پاکستان کشور فدرالی است که از چهار ایالت تشکیل شده است. این ایالات بیشتر معرف هویت قومی آنها است که در آن چهار گروه عمده ی قومی بسر میبرند:
1- ایالت پنجاب: این ایالت ازبزرگترین ایالت پاکستان میباشد که 64 درصد مردم به زبان پنجابی صحبت میکنند. نفوس این ایالت به 90000000 نفر میرسد. پنجاب در سیاست و اقتصاد پاکستان نقش محوری و رهبری کننده دارد.
2- ایالت سرحد شمال غربی: ایالت سرحد شمال غرب 21000000 نفوس دارد. در این ایالت عمدتاً پشتونها به سر میبرند. پشتونها 16 درصد جمعیت پاکستان را میسازند و تعداد آنها به بیش از 30 ملیون نفر تخمین می شود. پشاور مرکز این ایالت را تشکیل میدهد. ایالت سرحد از 24 ولسوالی که آنرا در نظام اداری کشور ضلع میگویند تشکیل شده است. این ضلع ها عبارتند از: ضلع پشاور، چهارسده، ایبت آباد، چترال، هری پور، دیرسفلی، دیرعلیا، مانسهره، بونیر، شانگله، بتگرام، کوهستان، ملاکند، سوات، بنو، مردان، تانک، دیره اسماعیل خان، لکی مروت، هنگو، کرک، صوابی، نوشهره و کوهات.
علاوه بر این ایالت، پشتونها در نواحی مرزی افغانستان در هفت منطقه ی قبیله نشین زندگی می کنند. این نواحی به قبایل آزاد معروف اند.( )
3- بلوچستان: بلوچستان از نظر جمعیت کوچک ترین و از لحاظ وسعت خاک بزرگترین ایالت پاکستان را میسازد. دراین ایالت که مرکز آن شهر کویته است بلوچها زندگی دارند. هرچند پشتونها دومین تعداد باشندگان ایالت بلوچستان را تشکیل میدهند. به گونه ای که بلوچ ها 60 درصد و پشتونها 40 درصد جمعیت این ایالت را میسازند. جمعیت بلوچهای پاکستان 8000000 ملیون نفر تخمین میشود که 5 درصد نفوس کشور را تشکیل میدهند.
بلوچ ها در پاکستان زندگی قبیلوی دارند و بیشتر از هر قوم دیگر هوای جدایی طلبی و استقلال خواهی داشته اند. عناصر و گروه های استقلال طلب بلوچ در طول شش دهه تشکیل پاکستان بارها دست به شورش مسلحانه زدند. شورشیان بلوچ در طول قیام مسلحانه ی شان علیه دولت پاکستان به شدت سرکوب شده اند. بلوچ ها بیشتر از دواقلیت قومی پشتونها و سندی ها در پاکستان مورد تبعیض و بیعدالتی دولت قرار می گیرند. در حالیکه بیشترین منابع طبیعی پاکستان چون گاز طبیعی، اورانیوم، مس و ذخایر نفتی در ایالت بلوچستان قرار دارد و 36 درصد گاز تولید شده ی پاکستان از ایالت بلوچستان می آید اما این ایالت از فقیر ترین ایالات چهارگانه ی کشور محسوب می شود.
4- ایالت سند: مرکز ایالت سند شهر کراچی است. در این ایالت عمدتاً سندی ها زندگی میکنند که15 درصد جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند. علاوه بر آن در ایالت سند بخش قابل ملاحظه ی مهاجرین مسلمان هندوستان به سر میبرند که در سال 1947 پس از آزادی شبه قاره ی هند و تشکیل کشور پاکستان به این کشور نقل مکان کردند. آنها از لحاظ قومی بنام مهاجر یاد می شوند که در مجموع 8 درصد جمعیت پاکستان را تشکیل میدهند. سندیها به زبان سندی سخن میگویند. افزون بر سندیها و گروه قومی مهاجر، پشتونها و بلوچ ها در ایالت سند نیز زندگی میکنند. نفوس ایالت سند به 36000000بالغ میگردد.

سابقه افراط در مناطق مرزی پاکستان
یکی از نقاط اصلی حضور طالبان ایالت مرزی شمال غربی یکی از ایالت‌های کشور پاکستان است. مرکز این ایالت شهر پیشاور است. اکثر ساکنان این ایالت پشتون هستند. در زبان اردو بیشتر این ایالت را سرحد می‌نامند. این ایالت به واسطه قومیت پشتون با مناطق جنوبی افغانستان به مرکزیت قندهار هم گرایی شدید فرهنگی دارد. در این منطقه با توجه به بافت فرهنگی مرز چندان واقعیت نداشته و درارتباط کامل با افغانستان می باشد.( بخشی از این مناطق که با ایالت های افغانی کنر، ننگرهار، خوست و پکتیا در شرق افغانستان هم مرز است، از نوعی خودمختاری برخوردار بوده و زیر نظر حکومت ایالتی نیستند.)
جنبش طالبان از ابتدا در مناطق پشتون نشین دارای طرفدار بود. بافت قبایلی، روستایی و سنتی آن همراه با فقر شدید زمینه مناسبی را برای توسعه وهابیت با شعارهای دینی وپولهای نفتی فراهم کرده بود.
منطقه قبایلی وزیرستان یکی دیگر از نقاط اصلی تمرکز طالبان منطقه قبایلی پاکستان است. این منطقه دارای ساختار کاملا قبیله ای و ریش سفیدی بوده و از کنترل دولت مرکزی خارج است. این منطقه هم مرز با افغانستان می باشد. از کل جمعیت این منطقه 3 درصد در شهر زندگی می کنند که نشانگر بافت قبیله ای این سرزمین است.(1 )
شرایط خاص جغرافیایی و امنیتی باعث شده این منطقه به محمل امن و مناسبی برای اقدامات شبه نظامیان موسوم به "طالبان محلی " تبدیل شود. قاطبه مردم خواستار برقراری امنیت هستند و این خواست عمومی موجب اقبال طالبان گردیده است.
منطقه نفوذ و قدرت گیری فعلی طالبان در ایالت سرحد جایی به نام دره سوات(2 ) است. سوات در 160 کیلومتری اسلام‌آباد و در میان کوه‌های هندوکش واقع شده‌است. مرکز بخش سوات شهر سیدو شریف است.
این دره در طول تاریخ مکانی آرام بود که نوعی خودگردانی را تحت حاکمیت پاکستان تجربه می‌کرد. آنها در دادگاه‌هایشان تفسیری میانه‌روانه از شریعت را اجرا می‌کردند اما از سال یییی قوانین دولت پاکستان به قوانین رسمی این منطقه تبدیل شد. در سال‌های بعد این دادگاه‌های رسمی بسیار ضعیف عمل کردند؛ روند محاکمات با تاخیرهای فراوانی همراه بود و فساد را نمی‌شد نادیده گرفت و به همین خاطر بود که مردم کم‌کم دلتنگ همان دادگاه‌های ساده قدیم شدند. اوایل دهه یییی میلا‌دی جنبشی شکل گرفت که هدفش بازگشت به دوران گذشته اعلا‌م شد.
دولت بی‌نظیر بوتو بالا‌خره با صوفی محمد(3 ) روحانی اهل سوات به توافقی رسید تا بر اساس آن بخش‌هایی از دادگاه‌های اسلا‌می احیا شوند.(4 )
صوفی محمد همان کسی است که دولت کنونی پاکستان با او به توافق رسیده است. جنبش طالبان هم اکنون این منطقه را به مرکز فرماندهی خود در پاکستان تبدیل کرده است. گروه افراطی طالبان، بیشتر این منطقه را در نوامبر 2008 به تصرف در آورد و امروزه فهم طالبان از شریعت بر آن حکم‌فرماست. مولانا فضل‌الله، رهبر گروه مسلح افراطی با نام "تحریک انفاذ شریعت محمدی " از گروههای مسلح نزدیک به طالبان تحصیل دختران را در این منطقه ممنوع کرده‌اند و حدود 200 مدرسه و ساختمان دولتی را بمب‌گذاری کرده یا سوزانده‌اند.

اهداف اصلی جنبش طالبان پاکستان:
1- مبارزه با سیستم قضایی پاکستان: مساله اصلی این جنبش مبارزه با سیستم قضایی این کشور است. صوفی محمد رهبر طالبان محلی سوات چند روز پس از حاکمیت بر دره سوات، در سخنانی دادگاه‌های پاکستان را "بت‌خانه " و سیستم دادگستری این کشور را کفر آمیز خواند. از نگاه طالبان پاکستان اگرچه قانون اساسی پاکستان "قرآن و سنت " را بزرگ‌ترین ماخذ قانون می‌داند و هرگز اجازه نمی دهد که حکم دادگاه مخالف قرآن و سنت باشد اما در دادگاه‌های پاکستان هیچ حکمی بر اساس قانون اسلامی صادر نمی شود.
2- راه اندازی دارالقضا واجرای احکام طالبانی: مدل پیشنهادی طالبان برای حل مسائل قضایی واجرای حدود شرعی، راه اندازی نظامی به نام دارالقضا است. طاللبان پس از توافق با دولت مرکزی پاکستان ازدولت ایالتی سرحد تقاضا کرد که باید در مدت چهار روز "دارالقضاء " را اجرا کند و در 30 روز انتصاب قضات شرعی به عمل آید و قضات و کارمندان دادگاه‌های رسمی باید در اسرع وقت منطقه سوات و بخش "ملا کند " را ترک کند.
احکامی که تا کنون این جنبش خواستار اجرای آن شده است، از جمله ممنوعیت خروج زنان بدون حجاب طالبانی، الزامی بودن ریش به اندازه یک دست برای مردان و حرام بودن استفاده از رادیو و تلویزیون در این منطقه حاکم شده است. طق خواست این افراطیها، هر مرد باید فقط عمامه مشکی را روی سر بگذارد و هیچ مردی نمی‌تواند با عمامه یا کلاهی به رنگ دیگر در بین مردم ظاهر شود.
3- مقابله با سایر عقاید مذهبی: افراط گرایان شمالغرب پاکستان موسوم به طالبان، بر اساس تفکرات متحجرانه و تعصب گونه خود نه تنها کیش و آئینی جز عقیده خود را قبول ندارد، که به مقابله و مبارزه با آنان بر می خیزند و با توجه به حضور گسترده شیعیان پاکستان در برخی از مناطق قبایلی همچون دیر اسماعیل خان و کرم ایجنسی که بطور همزیستی در کنار اهل سنت زندگی می کنند و برخی مناطق دیگر که در حاشیه و اطراف زیست گاه اهل سنت سکنی دارند، قابل پیش بینی است که درگیری های آتی این قوم متحجر به سمت شیعیان این مناطق نشانه خواهد رفت. تا کنون نیز مساجد و امکنه مذهبی بسیاری که به شیعیان تعلق داشته است در دیر اسماعیل خان مورد حمله افراط گرایان قرار گرفته و صدها تن قربانی تحجر و تعصب کور انان شده اند.

عقد قرارداد صلح دولت با طالبان محلی:
نیروهای طالبان به مدت بیش از دو سال بود که در راستای برقراری سیستمی جدید در دره سوات، این منطقه را به آشوب کشیده بودند.
دولت پاکستان که لیبرال دموکرات است برای آرام کردن اوضاع به مصالحه با طالبان می اندیشید. لذا توافقنامه ای میان آنها امضا شد.( 5) در 16 فوریه 2009 مطابق با 25 فروردین ماه سال جاری، دولت مرکزی پاکستان توافقنامه‌ای را با گروه افراط در منطقه سوات به امضا رساند که به آنها اجازه داد تا با توجه به قوانین شریعت در این منطقه به حکمرانی بپردازند. دولت پاکستان فکر می‌کرد از طریق صلح در دره سوات به مناقشه پایان می‌دهد و بدین ترتیب بهانه از امریکایی‌ها برای حمله به این مناطق گرفته می‌شود. از سوی دیگر طالبان پاکستان این صلح را مقدمه‌ای برای برقراری احکام طالبان در کل مناطق قبایلی، در مرحله بعدی کل ایالت سرحد و نهایتاً در سراسر پاکستان می‌پندارند.
شرط اصلی دولت مرکزی پاکستان برای امضای این توافقنامه، خلع سلاح نیروهای افراطی در منطقه سوات بود. اما شرایط حتی در این راستا نیز حرکت نکرد و درحالی که یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان در امریکا به سر می‌برد، آصف علی زرداری رییس جمهور پاکستان پس از فشارهای هم حزبی‌ها و قانونگذاران کشور بدون توجه به عدم خلع سلاح افراط گرایان در این منطقه آیین نامه را امضا کرد.
اعلام این توافق بعد از تایید پارلمان توسط رییس جمهور در پاکستان اولین موفقیت برای جریان افراط بود. تا امروز تمامی پیروزی‌های جریان افراط در پاکستان جنبه نظامی داشت و اکنون این یک موفقیت سیاسی برای آنها به شمار می‌رفت. آنها با تکمیل کردن پیروزی‌های نظامی اکنون به پیروزی سیاسی دست پیدا کرده‌ بودند، خصوصا که جغرافیای این پیروزی سیاسی خارج از مناطق قبیله‌ای است و در حقیقت یک مکان نزدیک به پایتخت است.(6 )
بعد از اظهار نگرانی کشورهای غربی و البته مقام های پاکستانی درخصوص نفوذ فزاینده طالبان به سمت اسلام آباد، دولت ایالتی سرحد، رایزنی هایی با صوفی محمد نماینده طالبان درسوات و ملاکند انجام داد و بعد از آن گفت و گوهای سمیع الحق رییس حزب جمعیت العلمای اسلام (شاخه سمیع) باعث شد نیروهای طالبان از بونر خارج شوند.
صوفی محمد بعد از برگزاری نشست های متعدد با مقام های محلی از یکسو و دیگراعضای طالبان سوات، متعهد شد تا در آینده گروههای شبه نظامی درمساجد، بیمارستانها و مدارس دولتی بونر و سوات دیده نشوند و از گشت زنی درسطح شهر خودداری کنند.
تحرکات طالبان و پیشروی آنها در نزدیکی اسلام آباد، باعث شده یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان درمجلس ملی این کشور طالبان را به پایان یافتن صلح در سوات و حضور مجدد ارتش تهدید کند. وی تصریح کرد: درصورت جدی شدن تهدید طالبان، دولت موافقتنامه صلح در سوات را بازنگری می کند.
انفجار بمب در دیر سفلی که یازده تن از کودکان این شهر در ایالت سرحد را به کام مرگ کشاند، بار دیگر ارتش را به انجام عملیات نظامی در مناطق قبایلی مجاب کرد.
ارتش پاکستان طی دوروز عملیات نظامی مواضع طالبان محلی در اورکزیی، دیر سفلی و ملاکند با بالگرد نظامی هدف قرار داد و منهدم کرد. و بنا به اظهار مقامات نظامی، در این عملیات ها بیش از 100 تن از عوامل افراط گرا کشته شدند.
از سوی دیگر صوفی محمد نماینده طالبان در مذاکرات صلح با دولت پاکستان در واکنش به تحولات اخیر، با هرگونه عملیات نظامی ارتش پاکستان در سوات مخالفت کرد و آن را با توافقنامه صلح مغایر دانست.
وی تهدید کرد در صورت آغاز عملیات ارتش پاکستان در سوات، گفت و گوها با مقام های دولتی پاکستان را به حالت تعلیق در خواهد آورد.
بهر حال این مصالحه بسیار سریع به بن بست رسید. چرا که طالبان زیاده خواه شده بود و حس پیروزی می کرد به همین دلیل نیز نه تنها سلاح‌ها را به زمین نگذاشتند بلکه سیطره خود را بر شهرک بونر نیز تسری دادند که نقض تفاهم بود. و از این تعمیم حاکمیت افراط گرایان تعبیر به گسترش نفوذ آنان بر کل پاکستان شد. هم چنین آمریکا از این تفاهم نامه ابراز ناراضی کرد وخواستار مبارزه با طالبان شد. آنچه اوضاع را پیچیده‌تر کرد اعلام گروه طالبان پاکستان برای استقبال از بن‌لادن و ملاعمر در وزیرستان و همچنین تدارک چند گروه فعال طالبان برای اعزام نیرو از وزیرستان به افغانستان بود. طبیعی است این شرایط برای آمریکایی‌ها قابل قبول نیست به همین دلیل خانم کلینتون نسبت به سلطه طالبان بر کل پاکستان هشدار داد و اظهار کرد که دولت اسلام‌آباد شمال پاکستان را به طالبان واگذار کرده است. خانم کلینتون هم چنین گفت: سلاح‌های اتمی پا کستان هم اکنون بی خطر است اما واشنگتن درباره اینکه در صورت سرنگونی دولت این کشور توسط نیروهای درحال پیشروی طالبان چه پیش خواهد آمد، نگرانی‌هایی دارد.
با این اوضاع ارتش و دولت پاکستان در هاله ای ازابهام و سردرگمی که چه تدبیری را در مورد طالبان که زاده و محصول خودشان است، بیاندیشند، دست به یورش نظامی پراکنده علیه برخی مواضع این گروه در بونر، دیر و سوات زدند تا در آستانه سفر زرداری به آمریکا زمینه دریافت کمک های بیشتر آمریکا را که منوط به جدیت بیشتر ارتش و دولت با افراط گرایان بود را فراهم نماید.

وجه اشتراک و تمایز طالبان پاکستان و افغانستانی:
طالبان یک مفکوره است. بر اساس قرائت و برداشتی متعصبانه و متحجرانه از دین گروهی سلاح بر دوش گذاشته و عزم جهاد علیه کفر و بیگانگان را کرده اند که بر روی این حرکت خود اصطلاح "طالبان " را گذاشته اند. پس بر این اساس شبه نظامیان و شورشیان موسوم به طالبان در سوی مرز در خاک افغانستان و پاکستان تفاوت اساسی در سیاست و اهداف عالیه خود ندارند، لیکن بر اساس رفتارهای راهبردی و اجرایی کارشناسان میان طالبان پاکستان و طالبان افغانستان، تفاوت هایی قائل هستند. به اعتقاد آنان، اعضای طالبان افغانستان با تجربه تر هستند و در جنگ ها حرفه ای تر عمل می کنند، ولی طالبان پاکستان در سازماندهی و تشکیلات از همردیفان افغانی خود جلوترند.
و برخی نیز معتقدند طالبان پاکستان از ایدئولوژى گروه طالبان که در افغانستان مشغول فعالیت است، تبعیت مى کند.(7 )
در هر صورت، این دو گروه از لحاظ اعتقادی و آرمان های سیاسی با هم فرقی ندارند.

سخن پایانی:
اگرچه دولت بارها با شدت و حدت در این مناطق وارد عمل شده اما بدون شک هیچ نیروی نظامی و ارتشی نمی تواند آرامش را به آن مناطق بازگرداند.
مجموع شرایط سیاسی و امنیتی و اقتصادی فعلی در پاکستان برآیند مثبتی نداشته و خوشبینانه ترین ارزیابی ها نشان می دهد حداقل در کوتاه مدت اوضاع بهبود نخواهد یافت.
ثبات در پاکستان به نفع آمریکا یی ها نیست و آنها نوعی بی ثباتی قابل کنترل را بهترین وضعیت برای این کشور می دانند.
به عقیده برخی کارشناسان مسائل پاکستان، این کشور مرکز فعالیت های جاسوسی و مخفیانه سازمان سیا در منطقه است و برای سرویس های امنیتی، یک کشور ناآرام و پرهرج و مرج بهتر از یک کشور باثبات است.
نکته اساسی این وضعیت این است که در نهایت تحرکات طالبان به سود آمریکایی‌ها تمام می‌شود چرا که با افزایش تحرکات طالبان، ارتش و دولت پاکستان برای برخورد جدی با این جریان وارد عمل خواهد شد و یا آمریکا به طور مستقیم اقدام نظامی خواهد کرد. بدین ترتیب بعید نیست که ارتش پاکستان برای حفظ تمامیت ارضی کشور یک بار دیگر دست به کودتا بزند.
برخی تحلیلگران معتقدند تا مادامیکه سیاست دولتمردان در پاکستان همسو با سیاست های آمریکا در منطقه باشد، هدف آسان‌تر برای افراط گرایان این است که در شرایط کنونی که دولت مانع از انجام عملیات علیه نیروهای خارجی در افغانستان می گردد، با نیروهای نظامی دولتی مقابله کنند.

پی نوشت:
1-به این مناطق در اصطلاح "فاتا " (Federally Administrated Tribal Areas) گفته می شود. منطقه "فاتا " حدود یک سوم مساحت ایالت سرحد را در برمی گیرد و از جنوب به شمال شامل هفت ناحیه وزیرستان جنوبی، وزیرستان شمالی، کرم ایجنسی، اورکزی ایجنسی، خیبر ایجنسی، مهمند ایجنسی و باجور ایجنسی است.
2- گمان می رود اعضای ارشد القاعده مثل بن لادن وظواهری در این منطقه زندگی می کنند.
3- سوات به خاطر کوه‌های بلند، سبزه‌زارهای گسترده و دریاچه‌های با آب زلال، "سوئیس پاکستان " نامیده می‌شود و پیش از این در میان گردشگران محبوبیت و شهرت داشت.
4 - مولانا صوفی محمد هفتاد ساله در منطقه (دیر) در شمال غرب پاکستان به دنیا آمد و در مدارس دینی آنجا درس خواند و بعد از فارغ التحصیل شدن به کار قضاوت شرعی در دادگاهها و آموزش طلاب علوم دینی پرداخت. وی دارای سه پسر بود که فرزند بزرگ وی در یکی از زندانهای پاکستان هنگامی که مدت محکومیت خود را می گذراند، کشته شد و دو پسر دیگر او در فعالیتهای جهادی با او همراه هستند و بقیه مردان خانواده او فعلاً زندانی هستند.
صوفی محمد در سال 2001 میلادی در جمع ده هزار نفری از پیروان این جماعت سخنرانی آتشینی ایراد کرد و جوانان را برای مبارزه با آمریکا تشویق و ترغیب نمود و خود رهبری هزاران نفر از آنها را در جنگی نابرابر و با ابزارهای جنگی قدیمی که تعدای از آنها در جنگ جهانی دوم از آنها استفاده می شد، با نیروهای آمریکایی و ناتو که تا بن دندان مسلح در افغانستان بودند، به عهده گرفت که در این جنگ چند هزار نفر از اتباعش به دست نیروهای آمریکایی کشته و اسیر شدند و خود شیخ را نیز (پس از مدتی بازداشت) به دولت پاکستان تحویل دادند و دولت پاکستان نیز برای حفظ جان شیخ، وی را به زندان برد تا جانش در امان باشد. زیرا خانواده هایی که جوانان خود را در این جنگ نا بخردانه کشته شده بودند، قصد داشتند انتقام فرزندان خود را از شیخ بگیرند.
5 - البته توافقنامه آنها و بوتو هیچ‌گاه کاملا‌ عملی نشد و چند سال بعد اعتراض‌ها دوباره اوج گرفت.
6-موافقت نامه صلح در چهارم اسفند ‏1387‏ بین طالبان محلی سوات به نمایندگی صوفی محمد و دولت ایالتی سرحد به صورت موقت امضا شده بود‏.‏
7-این حادثه تقریبا شبیه همان اشتباهی است که یک بار در منطقه موسی قلعه هلمند اتفاق افتاد که هم حکومت مرکزی افغانستان و هم برخی از کشورهای غربی پشت این تفکر بودند و بعدها همگی فهمیدند که این مسئله اشتباهی بیش نیست و هزینه‌های زیادی را به مردم افغانستان و منطقه تحمیل کرد.
8- در وزیرستان شمالى و جنوبى، فرماندهان محلى از جمله بیت الله محسود از القاعده حمایت مى کنند و گاهى آنها نیروهاى خود را به مرز افغانستان براى مبارزه با نیروهاى غربى و افغان اعزام مى کنند. (اصلاً بیت الله محسود چندی پیش در مصاحبه با خبرنگار الجزیره هدف اصلی گروه خود را مبارزه با نظامیان خارجی مستقر در افغانستان نامید و گفت در این راستا چون ارتش پاکستان در این مسیر مانع ایجاد کرده است، اکنون اولویت نخست ما به مبارزه با ارتش پاکستان تبدیل شده است)

دسته ها : سیاست
دوشنبه 1388/2/28 19:49
X