به گزارش خبرنگار سیاسی برنا، ماشاءالله شمس الواعظین سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات طی سخنانی در مناظره انتخاباتی خود با عبدالرضا داوری کارشناس امور رسانه، با اشاره به گفتمان امام خمینی (ره) در ارتباط با رسانه ها، به ذکر خاطره ای در این باره پرداخت و گفت: زمانیکه سردبیر روزنامه کیهان بودم، از دفتر امام سردبیران کشور راخواستند که یادم است آن زمان من از کیهان، مسیح مهاجری از روزنامه جمهوری، دعایی از روزنامه اطلاعات به همراه جلال رفیع سردبیر این روزنامه و تعدادی از صاحبان رسانه و مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی به دفتر امام رفتیم.
وی افزود: از آنجاییکه ما کمتر احضار می شدیم، احضار در بیت امام برایمان خیلی عجیب بود.
سردبیر روزنامه توقیف شده جامعه اظهار داشت: آن زمان طبع روزنامه ها این بود که اظهارات امام خمینی (ره) به عنوان فرمانده کل قوا تیتر یک روزنامه ها بود اما ما در حضور امام با یک نکته حیرت آور مواجه شدیم. چرا که ایشان به ما گفتند که من مطبوعات را بررسی کردم و مایل نیستم به اینکه هر روز عکس و سخنان من در صفحه اول روزنامه ها چاپ شود و در ادامه اشاره کردند که به جای عکس من، تصویر آن کشاورزانی را بگذارید که به حمایت از جبهه می روند.
وی تصریح کرد: امام حتی از شخصیت خود فراتر رفتند و گفتند: روزنامه ها اگر دولتی شوند و هر روز به ترتیب از مقام 1 و 2و 3 کشور تیتر بزنند، ارتباطشان با مردم را از دست می دهند. چرا که هر مقامی به تناسب مخاطبین حاضرش سخنانی را ایراد می کند. شمس الواعظین اظهار کرد: در آن جلسه من توضیحاتی را در زمینه کار رسانه ای به امام دادم و گفتم شما مطلعید که ما در دوران جنگ به سر می بریم و در این دوران حتی سکوت فرماندهی کل قوا هم خبر مهمی است و اگر روزنامه و مطبوعات ما از اظهار نظرات شما خالی شود، این نگرانی ایجاد می شود که وضعیت جسمانی و سلامت فرمانده کل قوا چگونه است ولی امام در پاسخ گفتند: من تصمیم خود را گرفته ام و شما دیگر حق این کار را ندارید.
این روزنامه نگار اصلاح طلب ادامه داد: من از آن جلسه که بیرون آمدم، یک فرهنگ ژورنالیستی نوین پیدا کردم و از آن به بعد استراتژی کیهان و اطلاعات به عنوان دو روزنامه رسمی کشور تا آنجایی تغییر کرد که روزنامه اطلاعات مقاله دیدگاههای شهید مطهری را در نسخی از روزنامه که در جنوب تهران توزیع شد، چاپ کرده بود اما زمانیکه شنید دفترامام مخالف چاپ این مقاله است، آن را در نسخ روزنامه که در شمال تهران و از جمله بیت امام توزیع شد، حذف کردند ولی امام بعد از اطلاع از این اقدام روزنامه اطلاعات فرمودند: "مگر من لنین هستم که استالین برایش روزنامه مخصوص چاپ می کرد".
وی با بیان اینکه بعد از این اتفاق، روزنامه اطلاعات یک روز توقیف شد، خاطرنشان کرد: این جمله زنگ خطری در گوش ژورنالیست های آن زمان بود که رسانه ها اگر خودشان را از منافع و حوزه اقتدار دولت خارج کنند و پایگاه اجتماعی و مخاطبان خودشان را به عنوان بستر انعکاس دیدگاهها در برابر دولت قرار دهند، کار رسانه ای موفق انجام خواهد شد.
شمس الواعظین در ادامه سخنانش تأکید کرد: اگر رسانه ها به منعکس کننده اخبار دولت تبدیل شوند، آرام آرام اثر و تأثیرگذاری خود را از دست خواهند داد و راه را برای بروز رسانه شایعه و مدیریت افکار عمومی از سوی آنها، باز خواهند کرد.
وی با بیان اینکه هم اکنون رسانه های بومی ما در برابر رسانه های فراسوی مرزها منفعل هستند، گفت: به استثنای مراحلی از قبیل انتخابات که مردم به رسانه های در دسترس توجه می کنند، بخش اعظم دیدگاههای عمومی در حال حاضر توسط رسانه های فراسوی مرزها کنترل می شود و این برای کشور مخاطره آمیز است.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات ضمن اظهار امیدواری از اینکه تحولی در عرصه رسانه ای ما صورت گیرد که رسانه های بومی مان بتوانند قابلیت اطلاع رسانی در مقابل رسانه های فراسوی مرزها را پیدا کنند، اظهار تأسف کرد از اینکه رسانه های فراسوی مرزها که به زبان فارسی برنامه پخش می کنند، با استفاده از عناصر تربیت شده و آموزش دیده بستر رسانه های بومی، خود را اداره می کنند.
وی همچنین تصریح کرد: باید به مقامات ارشد جمهوری اسلامی هشدار دهیم که از یک طرف این نابرابری رسانه ای میان رسانه های بومی و فراسوی مرزها، مخاطره آمیز است و از طرف دیگر فرصت پرورش استعدادها در بوم وطن داده شود تا نیروی ما تن به مهاجرت به خارج از کشور ندهد و رسانه های ما در موقعیت برابری با رسانه های فراسوی مرزها قرار گیرند.
در ادامه این مناظره، عبدالرضا داوری به عنوان کارشناس امور رسانه با بیان اینکه مطبوعات ور سانه ها بهترین ابزار برای بالابردن آگاهی هستند، گفت: ما تحول جدی را طی سال های بعد از 57 در حوزه رسانه ها مشاهده می کنیم و رویکردهای 30 سال اخیر ، تجربه ارزشمندی را برای ما انباشته کرده است.
وی به یک جمع بندی کلی از آنچه که در سال های پس از انقلاب در حوزه رسانه اتفاق افتاده اشاره کرد و اظهار داشت: ما یک دوره مشخصی را از ابتدای دوره انقلاب تا میانه دهه 60 و پایان ریاست جمهوری بنی صدر می بینیم که در این دوران فضای مطبوعاتی به نحوی بود که همه جریان ها و گروه ها نشریات خود را منتشر می کردند بدون این که یک چارچوب نظارتی فعالیت هایشان را سازماندهی کند.
این استاد دانشگاه افزود: این روند تا پایان سال 60 به جهت هرج و مرج هایی که در حوزه رسانه ها ایجاد شده بود، متوقف شد. و شاید تنها نمونه مشابهش را فقط در محدوده ملی شدن صنعت نفت شاهد بودیم.
وی ادامه داد: ما از سال 60 تا 68 یعنی در دوران جنگ تحمیلی، فضای خاصی را در حوزه مطبوعاتمان می بینیم و تقریبا نشریات منتقدی در این دوران حضور ندارد؛ آن چنان که در سال 65 آقای موسوی خوئینی ها به عنوان دادستان کل وقت کشور در مشهد صحبت کرده و از رکود حاکم بر فضای مطبوعاتی حاکم در کشور انتقاد می کند.
این عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی تصریح کرد: از دی ماه سال 64 اتفاقی در عرصه رسانه می افتد، و روزنامه رسالت توسط بخشی از منتقدین آقای مهندس موسوی که از کابینه ایشان کنار گذاشته شده بودند، منتشر می شود و ما تا پایان سال 68 چنین فضایی را داریم.
به گفته وی، در دوران پس از جنگ و روی کار آمدن دولت سازندگی، روند تغییرات در حوزه نشریات آغاز می شود و به خصوص حوزه نشر ماهنامه ها و هفته نامه ها رو به تکثر می گذارد و دو روزنامه منتقد سلام و جهان اسلام هم منتشر می شود؛ هر چند در همین مقطع بعضی از روزنامه ها توقیف می شود.
این کارشناس مسائل رسانه خاطرنشان کرد: در سال 74 و در دوران آقای خاتمی عناوین متکثر در تیتراژ های وسیع منتشر می شود و این روند نیز دچار فراز و فرودهایی می شود که فضای مطبوعاتی آن موقع نتوانست از آن فضای مطلوبی که در فضای سیاسی کشور ایجاد شده بود، به خوبی بهره برداری کند و اسیر گرایش ها و دستاوردهای حزبی و مقطعی شدند.
وی با اشاره به اینکه تنها روزنامه هایی که آن موقع در تیترها و مطالب، گرایش خود را حفظ کرده بودند، رونامه هایی بودند که با مدیریت آقای شمس الواعظی منتشر می شدند، گفت: متاسفانه همین امروز قریب به 250 نفر از روزنامه نگاران عصر اصلاحات با شبکه هایی کار می کنند که در ماهیت ارتباط این شبکه ها با سازمان های امنیتی غرب و پیگیری منویات غرب از سوی این شبکه ها شبهه وجود دارد و این نشان می دهد که مدیران مطبوعات ما در این زمان نتوانستند با بدنه عمومی جامعه ارتباط برقرار کنند.
داوری تصریح کرد: مدیران مطبوعات در دوران اصلاحات حتی در فضای مطبوعاتی هم اقبال خود را از دست داده اند و ما این واقعیت را در انتخابات اخیر هیئت نظارت بر مطبوعات شاهد بودیم.
وی اظهار داشت: هر چند این فضا به پایان رسید اما من فکر می کنم این 16 سال فرصت خوبی بود که ما به یک زیرساخت مطبوعاتی خوب دست پیدا کنیم اما هیچ کدام از دو دولت سازندگی و اصلاحات، حرکت هایی صورت ندادند که نقطه ثقل مرجعیت افکار عمومی بر مطبوعات داخلی قرار بگیرد.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی تصریح کرد: در سال 84 یک چرخش استراتژیک در شیوه مدیریت دولت اتفاق افتاد و آن شبکه ای که از فاصله سال های 60 تا 84 در کشور حکومت می کردند، کنار گذاشته شدند و به دنبال آن ما با پدیده هایی مواجه شدیم که تا قبل از آن شاهد نبودیم. چرا که در این دوران یک جریان هماهنگ مطبوعاتی برای اولین بار پس از انقلاب حجم عظیمی توهین، تخریب و وارونه نمایی عملکردهای مسئولان دولتی را پایه گذاری کردند.
وی خاطرنشان کرد: در دوران آقای خاتمی آن چه که به عنوان توهین مستقیم و کوچک شمردم و تحقیر رییس جمهور شاهدیم تنها سه مورد بوده اما در سه سال ابتدایی آقای احمدی نژاد قریب به 1700 مورد توهین به رییس جمهور را شاهد هستیم.
داوری با بیان اینکه تخریب علیه دولت در فضای مطبوعاتی طی سه ماه اخیر شیب بسیار تندی برداشته است، گفت: یکی از آسیب هایی که فضای مطبوعاتی ما به فضای انتخابات می زند این است که فضای انتخابات را تهی از عقلانیت و خردورزی و بررسی کارشناسانه عملکرد کاندیداها و آن کسانی می کند که خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده اند.
وی همچنین تاکید کرد: این مباحث باید از سوی کارشناسان مطبوعاتی برای مردم باز شود تا ما بتوانیم حداقل در آستانه انتخابات فضای مطبوعاتی را از حجم توهین و تخریب روزانه دور کنیم هر چند تجربه نشان داده که معمولا اگر توهین و تخریب از حدی فراتر رود، نتیجه عکس دارد ولی اصل این موضوع زیبنده فرهنگ و تمدن مردم ما نیست.
ماشاءالله شمس الواعظین در ادامه مناظره انتخاباتی خود با عبدالرضا داوری، که روز گذشته در محل شبکه خبری برنا، برگزار شد، به طرح این موضوع پرداخت که چرا در روزها و مراحل انتخابات، فضای سیاسی کشور باز تر می شود و تمام بحث ها و انبوهی از نقدها و مشکلات در این مرحله کوتاه سرریز می کند، و پس از این که دولت جدید مستقر می شود، به دلیل وضع پاره ای از مقررات و یا استفاده از عنصر اقتدار از طریق انتخاب ، فضا آرام می شود.
وی در ادامه اظهار داشت: سوال من این است که آیا فضایی که این روزها دیده می شود، به یکباره در ایام انتخابات خلق می شود یا اینکه انبوهی از مطالبات در پس سدی وجود دارد که دریچه های این سد در ایام انتخابات باز می شود و با فشاری زیاد از دریچه های گشوده شده به آن سوی سد حرکت می کند؟
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات، گفت: اگر جامعه پیش و پس از انتخابات دارای وضعیت متعادلی در پذیرش نقدها به وسیله دولت، نهادها و موسسات دولتی باشد، به نظر نمی رسد این تراکم به وجود آید که بخواهد در ایام انتخابات خود را نشان دهد.
وی با اشاره به اینکه ما یک عنصر تحقیق شونده و در مقابل آن یک عنصر تحقیر کننده نیز داریم، تصریح کرد: به دلیل آن که در ایام اصلاحات پاسخگویی به انبوهی از مطالبات گذشته وجود دارد، شخصیتی مانند خاتمی نمی تواند تخریب پذیر باشد، اما عکس آن آقای احمدی نژاد درصد تخریب پذیری بالایی دارد.
شمس الواعظین خاطرنشان کرد: ما باید مجرای مطالباتی که تحت عناوین نقد به عملکرد دولت ها وجود دارد را باز کنیم تا تراکم و انباشت به وجود نیاید و سپس اگر در بستر آزاد گسترش اطلاعات، خطا در انتقاد را داریم می توانیم عاملان آن ها را کنترل و یا حذف کنیم.
وی با اشاره به اینکه در دوران دولت نهم وقتی کسی حرف خارج از عرف می زند، هیچ مقام دولتی واکنش نشان نمی دهد، تاکید کرد: من اظهارات آقای داوری برای تخریب بی سابقه رییس دولت نهم را می پذیرم اما یادمان نرود که فرهنگ تخریب در فضای بسته به وجود می آید.
این روزنامه نگار اصلاح طلب با بیان اینکه انباشته هایی که در جامعه به وجود می آید، در روزهایی مانند انتخابات که اقتدار دولت رو به پایان است، خودشان را نشان می دهند، گفت: من معتقدم ما باید مجاری این سوی سد و آن سوی سد را برابر کنیم.
وی همچنین افزود: جامعه ایران با معیارهای فعلی جهانی که ایران هم به کنوانسیون هایش پیوسته، جامعه بسته ای است. چرا که بعداز چین ما کشور دوم در آسیا هستیم که 168 هزار وبلاگ نویس داریم؛ وبلاگ نویسی فضای مجازی و آلترناتیو فضاهای بسته است.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات با تاکید بر اینکه این انباشتگی مطالب خطرناکی برای جامعه است، اظهار داشت: ما باید از دولت بخواهیم فضای کنترل و مدیریت شده ای ایجاد کند و سپس انتظار داشته باشد که فضای آشتی جویانه بر مطبوعات حاکم شود.
وی خاطرنشان کرد: قدرت های بزرگ را نیز نباید این گونه امنیتی نگاه کنیم. چرا که اگر همه مطبوعات و رسانه های فارسی زبان را در چارچوب رسانه های غرب امنیتی کرده و رسانه های خودمان را پاک تفسیر کنیم به حرفه ژورنالیستی اجحاف کرده ایم.
شمس الواعظین با اشاره به اینکه بر عرصه رسانه بازار عرضه و تقاضا حاکم است، یعنی تا وقتی بازاری در جهان به وجود نیاید، رسانه ها به سمت آن نمی روند، به طرح این سوال پرداخت که ایران به عنوان مادر زبان فارسی چند درصد از 170 میلیون مخاطب فارسی زبان جهان را پوشش می دهد و چند در صد از مخاطبان داخلی خود را توانسته تامین کند؟
وی با بیان اینکه این درصد خیلی کم است، گفت: ایران در تولید سرانه مطبوعات در دوران دوم خرداد از 178 عضو سازمان ملل به رتبه 124 ارتقاء پیدا کرد ما الان بعد از برمه و میانمار به کشور سوم به لحاظ تولید سرانه مطبوعات تبدیل شده ایم.
این روزنامه نگار اصلاح طلب در ادامه خاطرنشان کرد: در روز 23 بهمن ماه 1357 رادیو بی بی سی فارسی اعلام کرد که شنوندگان رادیو بی بی سی خبرهای فارسی را از رسانه های داخلی خودشان بشنوند و این حرف خیلی مهمی بود. چرا که گویای این بودکه ما خبری از داخل ایران نداریم که به شما بدهیم. اما اکنون چه شده که بعد از 30 سال به این نتیجه رسیدیم که در داخل کشور شبکه بی بی سی فارسی حاکم شود؟
در ادامه این مناظره، عبدالرضا داوری در واکنش به اظهار نظر شمس الواعظی مبنی بر اینکه هتک حرمت و تحقیر و توهین به رییس جمهور ناشی از عنصر تحقیر شونده است، گفت: من خودم بارها در نماز جمعه شاهد بودم که آقای هاشمی رفسنجانی منتقدین خود را با لفظ "نق بزن" و "خاک بر سرتان" مورد خطاب قرار داد. ولی تخریبی علیه وی ندیدیم.
وی با بیان اینکه ما ادبیات مردمی که متناسب با فرهنگ عمومیمان است را مشخصا در ادبیات حضرت امام(ره) می بینیم، اظهار داشت: بر خلاف آن چه آقای شمس الواعظین فرمودند دولت نهم تنها در فضای انتخابات تخریب نشده است بلکه به جهت فضای انتخابات شیب تخریب دولت از بهمن 87 افزایش پیدا کرده است.
این کارشناس امور رسانه، خاطرنشان کرد: دولت نهم از روز اول فعالیتش مورد هجمه قرار گرفت و دلیلش هم این بود که یک چرخش استراتژیک در شیوه مدیریت کشور ایجاد کرد و آن شبکه بروکراتیکی که قریب به 24 سال کشور را مدیریت کردند و متوسط خروجی مدیریتشان نیز طبق قانون برنامه چهارم توسعه که در دوران آقای خاتمی تدوین شده، 5/1 درصد بوده را از صحنه مدیریتی کشور حذف کرد و لذا این شبکه است که امروز جریان های مطبوعاتی و رسانه ای ما را تخریب کرده و خوراک آن ها را آماده می کنند.
وی با تاکید بر اینکه فضای نقد و بررسی دولت نهم کاملا غیر عادی است، تصریح کرد: بی انصاف ترین منتقدین هم این را قبول ندارند که ما اینقدر شکاف انتقادی بین دولت آقای خاتمی و آقای احمدی نژاد داشته باشیم.
داوری اظهار داشت: من اعتقاد دارم که اراده ای که باید برای تخریب آقای خاتمی در عرصه وجود می داشت، وجود نداشت و انصاف منتقدین هم بیشتر بود لذا خیلی از مصادیق انتقادی که امروز وجود دارد، فراتر از رفتار دولت است. چرا که امروز تخریب دولت نهم یک مبنای جامعه شناختی دارد و آن هم برکنار شدن شبکه بروکراتیک ضعیفی است که از چرخه مدیریتی کشور کنار گذاشته شده اند و بنای بازگشتن به این چرخه را دارند.
وی ادامه داد: البته این مسئله نیز طبیعی است که دولتی که بیشتر کار می کند قاعدتا ممکن است اشتباهات بیشتری هم داشته باشد؛ به عنوان مثال طرحی مانند طرح تحول اقتصادی قریب 16 سال در کشوی دو رییس جمهور خاک خورد اما دولت نهم با جسارت آن را بررسی و تقدیم مجلس کرد.
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی، تاکید کرد: اینکه مطبوعات در جامعه ما ارتباطشان با مردم قطع شده را باید در عملکرد خود مطبوعات جستجو کنیم؛ به عنوان مثال تعریفی که امروز از زنان و مطالبات آن ها ارائه می شود، نمی تواند با آحاد زنان جامعه ما ارتباط برقرار کند و این ایده آل برای الگوی زنان شاید فقط در مناطق مرفه نشین بتواند با مخاطب زن ارتباط بگیرد.
وی ضمن اظهار تاسف از اینکه جریان روشنفکری ما دیالوگش با جامعه را از دست داده، گفت: من ریشه جدایی مطبوعات با جامعه را نیز در این موضوع می بینم.
این کارشناس امور رسانه خطاب به شمس الواعظین تصریح کرد: ما چه بخواهیم و چه نخواهیم روشن شده که انقلاب دشمن دارد و در دوره ای از تاریخ بخشی از مطبوعات ایران، پایگاه دشمن بوده اند و اگر امروز چیزی حدود 250 نفر از عرصه مطبوعاتی ما منافعشان را در ترویج اهداف رسانه ای غرب دنبال می کنند، یک واقعیت غیر قابل انکار است.
وی همچنین به بیان نمونه ای از برخوردهایی که در دولت مهندس موسوی با برخی از منتقدین می شد، اشاره کرد و گفت: در آن زمان یک روزنامه، انتقادی به عملکرد وزارت جهاد کشاورزی می نویسد و نکته جالب اینکه آقای موسوی در تلویزیون به آن پاسخ می دهد که ما به این دهان ها و قلم ها هشدار می دهیم که مواظب باشند و به دولت انتقاد نکنند.
در ادامه این مناظره مجری برنامه از شمس الواعظین درباره علت حمایتش از میر حسین موسوی سوال کرد و وی درپاسخ گفت : من نمی دانم کجا اعلام شده که از مهندس موسوی دفاع کردم. چرا که یک روزنامه نگار در مقایس عمومی نمی تواند برای مردم جهت رای دادن مصداق تعیین کند.
وی با بیان اینکه ما از هر نهاد و نامزدی که یک قدم جامعه را به سمت دموکراتیک و حقوق بشر نزدیک کند، حمایت می کنیم، اظهار داشت: فرمول عملیاتی دولت آقای احمدی نژاد این است که به یک مشارکت حداقلی تضمین شده گرایش دارد در حالی که دولت آقای خاتمی به یک مشارکت حداکثری تقسیم شده گرایش دارد.
این روزنامه نگار اصلاح طلب تاکید کرد: اتفاق واقعی در صداهای خاموش خواهد افتاد و بنابر این شمس الواعظین در چارچوب نامزدهای ریاست جمهوری از مردم برای مشارکت حداکثری و دادن رایشان به دو نامزد اصلاح طلب به دلیل رویکردهای اعلام شده شان، دعوت می کند.
وی خاطرنشان کرد: من اساسا سازوکارهای انتخاباتی ایران را دموکراتیک نمی دانم و آزادی انتخابات را به شرطی می دانم که آزادی انتخاب برای همه وجود داشته باشد اما وقتی فیلتری به نام شورای نگهبان وجود داشته باشد که صلاحیت افراد و به ویژه زنان را به عنوان نیمی از افراد جامعه تحت عناوینی چون رجال سیاسی بررسی می کند، انتخابات آزاد نخواهد بود.
شمس الواعظین همچنین تصریح کرد: من از آقای احمدی نژاد بعضی اوقات خیلی خوشم می آید که صادقانه حرفش را می زند و به لوازم حرفش نیز ملتزم است.
وی در ادامه به انتقاد از عملکرد احزاب در کشورمان پرداخت و گفت: مثلا دبیر کل حزب کارگزاران در ستاد آقای کروبی مشغول به کار شده، معاون دومش از میرحسین حمایت کرده و پیکره حزب هم اعلام بی طرفی کرده است.
سخنگوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در واکنش به سخنان داوری در خصوص برکنار شدن شبکه بروکراتیک در دولت نهم، گفت: اکنون این سوال پیش می آید که بعد از برکنار شدن این شبکه سیستم بروکراسی کشور روی دوش کیست؟ و این 250 نفر که کنار رفتند، کدام مدیران جایگزینشان شدند؟
وی افزود: اگر این 250 نفر از آغاز انقلاب از هرم مدیریتی کشور بالا رفتند و حال از این سیستم حذف شده اند، و جای خود را به عده ای که از لحاظ مهارت های مدیریتی ناکارآمد و بی تجربه هستند، داده اند، باید بگویم ایجاد زلزله در پیکره اداری کشور در هیچ کجا صورت نمی گیرد مگر این که انقلاب شود.
شمس الواعظین با بیان اینکه نسبت این جریان که هم اکنون مدیریت کشور را بر عهده گرفته با دموکراسی اعلام نشده و فقط آقای احمدی نژاد در ویترین است، در واکنش به سخنان داوری در خصوص افرادی که در آن سوی مرزها علیه دولت هتاکی می کنند، گفت: در صد قابل توجهی از نیروهایی که الان به خارج از کشور رفته و در رسانه های آن سوی مرزها مشغول به کار شده اند، نیروهای تربیت شده من هستند که خدا را گواه می گیرم که هیچ وابستگی را به جریان خاصی ندارند و تنها جهت بیکاری به این رسانه ها پناه برده اند.
وی ادامه داد: من از روی دلسوزی به حکومتم گفتم که مراقب باشید، رسانه های فارسی زبان در راهند و از تمام اداره کنندگان مطبوعات دوم خرداد نیز هم اکنون در ایران زندگی می کنند و جزو چالش ها و دعواهای داخلی کشور به حساب می آیند.
در ادامه این مناظره انتخاباتی، عبدالرضا داوری طی سخنانی اظهار داشت: مسئله اصلی ایران در 20 سال اخیر توسعه بوده و اینکه ما باکدام الگو و در چه پارادایمی توسعه و پیشرفت را برای کشور رقم بزنیم.
به گفته وی در این راستا دو الگوی عمده پیش روی دولت ها بوده است؛ یک الگو توسعه را در هم سازی بانظام بین الملل دنبال می کند و معتقد است الگوی توسعه تک خطی است ولی الگوی دوم خواهان توسعه بر مبنای توانمندی های بومی است.
این کارشناس امور رسانه تصریح کرد: انقلاب اسلامی الگوی توسعه تک خطی را بر هم زد و مهم ترین شعارش قطع وابستگی بود اما رویکردهایی از اواسط دهه 60 در نظام ما رشد کرد و توانست خود را در عرصه سیاسی کشور تثبیت کند و در سال های اصلاحات به اوج خود برسد و آن همگامی با مبانی توسعه جهانی است.
وی ادامه داد: حال سوال من این است که ما حتما باید با مبانی توسعه غربی همگام شویم و یا اینکه بر اساس توانمندی های بومی خود می توانیم به توسعه و پیشرفت دست پیدا کنیم؟
داوری افزود: آقای هاشمی که بالاترین تورم ها را در سه چهارسال اول دولتش دارد و آقای خاتمی که بدترین عملکرد اقتصادی را در سال های 76 تا 78 دارد، به اندازه دولت نهم مورد تخریب قرار نگرفتند.
در ادامه شمس الواعظین تصریح کرد: اگر دستگاه قضایی درست و حسابی داشتیم، این دولت باید به دلیل فاصله ای که از برنامه چشم اندازه 20 ساله که به امضای رهبری رسیده، گرفته، محاکمه شود.
وی با تاکید بر اینکه تدوین سند 20 ساله یکی از افتخارات جمهوری اسلامی است، گفت: دولت آقای احمدی نژاد و هر دولت دیگری فقط به لحاظ اجرایی می تواند در برنامه چشم انداز 20 ساله تغییر ایجاد کند و به لحاظ استراتژیک هیچ دولتی حق دخالت در این برنامه را ندارد البته من این را می پذیرم که آقای احمدی نژاد با جسارت خود توانست از حرکت در راستای مسیر چشم انداز 20 ساله فاصله بگیرد تا تاثیر گذاری اقتصاد به هم ریخته جهانی را در اقتصاد ما کم کند.
عبدالرضا داوری در واکنش به این سخنان شمس الواعظین اشاره داشت: سند چشم انداز یک مقصد است و ما برای رسیدن به این مقصد گزینه های مختلفی داریم.
وی افزود: ما دو گزینه متفاوت را در سیاست گذاری ها می بینیم؛ یک نگاه می گوید ما به شرطی به اهدافمان در سند چشم انداز می رسیم که با اقتصاد جهانی ادغام شویم و نگاه دیگر این است که ما زمانی می توانیم به اهداف سند چشم انداز برسیم که به نیروهای بومی تکیه کنیم و در عین حال با نیروهای بین المللی تعامل داشته باشیم.
در ادامه شمس الواعظین در خصوص سیاست خارجی دولت نهم، تصریح کرد: من کارنامه آقای احمدی نژاد را برای دولت جرج بوش قابل قبول می دانم و احمدی نژاد برای دوره بوش یک ضرورت بود ولی برای اوباما یک خطر است. چرا که در دوران جرج بوش ادبیات جنگ پیشگیرانه که از عرصه روابط بین الملل رخت بر بسته بود، زنده شد و احمدی نژاد در قد و قواره ادبیات جرج بوش خوب در آمد.
وی افزود: من دولت آقای احمدی نژاد را محصول دو رادیکالیزم می دانم؛ یکی رادیکالیزم داخلی و عبور از خاتمی و دیگری رادیکالیزم بین المللی و در راسش آمریکا است.
در ادامه این مناظره عبدالرضا داوری در توضیح سخنان خود در خصوص مشغول به کار شدن بخشی از جریان مطبوعاتی دوم خرداد در پایگاه دشمن، اظهار کرد: وقتی مطرح می شود که یک جریان مطبوعاتی پایگاه دشمن است، الزاما به معنای این نیست که افراد آن از فلان پایگاه امنیتی دشمن، کد دارند بلکه من حرفم این است که این مطبوعات گاهی فضاهایی را دنبال می کردند که مطبوعات غرب و در راسش ایالات متحده آمریکا دنبال می کرند. چرا که استراتژی آمریکا از ابتدای انقلاب این بود که موقعیت رهبری را تضعیف کند و این جریان مطبوعاتی نیز گاهی هم و غمش را بر این می گذارد.
وی در پایان سخنانش در واکنش به اظهارات شمس الواعظین درباره دولت اوباما، گفت: من اعتقاد ندارم که ما در فضای جدید آمریکا دچار تغییرات استراتژیک شده ایم و ما هنوز از تغییراتی که قرار بود حداقل در صد روز اول انتخاب اوباما شاهد باشیم، چیزی ندیده ایم.
شمس الواعظین هم در جمله پایانی خود اظهار داشت: آمریکایی ها منتظر نتیجه انتخابات ایران هستند.