها راه حفظ عزت ملی و تأمین منافع و امنیت ملی را در گروه همین سیاست می دانند.
این آقایی که برای شکم های گرسنه اشک می ریزد و عزت مردم را در پر کردن شکم های آنان می داند! و همچنین همفکران ایشان در جبهه دوم خرداد، بهتر است با ملت رو راست باشند و صادقانه بگویند از خط امام (ره) و آرمان های آن بزرگوار فاصله گرفته اند تا مردم تکلیف خود را با آنها بهتر روشن کنند. کیست که نداند امام (ره) در قبال آمریکا این شیطان بزرگ چه مواضعی داشتند و به ملت در این رابطه چه توصیه هایی داشتند. اگر آقایان فراموش کرده اند، فقط به چند مورد زیر توجه کرده و به این قصه پر غصه پایان دهند و به مسیر ولایت و رهبری و خط عزت آفرین و عزت بخش امام (ره) برگردند. حضرت امام خمینی (ره) در موضوع مبارزه و رابطه با آمریکا می فرمایند:
1-مقصد یک مقصد است و آن شکست ابرقدرت ها است.
2-ما آن قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ کس ندیدیم.
3-دنیا بداند هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است، از آمریکاست.
4-دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن (ص) ابرقدرت ها، خصوصاً آمریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است.
5-ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کاری بکند، ما آمریکا را زیر پا می گذاریم.
6-وظیفه ماست که در مقابل ابرقدرت ها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم.
7-آنهایی که خواب آمریکا را می بینند خدا بیدارشان کند.
8-آن روزی که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت.
9-[برای] مملکت اسلامی عار است که دستش را دراز کند طرف آمریکا، که شما نان ما را بدهید.
10- روابط ما با آمریکا روابط یک مظلوم با یک ظالم است. روابط یک غارت شده با یک غارتگر است.
نویسنده: یدالله جوانی