تعداد بازدید : 4577917
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
به گزارش ثانیه نیوز، مهدی کلهر مشاور رئیسجمهور در امور اطلاع رسانی و رسانه با تلویزیون بی بی سی انگلیس مصاحبهای کرده است که متن کامل این مصاحبه را میخوانید:
* چهار سال پیش که آقای احمدینژاد انتخاب شدند آیا این انتخاب یک پدیده سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بود؟
بهلحاظ ماهیتی که انقلاب اسلامی دارد و هنوز هم دارد و به همین لحاظ هم با انقلابهای دیگر متفاوت است، میتوانم بگویم که بیشتر پدیده فرهنگی بود تا پدیده سیاسی یا اقتصادی یا پدیده صنعتی، کارگری یا صنفی.
* آیا این پدیده تحول پیدا کرده و به یک حالت بلوغ رسیده؟ و اگر تحول پیدا کرده چگونه شده است؟
قطعاً این یک باززایی همان انقلاب اسلامی است یعنی انقلاب اسلامی در دوره اول بسیاری از نکات را مطرح کرد ولی متأسفانه دشمنان انقلاب ایران را درگیر جنگ کردند و حدود 10 سال درگیر بودیم، 10 سال دوم شاید سالهایی بود که ایران تلاش کرد تا وضعیت سیاسی خود را در دنیا تثبیت کند و در این مدت بسیاری از محورهای اصولی انقلاب آن سرعت و حرکت لازم را برای پیشرفت نداشت اما در دهه بعدی که ما هم تقریباً در این دهه وارد شدیم قرار بود که کار اقتصادی صورت بگیرد ولی متأسفانه کار چندانی صورت نگرفت و یک بحث بسیار سطحی «آزادی بیان» مطرح شد که در حد توفان معمولی روزنامهای و بیریشه مطرح گردید و همین باعث شد تا گروهی از اساتید دانشگاه و گروهی از کسانی که در نسل اول و دوم انقلاب بودند وارد عرصه شوند تا این باززایی را از ریشههای انقلاب دوباره بهدست آورند لذا من فکر میکنم این اتفاق افتاده است و در حال حاضر رویکرد ما رویکرد آن انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) است، با این تفاوت که در قرن 21 هستیم.
* اختلاف اصلی که بین اصولگرایان و اصلاحطلبان وجود دارد چیست که آقای احمدینژاد کاندیدای اصلی اصولگرایان و آقای میرحسین موسوی کاندیدای اصلاحطلبان است؟
میپذیریم که آقای مهندس میرحسین موسوی و آقای کروبی طبق گفته خودشان جزو اردوگاه اصلاحطلبان هستند ولی آقای احمدینژاد فراتر از اردوگاه قدیم اصولگرایان است. این اصطلاح حدود 6-5 سال پیش درست بود اما الآن میتوانم به جرأت بگویم این اصطلاح برای احمدینژاد کافی نیست و بسیاری از اصلاحطلبان گذشته امروز جزو اردوی آقای احمدینژاد هستند، بسیاری از کسانی که قبلاً عضو هیچ کدام از این اردوها نبودند امروز جزو اردوی آقای احمدینژاد هستند؛ خلاصه اگر بگویم این است که آقای احمدینژاد یک آرمانگرای واقعیت پذیر است.
* فهم این اصطلاحات برای ما غربیها یک مقدار سخت است؛ اگر آقای احمدینژاد دوباره انتخاب شود چه برنامههایی را در پیش خواهد گرفت؟
محور حرکت آقای دکتر احمدینژاد هم دوره اول و هم این دورهای که در پیش داریم «ارتباط بدون واسطه با تمام مردم به صورت یکسان» است. ما بهدلیل سابقه شاهنشاهی که در کشورمان داشتهایم همیشه جامعه ما در یک زمان خیلی کوتاه به یکسری از طبقات تبدیل شدند، مثلاً در زمان انوشیروان در دوره ساسانی، هیچ کس حق نداشت از یک طبقه به یک طبقه بالاتر انتقال پیدا کند و معروف است در زمان انوشیروان، کفاش ثروتمندی حاضر شد مخارج جنگ با رم را بپذیرد به شرطی که فرزندش تحصیل کند اما انوشیروان این درخواست را نپذیرفت و این یک بیماری تاریخی کشور ماست که متأسفانه بعد از اسلام هم ما این موضوع را در جای جای کشور خودمان میبینیم در حالی که اسلام همه افراد را مساوی و برابر میداند، چنان که در حکومت باید به گونهای باشد تا هر مظلومی که توسط یکی از فرمانداران حکومتی که مورد ظلم واقع شده، بدون ترس از حاکم بزرگ در مقابل همه فریاد تظلمخواهی سر دهد. من چون بر روی رنسانس و انقلاب کبیر فرانسه و تحولات آزادی بیان که در غرب و بعد از قرون وسطی اتفاق افتاد، مطالعه دارم، لازم میدانم که یک توضیح بدهم و آن این است که آزادی بیان در اسلام خیلی گستردهتر و فراگیرتر از آزادی بیان تعریف شده و اجرا شده در غرب است که به یکسری از رسانهها و مطبوعات مربوط میشود. در تاریخ اسلام وجود دارد هنگامی که خلیفه دوم بر روی منبر صحبت میکند و میگوید اگر من راه را کج رفتم، آن گاه یکی از مستمعین حرف خلیفه دوم را قطع میکند و شمشیرش را از نیام بیرون میکشد، شمشیر عربی کج است و خطاب به خلیفه دوم میگوید: با این شمشیر کج، تو را راست میکنم و جالب این که هیچ کس با او در این مجلس برخوردی نکرد و بعد هم تهدید نشد و این آزادی بیان را اسلام در دوره کوتاهی داشت اما متأسفانه حکومتها بعدها به کپیهایی از حکومت شاهنشاهی ایرانی یا غربی تبدیل شدند. این آزادی از میان رفت اما انقلاب اسلامی خواست این آزادی را برگرداند و به همین دلیل است که یکی از شعارهای انقلاب اسلامی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.
* آقای کلهر! ما با برخی از افراد که صحبت کردیم، آنان نظرهای انتقادی درخصوص فعالیتهای اقتصادی آقای احمدینژاد داشتند و معتقدند که در طول این چهار سال آن وعدههایی که دولت وعده داده بود، محقق نشد. آقای احمدینژاد برای انتخاب مجدد چه جوابی برای آن افراد دارند؟
البته این جواب را باید خود آقای احمدینژاد بیان کند.
* جواب شما چیست؟
به صورت کلی ما وعدههای اقتصادی در سطح خرد و کوچک ندادیم. ما وعده «عدالتمحوری» دادیم، به این معنا که امکانات و ثروتهای خدادادی کشور در تمام کشور به صورت مساوی توزیع شود و از این جهت کارنامه درخشانی داریم، اگر روستای امروز ما را با چهار سال پیش مقایسه کنید، تفاوتهای زیادی وجود دارد. افرادی که احتمالاً این مطالب را گفتند- انتقادهای اقتصادی- در محلههای عیاننشین زندگی میکنند و قبلاً سهم 20 سال آینده خود را از ثروتهای کشور گرفتهاند.
* ما که از غرب میآییم و چیزی که در ذهن ما وجود دارد، صحبتهایی است که آقای اوباما مطرح کرده و خواستار رابطه جدیدی با ایران شده و در مقابل مواردی را هم خواستار شده که از جمله آن توقف فعالیتهای اتمی ایران است. آیا این موضوعی هست که ایران آن را به غرب قول بدهد؟ و آیا الآن زمان آن فرارسیده که ایران و غرب یک رابطه نرمالی با همدیگر داشته باشند؟
ما تصور میکنیم از زمانش گذشته است اما نه به خاطر منافع ایران بلکه به خاطر منافع غرب. ما امروز فکر میکنیم که غرب از جهات مختلف بویژه از جهت اقتصادی در شرایط بسیار دشواری قرار دارد. ما بارها به امریکا به طرق مختلف گفتیم که سیاستهای غلطی را در عراق، افغانستان، فلسطین اشغالی و خاورمیانه در پی گرفته است که به ضرر ایالات متحده و همپیمانانش است اما متأسفانه هیچ گاه امریکا به این نصایح گوش نداد. من فکر میکنم هنوز غرب مشکلات خودش را خوب درک نمیکند و حدود 9-8 ماه پیش و قبل از روی کار آمدن آقای اوباما بر سر کار، واشنگتنپست با من مصاحبهای کرد و از من سؤال شد که چه نصیحتی به سیاستمداران غربی دارید و من گفتم که چشمانشان را باز کنند و خودشان واقعیتهای جهان را ببینند نه با چشمان صهیونیستها. خبرنگار به من گفت ما الآن نگران کشورهای هند، پاکستان، چین، کره شمالی و کشورهایی که به سلاح هستهای دست پیدا کردند، هستیم اما من جواب دادم من به سیاستمداران غربی پیشنهاد میکنم تاریخ را مطالعه کنند چرا که یک ابرقدرت هرگز در طول تاریخ برای مدت بسیار زیادی ابرقدرت باقی نمیماند.
* وقتی غرب میگوید ما میخواهیم رابطه بهتری داشته باشیم، صحبت شما چیست؟
ما یک تفاوتی با غرب داریم و آن چیزی که به عنوان پیام سیاسی میگوییم همان چیزی است که به آن اعتقاد داریم و به آن عمل میکنیم و این غیر از درس سیاسی غرب است که در دانشگاههای غرب تدریس میشود و معتقدند سیاست آن چیزی نیست که گفته میشود، بلکه آن چیزی است که عمل میشود. لذا من معتقدم ما همواره در طول 30 سال بعد از انقلاب این مشکل را با غرب داشتیم که ما صادقانه به آنان اعلام میکردیم کار شما غلط است اما آنها فکر میکردند ما از بیان این موضوع منظور دیگری داریم و متأسفانه آنها همیشه خلاف آن حرفهایی را که به ما میگفتند، انجام میدادند.
* آیا به نظر شما اگر آقای احمدینژاد دوباره انتخاب شود، روابط بهتری با غرب برقرار خواهد شد؟
این بستگی به غرب دارد. ما منتظر هستیم که تغییر عمل را در غرب شاهد باشیم نه تغییر دیالوگ، ما نمایشنامه غربی زیاد مطالعه کردیم و ادبیات غرب را میشناسیم و داستانهای ملودرام غربی را هم دیدهایم و امیدواریم غرب دچار تراژدی نشود و بهطور مثال همین چند روز پیش آقای نتانیاهو، آقای اوباما را خیلی لیس زد و روکش شکلاتی آقای اوباما کنار رفت و ما یک بوش ضعیفتر را دیدیم. ما توصیه میکنیم تغییر در واقعیت و عمل اتفاق بیفتد، لذا منتظر تغییر در عمل امریکا هستیم و به او توصیه میکنیم مثل هر کشور دیگر به مرزهای خود برگردد و تلاش کند تا مشکلات درونی خود را حل کند، ما فکر میکنیم اینگونه دخالت در جهان مثل پیرمردی است که با هفت تیر وارد مدرسهای میشود و از ترس اینکه مبادا این بچهها در آینده رقیب او شوند، همه را به گلوله میبندد و امریکا هماکنون در حال انجام چنین عمل است.
* منظور شما از نام بردن واژه تراژدی چیست؟ آیا همان دخالتهای نظامی است یا خیر؟ گویا شما از شاخصهای بورس بیخبرید؟
خیلی بد است. اما ما میخواهیم بدتر از این نشود. ما دوست نداریم ببینیم که مادران غربی، شیر نداشته باشند تا به فرزندان خود بدهند، یا مردم دارو نداشته باشند تا به بیماران خود بدهند، بنابراین، این روندی را که غرب در پیش گرفته است به این معناست که شما تمام پولهای خود را صرف تسلیحات نظامی و نیروی نظامی میکنید و میخواهید بر همه دنیا سلطه نظامی داشته باشید، به طور قطع به سقوط سیاسی غرب منتهی میشود. همانگونه که حضرت امام(ره) هم گفتند. ما هم معتقدیم غرب که دانش بشری، به نظام سیاسی حکومتها، فلسفه و به نوع تمدنها خدمت کرده و ما آنها را درک میکنیم و برای آنان ارزش قائل هستیم، اما همانطوری که امام به جماهیر شوروی پیشنهاد کرد تا گرفتار سقوط و فروپاشی نشود، به غرب هم پیشنهاد میکنیم قبل از اینکه وارد این عرصه شود، خودش را نجات دهد و فکر میکنیم هنوز فرصت وجود دارد.
* پس شما اعتقاد دارید که انقلاب با آقای احمدینژاد ادامه خواهد داشت؟
هر کسی هم جای آقای احمدینژاد باشد، انقلاب ادامه خواهد یافت، چون این انقلاب ملت ایران است و تنها نظر آقای احمدینژاد نیست، بلکه یک حمایت 70 میلیونی فقط در ایران، پشتوانه این انقلاب است و خارج از ایران هم این انقلاب، هم فکر و همسو زیاد دارد و اینها سرمایههای انقلاب محسوب میشوند نه راکت، موشک و تفنگ.