معرفی وبلاگ
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 4573630
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
Rss
طراح قالب
مهدي يوسفي
جنگ علیه نظامیان طالبان در دره سوات در حالی "شدت " گرفته که پیامدها و اهداف متفاوتی را از یک "جنگ پیشگیرانه " به اعتقاد آمریکا و یا تمام عیار به رغم پاکستان، به ذهن متبادر می کند.
شعله ور شدن "جنگ تمام عیار " علیه شبه نظامیان طالبان پیمان شکن، روز جمعه از سوی رئیس جمهور پاکستان اعلام شد.
این تحول نظامی و پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت آن در شرایطی صورت گرفت که هیأت حاکمه آمریکا (دولت و قوه مقننه) قول کمک‌های میلیاردی مادی و تسلیحاتی به اسلام آباد را طی پنج سال آینده ارائه کرده بودند.
در نظر کارشناسان آمریکایی متمرکز در شورای مطالعات راهبردی این کشور، تحقق یک "جنگ پیشگیرانه " بر ضد تروریسم بین‌المللی در پاکستان که به هر قیمیت بتواند امنیت ملی و منافع واشنگتن را حفظ کند، ضروری است.
روشن است که تسلط هژمونی سلطه غرب به رهبری آمریکا، اهدافی فراتر از مسائل منطقه‌ای را دنبال می‌کند که ادامه جنگ در پاکستان به صورت پیشگیرانه آن می‌تواند از جنبه‌های راهبردی چندی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد؛
1- کنترل و مهار کشورهای قدرتمند چین، روسیه و هندوستان در آسیا (آسیای مرکزی، افغانستان، شبه قاره هند). از چالش‌های عمده رهبران و نخبگان نئومحافظه کار آمریکا در این دوره زمانی، احیاء مجدد نظام نوین جهانی و در واقع نظام تک قطبی مورد نظر آنهاست.
2- هژمونی سلط آمریکا بر آن است تا با تسلط کامل بر منابع و ذخایر معدنی خاورمیانه که با فروکش کردن جنگ در عراق و تشدید آن در افغانستان و پاکستان ممکن خواهد شد، منابع مادی اداره چنین نظام شیطانی را فراهم آورد. در این میان تحقق امنیت انرژی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس از اولویت های راهبردی واشنگتن در این زمینه به شمار می رود.
3- انتقال جنگ فرسایشی طالبان از افغانستان به پاکستان و مرزهای مورد مناقشه کشمیر که می‌تواند ثبات شکننده جمهوری فدرال هندوستان، این قدرت جدید اقتصادی و نظامی را در مرزهای شمالی ان مورد تهدید قرار دهد.
طبیعی است که تحقق این امر در راستای مهار این قدرت در حال جهانی شدن صورت می‌گیرد.
4- آغاز "جنگ تمام عیار " در پاکستان. مطمئناً با پیش بینی دولتمردان و نظامیان این کشور مبنی بر پایان سریع قائله طالبان صرفاً جنبه تبلیغاتی از منظر داخلی و بین المللی دارد؛ زیرا تداوم این جنگ بقای پاکستان را که به دریافت کمک های اقتصادی نیازمند است، تضمین می کند.
5- بهانه مبارزه با تروریسم بین‌المللی که پس از حوادث 11 سپتامبر توسط مقام های آمریکایی نهادینه شده و همچنان در عراق، افغانستان و پاکستان قربانی می گیرد، راهبرد اساسی هژمونی سلطه جهانی برای ادامه بقاء و حیات خویش است.
به هر حال در تحولات جنوب آسیا که با عنوان کردن مبارزه با طالبانیسم و سلفی‌گری جدید رو به گسترش بود و با "جنگ پیشگیرانه " واشنگتن و "تمام عیار " اسلام آباد، در پاکستان کلید خورده است؛ بیشترین آسیب ها به مردم افغانستان و پاکستان وارده شده و تاکنون منجر به کشته و زخمی شدن هزاران نفر و آواره شدن میلیون‌ها نفر شده است.
شعله ور شدن "جنگ تمام عیار " علیه شبه نظامیان طالبان پیمان شکن، روز جمعه از سوی رئیس جمهور پاکستان اعلام شد.
این تحول نظامی و پیامدهای کوتاه مدت و بلند مدت آن در شرایطی صورت گرفت که هیأت حاکمه آمریکا (دولت و قوه مقننه) قول کمک‌های میلیاردی مادی و تسلیحاتی به اسلام آباد را طی پنج سال آینده ارائه کرده بودند.
در نظر کارشناسان آمریکایی متمرکز در شورای مطالعات راهبردی این کشور، تحقق یک "جنگ پیشگیرانه " بر ضد تروریسم بین‌المللی در پاکستان که به هر قیمیت بتواند امنیت ملی و منافع واشنگتن را حفظ کند، ضروری است.
روشن است که تسلط هژمونی سلطه غرب به رهبری آمریکا، اهدافی فراتر از مسائل منطقه‌ای را دنبال می‌کند که ادامه جنگ در پاکستان به صورت پیشگیرانه آن می‌تواند از جنبه‌های راهبردی چندی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد؛
1- کنترل و مهار کشورهای قدرتمند چین، روسیه و هندوستان در آسیا (آسیای مرکزی، افغانستان، شبه قاره هند). از چالش‌های عمده رهبران و نخبگان نئومحافظه کار آمریکا در این دوره زمانی، احیاء مجدد نظام نوین جهانی و در واقع نظام تک قطبی مورد نظر آنهاست.
2- هژمونی سلط آمریکا بر آن است تا با تسلط کامل بر منابع و ذخایر معدنی خاورمیانه که با فروکش کردن جنگ در عراق و تشدید آن در افغانستان و پاکستان ممکن خواهد شد، منابع مادی اداره چنین نظام شیطانی را فراهم آورد. در این میان تحقق امنیت انرژی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس از اولویت های راهبردی واشنگتن در این زمینه به شمار می رود.
3- انتقال جنگ فرسایشی طالبان از افغانستان به پاکستان و مرزهای مورد مناقشه کشمیر که می‌تواند ثبات شکننده جمهوری فدرال هندوستان، این قدرت جدید اقتصادی و نظامی را در مرزهای شمالی ان مورد تهدید قرار دهد.
طبیعی است که تحقق این امر در راستای مهار این قدرت در حال جهانی شدن صورت می‌گیرد.
4- آغاز "جنگ تمام عیار " در پاکستان. مطمئناً با پیش بینی دولتمردان و نظامیان این کشور مبنی بر پایان سریع قائله طالبان صرفاً جنبه تبلیغاتی از منظر داخلی و بین المللی دارد؛ زیرا تداوم این جنگ بقای پاکستان را که به دریافت کمک های اقتصادی نیازمند است، تضمین می کند.
5- بهانه مبارزه با تروریسم بین‌المللی که پس از حوادث 11 سپتامبر توسط مقام های آمریکایی نهادینه شده و همچنان در عراق، افغانستان و پاکستان قربانی می گیرد، راهبرد اساسی هژمونی سلطه جهانی برای ادامه بقاء و حیات خویش است.
به هر حال در تحولات جنوب آسیا که با عنوان کردن مبارزه با طالبانیسم و سلفی‌گری جدید رو به گسترش بود و با "جنگ پیشگیرانه " واشنگتن و "تمام عیار " اسلام آباد، در پاکستان کلید خورده است؛ بیشترین آسیب ها به مردم افغانستان و پاکستان وارده شده و تاکنون منجر به کشته و زخمی شدن هزاران نفر و آواره شدن میلیون‌ها نفر شده است.