تعداد بازدید : 4573774
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
طرح «دولتوحدتملی» یا سناریوی ناکام «ائتلاف برای حذف احمدینژاد» هر چند با برخی موضعگیریهای به موقع و افشاگرانه، تا اندازهای در محاق قرار گرفت، اما بیشک هنوز هم در محفل طراحان به عنوان تنها راه بازگشت برای تصاحب قدرت و ایجاد اختلاف در اردوگاه اصولگرایان مطرح است. طراحان این طرح که در حقیقت باید آن را «ائتلاف جبهه دومخرداد با برخی اصولگرایان» نامید، هنوز هم میکوشند با اختفای زیرکانه خود زیر نقاب «اجماع عقلا» و «وحدت ملی» و نادیده انگاشتن تضادهای بنیادین فکری خود، از طریق مجاری رسانهای و با طرح شعارهای فریبنده، جای پایی در صحنه سیاست کشور برای خود دستوپا کنند. بدون تردید واکاوی طرح «دولتوحدتملی» برای بازخوانی اجزاء، موضوع و هدف این طرح میتواند عامل مهم و اثرگذاری برای خنثیسازی ترفندهای بعدی طراحان آن باشد.
انقلابشکوهمنداسلامی ایران قریب به سیسال پیش با پیوند عالمانه دو عنصر «اصول و ارزشهای ناباسلامی» و «سرمایههای اجتماعی» توسط خمینیکبیر(رحمت الله علیه) به پیروزی رسید اما با گذشت زمان، با تشکیل دولت موسوم به سازندگی، «اصول و ارزشهای ناب اسلامی» جای خود را به مبانی سیستم «لیبرال سرمایهداری» داد که نتیجه آن جایگزینی طبقهای مرفه و صاحب ثروتهای بادآورده به جای «سرمایههایاجتماعی» و صاحبان واقعی انقلاب بود. با حاکمیت جبهه دوم خرداد، این روند سئوالبرانگیز نه تنها ادامه یافت بلکه مختصات لیبرالدموکراسی و در واقع مبانی «لائیتیسه» با شدتی بیشتر در تمامی ارکان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نظام سرایت کرد. طبقه ممتاز اینبار علاوه بر آنکه به جای «سرمایههای اجتماعی» و «ولینعمتانانقلاب» نشست، با تلاشی فراگیر کوشید اسلام، هنجارهای نظاماسلامی، ولایتفقیه و رهبری را مورد هجمه قرار داده و با تئوری فتح سنگر به سنگر، سایر خاکریزهای انقلاب را نیز تصاحب کند.
اما پیروزی اصولگرایان در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، این روند را متوقف ساخت. دولت دکترمحموداحمدینژاد بار دیگر زمینه بازگشت به اصول و ارزشهای انقلاب را فراهم آورد و دستگاه اجرایی به دست نیروهایی افتاد که با جان و دل، همه هستی خود را وقف اسلام، انقلاب، امام و رهبری کرده بودند.
در این شرایط طبیعی است اگرجریان 16 سالهای که تمام رشتههای خود را پنبه شده میبیند، سیاستی نوین پیش گیرد و با هدف مهندسی معکوس دستیابی به قدرت، درصدد اجرا و تکمیل پازل گذشته خود - البته به شیوه ای دیگر- برآید.
قبل از ورود به بحث، نکته دیگری که پیرامون این طرح قابل توجه است، سوءاستفاده از مضمون مقدس «وحدت» است.
اساساً «وحدت» مفهومی مقدس و قابل قبولی است؛ لیکن آنگاه که از وحدت سخن میگوئیم، باید از:
1 ـ عناصر و اجزا تشکیل دهنده وحدت
2 ـ محتوا و اصولی که اساس وحدت را تشکیل میدهد.
3 ـ هدف از وحدت
نیز سخن بگوئیم تا اگر اجزاء و محتوا و هدف وحدت در جهت صحیح و شایسته خود یعنی اعتلای امتاسلامی، خدمت به ملت و تأمین منافع عمومی و کشور قرار دارد، به تحقق این وحدت کمک کنیم؛ لیکن اگر هدف، قدرتطلبی و شکاف در میان نیروهای انقلاب باشد و محتوای آن منافع ملی را به خطر بیندازد یا اجزای آن از عناصری مخالف آرمانها و اعتقادات مردم باشند، این نوع وحدت را مثبت و سازنده ندانسته و آن را امری مذموم میدانیم.
در گذشته به ویژه در تاریخ معاصر سابقه دارد که همواره جریاناتی که نمیتوانستند یک موضوع و مفهوم مقدس را از راههای معمول حذف کنند یا مفاهیمی که باور عمومی بوده را نابود سازند، برای استحاله آن کوشش میکردند. مانند «ترفند اسلام علیه اسلام» برای اینکه اسلام حذف شود یا طرح «روحانیت علیه روحانیت» برای حذف آن؛ برای حذف عدالت در جامعه نیز گاهی مفهوم «عدالت علیه عدالت» شده است. امروز نیز افراطیون و تئوریپردازان فتح «سنگربهسنگر» همین شگرد موذیانه را به کار گرفتهاند و برای حذف و آسیبرساندن به وحدت نیروهای انقلابی، با همان عنوان مقدس به جنگ آن رفتهاند و انگشتان فتنهانگیز خود را در دستکش مخملین پنهان کردهاند.
بدون تردید در پسپرده این طرح که نتیجه آن بازگشت افراطیون به قدرت و ایجاد اختلاف در میان اصولگرایان است، لایهها، پردهها و ابهامهای بسیاری وجود دارد که ضرورت توجه و واکاوی این طرح را دوچندان میکند.
ج) تاریخچه طرح «دولتوحدتملی» یا (ائتلاف برخی اصولگرایان با جبهه دومخرداد):
در جریان انتخابات نهم ریاستجمهوری، در فضایی که پیروزی اصولگرایان قطعی شده بود، روزنامهشرق در تحلیلی به قلم سردبیر خود، طرح اجماع عقلا و بزرگان چپ و راست را برای حذف جریان رادیکال (به زعم آنها، ایثارگران و همراهان دکتر احمدینژاد) بپردازند. برای اجراییشدن این طرح، جلسات بسیاری نیز برگزار شد و تلاش برای یارگیری و نفوذ میان اصولگرایان سرلوحه کار آنان قرار گرفت، طوری که بسیاری از مباحث جلسات داخلی اصولگرایان، روز بعد در روزنامه شرق و برخی روزنامههای جبهه دومخرداد منعکس میشد.
جالب این که طراحان «تفاهم عقلای چپ و راست» در آن زمان، همان کسانی بودند که در جریان انتخابات مجلس ششم هجمه گستردهای را علیه آقای هاشمی در قالب «عالیجناب سرخپوش» و… مطرح ساختند و از این رهگذر حذف روحانیت به طور اعم و حذف جامعتین (روحانیتمبارز و مدرسین حوزه علمیه قم) به طور اخص را به جد پیگیری میکردند.
محمد قوچانی (سرمقاله روزنامه شرق با عنوان ضرورت رأى به هاشمى رفسنجانى: آزمون ملى ـ ائتلاف ملى - دور دوم انتخابات نهم ریاستجمهوری یکشنبه 29خرداد1384): ...حریفان ما اینبار محافظهکاران نبودند که دلى در گرو علىلاریجانى و دلى رهن هاشمىرفسنجانى (مخرج مشترک اصلاحطلبان و محافظهکاران) داشتند. حریفان ما حتى کسانى نبودند که خویش را «نه راست، نه چپ» یا «اصولگرایان اصلاحطلب» (محافظهکاران تغییر شکل یافته) مىخواندند...اکنون نیز مىتوانیم با اتحاد و ائتلاف، بازى را ببریم...ما باید براى حفظ دموکراسى ائتلاف کنیم. اکنون به صراحت روشن شده است که هاشمى تنها گزینه باقىمانده حفظ دموکراسى در ایران است. هیچ وقت به این صراحت درباره کسى یا راهى ننوشتهام اما تاکنون چنین با صراحت آزادى در آزمون قرار نگرفته است...آنچه درباره آن حرف مىزنیم «هاشمى» نیست؛ «موقعیت هاشمى» است. همان عامل موازنهاى که مانع از باخت مطلق ما در مرحله اول شد، همان عامل موازنهاى که با وجود آنکه برخى از ما او را دوست نداریم و به چوب نقد او را راندیم، اکنون به تنها گزینه ما تبدیل شده است...همه چیز در گرو ایجاد یک ائتلاف ملى براى دموکراسى است. در این ائتلاف ملى، بدون آنکه دادوستدى صورت گیرد، هر آن کسى که در مرحله اول انتخابات راى داده است باید حضور داشته باشد.. .نقدهایمان بر هاشمى را مىتوانیم از هفته آینده شروع کنیم؛ روزى که مطمئن هستیم رئیسجمهور کسى نیست که پس از انتقاد از او، آیندهاى را پیش روى خود نبینیم.
اخبار، شواهد و قرائن آن زمان (انتخابات نهم ریاست جمهوری) و مخصوصاً ائتلافهای گسترده مرحله دوم علیه اصولگرایان، شکی باقی نگذاشته بود که حلقههای مختلف کیان، شرق، مجاهدین، مشارکت و… در کنار هم، این پروژه را جلو میبرند؛ لیکن در اولین گام، با پاسخ محکم مردم روبرو شدند.
بعد از شکست سنگین و قابل توجه طراحان این ایده در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری، آنها بار دیگر و در دوره مجلس هفتم، به صورت ظریف سعی کردند بحث عدم کفایت ریاستجمهوری را از زبان برخی اصولگرایان مطرح کنند اما زمینهای نیافتند و به صورت تاکتیکی سکوت کردند. در جریان انتخابات مجلس هشتم و شکلگیری سازوکار 6+5، تاکتیکی نوین اختیار کرده و در قالب ارائه تحلیل کوشیدند از زبان برخی شاخصین اصولگرا، آرایش سیاسی جامعه را تغییر داده و خطر دومخرداد را ناچیز نشان دهند. متاسفانه بعضی افراد فعال در جریان اصولگرا نیز فریب خورده و صراحتاً اعلام کردند که «کار دومخرداد تمام شده، افراطیون آنها حذف شدهاند و اکنون میتوان با کمک عقلای دومخرداد، کنار بیائیم و در گفتگو و تفاهم ـ به زعم خود ـ مجلس و دولتی کارآمد را کلید بزنیم» تا آنجا که حتی به صراحت از افراد معتدل دومخردادی (به زعم خود) برای قرار گرفتن در فهرست اصولگرایان در مجلس هشتم نام بردند. این طرح عقیم ماند ولی آثاری از خود باقی گذاشت که در فهرست اولیه گروه «ائتلاف فراگیر اصولگرایان» و مذاکرات و جلسات متعدد اولیه آنها مشهود بود؛ لیکن با هوشیاری و رایزنی گسترده بعضی از اصولگرایان، این تحرکات مشکوک به نتیجهای نرسید.
هنگام شکلگیری مجلس هشتم و در جریان انتخاب رئیس مجلس، کمیسیونها و .... بار دیگر این افراد تصمیم گرفتند با ایجاد شبهه و ابهامزائی برای حذف ایثارگران و اصولگرایان تحولخواه، گامهای خود را جهت اجراییشدن الگوی «دولت وحدتملی» تسریع بخشند اما مدیریت مناسب و سکوت معنادار جریان تحولخواه و حمایت همه جانبه آنان از دولت نهم، تیغ این گروه در ذبح جریان اصولگرایی را کُند کرد.
اولین موضعگیری علنی در خصوص ایده «دولتوحدتملی» توسط دکتر علی لاریجانی چند روز بعد از انتخاب به عنوان رییس مجلس در مصاحبه با هفتهنامه «شهروند امروز» ابراز شد. وی در گفت وگو با شماره 50 (26 خرداد 1387) در پاسخ به سوالی با عنوان «در فاصله زمانی خروج از شورای عالی امنیت تا ورود به مجلس، بحثی را به عنوان دولت «وحدت ملی» مطرح کردید؛ هنوز این موضوع را مدنظر دارید؟ شاخصها و مصادیق دولت وحدت ملی چیست؟» گفت: من آن بحث را از سر تجربیاتی که در اداره کشور داشتم مطرح کردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یک منطقی را ایجاد کنیم که همه مشارکت داشته باشند، برای بالابردن ظرفیت کشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار کردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فکر میکنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فکری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهکشی، روبازی کنند. این موضوع به هر حال به حال کشور مفید است.
اما حدود دو هفته قبل روزنامه کارگزاران در سرمقالهای به قلم سردبیر خود (در تاریخ 11 خرداد) مینویسد: «لاریجانی به جریانی (راستسنتی) تعلق دارد که اگرچه در دوران مجالس گذشته بهجز مجلس پنجم نتوانسته بود از اقبال مردمی برخوردار شود، ولی در مجلس هشتم بیشترین سهم را در مجالس اخیر به دست آورده است. او به دلیل عضویت در خانواده مرجعیت، از پشتیبانی طبقاتی روحانیت برخوردار است که پیوندی وثیق با تفکر محافظهکارانه راست سنتی دارد. برادر علی لاریجانی، صادق لاریجانی است که از فقهای بنام و تاثیرگذار شورای نگهبان است، بنابراین در شرایطی که تاثیرگذاری آیتالله احمدجنتی به دلیل کهولت سن، رو به افول میگذارد، ستاره اقبال صادق در حال درخشیدن است و دو رأس قوه مقننه (مجلس و شورای نگهبان) در ید قدرت این دو برادر است. برادر ارشدشان محمدجواد، معاون بینالمللی قوه قضائیه است و این امر میتواند بهبودی بیسابقه در روابط دو قوه قانونگذاری و قضایی دستکم تا زمانیکه آیتالله شاهرودی عهدهدار قضاست، ایجاد کند. تاثیرگذاری این سه برادر در دو قوه در کنار پشتیبانی معنوی طبقه روحانیت از این خانواده، پشتوانه مستحکمی برای لاریجانیها در سیاست ایران خواهد بود و این میتواند به احیای جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی کمک کند و از همینجاست که میتوان لگامی بر نیروی بیمهار دستگاه اجرایی کشور زد تا روحالقوانین که همان تفکیک قواست، محقق شود و قدرت با قدرتی همسنگ مهار شود. اگر در مجلس هشتم چنین دستاوردی محقق شود، بهترین فرصت برای رونق گرفتن دموکراسی در کشور پدیده میآید. فراموش نکنیم که سهم مخالفان دموکراسی در شکلگیری آن از سهم موافقان کمتر نیست و لاریجانیها حتی اگر مخالف اصلاحات باشند میتوانند با مهار زدن بر قدرت دولت، سهمی در پیشبرد اصلاحات ایفا کنند. در فضای سیاست ایران دستکم در چند سال آینده لاریجانی همچنان نام آشنایی خواهد بود؛ خواه فقیه سیاستمدار، خواه فیلسوف سیاستمدار یا ریاضیدان دیپلمات».
البته چندی پیش از آن نیز جلساتی با حضور یکی از شیوخ جریان اصولگرا با برخی عناصر جبههدومخرداد شکل گرفته بود که اخبار آن جسته و گریخته در مطبوعات و به طور مشخص، هفتهنامه «شهروند امروز» منتشر میشد و دکتر علیلاریجانی و آقای محمدرضاباهنر به طور شفاف و روشن حمایت خود را از ایده «دولتوحدتملی» اعلام میکردند. اوضاع به گونهای شد که در همایش سئوالبرانگیز 30 سال قانونگذاری، پردهای دیگر از پروژه «ائتلاف با جبهه دومخرداد» به نمایش درآمد و متأسفانه صداوسیما و برخی رسانههای اصولگرا نیز ناآگاهانه برآتش آن دمیدند.
د) لایههای این طرح:
شکی نیست ایده «دولتوحدتملی» صرفاً به بخشی از دومخرداد محدود نمیشود و این طرح حتی حمایت حزب اعتماد ملی را نیز به همراه دارد. در یک ارزیابی کلی و نگاهی تحلیلی، حامیان این ایده و الگو در 4 لایه قابل طبقهبندی است:
1ـ لایه افراطیون دومخرداد:
طیف افراطی دومخرداد متشکل از مجاهدین، مشارکت و… هر چند در سیاستهای اعلامی خود کمتر از این ایده و الگو سخن میگویند و حتی گاهی اوقات آن را رد میکنند، لیکن در سیاستهای اعمالی و پنهان آنها، طرح «دولتوحدتملی» به صورت جدی دنبال میشود. آنها برای ایجاد اختلاف در بین اصولگرایان و با بهرهگیری از مشی «نه احمدینژاد» دنبال تشکیل جبههای گسترده هستند تا بار دیگر سیدمحمدخاتمی را به قدرت برسانند.
در این زمینه اتفاقاً سعید حجاریان در گفتگو با عباسعبدی در مصاحبهای که نشریه شهروند آن را منتشر کرد، اقدامات و گزینههای اصلاحطلبان برای انتخابات 88 را بررسی کرده است (نشریه شهروند، شماره 50، 26 خرداد 87) حجاریان: «اگر ائتلافی جامع از نیروهای اصلاحطلب تشکیل شود و بخشی از راست هم حضور داشته باشد، امکان تغییر وجود دارد. ببینید، مراجع و ائمهجمعه از طرف مردم تحت فشار هستند. از طرف آقای هاشمی هم تمامی روحانیون سنتی از آقایان واعظطبسی تا مهدویکنی را با این هدف که در انتخابات آینده وضعیت به هم بخورد، جمع کرده است». عباس عبدی در پاسخ میگوید: «خیلی امیدی ندارم که روحانیت بتواند و یا بخواهد که قدمی به سوی اصلاح ساختار بردارد». حجاریان پاسخ میدهد: «اگر به جامعه روحانیت مبارز بروی، خیلی حرفها را میشنوی». حجاریان در پاسخ به سوال عبدی درمورد پیشنهادات وی برای وضعیت کنونی میگوید: «اصلاحطلبان تاکنون چندتا حرف زدهاند. یکی اینکه میخواهند کمی به سمت راست بچرخند... بخصوص شنیدهام که در بین کارگزاران گفته شده که باید به سمت روحانیت برویم و فردی که بتواند رأی بیاورد را مطرح کنیم. مثلا گفتهاند ناطق کاندیدای خوبی است. اول اینکه در قدرت نیست و دوم هم اینکه به این سمت متمایل شده است و سوم اینکه ناطق دعوای میان روحانیت و نظامیان را عمیقتر میکند... بالاخره هاشمی هنوز بخشی از قدرت ایران و عضو جامعه روحانیت است. ناطق هم عضو همین مجموعه است. طبیعی است که هاشمی، لولای دو طرف میشود، چون ممکن است خودش بیاید رای نیاورد».
همچنین مواضع افراد ذیل در این خصوص قابل توجه است (برای مطالعه بیشتر به بند ( ) برخی مواضع در خصوص دولت وحدت ملی مراجعه فرمایید)
«آذرمنصوری» معاون سیاسی دبیرکل جبهه مشارکت (ایلنا 14/05/1387)، «محسنآرمین» سخنگوی سازمانمجاهدین (ایلنا 30/5/87)، «محمدجوادروح» عضو شورای تهران حزب مشارکت (سرمقاله روزنامه کارگزاران شماره 652 ، یک شنبه،10 آذر 1387)، «محمدسلامتی» دبیر کل سازمان مجاهدین (ایلنا 16/09/87)، «بهزادنبوی» در شیراز (ایسنا22/09/87)، و...
2ـ حلقه پیرامون آقای هاشمی
حزب کارگزاران سازندگی و حلقه اطرافیان آقای هاشمی، اکنون مدیریت صحنه و حتی ویترین ایده «دولتوحدتملی» (ائتلاف با جبهه دومخرداد) را در دست دارند و بیشترین تحرک را در این خصوص دارند.
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با خبرگزاری فارس(16/09/87) تصریح کرد: اقشاری از اصولگرایان در محوریت تشکیل «دولت وحدت ملی» باید مورد توجه قرار بگیرند که حداقل با محوریت شخصیتهای تاثیرگذاری مانند ناطقنوری، ولایتی و دوستانی از این دست باشند. طرح تشکیل «دولتوحدتملی» با مشارکت جریان اصولگرا به دلیل توسعهیافتگی بخش معتدل اصولگرایان است. این فعال سیاسی در خصوص ااینکه به غیر از اشخاص شاخص اصولگرا، چه گروههایی از این جریان، حضورشان را در مدل «دولتوحدتملی» محقق میدانید، تاکید کرد: جامعه روحانیت مبارز، جبهه پیروان خط امام و رهبری و حزب موتلفهاسلامی قابلیت این موضوع را دارند که در چارچوب «دولتوحدتملی» با سایر گروهها به فعالیت بپردازند و وقتی سخن از دولتوحدتملی به میان میآید این گروهها از جریان اصولگرا، مد نظر ما است.
مواضع افراد ذیل نیز در این خصوص قابل توجه است (برای مطالعه بیشتر به بند ( ) برخی مواضع در خصوص دولت وحدت ملی مراجعه فرمایید)
«هاشمیرفسنجانی»، همایش اصل 44 (چهارشنبه، 20آذر 1387)، «محمدقوچانی» (سرمقاله شماره 50 هفتهنامه شهروند26خرداد)، «حسینمرعشی» سخنگو و عضو موثر حزب کارگزاران (روزنامه اعتماد پنجشنبه، 13تیر1387 ـ شماره 1715- روزنامه اعتماد دوشنبه 28 مرداد -شماره 656 ـ پنجشنبه 14 آذر 1387، روزنامه کارگزاران1387)، «محمدعطریانفر» عضو حزبکارگزاران سازندگی (????/??/??مهر- خبرگزاری فارس16/09/87)، «محمدهاشمی» رییس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی (هفتهنامه شهروندامروز شماره 5، 7مهر1387)، «ماشاءاللهشمسالواعظین» (هفتهنامه شهروندامروز شماره 68، 28 مهر 1387)، «علییونسی» وزیر سابق اطلاعات (ایلنا 10/09/87)، «جمیلهکدیور» همسر عطاءاللهمهاجرانی (سرمقاله روزنامه کارگزاران با عنوان وحدت فوری 13 آذر)، «غلامحسینکرباسچی»، دبیرکل حزب کارگزاران (ایسنا، پنجشنبه،14 آذر 1387)، «حسنروحانی» (ایلنا15/09/87) و...
3ـ لایه آرام و روحانی جبهه دومخرداد:
لایه آرام و روحانی جبهه دومخرداد که بیشتر در حزب اعتمادملی و پیرامون آقای مهدیکروبی حلقه زدهاند و خوشبختانه در حال فاصلهگیری از مواضع افراطی دومخرداد هستند، در انعکاس رسانهای و تبلیغاتی، ایده «دولتوحدتملی»، همراهی بسیاری را با لایههای دیگر نشان میدهند. انگیزه این لایه برای حمایت رسانهای گسترده از این جریان، پیچیدهتر از سایرین است. هدف آنها، نه حمایت از نامزدی اصولگرا و اصلاحطلب (غیر از کروبی)، بلکه پیشبرد مشی «نه احمدینژاد» و کسب وجاهت و زمینهسازی پیروزی برای آقای کروبی است.
گرامیمقدم سخنگوی حزباعتمادملی در گفتوگو با ایلنا(14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخیر «ناطق نوری» مبنی بر تشکیل «دولتوحدتملی»، اظهار داشت: این اظهارات نشأت گرفته از دلمشغولیهای کسانی است که در انقلاب نقش اساسی داشتند و بنیان فکری آنها، ریشه در اصالت اعتقادی و سیاسی انقلاب دارد و نمیتوانند نسبت به آینده نظام بیتفاوت باشند. سخنگوی حزب اعتمادملی، با تاکید بر اینکه باید دغدغههای افرادی مانند ناطق نوری بررسی شود، ادامه داد: در حوزه زیرساختهای اقتصادی، با درآمدهای نفتی بیش از 70 میلیارد دلار، همچنان با کاهش سرمایهگذاری خارجی، فرار سرمایه از کشور و رکود در توسعه زیرساختها مواجه هستیم. در ایجاد کسبوکار سهل و آسان که بانکها تاکنون متولی آن بودند، به دلیل قفل شدن نظام بانکی، دچار رکود شدهایم و افزایش لجامگسیختگی در قیمت مسکن، کالاهای اساسی و خدمات، زندگی را بر مردم بسیار سخت کرده است. فعالان سیاسی، بویژه ناطقنوری با درک این مسایل، انتخابات سال آینده را فراتر از جبهه سیاسی میبینند و معتقدند که برای فایق آمدن بر مشکلات موجود، وحدت تمام نیروها ضروری است. جبهه اصلاحات و اصولگرا با نگاهی عمیق، به تشکیل دولت ائتلافی پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اقدام کنند و در این راه از تمام ظرفیتهای موجود نظام استفاده کرده تا بتوانند بحرانها و معضلات پیشروی کشور را متوقف کنند.
«عبدالواحدموسویلاری» (مهر ????/??/??)، «حسینموسویتبریزی» دبیرمجمع محققین و مدرسین (ایلنا 13/05/1387)، «سیدمحمدخاتمی» در حاشیه همایش ( نفت، توسعه و دموکراسی) (ایلنا23/09/8723) و...
4ـ لایه قلیلی از اصولگرایان:
در رأس جریان اصولگرا، تنها 3 نفر با این ایده، همراهی نشان میدهند. برای روشنشدن موضوع توجه به مواضع آقایان علیاکبر ناطقنوری، علی لاریجانی و محمدرضاباهنر در این زمینه لازم است.
دکتر علی لاریجانی در گفت وگو با شماره 50 (26 خرداد 1387) در پاسخ به سوالی با عنوان «در فاصله زمانی خروج از شورای عالی امنیت تا ورود به مجلس بحثی را به عنوان دولت «وحدت ملی» مطرح کردید. هنوز این موضوع را مدنظر دارید؟ شاخصها و مصادیق دولت وحدت ملی چیست؟» گفت: من آن بحث را از سر تجربیاتی که در اداره کشور داشتم مطرح کردم، هنوز هم به آن پایبند هستم. اگر ما بتوانیم بین گرایشات مختلف سیاسی یک منطقی را ایجاد کنیم که همه مشارکت داشته باشند، برای بالا بردن ظرفیت کشور مفید است. البته من رئیس دولت نیستم، رئیس قوه مقننه هستم. در مجلس این تعامل را برقرار کردهام. همه گروههای سیاسی با گرایشات متنوع فعال هستند و نقش دارند. ارتباطشان با من هم برقرار است. من فکر میکنم این حتما مفید است. این موضوع باعث میشود جریانات مختلف سیاسی حیات فکری داشته باشند و به جای لجبازی، دعوا یا پستونشینی و نقشهکشی روبازی کنند. این موضوع به هر حال به حال کشور مفید است.
دومین موضعگیری را نیز هفتهنامه شهروند، باز هویدا ساخت و در شماره 57 ( 13 مرداد 1387) در مطلبی با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولتوحدتملی» نوشت: «این روزها علیاکبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یک فرد معتدل، برای تشکیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد که با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشکیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی که یک جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج کند. این چنین است که ناطقنوری در تماس و دیدار با اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی، از راز دل خود پرده برداشته و دریافته که آنان نیز نگران سرنوشت و آینده کشور هستند و حاضرند جبهه نجات ملی تشکیل دهند. از قرار معلوم در ایام تعطیلات عید نوروز، خاتمی و ناطقنوری، هر دو به یک سفر مشترک میروند. برای اولین بار ناطقنوری با سیدمحمدخاتمی مفصل سخن میگوید. هر دو روحانی از وضعیت موجود و رویه دولت در امور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی گله و انتقاد میکنند. ناطقنوری در همان دیدار پیشنهاد خود را ارایه و درمییابد که خاتمی نیز همراه دغدغههای اوست. بعد از این دیدار بود که با هاشمیرفسنجانی رئیس مجلس خبرگان سخن گفته میشود و پس از آن نیز با مهدی کروبی دبیرکل حزب اعتماد ملی. گویا ناطقنوری، این سخن خود را نیز با خردمندان جناح راست مانند محمدرضامهدویکنی، محمد یزدی و جمعی از مدرسین و اعضای روحانیت مبارز نیز در میان گذاشته است.
روز 19 آذر، ناطقنوری در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری از این ایده دفاع کرد. روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: «دفاع مجدد ناطقنوری از دولتوحدتملی، حملات اخیر طیف تندروی جریان حاکم به طرح «دولتوحدتملی»، واکنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاکبرناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: «راهحل موفقیت در کشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشکیل دولت وحدت ملی از میان همه کسانی است که درد دین و دغدغه ایران دارند.» وی سپس بدون ذکر نام به انتقاد از دولت نهم پرداخت و گفت: «نشانههای یک دولت موفق، برنامهریزی دقیق، هدایتگری و حمایت و نظارت بر اقتصاد غیردولتی است. تا وقتی اقتصاد بسته دولتی و سیاست بسته جناحی داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.»
علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی نیز با حضور در مراسم دومین یادواره 500 شهید بویینزهرا که ابوترابیفرد و علیخانی و جانیعباسپور نمایندگان این استان نیز در آن حضور داشتند، مجددا از ایده «دولتوحدتملی» دفاع کرد و گفت (ایلنا22/09/87): در این روزها در مورد وحدت ملی صحبتهای متفاوت میشد. اگر ما در کشور وحدت داشته باشیم، حُسن است؛ تا جایی که من میشناسم راه امام خمینی(ره) و مقاممعظمرهبری نیز همین بوده و همیشه ملت و مسوولان را به وحدت دعوت کردند. به طوری که ایشان یک سال را به نام وحدت ملی نامگذاری کردند. عناصر وحدت اسلام، آرمانهای انقلاب، ایران و رهبری است و نمیدانم این چه ربطی به دولت ائتلاف دارد. دولت ائتلاف هم میتواند خوب باشد و هم نباشد. اگر دولت ائتلاف تبدیل به دعوایی شود که مظهر مناقشه شود، خوب نیست. امروز مقاممعظمرهبری پرچمدار سرافرازی کشور در زمینههای اقتصادی، سیاسی فرهنگی راه را نشان داده و علمدار هستند و همه کسانی که وحدت ملی را قبول دارند، باید پشت سر ایشان بایستند. دولت تلاش میکند و مجلس نیز در خدمت مردم است. ممکن است که تفاوت رأی وجود داشته باشد، اما همه بر وحدت تاکید دارند. لاریجانی با اشاره به همایش سیامینسال قانونگذاری و نظارت که در مجلس به مناسبت شهادت مدرس برگزار شد، اظهار داشت: همهنیروها و نمایندگان در ادوار مختلف در این مراسم حضور داشتند که در حد خود جلسه خوبی بود. چرا همه چیز را با عینک معیوب میبینیم؛ جلسه به این خوبی که صحبت از مسائل وحدت شد، چیز خوبی است. چرا نسبت به این امر با عینک بدبینی نگاه میکنیم. سیاهنمایی گاهی نسبت به دولت و مجلس و گاه قوه قضاییه است. در حالی که کار خوب را باید تعریف کرد. اما برخی برای آن تئوریپردازی میکنند.
«محمدرضا باهنر» دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین هم درباره بحث «دولت وحدت ملی»، گفت (کارگزاران ـ شماره 573، دوشنبه،4 شهریور، 1387): «این بحث اساسی و جدیدی نیست.» وی تصریح کرد: «ما علاقهمندیم که دولت و مجلس آینده، بهتر از دولت و مجلس فعلی باشد.» وی افزود: اینکه منتظر باشیم در جبهه اصولگرایان در انتخابات ریاستجمهوری به صددرصد تفاهم برسیم، تقریبا غیرممکن است، اما باید تلاش کرد فرآیندی را تعریف کرد که این تفاهم اکثریتی شود. هنوز در محافل رسمی اصولگرایی روی مصادیق، هیچگونه بحثی نشده است و اینکه میگویند اصولگرایان برای حمایت از احمدینژاد به توافق و جمعبندی رسیدهاند چنین چیزی نیست، من در مذاکرات اصولگرایان هستم ولی اطلاعی ندارم.»
ر) اهداف طرح:
به طور قطع، اصولگرایان با جبهه دومخرداد، در مبانی اندیشه، عقاید، حوزه نظری و رویکردی، اختلافات فراوانی دارند. بنابراین تصور اینکه این تفکرات متضاد در قالب یک سازوکار سیاسی داخلی، گرد هم آیند و بر سر تکمیل یک دولت ائتلاف کنند، کمی دور از ذهن است. حال این سئوال پیش میآید که در این صورت، اهداف دنبالکنندگان این طرح چیست؟ ذیلاً به پارهای از اهداف طراحان اشاره میشود:
1ـ ایجاد شکاف در اردوگاه اصولگرایان:
انگیزه دنبالکنندگان «دولتوحدتملی» در جبهه دومخرداد کاملاً روشن است؛ آنها میخواهند جبههای تشکیل دهند برای «حذف احمدینژاد» که با شکاف در میان اصولگرایان به این هدف میرسند. افراطیون دومخرداد و کارگزاران به روشنی دریافتهاند که اصولگرایان در صورت همگرایی، انسجام و وحدت، ظرفیتهای لازم و تام و تمامی برای اداره کشور دارند و میتوانند کشور را به اهداف تعیین شده در سندچشمانداز، اصل 44 و… برسانند و لذا درصدند با طرح ایدههایی چون «دولتوحدتملی» به سربازگیری و یارگیری از میان جبههاصولگرایی پرداخته تا با ریزش آراء، قدرت رأیآوری خود را افزایش دهند. برخی از اصولگرایان نیز به دلیل انگیزههای شخصی، با این حرکت، همآوایی نشان میدهند.
حسین مرعشی (شماره 656، پنجشنبه14 آذر 1387، روزنامه کارگزاران ) به بحث درباره انتخابات آینده ریاستجمهوری و راهبردهای حزب در این انتخابات پرداخت. برخی راهبرد این حزب که وی بیان داشت بدین شرح است: راهبردی که اصلاحطلبان را بر آن میداشت که در عرصه انتخابات وارد نشوند و فرصت دهند تا اصولگرایان خود از پس این آشفتگی موجود برآیند، مانند حذف حدادعادل توسط لاریجانی؛ که این راهبرد در ابتدای کار حذف شد. نمیتوانستیم این راهبرد را به راحتی بپذیریم زیرا نمیشود همه را کنترل کرد که وارد عرصه نشویم و مسئله دیگر آنکه اگرچه باید همه تلاشمان را برآن بگذاریم که احمدینژاد دیگر رأی نیاورد اما از سیاستهای حزبی خود هم نباید دست بکشیم. راهبرد همکاری دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برای ایجاد «دولتوحدتملی» است که توسط کارگزاران برای اولین بار مطرح شد. انتخابات دوجانبه که یک اصولگرا و یک اصلاحطلب متعادل به وضعیت اسفبار کشور خاتمه دهد و پس از کارگزاران آقای ناطقنوری و روحانی به این پیشنهاد تمایل نشان دادند. این راه اینگونه حکم میکند که رئیسجمهور با کابینه ترکیبی فعالیت خود را آغاز کند؛ این وضعیت ما را در مبارزه، قدرتمند و شکست احمدینژاد را حتمی میکند. همچنین از نظر مدیریتی روند بسیار مناسبی را برای حل مشکلات مدیریتی کشور فراهم میکند. این راهبردی است که به واقعیت بسیار نزدیک است.
حسین مرعشی (پنجشنبه 13 تیر 1387 ـ روزنامه اعتماد): باید متوجه باشند که ما برای نجات آنها این کار را میکنیم. از نظر ما آقای احمدینژاد ضربات جبرانناپذیری به اقتصاد زده است. ما به خاطر خودمان به سمت راست میانه نمیرویم.
شهروندامروز( 13 مرداد 1387) در مطلبی با عنوان «تلاش ناطقنوری برای دولتوحدتملی» نوشت: «این روزها علیاکبرناطقنوری، روحانی بلندپایه اصولگرا، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری به سوی یک فرد معتدل، برای تشکیل «دولت ملی» است. او در نظر دارد که با جمعی از اصولگرایان اصیل و اصلاحطلبان معتدل، لویی جرگهای تشکیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری سال آینده را مدیریت و آن را از وضعیت فعلی که یک جریان تندرو آن را به دست گرفته، خارج کند. این چنین است که ناطقنوری در تماس و دیدار با اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و مهدی کروبی از راز دل خود پرده برداشته و دریافته که آنان نیز نگران سرنوشت و آینده کشور هستند و حاضرند جبهه نجات ملی تشکیل دهند.
آذرمنصوری معاونسیاسی دبیرکل جبهه مشارکت نیز (ایلنا 14/05/1387) اظهار داشت: ایده تشکیل دولتوحدتملی ناشی از دغدغههایی است که دلسوزان نظام برای برونرفت از وضعیت فعلی کشور مطرح کردند. با توجه به ناکارآمدی دولت در سه سال گذشته که نتیجه آن وجود بحرانهای متعدد در کشور است، دلسوزان نظام با طرح تشکیل دولتوحدتملی، دغدغههایشان را نسبت به وضعیت فعلی نشان دادند.
محسن آرمین (1387 ایلنا 30/05/87)، احتمال ائتلاف بخشی از اصولگرایان با اصلاحطلبان را منتفی ندانست و گفت: به نظرم این ائتلاف و هماهنگی بین جریانهای سیاسی صورت میگیرد؛ ولی برای این ائتلاف باید یک محور مشترک ایجاد شود. تغییر مدیریت موجود، گام اول این محور مشترک است و جریانهای سیاسی باید برای تغییر اوضاع فعلی اعلام آمادگی کنند.
حسین مرعشی (روزنامه اعتماد دوشنبه 28 مرداد 1387): همه اصولگرایان از احمدینژاد عبور کردهاند. در آن جبهه، من شخص موثری نمیبینم که از آقای احمدینژاد حمایت کند و طرفدار ایشان باشد. از دید من کار آقای احمدینژاد تمام است. حق ایشان است. همه بزرگان کشور، علما، مراجع، روحانیون، مجلس اصولگرایان و اصلاحطلبان دارند با آقای احمدینژاد مماشات میکنند. به هر حال ایشان در آینده، کاندیدای هیچ بخشی از گروههای اصولگرا نخواهد بود. تنها دغدغه اصولگرایان آن است که رقابت آنها با آقای احمدینژاد، منجر به پیروزی ما نشود. این تنها دغدغه آنها است که چطور رفتار کنند که رقابت با آقای احمدینژاد منجر به پیروزی ما نشود...
محمدعطریانفر (????/??/??مهر) در پاسخ به سئوالی درباره تشکیل دولتوحدتملی گفت : وقتی سخن از تشکیل دولتوحدتملی به میان می آید، باید دو جریان اصلی که در سیاستورزی و همچنین سابقه صاحبنام هستند که همان گروههای معتدل اصلاحطلب و اصولگرا میباشند نسبت به این حس مشترک به موضعی واحد دست یابند.
روزنامه کارگزاران در گزارشی از همایش30 سال قانونگذاری با عنوان «تمرین وحدتملی در مجلس» ( شماره 655، چهارشنبه13 آذر 1387) نوشت: با لبیک مسوولان ارشد نظام و بسیاری از چهرههای شاخص سیاسی کشور از گرایشهای مختلف به دعوت علی لاریجانی، همایش «سیامین سال قانونگذاری و نظارت» در غیاب محمود احمدینژاد به تجلی شعار «وحدتملی» تبدیل شد. اکثر چهرههای شاخص که علیاکبر ناطقنوری با آنها ملاقات کرده و ایده خود برای تفاهم بر سر کاندیدای واحد در انتخابات ریاستجمهوری را در میان گذاشته بود، روز گذشته در صحن مجلس گردهم آمدند تا از ضرورت «وحدت» میان مسوولان در شرایط فعلی سخن گویند. در این میان صندلی محموداحمدینژاد تا پایان همایش خالی ماند تا رئیس دولت نهم شنونده نطق ناطقینی که جملگی منتقدان جدی او هستند، نباشد...
و...
2ـ تصاحب قدرت:
تصاحب قدرت از انگیزههای جدی مشهود در هر چهار لایه ایده «دولتوحدتملی» است. لایههای دومخردادی این طرح مترصد بازپسگیری سنگرهای از دسترفته خود هستند. آنها در قالب این ایده تلاش میکنند که نامزد مورد نظر خود را ـکه در حال حاضر سیدمحمدخاتمی است ـ به کرسی بنشانند و اگر نتوانستند در اولویت بعد به دنبال افرادی مثل آقای میرحسینموسوی یا عارف و.. روند.
تحلیل آنها این است که اگر توانستند با ریزش آرای اصولگرایان، پیروزی به دست آورند که به قدرت بازگشتهاند؛ اما اگر نتوانستند نامزد مورد نظر خود را از این ایده بیرون آوردند، حتی به نامزدی غیر از احمدینژاد که با اهداف آنها سازگار است ـ حتی یک اصولگرا ـ تن میدهند؛ اگر او شکست خورد که این شکست باز هم متوجه اصولگرایان خواهد بود و اگر پیروز شد، به دلیل حمایت پشت صحنه (نه علنی) جبهه دومخرداد، «نامزد پیروز»، خود را مدیون حامیان دانسته و عملاً راه برای بازگشت جبهه دومخرداد به قدرت، قدری هموار میشود.
احمد خرم وزیر دولت اصلاحات ( سرمقاله 27 خرداد روزنامه کارگزاران): راه حاشیهای دیگری هم وجود دارد که توسط برخی از اصولگرایان معتدل و وابسته به جریان سنتی مطرح میشود. ...اما باید دانست که این گزینه آنگاه جواب خواهد داد که پیشزمینه و سابقهای در میان اصولگرایان که نشان دهنده اعتقاد آنها به توزیع عادلانه قدرت باشد، وجود داشته باشد..توزیع عادلانه قدرت در ایران قطعا نیازمند بلوغ فرهنگی و سیاسی در جامعه است که هنوز تا تحقق این امر فاصله زیادی داریم.
عبدالواحدموسویلاری (مهر ????/??/??): قدم دوم در راه تشکیل دولتوحدتملی با دنبال کردن حداقل مطالبات هر جریان سیاسی برداشته خواهد شد به این صورت که جریانات سیاسی موجود به جای پیگیری حداکثر مطالبات خود در انتخابات آینده به حداقل ها اکتفا کنند.
هفتهنامه شهروندامروز در تاریخ 10 شهریور 1387 نوشت: «اگرچه از تشکیل دولتوحدت ملی استقبال شد، اما هر کسی حرف خودش را زد و این پیشنهاد در نطفه خفه شد». این جملهای بود که علی اکبرناطق نوری، رییس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری در تبیین سرانجام طرحی که زمانی آن را مطرح کرده بود بر زبان راند. چندی پیش بود که خبر آمد علیاکبرناطقنوری، در اندیشه هدایت انتخابات ریاستجمهوری برای تشکیل دولت وحدت ملی است و تصمیم گرفته است با همراهی جمعی از اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل، شورایی تشکیل دهد تا از آن طریق انتخابات ریاستجمهوری دهم را مدیریت کند و البته در تکمیل این خبر هم چنین آمد که ناطقنوری با اکبرهاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمیو مهدی کروبی در این باره تماس و دیدارداشته و هر چهار نفر بر ضرورت انجام این طرح تاکید کردهاند "
محمدسلامتی دبیر کل سازمان مجاهدین (ایلنا 16/09/87) با بیان اینکه تشکیل دولتوحدتملی در مقطع فعلی ایدهآل خواهد بود، تاکیدکرد: دولتوحدتملی با خاتمی امکان تحقق دارد. زیرا هم بخشی از جناح راست به او اعتقاد دارند و هم جریان اصلاحات معتقد به حضور خاتمی است. ایده دولت وحدتملی نتیجه فرافکنی جناح راست از مشکلات فعلی است.دولت وحدت ملی تنها با خاتمی امکان تحقق دارد
هفتهنامه شهروند امروز در ادامه پررنگ کردن بحث دولت وحدت ملی در گزارشی به بهانه حضور میرحسین موسوی (شماره 71 ، 18 آبان 1387) نوشت: «داستان انتخابات ریاستجمهوری، در محافل خصوصی گم نشد و همچنان، هرچند خلاصهتر از روزهای پیشین، دنبال شد. این چنین بود که هم در جبهه اصولگرایی و هم جبهه اصلاحطلبی، گفتوگوها و رایزنیهایی در این باب برگزار شد. یکی مستقیم بر سر مصادیق رفت و نام از گزینهای برد که باورش برای برخی اصولگرایان رادیکال سخت بود، دیگری به تبیین نظریه اصلاحطلبی پرداخت تا از این زاویه تکلیف خود را روشنتر از قبل بداند. بنابر اخباری که به شهروند امروز رسیده، یکی از چهرههای بلندمرتبه اصولگرایان که از جمله نیروهای اصیل است و در مقام بلندمرتبهای قرار دارد، سخن از میرحسینموسوی به عنوان یک نامزد شایسته برای انتخابات آتی ریاستجمهوری بهعنوان چهرهای که میتواند منادی وحدت ملی فیمابین اصولگرایان و اصلاحطلبان اصیل باشد، به میان آورده است. بدینترتیب، یک بار دیگر بحث حضور میرحسین موسوی در رقابتهای انتخاباتی مطرح شد اما این بار پرچمداران دعوت از او نه اصلاحطلبان و یاران دیرین، که اصولگرایان اصیل هستند. کسانی که همچون اصلاحطلبان، کموبیش نسبت به آینده کشور احساس خطر میکنند. اکنون اما داستان از سوی اصولگرایان مطرح شده است. در برخی محافل، اصولگرایان یادآور این نکته بودند که باید «انعطافپذیری» و همراهی «مناسبی» داشته باشیم و گزینهای را بیابیم که ما را نیز همراه کند تا مصداق «دولتوحدت ملی» تبلور پیدا کند. به همین دلیل، نشانی میرحسینموسوی در کلام برخی از بزرگان اصولگرا، خصوصا یک چهره شاخص، هویدا شد. این چهره برجسته اصولگرا از همراهی احتمالی میرحسین و تأیید نامزدی او توسط اصولگرایان سخن گفت و اظهارنظر کرده است که مهندس موسوی، گزینه روشن و قابل قبولی برای ماست که میتواند بین نیروهای معتدل اصلاحطلب و اصولگرایان اصیل همگرایی و تعادل بهوجود آورد و نقطه پیوندی مشترک این دو جریان باشد.»
روز 19 آذر ناطق نوری در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری از این ایده دفاع کرد. روزنامه کارگزاران در انعکاس این دیدار نوشت: «دفاع مجدد ناطقنوری از دولتوحدتملی حملات اخیر طیف تندروی جریان حاکم به طرح «دولتوحدتملی»، واکنش مبدع این پیشنهاد یعنی علیاکبرناطقنوری را به دنبال داشت. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با دبیرکل و اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری با اشاره به این طرح گفت: «راهحل موفقیت در کشور، استفاده از همه نیروهای موجود و تشکیل دولت وحدت ملی از میان همه کسانی است که درد دین و دغدغه ایران دارند.» وی سپس بدون ذکر نام به انتقاد از دولت نهم پرداخت و گفت: «نشانههای یک دولت موفق، برنامهریزی دقیق، هدایتگری و حمایت و نظارت بر اقتصاد غیردولتی است. تا وقتی اقتصاد بسته دولتی و سیاست بسته جناحی داشته باشیم، به جایی نمیرسیم.»
عبدالله رمضان زاده سخنگوی دولت سیدمحمد خاتمی و قائم مقام دبیرکل مشارکت روزنامه اعتماد میگوید: اینها مشخصا ً(نامزدهای اصولگرا) حتی مقابل احمدی نژاد رأی ندارند؛ برای اینکه مردم اگر بخواهند به کسانی رای دهند که از این ارزشهایی که احمدی نژاد دفاع میکند، دفاع کنند که خُب آقای احمدینژاد از همه بهتر میتواند دفاع کند. اینها از محافظهکاران بودند که با خروج زود یا دیرهنگام از رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری نهم، زمینه پیروزی احمدینژاد را فراهم کردند. آنها نمیتوانند رقیب جدی احمدی نژاد در انتخابات دهم باشند.
سؤال: پس با این اوصاف، آن ایده وحدت ملی هم دیگر منتفی است چون اگر طرف خود کنترل نباشد و فرمانش دست خودش نباشد، نمیشود با او برای وحدت ملی مذاکره کرد.
جواب: بعضی نیروها هستند. من معتقدم اگر ناطق نوری در بحث وحدت ملی بیاید، روی خودش کنترل دارد. ببینید ما در شرایطی که آقای ناطقنوری، ولایتی و احمدینژاد کاندیدا شوند، ترجیح میدهیم ناطق نوری برنده شود.»
3ـ بحرانی نشان دادن کشور:
برخلاف تمامی تحلیلهای کارشناسی و اعلام صریح مواضع رهبر خردمند انقلاب مبنی بر اینکه کشور در شرایط بحرانی نیست و اوضاع کشور در جهت ثبات و آرامش است، متأسفانه تبلیغات افراطیون دومخرداد و مواضع برخی بزرگان، برخلاف این تحلیلها است و قصد دارد که کشور را در حالت بحران و اضطرار نشان دهد.
طرح ایده «دولتوحدتملی» نیز در ادامه این روند ارزیابی میشود. در ادبیات سیاسی، طرح «دولتوحدتملی» زمانی مطرح میشود که کشورها با بحران و تهدیدات جدی مواجه باشند که بارزترین مثال آن، تشکیل «دولتوحدتملی» در کشور لبنان است. این در حالی است که اکنون برخی از اصولگرایان و طیف گستردهای از جبهه دومخرداد، درصدد القاء این هستند که فعالیتهای دکتر احمدینژاد در جهت به بنبست کشاندن کشور است و حتی برای فشار بر مقامات عالیرتبه نظام، نهضت نامهنگاری را راه انداختهاند. حتی در این راه، الگوی نوع حمایت امام(ره) از میرحسینموسوی و مخالف رئیسجمهور وقت را مطرح میسازند و متاسفانه اخیراً مباحث مولوی و ارشادی را هم کلید زدهاند. در این زمینه برخی مواضع ذیل قابل توجه است:
علی اکبرهاشمیرفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام: شرایط امروز کشور جداً شرایط ویژهای است... در مقطع فعلی حفظ وحدت داخلی و پرهیز از سیاستهای جناحی و پرهیز از به حاشیه راندن افراد متعهد به انقلاب ضروری است... در هیچ دورهیی درآمدهای نفتی کشورمان به اندازه این دوره ـ حدود 50 میلیارد دلار ـ نبوده است. (در بازدید از واحد رودهن دانشگاه آزاد - فارس-86/05/09)
عبدالواحدموسویلاری نیز در گفتگو با مهر(????/??/??) اظهارداشت: موضوع تشکیل این دولت زمانی مطرح می شود که کنشگران و فعالان سیاسی جامعه با گرایشات مختلف سیاسی، به بحث مشترک عبور از بحرانی که فکر می کنند وجود دارد، بیندیشند. اصل شکل گیری دولت ائتلاف ملی در صورتی توسط فعالان سیاسی و دلسوزان نظام دنبال میشود که آنها به این نتیجه رسیده باشند که مشکلی متوجه جامعه است.
حسینمرعشی سخنگو و عضو موثر حزب کارگزاران در قالب گفتگو با روزنامه اعتماد (پنجشنبه 13 تیر 1387 ـ شماره 1715) گفت: کابینه ائتلافی که مظهر وحدت ملی است. کابینه ائتلافی میتواند مشکلات کشور را خیلی بهتر از کابینه فعلی حل کند. الان کشور ما به دلیل سوءمدیریت کابینه، وارد چالشهای بینالمللی و ملی بسیار سنگین شده است. خسارات کمی نپرداختیم. به لحاظ روابط بینالملل قطعنامههایی علیه ما صادر شده که حتی در اوضاع عادی، لغو این قطعنامهها، احتیاج به قطعنامه جدید دارد. چقدر میخواهیم این هزینه را بپردازیم. چهار سال قبل مردم این تجربه را نداشتند.
حسینموسویتبریزی دبیر مجمع محققین و مدرسین قم در گفتوگو با ایلنا (13/05/1387) گفت: ائتلاف اصولگرایان با اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری آینده به نفع کشور است. ایده تشکیل دولت وحدتملی با توجه به مشکلات زیادی که کشور با آن روبهرو است، میتواند بسیار مفید باشد و در صورت تشکیل، چشمانداز مثبتی برای آن میبینم.
محمد قوچانی در سرمقاله 26 خرداد هفته نامه شهروند نوشت: شاید راستسنتی زمانی که محافظهکار خوانده میشد این توصیف را تحقیر خود قلمداد میکرد اما امروزه در مقابل تندروی این محافظهکاری است که ستوده میشود.
گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی نیز در گفتوگو با ایلنا(14/05/1387) با اشاره به اظهارات اخیر «ناطق نوری» مبنی بر تشکیل «دولتوحدتملی» اظهار داشت: باید دغدغههای افرادی مانند ناطق نوری بررسی شود؛ در حوزه زیرساختهای اقتصادی، با درآمدهای نفتی بیش از 70 میلیارد دلار، همچنان با کاهش سرمایهگذاری خارجی، فرار سرمایه از کشور و رکود در توسعه زیر ساختها مواجه هستیم. در ایجاد کسب و کار سهل و آسان که بانکها تاکنون متولی آن بودند، به دلیل قفلشدن نظام بانکی، دچار رکود شدهایم و افزایش لجام گسیختگی در قیمت مسکن، کالاهای اساسی و خدمات، زندگی را بر مردم بسیار سخت کرده است.
ماشاءاللهشمسالواعظین نیز در مقالهای در هفتهنامه شهروند امروز (شماره 68 ـ 28 مهر 1387) نوشت: الگوی تئوریک برای دولتی بعد از دولت احمدی نژاد، تشکیل دولت «وحدت ملی» با کمک سمبلهای تمامیجریانهای سیاسی که پروژههای ناتمام داشتهاند، است. در نتیجه استفاده از ظرفیتهای تمامیجریانها، زیر چتر ریاست جمهوری نه رقیب از امکان تکرار چالش عمیق به وحشت خواهد افتاد و نه خانواده بینالمللی دچار ترس میشود. استحکام و ضریب ایمنی هم افزایش مییابد. این دولت میتواند راهی برای برون رفت از اوضاع شکننده فعلی و نشان دهنده نوعی نمایش وحدت ملی در برابر قدرتهای خارجی باشد.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران به شدت از طرح دولت وحدت ملی دفاع کرد (ایسنا، پنجشنبه،14 آذر 1387) و گفت: همه نیروهای انقلاب با توجه به وضعیت کشور و شرایطی که هست برای یک دولت ملی ائتلاف کنند، که به نظر میآید زمینه چنین کاری در برخی نیروهای هر دو جناح وجود دارد و...