تعداد بازدید : 4573497
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
ز) برخی مواضع در خصوص دولت وحدت ملی:
جهت شفافیت و تبیین دقیقتر تحلیل ارائه شده، به پارهای از مواضع و نقطه نظرات طرح «دولتوحدتملی» میپردازیم. هرچند برای مطالعه بیشتر لازم است به مواضع تمامی افراد اشاره شود که در این متخصر نمیگنجد.
الف) موافقین طرح
سعید حجاریان ( نشریه شهروند، شماره 50، صفحات 50 تا 52 ): اگر ائتلافی جامع از نیروهای اصلاحطلب تشکیل شود و بخشی از راست هم حضور داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد. ببینید، مراجع و ائمهجمعه از طرف مردم تحت فشار هستند. از طرف آقای هاشمی هم تمامی روحانیون سنتی از آقایان واعظ طبسی تا مهدوی کنی را با این هدف که در انتخابات آینده وضعیت به هم بخورد، جمع کرده است.
دکتر علی لاریجانی(26 هفته نامه شهروند خرداد 1387): من آن بحث (دولت وحدت ملی) را از سر تجربیاتی که در اداره کشور داشتم مطرح کردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یک منطقی را ایجاد کنیم که همه مشارکت داشته باشند، برای بالا بردن ظرفیت کشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار کردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فکر میکنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فکری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهکشی روبازی کنند. این موضوع به هر حال به حال کشور مفید است.
سردبیر روزنامه کارگزاران (سرمقاله 11 خرداد): لاریجانی به جریانی (راستسنتی) تعلق دارد که اگرچه در دوران مجالس گذشته بهجز مجلس پنجم نتوانسته بود از اقبال مردمی برخوردار شود ولی در مجلس هشتم بیشترین سهم را در مجالس اخیر به دست آورده است. او به دلیل عضویت در خانواده مرجعیت از پشتیبانی طبقاتی روحانیت برخوردار است که پیوندی وثیق با تفکر محافظهکارانه راست سنتی دارد...فراموش نکنیم که سهم مخالفان دموکراسی در شکلگیری آن از سهم موافقان کمتر نیست و لاریجانیها حتی اگر مخالف اصلاحات باشند میتوانند با مهار زدن بر قدرت دولت سهمی در پیشبرد اصلاحات ایفا کنند. در فضای سیاست ایران دستکم در چند سال آینده لاریجانی همچنان نام آشنایی خواهد بود؛ خواه فقیه سیاستمدار، خواه فیلسوف سیاستمدار یا ریاضیدان دیپلمات»
محمدقوچانی نیز (سرمقاله شماره 50 هفته نامه شهروند): لاریجانی چنان زیرکانه از فرصتهای پیشآمده برای جانشینی حدادعادل استفاده کرد و راستسنتی به رهبری نهایی ناطقنوری چنان برای این کار نیروی خود را بسیج کرد که حدادعادل در نهایت ...حذف شد ...شاید راستسنتی زمانی که محافظهکار خوانده میشد، این توصیف را تحقیر خود قلمداد میکرد؛ اما امروزه در مقابل تندروی این محافظهکاری است که ستوده میشود...تقویت ارکان نظام تصمیمگیری در ایران و ایجاد اجماعی ملی میان نخبگان سنتی و مدرن در بابی حفظ توام صلح و غرور تنها راه دور شدن از خطر اقتدارگرایی در ایران است و این فرصتی طلایی است که تنها یک بار به محافظهکاران رو میکند.
احمدخرم وزیر راه دوران خاتمی (سرمقاله 27 خرداد روزنامه کارگزارن): راه حاشیهای دیگری هم وجود دارد که توسط برخی از اصولگرایان وابسته به جریان سنتی مطرح میشود. این دسته از اصولگرایان به علت آنکه شرایط کنونی مدیریتی و اجرایی کشور را شرایط خطرناکی برای حکومت، منافع ملی و رشد و پیشرفت کشور میدانند، گاه پیشنهاداتی مبنی بر توافق اصلاحطلبان و اصولگرایان بر سر نام یک شخصیت فارغ از گرایش سیاسی او میدهند و نجات کشور را در اجماع هر دو جریان عمده کشور روی یک کاندیدا در انتخابات میبینند. ...اما باید دانست که این گزینه آنگاه جواب خواهد داد که پیشزمینه و سابقهای در میان اصولگرایان که نشاندهنده اعتقاد آنها به توزیع عادلانه قدرت باشد، وجود داشته باشد.. توزیع عادلانه قدرت در ایران قطعا نیازمند بلوغ فرهنگی و سیاسی در جامعه است که هنوز تا تحقق این امر فاصله زیادی داریم.
حسین مرعشی در قالب گفتگو با (روزنامه اعتماد، 13 تیر 1387): قطعاً نظر اصلاحطلبان فقط این نیست که آقای احمدی نژاد کنار برود؛ ولو آنکه یک رئیسجمهور اصولگرا بیاید. حتماً اصلاحطلبان میخواهند در کابینه هم حضور داشته باشند، طبیعی است. در آن صورت باید کابینه وحدت ملی شکل بگیرد. کابینه ائتلافی که مظهر وحدت ملی است. کابینه ائتلافی میتواند مشکلات کشور را خیلی بهتر از کابینه فعلی است. الان کشور ما به دلیل سوءمدیریت کابینه وارد چالشهای بینالمللی و ملی بسیار سنگین شده است. خسارات کمی نپرداختیم...اگر قرار شد که به هر شکلی نتوانیم رئیسجمهور مطلوبمان را داشته باشیم، باید بین آقای احمدی نژاد و راست میانه، یک گزینه را انتخاب کنیم... "
دومین موضعگیری از بین اصولگرایان به صورت علنی را نیز هفته نامه شهروند امروز باز هویدا ساخت و در شماره 57 ( 13 مرداد 1387) در مطلبی با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولت وحدت ملی» نوشت: این روزها علیاکبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یک فرد معتدل، برای تشکیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد که با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشکیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی که یک جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج کند.
هفتهنامه شهروندامروز سرمایهگذاری روی این سوژه را ادامه داد در شماره 58 (20 مرداد 1387) در گزارشی از «بازتاب خبر ناطقنوری و دولت وحدت ملی» نوشت: گزارشی که هفته پیش در این صفحه مبنی بر تلاش آقای ناطق نوری برای تشکیل دولتوحدتملی منتشر شد، بازتابهای بسیاری یافت. از یک سو اغلب سایتهای اصولگرا آن را برای تیتر اول خود برگزیدند وهمزمان با انتشار شهروند آن را منتشر کردند. از دیگر سو برخی از دستگاهها و افرادی که وابسته به جناح راست دولتی بودند، شهروند را نشریهای «دروغ پرداز» خواندند. چنین بود که با انعکاس گسترده خبر، خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، به نقل از یک منبع آگاه آن خبر را تکذیب کرد. در حالی که برای تکذیب باید در ابتدا آقای ناطقنوری و سپس آقایان خاتمی و کروبی و هاشمیرفسنجانی خبر را تکذیب میکردند. امری که البته رخ نداد. در این میان برخی از فعالان سیاسی مانند علی یونسی، عزت الله سحابی، سید هاشم هدایتی، اسماعیل گرامیمقدم، آذر منصوری، موسوی تبریزی و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی در خصوص تشکیل یا عدم تشکیل دولت وحدت ملی به ابراز نظر پرداختند.
در این میان احزاب مختلف دوم خرداد از این ایده استقبال گستردهای کردند و برخی طیفهای اصولگرا سکوت؛
عبدالواحدموسوی لاری(????/??/??مهر): موضوع تشکیل دولت وحدت ملی زمانی مطرح میشود که کنشگران و فعالان سیاسی جامعه با گرایشات مختلف سیاسی، به بحث مشترک عبور از بحرانی که فکر میکنند وجود دارد، بیندیشند.
حسینموسویتبریزی دبیرمجمع محققین و مدرسین قم (ایلنا 13/05/1387): ائتلاف اصولگرایان با اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده به نفع کشور است. ایده تشکیل دولتوحدتملی با توجه به مشکلات زیادی که کشور با آن روبهرو است، میتواند بسیار مفید باشد و در صورت تشکیل، چشمانداز مثبتی برای آن میبینم.
گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی (ایلنا14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخیر «ناطق نوری» مبنی بر تشکیل دولتوحدتملی: این اظهارات نشات گرفته از دل مشغولیهای کسانی است که در انقلاب نقش اساسی داشتند و بنیان فکری آنها ریشه در اصالت اعتقادی و سیاسی انقلاب دارد و نمیتوانند نسبت به آینده نظام بیتفاوت باشند. سخنگوی حزب اعتماد ملی، با تاکید بر اینکه باید دغدغههای افرادی مانند ناطقنوری بررسی شود، ادامه داد: در حوزه زیر ساختهای اقتصادی، با درآمدهای نفتی بیش از 70 میلیارد دلار، همچنان با کاهش سرمایهگذاری خارجی، فرار سرمایه از کشور و رکود در توسعه زیر ساختها مواجه هستیم. در ایجاد کسب و کار سهل و آسان که بانکها تا کنون متولی آن بودند، به دلیل قفل شدن نظام بانکی، دچار رکود شدهایم و افزایش لجام گسیختگی در قیمت مسکن، کالاهای اساسی و خدمات، زندگی را بر مردم بسیار سخت کرده است.
آذرمنصوری معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت (ایلنا14/05/1387) اظهار داشت: ایده تشکیل دولت وحدت ملی ناشی از دغدغههایی است که دلسوزان نظام برای برونرفت از وضعیت فعلی کشور مطرح کردند. با توجه به ناکارآمدی دولت در سه سال گذشته که نتیجه آن وجود بحرانهای متعدد در کشور است، دلسوزان نظام با طرح تشکیل دولت وحدت ملی دغدغههایشان را نسبت به وضعیت فعلی نشان دادند. طرح هر ایده بدون حمایت اجرایی مشخص و راهبردهای معین به نتیجه نخواهد رسید.
محسن آرمین (ایلنا30/05/87) احتمال ائتلاف بخشی از اصولگرایان با اصلاحطلبان را منتفی ندانست و گفت: به نظرم این ائتلاف و هماهنگی بین جریانهای سیاسی صورت میگیرد ولی برای این ائتلاف باید یک محور مشترک ایجاد شود، تغییر مدیریت موجود گام اول این محور مشترک است و جریانهای سیاسی باید برای تغییر اوضاع فعلی اعلام آمادگی کنند.
حسین مرعشی (روزنامه اعتماد 28 مرداد 1387) گفت: اگر امروز، آوردن این قطار از ریل خارج شده به ریل اصلی، موکول و منوط به این باشد که دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب با هم همکاری کنند، باید این همکاری را به رسمیت بشناسیم... دلیلی ندارد که وقتی ما میگوییم میخواهیم با جناح «اصولگرای میانه» برای خروج کشور از بحرانهای فعلی رایزنی کنیم، معنایش این باشد که میخواهیم آقای خاتمی را کنار بگذاریم. بالعکس، اتفاقا آقای خاتمی یکی از افرادی است که میتواند برای بسیج مردم و نجات کشور از دست جریانات بیریشه، نقشی قوی ایفا کند و اتفاقا این نقش از سوی بخشی از اصولگرایان هم پذیرفته میشود...آقای خاتمی شخصیتی است که در جناح اصولگرا در نزد روحانیت و مرجعیت و در نزد رهبری دارای اعتبار خاص خویش است.. همه اصولگرایان از احمدی نژاد عبور کرده اند. در آن جبهه من شخص موثری نمیبینم که از آقای احمدینژاد حمایت کند و طرفدار ایشان باشد...آقای کروبی، دکتر حبیبی، دکتر روحانی، مهندس موسوی، دکتر نجفی، مهندس زنگنه، دکتر جهانگیری و... می خواهم بگویم آدمهای میانهیی که میشود روی آنها تفاهم کرد چه کسانی هستند. از بین اصولگرایان قاعدتاً آقای ناطق نوری، آقای روحانی و آقای ولایتی میتوانند مطرح باشند. از ناحیه ما هم دکتر حبیبی و مهندس موسوی می توانند مطرح شوند...
با شدت گرفتن افشاگریها، آقای ناطق نوری (در حاشیه مراسم بزرگداشت شهید اسدالله لاجوردی) در ظاهر از موضع خود عقب نشست. هفتهنامه شهروندامروز در تاریخ 10 شهریور 1387 نوشت: اگرچه از تشکیل دولت وحدت ملی استقبال شد، اما هر کسی حرف خودش را زد و این پیشنهاد در نطفه خفه شد. این جملهای بود که علی اکبر ناطق نوری، رییس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری در تبیین سرانجام طرحی که زمانی آن را مطرح کرده بود بر زبان راند. چندی پیش بود که خبر آمد علیاکبرناطقنوری، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری برای تشکیل دولت وحدت ملی است و تصمیم گرفته است با همراهی جمعی از اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل، شورایی تشکیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری دهم را مدیریت کند و البته در تکمیل این خبر هم چنین آمد که ناطقنوری با اکبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمدخاتمی و مهدی کروبی در این باره تماس و دیدار داشته و هر چهار نفر بر ضرورت انجام این طرح تاکید کردهاند. اما این همه داستان نبود که شهروند امروز در گزارشی تفسیری درباره آن، خبر از سفر مشترک خاتمی و ناطقنوری در ایام نوروزو گفتگوی مفصل آنها در این باره داد. او در ادامه گفت: زمانی که من آن پیشنهاد را مطرح کردم، منظورم این بود که اگر میخواهید به وحدت ملی برسید، یک گروه به تنهایی نمیتواند کشور را اداره کند و همه کسانی که اسلام، انقلاب، امام، نظام و رهبری را قبول دارند جمع شوند تا دولت وحدت ملی تشکیل شود، اما متأسفانه دیدیم که هر گروهی به دنبال کار خودش رفت و تئوری من هم در نطفه خفه شد. ناطق نوری که از عملی شدن پیشنهادش ناامید شده بود حتی درباره احتمال فعالیت خود به عنوان محور جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری گفت: من دیگر پیرمرد شدهام و باید جوانان این کارها را انجام دهند.
در ادامه موضعگیریهای جبهه دوم خرداد، محمدعطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با مهر (????/??/??)در پاسخ به سئوالی درباره تشکیل دولت وحدت ملی گفت : وقتی سخن از تشکیل دولت وحدت ملی به میان می آید باید دو جریان اصلی که در سیاستورزی و همچنین سابقه صاحب نام هستند که همان گروههای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا میباشند نسبت به این حس مشترک به موضعی واحد دست یابند.
عطریانفر در گفتگو با روزنامه اعتماد (3شهریور) نیز میگوید: طرح دولت وحدت ملی یا ائتلاف با «راست عاقل» این هم جزء بستهیی بود که باید روی آن صحبت میشد؛ اینکه ممکن است نفرات اول تا سوم اصلاحطلبان امکان ورود به عرصه را نیابند و برای نفرات بعدی هم شانس پیروزی متصور نباشد. عقل سیاسی ما حکم میکند ـ براساس اصلی که در ابتدا برشمردم یعنی مشکلات اساسی کشور ـ با بخش عقل گرای جریان اصولگرا نوعی همسویی نشان دهیم تا به دست خودشان رادیکالیسم را به زیر بکشند؛ اینکه کیفیت آن چگونه باشد و آیا با آنها چانهزنی شود برای سهم از کابینه یا اینکه در قالب طرح دولتوحدتملی که منسوب به آقای ناطقنوری است، مشارکت جدی داشته باشیم، یا اینکه صرفاً از مردم دعوت کنیم در میان کاندیداها به فردی رای دهند که از خشونت و رفتارهای غیرعقلی پرهیز میکند، همگی قابل بررسی است...وقتی فردی مانند آقای اسدالله بادامچیان از تمایل مختصری سخن گفته و این احتمال را عقلانی و منطقی میداند، این مساله موضع قاطع شما را تضعیف میکند، در عین حالی که من این تفاهم را محتمل نمیدانم اما ما پالسها و بارقههایی از این اتفاق را کم و بیش دریافت میکنیم...امروز آقای محمدخاتمی و علی اکبر ناطق نوری که در انتخابات دوم خرداد 76، رقبای سرسخت یکدیگر بودند، دارای دردها و دغدغه های مشترک شده و ممکن است نشستهای مشترک هم داشته باشند که خروجی آن عملکرد «همگرایانه» خواهد بود.
محمد هاشمی رییس کمیته سیاسی حزب کارگزاران (هفته نامه شهروند، 7 مهر 1387): طبیعتا باید دولت آینده ائتلافی باشد. فکر میکنم کسی میتواند رئیسجمهور شود که به فکر دولت ائتلافی باشد. یعنی دولت جناحی و حزبی در دوره بعد نه تنها جواب نمیدهد بلکه مشکلات را افزونتر میکند.
ماشاءاللهشمسالواعظین (شهروند، 28 مهر 1387): الگوی تئوریک برای دولتی بعد از دولت احمدینژاد، تشکیل دولت «وحدت ملی» با کمک سمبلهای تمامیجریانهای سیاسی که پروژههای ناتمام داشتهاند است. در نتیجه استفاده از ظرفیتهای تمامیجریانها، زیر چتر ریاستجمهوری نه رقیب از امکان تکرار چالش عمیق به وحشت خواهد افتاد و نه خانواده بینالمللی دچار ترس میشود. استحکام و ضریب ایمنی هم افزایش مییابد. این دولت میتواند راهی برای برون رفت از اوضاع شکننده فعلی و نشان دهنده نوعی نمایش وحدت ملی در برابر قدرتهای خارجی باشد.
اما اوج واکنشها به همایش 30 سال قانونگذاری بازگشت که اصولگرایان به خود آمدند ودر این مورد موضع گرفتند. روزنامه کارگزاران در گزارشی از این همایش با عنوان «تمرین وحدتملی در مجلس» (شماره 655، چهارشنبه13 آذر1387) نوشت: با لبیک مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی کشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدت ملی» تبدیل شد. اکثر چهرههای شاخص که علیاکبر ناطقنوری با آنها ملاقات کرده و ایده خود برای تفاهم بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محمود احمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی که جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد... حضور نمایندگان از گرایشات مختلف سیاسی در جلسه روز گذشته یادآور فضای باز سیاسی در اوایل انقلاب و ورود کاندیداهایی از همه جریانها و طیفهای سیاسی بود. جریانات سیاسی که بعد از مجلس اول با گسترش دامنه ردصلاحیتها و نظارت هیاتهای اجرایی و ناظر دیگر امکان ورود به پارلمان را نیافتند. حضور عزتالله سحابی، هاشم صباغیان، اعظم طالقانی و علی حکمت در همایش «30 سال قانونگذاری و نظارت» در کنار چهرههایی چون جمیله کدیور، علی تاجرنیا، علیاکبر موسویخوئینی، جلیل سازگارنژاد، شهربانو امانی و... نماد جریانی بودند که با تیغ ردصلاحیت از حضور در پارلمان منع شدهاند...در جریان برگزاری همایش پیش از سخنرانی هر یک از روسای مجالس کلیپی از سخنرانی آنها در دورههای مختلف پارلمان پخش شد. علی لاریجانی در اولین سال ریاست خود بر قوه مقننه در هفته مجلس تصمیم به برگزاری این همایش یک روزه گرفت، تا به گفته او، «با چنین سازوکارهایی از ظرفیت فکری سرمایههای کشور برای ساماندهی امور جاری کشور بهره برده شود». لاریجانی پیش از برگزاری این همایش از شعار «وحدت ملی» ناطقنوری به شدت حمایت کرده و منتقدان این ایده را افراد «کمسواد» با «ذهن بسته» توصیف کرده بود. اکبر هاشمیرفسنجانی نیز در سخنرانی خود از شرایط حساس کشور سخن گفت و به «وحدت» مسوولان تاکید کرد. "
جمیله کدیور همسر عطاءالله مهاجرانی ( سرمقاله همان روز با عنوان« وحدت فوری»): همایش سی سال قانونگذاری در ایران که به همت مجلس هشتم برگزار شد، از جهات مختلف حرکتی قابل تقدیر بود. از حق نمیتوان گذشت که این اقدام، با هر هدف یا خاستگاه که مدنظر دستاندرکاران برگزاری آن بوده، از یک جهت نمایانگر تدبیر سیاسی هیات رئیسه مجلس هشتم بود و ااز جهت دیگر نیز نشانه عقلانیت حاکم بر آن که در هر حال میتوان جوانههای امید تحول در نوع نگاه، گفتار و عملکرد طیفی از جریان حاکم را از آن انتظار داشت.
دو روز بعد نیز همایش سراسری حزب کارگزاران برگزار شد و غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران به شدت از طرح دولت وحدت ملی دفاع کرد (ایسنا، پنجشنبه 14 آذر 1387): یکی آن که همه نیروهای انقلاب با توجه به وضعیت کشور و شرایطی که هست برای یک دولت ملی ائتلاف کنند، که به نظر میآید زمینه چنین کاری در برخی نیروهای هر دو جناح وجود دارد... زمینه آن بسیار زیاد است، اما هنوز به نتیجه نهایی نرسیدهایم. ما در شش ماه گذشته جلساتی را در این زمینه داشتهایم و در آینده نیز خواهیم داشت که امیدوارم به نتیجه برسیم... نیروهای دلسوز دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا که همه فرزندان این کشور هستند، میتوانند ائتلاف کنند؛ البته طبیعی است که در این زمینه حداقل تضمینهایی باید وجود داشته باشد که به مذاکرات فشرده نیازمند است؛ کرباسچی به دیدار اعضای حزبش با هاشمی رفسنجانی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: در این دیدار آقای رفسنجانی گفتند که جمعی از روحانیت مبارز از حذف نیروها انتقاد کردهاند. این کشور برای همه اقشار است و همه باید در صحنه حضور داشته باشند، حتی اقلیتهایی که از لحاظ مذهبی شاید با ما مخالف باشند؛ از این رو این که روحانیت مبارز به این نتیجه رسیده است، فرصت مناسبی تلقی میشود.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی دیگر سخنران گنگره حزب کارگزاران (پنجشنبه 14 آذر 1387روزنامه کارگزاران) که به بحث درباره انتخابات آینده ریاستجمهوری و راهبردهای حزب در این انتخابات پرداخت. برخی راهبرد این حزب که وی بیان داشت بدین شرح است: راهبردی که اصلاحطلبان را بر آن میداشت که در عرصه انتخابات وارد نشوند و فرصت دهند تا اصولگرایان خود از پس این آشفتگی موجود برآیند،مانند حذف حدادعادل توسط لاریجانی؛ که این راهبرد در ابتدای کار حذف شد. نمیتوانستیم این راهبرد را به راحتی بپذیریم زیرا نمیشود همه را کنترل کرد که وارد عرصه نشویم و مسئله دیگر آنکه اگرچه باید همه تلاشمان را برآن بگذاریم که احمدینژاد دیگر رأی نیاورد اما از سیاستهای حزبی خود هم نباید دست بکشیم. راهبرد همکاری دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برای ایجاد دولت وحدت ملی است که توسط کارگزاران برای اولین بار مطرح شد.
حسن روحانی در حاشیه گردهمایی حزب کارگزاران سازندگی، (ایلنا15/09/87): یک جناح نمیتواند بهخوبی کشور را اداره کند و اگر جناحی برای اداره کشور پیروز شود و جناح دیگر را منزوی کند، کار درستی انجام نداده است. تشکیل دولت وحدت ملی برای اداره کشور حرف منطقی و خوبی است.
عبدالواحد موسوی لاری نیز در حاشیه اختتامیه گردهمایی حزب کارگزاران، اظهار داشت (ایلنا15/09/87): وحدت ملی به این معنا است که همه جریانات دل سوز نظام و ایران به این نقطه برگردند که جز مصلحت ایران و جمهوری اسلامی هیچ چیز دیگری نخواهند.
محمدسلامتی دبیرکل سازمان مجاهدین نیز در گفتوگو با ایلنا(16/9/87) با بیان اینکه تشکیل دولتوحدتملی در مقطع فعلی ایدهآل خواهد بود، تاکیدکرد: دولت وحدت ملی با خاتمی امکان تحقق دارد. زیرا هم بخشی از جناح راست به او اعتقاد دارند و هم جریان اصلاحات معتقد به حضور خاتمی است. ایده دولت وحدت ملی نتیجه فرافکنی جناح راست از مشکلات فعلی است. دولت وحدت ملی تنها با خاتمی امکان تحقق دارد.
محمدعطریانفر (خبرگزاری فارس16/09/87): اقشاری از اصولگرایان در محوریت تشکیل دولت وحدت ملی باید مورد توجه قرار بگیرند که حداقل با محوریت شخصیتهای تاثیرگذاری مانند ناطقنوری، ولایتی و دوستانی از این دست باشند...طرح تشکیل دولت وحدت ملی با مشارکت جریان اصولگرا به دلیل توسعه یافتگی بخش معتدل اصولگرایان است...جامعه روحانیت مبارز، جبهه پیروان خط امام و رهبری و حزب موتلفه اسلامی قابلیت این موضوع را دارند که در چارچوب دولت وحدت ملی با سایر گروهها به فعالیت بپردازند و وقتی سخن از دولت وحدت ملی به میان میآید این گروهها از جریان اصولگرا مد نظر ما است.
با این همه آقای علی اکبر ناطق نوری و دکترعلی لاریجانی دست از حمایت از «طرح وحدت ملی» برنداشتند. ناطق نوری در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری؛ روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: دفاع مجدد ناطقنوری از دولت وحدت ملی، حملات اخیر طیف تندروی جریان حاکم به طرح «دولت وحدت ملی»، واکنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاکبر ناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: راهحل موفقیت در کشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشکیل دولت وحدت ملی از میان همه کسانی است که درد دین و دغدغه ایران دارند.
موضع گیریهای بسیار در این خصوص ادامه داشت تا اینکه آقای هاشمیرفسنجانی و حسین مرعشی بحث جدیدی را به صورت همزمان اعلام کردند. مرعشی در سرمقاله روزنامه کارگزاران نوشت (چهارشنبه20 آذر1387): طرح دولت وحدت ملی در واقع راهی آبرومندانه برای نجات اصولگرایی و اصولگرایان از وضع موجود تلقی میشد. طراحان این ایده برای گریز از افتادن در یک انتخابات دوجانبه که در یک طرف آقای احمدینژاد و در سوی دیگر یک اصلاحطلب نظیر سیدمحمدخاتمی باشد به ارائه این ایده اقدام کردند... هرچند به دلیل برخورد سرد جناح اصلاحطلب، آقای ناطق خیلی زود پایان تلاشهای خود را اعلام کردند لیکن متعاقب آن آقایان عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقعبینانه از اوضاع کشور بر این نکته پافشاری کردند که نه کشور با این رئیسجمهور و سیاستهای آن قابل اداره کردن است و نه احمدینژاد قابل اصلاح» و به دنبال این جلسه بود که جامعه روحانیت مبارز به عنوان یکی از ااصیلترین کانونهای اصولگرایی بر این وحدت ملی پافشاری و گروهی را مامور پیگیری آن کرد. حمایت صریح و روشن آقای لاریجانی، رئیس مجلس اصولگرا هم نشانه دیگری از نگرانی اصولگرایان از آینده کشور بود...چرا باید همه ضعفها و ناتوانیها، رفتار ناشایست، سیاستهای غلط و...این فرد یا آن فرد را بر گردن نظام انداخت؟ آیا اصولگرایان میتوانند مسوولیت دولت نهم را بپذیرند و اساسا چرا باید چنین مسوولیتی را بپذیرند؟ "
آقای هاشمی رفسنجانی مرد پرنفوذ حزب کارگزاران نیز که چندی قبل گفته بود در تشکیل کارگزاران دخالتی نداشته است، از طرح دولت وحدت ملی قابل توجه است. وی در همایش اصل 44، با بیان اینکه اصولگرایانی مانند ناطق، لاریجانی، عسگراولادی، باهنر، حبیبی و جامعهروحانیت پیگیر این طرح هستند، گفت اصلاحطلبان مخالف دولت وحدت ملی هستند. این طرح را اول آقای ناطق نوری مطرح کرد که جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم آقای لاریجانی مطرح کرد که او هم جزء اصلاحطلبان نیست. بعد هم جامعهروحانیتمبارز با خواست عسگراولادی، باهنر و حبیبی به میدان آمد. فقط وقتی آقای کرباسچی آن را قبول کرد، موج برگشت و گفتند اصلاحطلبان این را مطرح کردهاند؛ در حالی که اصلاحطلبان با این طرح مخالف هستند؛ چرا که این طرح به این معنی است که رییسجمهور اصولگرا و کابینه مشترک باشد، این طرح آقای ناطق است؛ آن را وارونه نکنید.
در واقع هاشمی رفسنجانی، محتوای سرمقاله حسین مرعشی در روزنامه کارگزاران را تأیید کرد که رئیس دفتر سابق وی نوشته بود.
هر چند انتساب این اظهارات به محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین را نمی توان رد یا تایید کرد اما حبیباللهعسگراولادی و محمدنبیحبیبی پیش از این به صراحت طرح دولت وحدت ملی را رد کرده بودند. همچنین سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری و دبیرکل موتلفه اسلامی ساعاتی بعد در گفتگوهایی جداگانه، اظهارات حسینمرعشی را کذب محض خواندند.
اما ورای تأیید و تکذیبهای این مسئله از سوی طرفین درگیر در ماجرا، اظهارات امروز هاشمی و سرمقاله مرعشی حاوی پیام هایی بود که در رأس آن سخنگویی هاشمی رفسنجانی برای حزب کارگزاران سازندگی را مشهود ساخت.هاشمی چندی پیش در دانشگاه صنعتی شریف انتساب کارگزاران را به خود تکذیب کرده بود که این مسئله با واکنش اعضای جامعهروحانیت مبارز روبرو شد. وی خود را برادر احزاب و نه پدر معنوی کارگزاران خوانده بود اما هماهنگی بینظیر رئیس مجمع تشخیص مصلحت در دفاع از کرباسچی با حسین مرعشی نشان داد که شأن هاشمی رفسنجانی در حزب کارگزاران، سخنگویی در مواقع حساس و نجات آنها از بحران است.
بهزاد نبوی در شیراز (ایسنا22/09/87): بحث وحدت ملی ربطی به اصلاحطلبان ندارد؛ اگرچه چیزی خوبی است، اما اصلاحطلبان هیچ نقشی در آن ندارند و بحثی هم که آقای هاشمی در این باره کرد، بحث درستی بود.
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی(ایلنا 22/09/87): در این روزها در مورد وحدت ملی صحبتهای متفاوت میشد. اگر ما در کشور وحدت داشته باشیم حُسن است؛ تا جایی که من میشناسم راه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری نیز همین بوده و همیشه ملت و مسوولان را به وحدت دعوت کردند ...لاریجانی با اشاره به همایش سیامین سال قانونگذاری و نظارت که در مجلس به مناسبت شهادت مدرس برگزار شد اظهار داشت: همهنیروها و نمایندگان در ادوار مختلف در این مراسم حضور داشتند که در حد خود جلسه خوبی بود. چرا همه چیز را با عینک معیوب میبینیم؛ جلسه به این خوبی که صحبت از مسائل وحدت شد چیز خوبی است. چرا نسبت به این امر با عینک بدبینی نگاه میکنیم. سیاهنمایی گاهی نسبت به دولت و مجلس و گاه قوه قضاییه است. در حالی که کار خوب را باید تعریف کرد. اما برخی برای آن تئوریپردازی میکنند.
روز بعد نیز سیدمحمدخاتمی رئیس بنیاد باران نیز در حاشیه همایش «نفت، توسعه و دموکراسی» (ایلنا 23/09/87): من که این طرح را ارائه نکردم اما معتقدم مطرحکنندگان طرح دولت وحدت ملی قصد خیر داشتهاند؛ حال اینکه عملی شود یا خیر بحث دیگری است.
عبداللهرمضان زاده سخنگوی دولت سیدمحمدخاتمی و قائم مقام دبیرکل مشارکت درگفتگو با روزنامه اعتماد میگوید: من معتقدم اگر ناطقنوری در بحث وحدت ملی بیاید، روی خودش کنترل دارد.
ببینید ما در شرایطی که آقای ناطق نوری، ولایتی و احمدی نژاد کاندیدا شوند، ترجیح میدهیم ناطق نوری برنده شود اما اینکه ما برویم برای ایشان تبلیغات کنیم این کار را نمی کنیم.
ب) مخالفین طرح
1) سایر اصولگرایان:
حجتالاسلام احمدسالک به مهر (31 مرداد 1387) گفت: در اولین جلسه جامعه روحانیت که در شهریور برگزار میشود، پیشنهاد تشکیل دولت وحدت ملی را مورد رسیدگی قرار می دهیم. وی همچنین موضوع دیگر مورد بررسی را انتخابات ریاست جمهوری دهم عنوان کرد.
محمدنبیحبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی نیز در گفتوگو با ایلنا در موضعی مثبت و مناسب (20/09/87) با اشاره به پیشنهاد تشکیل دولت وحدت ملی از سوی برخی اصولگرایان و گروهی از اصلاحطلبان، اظهار داشت: تداوم وحدت ملی با هدف تداوم انقلاب اسلامی بسیار خوب است؛ اما برخی که این پیشنهاد را مطرح میکنند، هدف دیگری دارند و میخواهند القا کنند که وحدت ملی در داخل کشور با مخاطره مواجه شده و آنان به فکر ایجاد وحدت ملی هستند. البته منظور من همه افراد نیست؛ اما برخی حُسن نیت ندارند و قصد دارند تصویر نابسامانی در داخل کشور ارائه دهند. نیت این افراد مانند اهداف کسانی است که خارج کشور زندگی میکنند و با انقلاب خصومت دارند و به دنبال آشفته نشان دادن اوضاع مملکت هستند. وی افرادی که شعار وحدت ملی میدهند را به دو قسمت تقسیم کرد و افزود: عدهای به وحدت ملی علاقهمند هستند و هدفشان نشان دادن آشفتگیها در داخل نیست اما عدهای دیگر میخواهند اوضاع را آشفته نشان دهند و حسن نیتی در گفتارشان نیست. به آنان میگویم مراقب باشند و شعارهای خارج کشور را تکرار نکنند.
اسداللهبادامچیان قائممقام حزب مؤتلفه با اشاره به اینکه دوم خردادیها در دوره خود چند هزار مدیر را به جرم اینکه به ناطقنوری رای دادند بیرون کردند، گفت: این افراد نمیتوانند احیا کننده دولت وحدت ملی باشند...دوره اصلاحطلبی گذشته است...اصلاحطلبان این شعار را سر میدهند چرا در هشتسال مدیریت کشور این تئوری را اجرایی نکردند... اصلاحطلبان قادر نیستند وحدت ملی ایجاد کنند. (فارس 17/09/87)
در همین اثنا نیز با سرمقاله روشنگرانه کیهان مواجه شدیم؛
حسینشریعتمداری مدیرمسئول کیهان در سرمقاله این روزنامه (17شهریور1387) با کالبدشکافی اهداف تخریبگر طرح موسوم به «دولتوحدت ملی»، تاکید کرد: آمریکا برای عملیاتی کردن پروژه خود، به ترفند جابهجایی مرزها روی آورده و دشمن بیرونی با بهرهگیری از دنبالههای همراه یا فریب خورده خود میکوشد محور «اصولگرایی ـ اصلاحطلبی» را به محور «موافقان و مخالفان دولت» تبدیل کند.
2) مواضع ما و واکنش نسبت به این مواضع:
آن زمان که طیفهای مختلف جریان اصولگرا با گرفتار شدن در دام تحلیلهای گمراهکننده و بازیهای رسانهای رقیب، خطر جبهه دومخرداد را کمرنگ میپنداشتند و در اعلام مواضع خود در مورد فاصله خود با این جریان و خط قرمز بودن آن تردید داشته و سیاست سکوت در مقابل فتنه «دولتوحدتملی» را اختیار کرده بودند، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی همچنان بر مواضع اصولی خود پایداری میکردند.
در این زمینه لطفاللهفروزنده قائممقام جمعیت ایثارگران (فارس 11/05/87)، گفت: جریان دوم خرداد در پی فاصله گرفتن اصولگرایان از خدمترسانی است. وی با تاکید بر اینکه اصولگرایان باید مراقب باشند که در زمین جریان دوم خرداد بازی نکنند، گفت: جریان دوم خرداد در پی آن است که اصولگرایان از خدمترسانی به مردم فاصله بگیرند و از سوی دیگر با ایجاد فضاسازی در میان آنها انشقاق ایجاد کند.
به دنبال این دبیران استانها و مسئولین دفتر مرکزی جمعیت ایثارگران در نشست فصلی خود در هفته آخر مرداد در بیانیهای تاکید کردند: افراطیون جبهه دوم خرداد به وسیله برخی عناصر گروه کارگزاران در تلاش هستند با طرح شعارهایی چون وحدت ملی، وحدت و انسجام جریان اصولگرا را مورد خدشه قرار داده و اختلاف سلیقه و روش در این جریان را عمق بخشند که این موضوع، هوشیاری جدی تمامی اصولگرایان را میطلبد که در دام این ترفند و فریب جبهه دوم خرداد نیفتند.
حسین فدایی دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی نیز در 31 مرداد با انتقاد از اینکه برخی می گویند مشکل دوم خرداد به پایان رسیده است و اصولگرایان نباید نسبت به آن نگران باشند، گفت: همان گونه که جمعیت ایثارگران اعلام نظر کرده، ما همچنان خط قرمز خود را جریان دوم خرداد میدانیم زیرا آنها به لحاظ مبانی نظری، اهداف و راهبردها تفاوت اساسی با اصولگرایان دارند.
البته جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی پیش از این هم، خطقرمز خود را دوم خرداد مطرح کرده بود؛ اما با شفافشدن بیشتر ابعاد توطئه «دولتوحدتملی» موضعگیریهای جمعیت با شدت بیشتری اعلام عمومی شد. در حالی که برخی اصولگرایان متاسفانه با این ایده همراهی نشان دادند.
رضا روستاآزاد عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی (17/06/87)تاکید کرد: جریان دوم خرداد در انتخابات آینده نیز همچون انتخابات گذشته برای جمعیت ایثارگران خط قرمز است. برخی محافل مدعی اصولگرایی از برنامهریزی جهت همگرایی با دومخردادیها و مدلهایی چون «دولت وحدت ملی» سخن میگویند اما این دوستان باید بدانند که هدف، وسیله را توجیه نمیکند. هرگز حاضر نشویم برای رسیدن به هدف خود، با گروههایی ائتلاف کنیم که هنجارشکنی و ساختارشکنی و تنش آفرینی را در دستور کار داشتهاند.
دبیر کل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی (ایسنا-04/08/87): ....طرح دولت وحدت ملی آنهم با جریان دوم خرداد، ریشه در همین جریان دارد. آنها برای بازگشت به صحنه، خود را به آب و آتش می زنند. باید بگوییم چرا جریان دوم خرداد قابل اعتماد نیست... با کمی تامل و تعقل بر همگان روشن می شود با مدیریت پشت صحنه، عدهای در حال شکل دادن و گسترش جبههای علیه دولت و« نه احمدینژاد» هستند و متاسفانه بعضی اصولگرایان نیز در این کوره میدمند و آب به آسیاب دوم خرداد میریزند ... جریان دوم خرداد میخواهد اصولگرایان ریزش رای داشته باشند. در روزنامههایشان با یک حرکت تخریبی در این راه تلاش میکنند. برخی اصولگرایان هم در مجلس هشتم که دنبال دولت وحدت ملی هستند برای توجیه اقدامشان میگویند جریان دومخرداد تمام شده است! این یک اشتباه استراتژیک است... جریان دوم خرداد بدنبال ایجاد بیاعتمادی بین نیروهای اصولگرا است و متاسفانه برخی اصولگرایان این موضوع را آنگونه که باید درک نمی کنند. مدیریت این صحنه خارج از مجلس هم برای ما آشکار است...: برخی نقدهای غیرمنصفانه علیه دکتراحمدینژاد منجر به ریزش آرای اصولگرایان میشود و نوعی خودزنی است. از اینگونه نقدها باید پرهیز کرد. در جاهایی هم که باید از دولت حمایت کرد، باید وارد صحنه شده و حمایت کنیم...جریان دوم خرداد جریان قابل اعتمادی برای نظام و انقلاب نیست و در زمانی که در راس قدرت بود، بحرانهای زیادی را برای مردم و نظام ایجاد کرد... ما باید اشکالات جریان دومخرداد و نقشههای آنها را در حوزههای مختلف تبیین کنیم... نباید نسبت به نقد اشکالات جریان دوم خرداد و نقشهای آن غفلت کرد... هم اکنون در فضای رسانهای کشور چالش جدی روبروی جریان دوم خرداد قرار ندارد. جریان دومخرداد شبانهروز دولت را میکوبند و هیچکس در مقابل آنها تلاش نمیکند. باید بگوییم زمانی که این جریان در راس قدرت بود، چه بلایی سر کشور آوردند و چه بحرانهایی ایجاد کردند. هم از منظر نظری و به جهات رویکردی و عملکردی و رفتاری مطالب زیادی درباره جریان دوم خرداد وجود دارد که میتوان آنها را مطرح کرد. باید از افراطیگریها، ساختارشکنیها و قانونشکنیهای جریان دوم خرداد بگوییم. طرح این مباحث در آستانه انتخابات دیر است.
لطفالله فروزنده قائم مقام جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی(فارس- 15/09/87) گفت: وحدت ملی حقه جریان دوم خرداد برای بازگشت به قدرت است. حال آنکه مردم به دلیل مواضع مرعوبانه این جریان در مقابل دشمن از آنها رویگردان شده و اجازه بازگشت را نمی دهند... نظریه دولت وحدت ملی نظریه درستی نیست و باید اصولگرایان توجه کنند که وحدت با جریان دوم خرداد امکانپذیر نیست. چراکه ما با این جریان از نظر مبانی، رویکردها و نوع گفتمان تفاوتهای اساسی داریم و هیچ ارتباطی بین گفتمان اصولگرایی و دوم خردادی وجود ندارد و هیچ توافقی در مبانی نظری بین ما نیست... اختلافات موجود در میان اصوگرایان و دوم خردادیها در عملکرد نیز آشکار است و ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دولت یک شرکت سهامی باشد چراکه باید بر دولت یک اصول مشخصی حاکم باشد تا بتواند مسائل مختلف را جلو ببرد... دوم خردادیها با طرح این بحث قصد دارند تا به جریان اصولگرا آسیب بزند و باید اصولگرایان نیز متوجه این حقه باشند.
حسین فدایی (جامجم?? آبان ????): ما همچون گذشته خط قرمز خودمان را جریان دوم خرداد میدانیم و لذا سناریوی وحدت ملی یا ائتلاف ملی برای انتخاب نامزد را یک سناریوی طراحی شده از ناحیه دوم خرداد میدانیم که پوست خربزهای زیر پای اصولگرایان است و اصولگرایان باید مراقب باشند دچار این اشتباه استراتژیک نشوند. به این معنا که ما در حوزه نظری و رویکردی سوالات اساسی و جدی نسبت به دوم خرداد داریم و تا زمانی که عناصر موثر و شاخص نسبت به رویکردها و کارکرد جریان دوم خرداد و دوره 16 ساله مدیریت گذشته اعلام برائت جدی نداشته باشند، ما آنها را خط قرمزخودمان معرفی میکنیم. هر چند برخی از همان افراد رویکرد برائت از جریان دوم خرداد را در پیش گرفته که ما از آنها استقبال میکنیم.
با این همه جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به موضعگیریهای خود ادامه میداد که موجب حمله روزنامه کارگزاران (شماره 613، سه شنبه 23 مهر1387) به جمعیت ایثارگران شد: یک عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بدون اشاره به نام «علیاکبر ناطقنوری» به او و ایدهاش درباره طرح «دولت وحدت ملی» حمله کرد.
رضا روستا آزاد گفت: افرادی که نتوانستهاند با بدنه جریان اصولگرا و کسانی که مبانی مشترک فکری دارند به وحدت و همگرایی دست یابند، به دلیل برخی اغراض شخصی و گروهی در پروژه فریب جبهه دومخرداد قرار گرفتهاند. این عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران، اگرچه در سخنان خود اشارهای به ناطقنوری نکرد اما از آنجا که «دولت وحدت ملی» طرح این چهره شاخص اصولگرا برای نزدیکی با اصلاحطلبان و مقابله با محموداحمدینژاد در انتخابات آینده ریاستجمهوری بود، روشن است که مخاطب آنها نیز شخصی به جز عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و رئیس پیشین شورای هماهنگی نیروهای انقلاب اسلامی نیست. اظهارات علیه ناطقنوری و طرح او در حالی از سوی جمعیت ایثارگران عنوان میشود که یک منبع مطلع دیروز از جلسات محرمانه ناطقنوری با برخی از اعضای هیاترئیسه مجلس چهارم و پنجم و برخی از دیگر مقامات سیاسی خبر داد. این چهره نزدیک به رئیس اسبق مجلس به کارگزاران گفت که «این جلسات با هدف پیگیری طرح دولت وحدت ملی برگزار میشود.» گویا ناطقنوری در این راستا اخیرا جلسهای هم با دبیرکل یکی از احزاب سیاسی نزدیک به «حسن روحانی» برگزار کرده است. در دیدارهای فوق، دو گزینه بیشتر از باقی گزینهها برای حضور در انتخابات آینده ریاستجمهوری مطرح بودهاند. این دو نفر «محمدباقر قالیباف» و «حسن روحانی» هستند. گفته میشود به علت خصومت موجود میان تشکلهای حامی قالیباف در انتخابات گذشته ریاستجمهوری (از جمله جمعیت ایثارگران) با ناطقنوری، طرح نام شهردار کنونی تهران با «اهداف دیگری» صورت گرفته است. این جلسات در شرایطی برگزار میشود که پس از واکنش منفی اصولگرایان و اطلاحطلبان به طرح عضو جامعه روحانیت مبارز، ناطق چندی پیش از شکست آن طرح خبر داد. اینگونه است که با افزایش تحرکات ناطقنوری و آشکار شدن برخی علائم از خواست تعدادی از اصولگرایان برای بازگشت او، شکافهای قدیمی سرباز میکند و اختلافات آشکار میشود. عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران در این شرایط است که پس از جلسه شورای مرکزی تشکل خود که نشاندهنده موضعگیری رسمی این حزب سیاسی بانفوذ اصولگرایان است، به طرح ناطق حمله میکند و او را «فریبخورده» و «دارای اغراض شخصی و گروهی» معرفی میکند. روستاآزاد گفت: اصولگرایان در طرح فریب جبههدوم خرداد مبنی بر «دولت وحدت ملی» قرار نگیرند و هشیارانه به وحدت و همگرایی در میان جریان اصولگرا بیندیشند. وی افزود: افرادی که نتوانستهاند با بدنه جریان اصولگرا و کسانی که مبانی فکری مشترک دارند به وحدت و همگرایی دست یابند به دلیل برخی اغراض شخصی و گروهی در پروژه فریب جبهه دومخرداد قرار گرفتهاند. عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران سپس دنبالکنندگان طرح دولت وحدت ملی را به «افتادن در دام افراطیون دومخردادی» متهم کرد و گفت: «افراطیون دومخرداد در کارگزاران و مشارکت با طرح این پروژه درصدد اختلافافکنی در جبهه اصولگرایان و ریزش آرای این جریان اصیل هستند و متاسفانه برخی اصولگرایان در دام آنها افتادهاند.»
به گزارش ایلنا، حسین فدایی که در نشست هفتگی اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران سخن میگفت، (04/08/87) اظهار داشت: ما باید اشکالات جریان دوم خرداد و نقشههای آنها را در حوزههای مختلف تبیین کنیم. نباید نسبت به نقد اشکالات جریان دوم خرداد و نقشهای آن غفلت کرد. جریان دوم خرداد شبانهروز، دولت را میکوبد و هیچکس در مقابل آنها تلاش نمیکند. باید بگوییم زمانی که این جریان در راس قدرت بود، چه بلایی سر کشور آوردند و چه بحرانهایی ایجاد کردند. هم از منظر نظری و به جهات رویکردی و عملکردی و رفتاری مطالب زیادی درباره جریان دوم خرداد وجود دارد که میتوان آنها را مطرح کرد. باید از افراطیگریها، ساختارشکنیها و قانون شکنیهای جریان دوم خرداد بگوییم. طرح این مباحث در آستانه انتخابات دیر است. دبیر کل جمعیت ایثارگران با بیان اینکه طرح دولت وحدت ملی آنهم با جریان دوم خرداد، ریشه در همین جریان دارد، ادامه داد : آنها برای بازگشت به صحنه خود را به آب و آتش میزنند. باید بگوییم چرا جریان دوم خرداد قابل اعتماد نیست. با کمی تامل و تعقل بر همگان روشن می شود با مدیریت پشت صحنه، عدهای در حال شکل دادن و گسترش جبههای علیه دولت و نه احمدینژاد هستند و متاسفانه بعضی اصولگرایان نیز در این کوره میدمند و آب به آسیاب دوم خرداد میریزند. جریان دوم خرداد میخواهد اصولگرایان ریزش رای داشته باشند. در روزنامههایشان با یک حرکت تخریبی در این راه تلاش میکنند. برخی اصولگرایان هم در مجلس هشتم که دنبال دولت وحدت ملی هستند، برای توجیه اقدامشان میگویند جریان دوم خرداد تمام شده است، این یک اشتباه استراتژیک است. فدایی با بیان این اعتقاد جریان دوم خرداد بدنبال ایجاد بیاعتمادی بین نیروهای اصولگرا است و متاسفانه برخی اصولگرایان این موضوع را آنگونه که باید درک نمیکنند، گفت: مدیریت این صحنه خارج از مجلس هم برای ما آشکار است. برخی نقدهای غیرمنصفانه علیه احمدی نژاد منجر به ریزش آرای اصولگرایان میشود و نوعی خودزنی است. از اینگونه نقدها باید پرهیز کرد. در جاهایی هم که باید از دولت حمایت کرد، باید وارد صحنه شده و حمایت کنیم.
روزنامه کارگزاران نیز حمله به جمعیت ایثارگران و اصولگرایان تحولخواه را همچنان در دستور دارد. این روزنامه در گزارشی(شماره 637 پنجشنبه23 آبان 1387) نوشت: برخی اصولگرایان منتقد دولت برای تحتالشعاع قرار دادن اختلافات خود با دولت نهم و رئیس آن، پروژه سیاسی ـ رسانهای جدیدی را علیه اصلاحطلبان کلید زدهاند. این عده از اصولگرایان، اخیرا با افزایش موضعگیریهای شدیداللحن خود علیه اصلاحطلبان و بهطور خاص دولت و مجلس اصلاحات، تلاش دارند تا اختلافات گسترده و مبنایی خود با دولت نهم و حامیانش را تنها در حد اختلافنظر و سلیقه مطرح کنند. جریان «اصولگرایان تحولخواه» به طور عام و «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» به طور خاص، محوریت این پروژه را برعهده دارند... حملات مکرر اصولگرایان تحولخواه و به خصوص مسوولان جمعیت ایثارگران علیه اصلاحطلبان در شرایطی افزایش یافته که دیگر طیفهای اصولگرای منتقد دولت به دلایل مختلف، رویهای مسالمتجوتر با اصلاحطلبان در پیش گرفتهاند و تلاش میکنند تا با این کار، چهرهای معتدل و منطقی از خود در جریان رقیب را به نمایش بگذارند.
ل) ارزیابی یک حادثه عبرت انگیز
تاکنون تحرکات بسیاری برای ایده «دولتوحدتملی» (ائتلاف برخی اصولگرایان با جبهه دومخرداد) صورت گرفته که جای پای آن از جلسات برخی مسئولین اصولگرای مجلس هشتم با عناصر دوم خردادی تا برگزاری همایش 30 سال قانونگذاری (در حالی که هنوز کمتر از 29 سال از عمر قانونگذاری کشور میگذرد) دیده میشود. دقت نظر در نوع رویکرد دوم خردادیها به این مراسم خود گویای همه چیز است.
روزنامه کارگزاران در گزارشی از این همایش با عنوان «تمرین وحدت ملی در مجلس» ( شماره 655 ، چهارشنبه13 آذر 1387) نوشت: با لبیک مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی کشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدت ملی» تبدیل شد. اکثر چهرههای شاخص که علیاکبر ناطقنوری با آنها ملاقات کرده و ایده خود برای تفاهم بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محمود احمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی که جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد...حضور نمایندگان از گرایشات مختلف سیاسی در جلسه روز گذشته یادآور فضای باز سیاسی در اوایل انقلاب و ورود کاندیداهایی از همه جریانها و طیفهای سیاسی بود. جریانات سیاسی که بعد از مجلس اول با گسترش دامنه ردصلاحیتها و نظارت هیاتهای اجرایی و ناظر دیگر امکان ورود به پارلمان را نیافتند. حضور عزتالله سحابی، هاشم صباغیان، اعظم طالقانی و علی حکمت در همایش «30 سال قانونگذاری و نظارت» در کنار چهرههایی چون جمیله کدیور، علی تاجرنیا، علیاکبر موسویخوئینی، جلیل سازگارنژاد، شهربانو امانی و... نماد جریانی بودند که با تیغ ردصلاحیت از حضور در پارلمان منع شدهاند...علیلاریجانی در اولین سال ریاست خود بر قوه مقننه در هفته مجلس تصمیم به برگزاری این همایش یک روزه گرفت، تا به گفته او، «با چنین سازوکارهایی از ظرفیت فکری سرمایههای کشور برای ساماندهی امور جاری کشور بهره برده شود». لاریجانی پیش از برگزاری این همایش از شعار «وحدت ملی» ناطقنوری به شدت حمایت کرده و منتقدان این ایده را افراد «کمسواد» با «ذهن بسته» توصیف کرده بود. اکبر هاشمیرفسنجانی نیز در سخنرانی خود از شرایط حساس کشور سخن گفت و به «وحدت» مسوولان تاکید کرد. "
جمیله کدیور همسر عطاءالله مهاجرانی نیز در سرمقاله همان روز با عنوان« وحدت فوری» نوشت: همایش سیسال قانونگذاری در ایران که به همت مجلس هشتم برگزار شد، از جهات مختلف حرکتی قابل تقدیر بود. از حق نمیتوان گذشت که این ااقدام، با هر هدف یا خاستگاه که مدنظر دستاندرکاران برگزاری آن بوده، از یک جهت نمایانگر تدبیر سیاسی هیات رئیسه مجلس هشتم بود و از جهت دیگر نیز نشانه عقلانیت حاکم بر آن که در هر حال میتوان جوانههای امید تحول در نوع نگاه، گفتار و عملکرد طیفی از جریان حاکم را از آن انتظار داشت. نفس دعوت از همه نمایندگان مجالس هفتگانه سابق از سوی مجلس هشتم، با هر صبغه و سلیقه سیاسی، خود درسآموز بود؛ تعابیری نیز که از سوی رئیسان مجالس سابق در رابطه با نمایندگان با گرایشهای مختلف به عنوان ذخایر و سرمایههای انقلاب بیان شد نیز به عنوان نشانهای از یک رویکرد جدید بود؛ رویکردی که به جای چنگ انداختن به چهره رقیب و حذف و نفی هر که غیر از ما میاندیشد، به دنبال تلطیف و تحبیب قلوب و اندیشهها بود. در سخنان رئیس مجلس هشتم آقای دکتر لاریجانی این افق و نگاه مشهود بود. وقتی گفت؛ جمع حاضر سرمایه ملی کشور است، پیدا بود که او به جمع به عنوان یک کلیت نگاه میکند؛ جمعی که گرایشهای مختلف و متفاوت سیاسی و فرهنگی را در خود داشت.
و) نتیجهگیری:
با توجه به مواضع و دیدگاههای طراحان و حامیان طرح «دولتوحدتملی» به طور خلاصه میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
1- اجزای تشکیلدهنده این وحدت، عناصر و جریانات متضادی هستند.
2- اصول تشکیل دهنده این نوع وحدت(!) اصول اساسی چون پاسداری و گسترش گفتمان اصولگرایی یا همان گفتمان انقلاب اسلامی را به هیچ وجه مدنظر ندارند بلکه فقط اثبات «شرایط اضطراری و بحرانی» در کشور و «نفی» و «قدرتطلبی» را دنبال میکنند.
3- هدف این وحدت، تشکیل جبههای گسترده از اصولگرایان تا دوم خردادیها و سایرین برای عینیت بخشیدن به شعار «نه احمدینژاد» و تصاحب قدرت است. براین اساس هر طرحی که اجزای تشکیل دهنده، محتوا و هدف آن در راستای گسترش گفتمان اصولگرایی و وحدت اصولگرایان و عقلانیت و نهایتاً تقویت و پیروزی اصولگرایان نباشد از نظر ما مردود و غیرقابل قبول است.
4 ـ همانگونه که ملاحظه شد منشأ و خواستگاه اصلی طرح «دولت وحدت ملی» ریشه در اردوگاه دوم خرداد دارد که از زبان برخی عناصر اصولگرا صادر و به نام آنها تمام شد.
قطعاً انگیزه طراحان و حامیان طرح «دولتوحدتملی» متفاوت است و ما همه را با یک رویکرد نمینگریم؛ ولی هشدار میدهیم که اشتباه بزرگان نیز بزرگ است و گاهی خسارتی جبرانناپذیر دارد. البته احترام همگان برای ما محفوظ است؛ بنابراین متواضعانه از همه فعالین اصولگرا دعوت میکنیم به جای طرح «دولتوحدتملی» به گسترش گفتمان اصولگرایی بیندیشند و موانع وحدت آن را برطرف کنند.
ه)راهکارها:
1- محور قرار دادن دیدگاههای رهبری در تحلیلها و جلسات:
از اشکالات جدی که امروز دامنگیر اصولگرایان شده این است که به دلیل درگیر شدن در کارهای اجرایی کمتر به تحلیل محتوا و تبیین چراغ راه خود یعنی بیانات حکیمانه رهبری میپردازند. این مهم علاوه بر جزوات تحلیلی بایستی در جلسات و جمعهای نخبه اصولگرا مورد توجه و تأمل قرار گیرد. اگر رهنمودهای رهبری را به درستی برای خود تبیین میکردیم، امروز به روشنی مرزهای خود را با مخالفین حاکمین دینی، اسلام، ولایت، امام و رهبری تشخیص میدادیم.
2- آسیبشناسی منطقی جبهه اصولگرایان:
بدون تردید اصولگرایان بعد از پیروزیهای مختلف و مواجه شدن با چالشهای در قدرت بودن و سازو کارهایی که در گذشته داشتهاند دچار آسیبهای جدی شدهاند. اکنون بر همه طیفها، احزاب، گروهها و نهادهای کارشناسی جریان اصولگراست که به آسیبشناسی منطقی جبهه اصولگرایان بپردازند تا مجددا مورد اقبال عمومی قرار گیرند.
3- رفع خلاء تحلیل:
متأسفانه تحلیلهای جدی و اساسی در میان طیفهای اصولگرا منتشر نمیشود. خلا تحلیل، فضا را برای طرح سخنان غیر منطقی، یارگیری رقیب از جبهه خودی، تخریب دولت و... فراهم ساخته است.
4- حاکمیت فضای اخلاقی در جبهه اصولگرایان:
متأسفانه برخی قدرتطلبیها، بیمهریها، دروغها و.. موجب شده تا بحران اخلاق در جریان اصولگرا به مرحله هشدار دهنده برسد... در اولین گام خودسازیهای شخصی(دعا، نیایش و...) و در گام بعدی بازخوانی اخلاق در عرصه سیاست در پیمودن ادامه راه مفید خواهد بود.
5- تبیین خطرات جبهه دوم خرداد وتبیین چرایی خط قرمز بودن آن:
اصولگرایان باید خط قرمز خود را جبهه دومخرداد قرار داده و با هر آن کس که با این جبهه وارد معامله و ائتلاف شود نیز با همان نگاه وارد تعامل شوند. آنهایی که در انتخابات سال 84 درصدد بودند تا کشور را در مسیر سکولاریزاسیون (همچون 8 سال گذشته) راهنما باشند و خط وابستگی و انقیاد در مقابل نظام سلطه را پیگیری میکردند، به بنبست رسیدند و این خط آن روز توسط رهبری و با هوشیاری ملت و وحدت اصولگرایان کور شد. همانها امروز جریان و پروژهای راه انداختهاند تا از متحصنین مجلس ششم تا ملی ـ مذهبیهای مجلس اول تا هر آن کس که به بهانهای با نظام، رهبری و دولت مشکل دارد همه را بسیج کنند و زمینههای تهدید یا استحاله نظام را پدید آورند. این که یک طرف «دولت وحدت ملی» کسانی هستند که حادثه تیر سال 87، ایجاد حاکمیت دوگانه، عدم نیاز به نظارت شورای نگهبان، هضم شدن در هنجارهای بینالمللی، عدم نیاز به اسلام برای اداره کشور و تحصن در مجلس ششم را کلید زدند و کشور و نظام را با استعفاهای دستهجمعی و کنارهگیری از حکومت، دچار بحران کردند، همانهایی که در روزنامههای تحت مدیریت خود چه در دولت و چه در خارج از آن، شدیدترین اهانتها را به اسلام، پیامبر، قیام امامحسین(علیه السلام) ، شهدا، ولایت، رهبری و… داشتند و به قول خودشان هر 9 روز برای کشور یک بحران به وجود میآوردند، باید برای مردم گفته شود. کسانی که دربنبستهای مدیریتی کشور اگر کسی حتی رنگ و بویی هم از اصولگرایی داشت را حذف میکردند و اکنون چگونه میخواهند دولت وحدت ملی را تشکیل دهند. پوشیده میگوئیم و میگذریم اما چگونه ممکن است کسی اصولگرا باشد و در دام این «فریب بزرگ» قرار گیرد؟
6- تبیین گفتمان اصولگرایی وتبیین چرایی توسعه آن:
گفتمان و شاخصههای اصولگرایی بارها از سوی رهبر حکیم انقلاب بیان شده است. این گفتمان و شاخصهها نیازمند بازخوانی مجدد است چرا که عدم توجه، همه را در ادامه راه دچار مشکل خواهد ساخت؛ علاوه بر آنکه بایستی تلاش کنیم این گفتمان توسعه بیشتر یافته و به دور از تنگ نظری دامنه آن را گسترش دهیم.
7- تبیین نقاط مثبت عملکرد اصولگرایان خصوصا در حوزه دولت
برخی به دلیل خلاء تحلیل، کار جبهه رقیب را تمام شده تلقی کرده و همچنین در پاسخگویی به افکار عمومی هم ضرورتی نمیبینند؛ در حالی که بایستی به افکار عمومی احترام گذاشته نسبت به تبیین نقاط مثبت عملکرد اصولگرایان خصوصاً در حوزه دولت اقدام نماییم.
8- هماهنگی رسانههای جبهه اصولگرا
بعد از انتخابات سوم تیر 84، رسانههای جبهه اصولگرا کمترین هماهنگی را با هم داشتهاند و این در حالیست که نقاط همگرایی بسیاری (از جمله ضرورت نقد جبهه دوم خرداد) در میان آنها وجود دارد. این مهم حداقل با برگزاری جلسات مشترک قابل تحقق است.
9- خودداری از ارایه هرگونه مصداقی برای انتخابات دهم قبل از تفاهم و بازدارندگی از ریزش سبد رأی دکتر احمدی نژاد:
برای رهایی از دام و ترفند طرح «دولت وحدت ملی»، ایجاد فضای تفاهم، همدلی و گفتگو در میان طیفهای مختلف جبهه اصولگرا ضروری است. اصولگرایان باید سریعتر دیوارهای بیاعتمادی را از میان خود بردارند و بیش از گذشته جلسات چهره به چهره خود را دنبال کنند. آنها باید سریعاً سازوکارهای تعامل و وحدت همراه با آسیبشناسی گذشته را طرحی نمایند و همه طیفهای جریان اصولگرا به روشنی بیان کنند که به دنبال وحدت در درون این جریان اصیل هستند و با ساز وکاری که طراحی خواهند کرد، نامزدی اصولگرا و رأیآور را معرفی خواهند کرد و در این رهگذر البته نخواهند گذاشت سبد رأی دکتر احمدینژاد و دولت نهم دچار آسیب شود. معرفی هرگونه مصداقی برای انتخابات دهم قبل از تفاهم موجب اخلال در روند وحدت اصولگرایان و ریزش سبد رای دکتر احمدی نژاد خواهد شد.
ی) توشه راه
در پایان چند جمله حکیمانه از رهبر بصیر و فرزانه انقلاب حضرت آیتاللهالعظمیخامنهای را زینتبخش این تحلیل قرار میدهیم. که این رهنمودها میتواند اساس تعیین راهبرد برای اصولگرایان باشد:
«حساس بودن شرایط کشور و نشانههای آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره وجود داشته و این مساله به معنای وجود خطر و بحران نیست».(16/10/86)
«مجموعه نیروهای معتقد به انقلاب با سلایق و عقاید مختلف باید در چارچوب اصول با یکدیگر اتحاد و همکاری داشته باشند و مرزهای فکری، عقیدتی و ارزشی خود را با دشمن پررنگ کنند». (7/12/86) «دولت نهم به این علت، هدف حملات بیوقفه، قرار دارد که گفتمان آن، گفتمان امام و انقلاب است» ( 02/06/87)
«همه کسانى که دلسوزند و به سرنوشت کشور و نظام علاقهمندند، باید آرزو، دعا و تلاش آنها این باشد که دولت در بخشهاى مختلف، توفیقاتى را که شایسته زمان و شایسته نیاز کشور است، به دست بیاورد. اگر فرض کنیم کسى به خاطر اختلاف سلیقه یا اختلاف فکر یا برخى تحلیلها و استنتاجهاى سیاسىِ طبعاً غلط، آرزو کند دولت در کار خود موفق نشود یا در عمل براى عدم موفقیت دولت کارى بکند و حرکتى انجام دهد، این به هیچوجه پذیرفته نیست. (18/7/85)