از سخنان اهل بیت (علیهم السّلام) به خوبی بر می آید که اگر وجود مبارک امیر مؤمنان (ع) نبود ، برای فاطمه زهرا (س) همسری نبود. این کفو و همسری،گذشته از آن مقام باطنی ولایت ، معارف ظاهری را هم به همراه دارد. برای اینکه روشن بشود واقعاً وجود مبارک حضرت امیر و حضرت فاطمه (ع) همتای همند، باید خطبه نورانی وجود مبارک فاطمه زهرا (س) را با آن خطبه های برجسته نهج البلاغه ارزیابی کرد تا روشن شود که اینها همتای همند.
وجود مبارک زهرا (س) سخنانی در حد موعظه و مسائل اخلاقی دارد ، چه اینکه وجود مبارک امیر مؤمنان (ع) هم سخنانی در حد موعظه و اخلاق و تهذیب نفوس دارد. امّا سخنان امیرالمؤمنین در آن خطبه های توحیدی و تبیین آثار وحی و نبوّت ، تأثیر رسالت ، معنای امامت و اسرار عبادات، یک ویژگی معیّنی دارند که همان لطائف را می شود در خطبه نورانی فاطمه (س) یافت و از آنجا استنباط کرد.
نگاه درسی حوزویان و دانشگاهیان به خطبه فدکیه
شما عزیزانی که کارهای حوزوی و دانشگاهی دارید ، مخصوصاً جامعه الزّهراء و خواهرهائی که در دانشکده ها یا حوزه ها مشغول فراگیری علومند ، شایسته است که بعضی از واحدهای درسی را همین خطبه نورانی حضرت فاطمه (س) قرار بدهند؛ این خطبه را شرح کنند ، بحث کنند و حفظ کنند؛ این بیش از نیم جزء از قرآن کریم است که وجود مبارک حضرت در این خطبه برابر قوی ترین خطبه های نهج البلاغه سخن گفت. در نهج البلاغه خطبه ها یکسان نیست؛ چه اینکه سوره ها وآیات قرآن هم یکسان نیست. برجسته ترین خطبه های توحیدی نهج البلاغه را یک طرف بگذارید ، و آن بخش اوّل خطبه نورانی حضرت فاطمه (س) را یک طرف بگذارید؛ می بینید هر دو گویا از یک گوینده صادر شده است.
پاسخگوئی به شبهه پیچیده کیفیت خلقت عالم
« توحید » را چه جور معنا کرده اند ! این شبهه که آیا خداوند ،جهان را از چیزی خلق کرد ، م ن ش ی ء خلق کرد؛ یا م ن لا ش ی ء خلق کرد ! اگر خدا جهان را از یک موادی خلق کرده باشد؛ پس آن ماده ها ازلی است و مخلوق خدا نیست (معاذ الله)! اگر م ن ش ی ء خلق نکرد ، م ن لا ش ی ء خلق کرد؛ لا ش ی ء که نمی تواند ماده و مبدأ قابلی باشد. شی ء هم که از این دو حال نقیض بیرون نیست؛ ارتفاع نقیضین محال است. عالم را یا م ن ش ی ء خلق کرد ، لازمه اش ق دم آن ماده است. یا م ن لا ش ی ء خلق کرد؛ این هم محال است ! لا ش ی ء که نمی تواند ماده باشد؛ این شبهه از دیر زمان بوده است.
پاسخگوئی به شبهه کیفیت خلقت عالم ، 25 سال قبل از امیرالمؤمنین (ع)
شما می بینید این شبهه ،هم در نهج البلاغه پاسخ عمیق داده شد(1)، هم در خطبه نورانی حضرت زهرا (س) (2). منتها در خطبه نورانی حضرت زهرا ، 25 سال قبل از نهج البلاغه پاسخ داده شد. چون همه فرمایشات امیرالمؤمنین مال زمان حکومت آن حضرت است.
سیّدنا الاستاد مرحوم علامه طباطبائی بارها می فرمود : ادب و احترام امیرالمؤمنین نسبت به وجود مبارک پیامبر (ص) این بود؛ تا پیامبر زنده بود ، حضرت مؤدّبانه ساکت بود. هیچ خطبه ای ، سخنرانی ای ، طرح بحثی ، طرح مسائلی نداشت؛ به احترام پیامبر ساکت بود. بعد از رحلت آن حضرت هم که متأسفانه جریان سوء سقیفه پیدا شد ، حضرت را خانه نشین کردند. آن وقتی که حضرت می توانست سخن بگوید ، به احترام پیغمبر ساکت بود؛ بعد هم که حضرت را ساکت کردند. تقریباً ربع قرن حضرت را مجبور به سکوت کردند؛ بعد از 25 سال که حضرت به مقام رسید ، شروع کردند به سخنرانی.
این سخنرانی های نهج البلاغه غالباً بعد از 25 سال است؛ یا نامه است ، یا سخنرانی در جمع نمازگزاران جمعه است ، یا سخنرانی برای تهییج مجاهدان نستوه است ، یا در توزیع بیت المال است و مانند آن. ولی این خطبه نورانی حضرت زهرا (س) که به این شبهه یاد شده و مانند آن پاسخ می دهد ، تقریباً 25 سال قبل از خطبه های نهج البلاغه است.
وجود مبارک صدیقه کبری در آن خطبه نورانی می فرماید: اینکه شما گفتید: خدا جهان را آیا م ن ش ی ء خلق کرد یا م ن لا ش ی ء ، و گفتید : ارتفاع نقیضین محال است؛ باید توجه کنید که نقیض م ن ش ی ء ، م ن لا ش ی ء نیست؛ نقیض م ن ش ی ء ، لا م ن ش ی ء است ، نه م ن لا ش ی ء. سئوال کرده اید : خدا جهان را از یک سلسله مواد آفرید ، یا از عدم آفرید ! می گوئیم : خدا جهان را لا م ن ش ی ء خلق کرد؛ مبدع است، نو ظهور است. با اراده خدا ماده پدید آمد ، صورت پدید آمد؛ ماده و صورت را هماهنگ کرد ، شد عالم. نقیض م ن ش ی ء ، لا م ن ش ی ء است؛ نه م ن لا ش ی ء ! آن م ن لا ش یء می شود « موجبه معدوله ».
پیچیده و دشوار بودن مطالب عمیق خطبه حضرت زهرا (س)
بخش اوّل خطبه ،در سطح مکاسب و کفایه نیست که با 8 ، 10 سال درس خواندن حل بشود ، این بخش؛ ،سالیان متمادی درس می خواهد ، منطق و کلام و فلسفه قوی می خواهد. در حد کفایه نیست که با 8 ـ 7 سال حل بشود ! نهج البلاغه اینطور است؛ نشانه اش این است که : این گوی و این میدان !! شما طلبه کفایه خوان را بیاورید ، ببینید نهج البلاغه را هر چه هم مطالعه کند ،آیا می تواند بفهمد؟! اینها درس می خواهد. بنابراین چه بهتر که از همین اوّل اینها را جزء واحد درسی قرار بدهند؛ نظیر بحث های فقهی و اصولی. هم حفظ بکنند ، هم درس بخوانند ، هم بحث بکنند ، هم شرح بنویسند ، هم ترجمه بکنند تا کم کم بخش هائی از اینها حل بشود.
ایراد مطالب والا علی رغم وضعیت نامناسب جسمانی
بخش اوّل این خطبه نورانی بسیار عمیق است که مربوط به توحید است. این را چه کسی ایراد می کند ؟! این را یک خانم 18 ساله بچه سقط کرده بین در و دیوار فشار دیده کتک خورده رنج کشیده مصیبت دیده ای که فاصله منزلش تا مسجد بسیار کم بود؛ امّا زنان برجسته مهاجر و انصار که خدمت حضرت بودند ، دیدند این فاصله را نتوانست با پای خود بیاید؛ بین راه نشست ! این آمد با آن وضع ، خطبه را ایراد کرد !! مگر فاصله منزل علی بن أبیطالب با مسجد پیغمبر چقدر بود ؟! خیلی کم بود. بنابراین علی بن أبیطالب و همسر او باید چنین سخنانی را بگویند.
تبیین مسأله نبوت و شرایط عصر بعثت
حضرت زهرا بعد از مسأله توحید ، مسأله نبوّت را تشریح می کند. ولی دراینجا باز مثل علی بن أبیطالب تبیین می کند. وجود مبارک حضرت امیر درباره آثار وحی و نبوّت ، جمله های فراوانی دارد. چه اینکه در قرآن کریم هم آثاری که برای وحی و نبوّت هست ، زیاد است. امّا در بخشی از آیات قرآن کریم، جهانی بودن وحی و نبوّت را تبیین می کند؛ که جهان در عصر نزول قرآن چه جور بوده است. بخشی ملحد بودند ، اصلاً مبدأ و معادی را نمی پذیرفتند. بعضی آتش پرست بودند ، بعضی بت پرست بودند ، بعضی یهودی بودند ، بعضی مسیحی بودند ، بعضی شاکّ و متحیّر و مردّد بودند؛ جهان اینچنین بود.
همین بیان نورانی که وجود مبارک امیر مؤمنان (ع) در تبیین و تشریح اوضاع جهان در عصر نزول قرآن دارد ، در این خطبه نورانی فاطمه زهرا (س) هم آمده. فرمود: وقتی خدای سبحان، پدرم را به نبوّت مبعوث کرد ،امت های گوناگون ، فرقه ها بودند (3). مردم روزگار ؛ بعضی آتش پرست بودند ، همین زرتشتی های آن روز؛ بعضی هم بت پرست بودند ، بعضی سرگردان بودند. بعضی منکر خدا بودند ، با اینکه خدا شناس بودند ! وخدا شناسی در درون هر کسی نهادینه بود. وقتی که ما متولد شدیم ، علم کشاورزی و دامداری و صنعت و این اصطلاحات روز و این علوم حوزوی و دانشگاهی را نمی دانستیم، کم کم یاد گرفتیم؛ در آخرهای عمر هم ممکن است از یادمان برود. که فرمود : و الله اخرجکم م ن بطون امّهات کم لا تعلمون ش یئاً (4)
اینکه در سوره نحل فرمود : هیچ چی نمی دانستید ، به دنیا آمدید؛ همین علوم رائج حوزه و دانشگاه است. امّا آن سرمایه اوّلی را خدا به ما داد ، فرمود : من شما را بی سرمایه خلق نکرده ام. و نفس و ما سوّاها ، فألهمها فجورها و تقواها (5). این تشخیص حق و باطل ، صدق و کذب ، سعادت و شقاوت ، خیر و شر و حسن و قبیح را من در درون دل شما نهادینه کرده ام و این می شود علوم الهامی که فجور و تقوای انسان را تأمین می کند. پس خدا شناسی ، حق شناسی ، حق طلبی ، حق جوئی ، حق خواهی در درون همه نهادینه شد. این اغراض و غرائض بر اساس خاب من دسّاها (6)؛ اینها را در درون گذاشته ، دفن کرده ، مدسوس کرده و چیزی که الآن می بیند همین اغراض و غرائض حیوانی است. وجود مبارک فاطمه (س) می فرماید: ممکن نیست بشر،خدا را نشناسد، چون با شناخت خدا خلق شده. امّا در عین حال چون آن شناخت، دفن شده است ، جائی را روشن نمی کند. اینها منکر خدایند ، با اینکه در درون اینها « خدا شناسی » مشتعل است ، منک رهً ل لّه (سبحانه و تعالی) بعد عرفان ها.

سخنرانی آیت الله جوادی آملی در جلسه درس اخلاق در دیدار با جمعی از دبیران ، معلّمان ، مربیان و دانشجویان ـ قم ؛ 17 / 2 / 1388


(1) برداشت از:الکافی /1 / 134 ـ باب جوام ع التّوحید
(2) برداشت از : الحتجاج ل لطبرسی / 1 / 98 ـ ا حت جاج فاطمه الزّهراء (س)
(3) الحتجاج ل لطبرسی / 1 / 99 ... (4) نحل / 78 (5) شمس / 7 و 8 (6) شمس / 10


دسته ها : مذهبی
پنج شنبه 1388/3/7 23:59
X