تعداد بازدید : 4573468
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
شناخت مفهوم «تربیت دینى» منوط به شناخت معناى دو کلمه «تربیت» و «دین» است. از اینرو، لازم استبه معانى این دو واژه اشاره شود:
واژه «تربیت» در لغت، به معناى پرورانیدن یا پرورش دادن - یعنى: به فعلیت رساندن نیروهاى بالقوه (5) - آمده. اما در اصطلاح، تعاریف متعددى از آن ارائه شده است. این تعاریف در عین تعدد، همگى در این جهت توافق دارند که تربیت فرایندى است که نتیجهاش تغییر رفتار فرد (اعم از ظاهرى و باطنى) و کسب هنجارهاى مورد قبول مىباشد.
با توجه به این مطلب، اولا، حصول چنین چیزى نمىتواند دفعى باشد. ثانیا، متربى نیز باید استعدادهاى لازم را براى تربیتپذیرى دارا باشد. اما علاوه بر این، پرورش واقعى در صورتى محقق مىشود که جریان تربیتبر اساس فطرت و سرشت متربى انجام گیرد.
واژه «دین» نیز در لغت، به معناى کیش، آیین، طریقت، و شریعت (6) و در اصطلاح، عبارت است از: مجموعه اصول و قواعد بنیادى و احکام و دستوراتى که از سوى خدا به انسان داده شده است. به عبارت دیگر، دین شامل گزارههاى توصیفى و تجویزى است و سه عنصر اساسى دارد:
الف. شناخت: عنصر مؤثر در دیندارى و تدین، علم به اصول و قواعد ضرورى دین است. یعنى متدین باید گزارههاى دینى را از طریق استدلال و برهان عقلى دریافت نماید; مانند توصیف اینکه «الله آفریننده جهان است» یا «خدا یکى است» از گزارههاى توصیفى مربوط به مسائل اعتقادى است که یک موحد باید بداند. آنچه در این زمینه قابل توجه است این که درباب شناخت گزارههاى دینى، نباید به ظن و گمان قناعت کرد; زیرا خداوند مىفرماید: «لا تقف ما لیس لک به علم (اسراء: 32); از چیزى که به آن علم ندارى پیروى نکن». بلکه به علم و یقین باید رسید.
ب. ایمان: عنصر دوم در دین التزام قلبى انسان به باورها و اصول مسلم دینى است. به کسى که اعتقاد قلبى نسبتبه خدا نداشته باشد، متدین گفته نمىشود. ریشه تمام ارزشهاى اخلاقى ایمان به گزارههاى دینى بوده و این ایمان مبتنى بر معرفت و شناخت است، به گونهاى که هر چه معرفت کاملتر باشد، آن ایمان نیز بارورتر خواهد بود. البته علم و ناختشرط کافى براى ایمان نیست، بلکه شرط لازم آن است و عنصر اراده و گرایش باطنى به التزام قلبى نسبتبه باورهاى دینى جزء اخیر ایمان را تشکیل مىدهد.
با توجه به این مطلب، ایمان یک عمل قلبى کاملا اختیارى است که فرد پس از شناخت لازم و به دور از فشارهاى بیرونى یا اصول اسلامى را پذیرا مىشود و یا آن را انکار مىکند. چه بسا افرادى هستند که در عین شناخت گزارههاى دینى، در اثر لجاجت و عناد، ایمان نمىآورند. در مورد انتخابى بودن ایمان، شواهد فراوانى از آیات قران وجود دارد; از جمله اینکه خداوند مىفرماید: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا» (انسان: 4); ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر و پذیرا باشد یا کفران کننده و ناپذیرا. در جاى دیگرى مىفرماید: «لا اکراه فى الدین» (بقره: 256); در قبول دین اکراهى نیست.
ج. عمل:عنصر سوم دین عمل به گزارههاى تجویزى و احکام دینى است; یعنى: آنچه را فرد از باورهاى دینى مىداند و به آن ایمان دارد، در مرحله عمل نیز آشکار سازد. عملى از نظر اسلام ارزشمند است که ناشى از ایمان راسخ به اصول دین و ارزشهاى مذهبى باشد. در موارد متعددى از قرآن کریم، ایمان پیش از عمل صالح ذکر شده است; مانند «آمنوا و عملوا الصالحات» (یونس: 10) و این مىرساند که هیچ عملى بدون ایمان نیکو و پذیرفته نیست.
در این مورد، شواهد فراوانى از قرآن وجود دارد که عمل صالح را مشروط به ایمان مىکند; نظیر «من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة» (نحل: 129); هر کس از مرد و زن کار نیکى انجام دهد، به شرط اینکه ایمان داشته باشد، ما او را زندگى پاک و پاکیزهاى مىبخشیم.
از آنچه درباره دین و تربیت گفته شد، روشن گردید که مفهوم «تربیت دینى» در ارتباط با سه محور شناخت، ایمان و عمل قابل تحقق است. این سه عنصر در تربیت دینى هر کس، نقش اساسى دارد و مربى بر همین اساس باید عمل تربیت دینى را اجرا کند. بنابراین، مىتوان گفت: «تربیت دینى» فرایندى است که از طریق اعطاى بینش، التزام قلبى و عملى به فرد هماهنگ با فطرت و به دور از جبر و فشار، به منظور نیل به سعادت دنیوى و اخروى انجام مىگیرد