تعداد بازدید : 4578167
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
برای پاسخ به این سوال که ماهیت هجوم غیرمنتظره مصریها به حزبالله و رهبر آن سیدحسن نصرالله چیست لازم است که لایههای مختلفی در خصوص رفتار مصر و محیط منطقه را ورق زد تا بتوان این پاسخ را به خوبی دریافت کرد.
مصریها با این منطق به سراغ سازش کمپ دیوید رفتند که ابتدا پذیرفتند هیچگونه مقاومت و پایداری در مقابل رژیم صهیونیستی مفید نیست و لذا هر گونه اقدام بر علیه رژیم صهیونیستی یک ماجرا جویی است.
بر همین اساس مصر در قبال دریافت صحرای سینا از رژیم صهیونیستی یک وظیفه سیاسی و امنیتی در مقابل آنها متعهد میشد و آن اینکه کشورهای منطقه را، هم در قبال رفتار مقاومت مایوس کند و هم اینکه کشورهای منطقه را به تدریج در شیب سازش با رژیم صهیونیستی سوق دهد و این کار توسط مقامات مصری چه در زمان سادات و چه در دولت کنونی مبارک در یک تعهد کاملاً روشن در قبال رژیم صهیونیستی و آمریکا به اجرا درآمده است.
* همکاریهای شوم منطقهای مصر
جنگی که در سال 2006 رخ داد بخشی از همکاری مصر و برخی کشورهای عربی دیگر با رژیم صهیونیستی و آمریکا را برملا کرد و این همکاری در جنگ 22 روزه فلسطینی به اوج خود رسید که بین مردم مصر و افکار عمومی عربی و نهادهای رسمی مصری و عربی یک شکاف عظیم ایجاد شد.
امروز رژیم مصر مشکلات مختلفی در عرصههای داخلی و خارجی همچون مشکلات اقتصادی، مصداقهای حاکمیتی و سیاسی دارد و تصور میکند که بخشی از این مشکلات به علت خیزش و رشدی است که جریان مقاومت در سطح منطقه بوجود آورد.
به همین جهت تلاشها و مواضع رسمی رسانهای که توسط مصر اتخاذ میشود به نحوی به سیدحسن نصرالله و مقاومت لبنان که دولت مصر را با انتقادات خود، به علت سکوت این دولت در مقابل قتل عام مردم غزه وارد چالش کرده است، حمله کند. مواضع صریح ابوالغیظ و رسانههای مصری کاملاً بوی انتقامگیری از جریان مقاومت در منطقه دارد.
* نقش مصر در طرح صلح عربی با رژیم صهیونیستی
آن چیزی که بر تفکر کمپ دیوید و تعهد مصر برای خدمت مبتنی است، این موضوع است که مصر در قبال شرایط خاصی که در منطقه حاکم است سعی دارد تا جایگاه و نقشی را برای خود تعریف کند. در سفری که عمر سلیمان رئیس استخبارات و نفر دوم مصر به نیویورک داشت، مصر متعاقب آن چند گام را در سطح منطقه به اجرا گذاشت.
عمر سلیمان در سطح منطقه یک پیام از طرف آمریکا به مسئولان عربستان سعودی برد که بعد از آن ما شاهد نشست عمان هستیم که وزرای خارجی کمیته پیگیری کشورهای اتحادیه عرب در عمان نشستی میگذارند و قرار میشود که ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در سفر به آمریکا ایده عربی در خصوص طرح صلح با رژیم صهیونیستی را مطرح کنند.
البته محتوای این پیام توسط عمرسلیمان و باهمانگی آمریکاییها صورت گرفت و خواست آمریکاییها از مصر و کشورهای عربی این است که با روی کار آمدن دولت افراطی نتانیاهو در فلسطین اشغالی در مقابل مواضع تند آنها یک گام به عقب بردارند تا جریان سیاسی گفتمان بین رژیم صهیونیستی و اعراب قطع نشود. در نتیجه نشست عمان و خروجی آن که قرار است ملک عبدالله دوم و ملک عبدالله سعودی در دیدار با اوباما مطرح کنند به سمتی هدایت شده که مصر معماری آن را به عهده گرفته است.
بعد از این سفر حمله به حزبالله آغاز میشود که بینتیجه است. با وجود موج گسترده رسانهای و رسمی و قضایی که سعی شد حزبالله را متهم به اقدام علیه امنیت ملی مصر کند افکار عمومی مصر این موضوع را نپذیرفتند که مقاومت و سیدحسن نصرالله بر علیه منافع ملی کشورهای عربی دست به اقدامی زده باشد و سران حزبالله با صراحت اعلام کردند که در حمایت لجستیکی از مقاومت غزه اقدام کردهاند.
* پروژه مصر در راستای دکترین جنگهای نیابتی در منطقه
رژیم صهیونیستی برای اینکه وجاهتی برای اتهامات خود نسبت به حزبالله ایجاد کند سعی میکند این موضوع را القا کند که حزبالله با این اقدامات تلاش کرد تا مصر را وادار به یک جریان ناخواسته کند. مصر در راستای تعهد کمپ دیوید اعلام کرد که حزبالله ممکن است با این اقدامات بین مصر و رژیم صهیونیستی ایجاد جنگ کند.
در صورتی که حمایت حزبالله از مقاومت فلسطین یک امر آشکار است و حوزههای امنیتی و حاکمیتی مصر را در بر نمیگیرد. آنچه که امروز در خصوص حزبالله در توجیه رفتار حکومت مصر انجام میگیرد همان منطق کمپ دیوید است.
نکته دیگر اینکه نخبگان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که آمریکا طی سالهای آتی نباید در هیچ جنگ مستقیم دیگری شرکت کنند و به شدت به روی جنگهای نیابتی از سوی همپیمانان خود تاکید میکند و با توجه به شکستهایی که در افغانستان و عراق روی داده است، به ارتش آمریکا توصیه شده که از طریق همپیمانان جنگهای نیابتی را که شامل جنگهای سیاسی، نظامی، رسانهای و امنیتی میشود. آنچه در مصر میگذرد میتواند مصداق این جمعبندی بخشی نخبگان آمریکایی باشد که در حاکمیت آمریکا قرار دارند.
* بازی با کارتهای سوخته
آنچه دادستانی مصر از ابتدا مطرح کرده تا به امروز درخواست حکم اعدام برای سامی شهاب (فرد دستگیر شده در مصر) یا زندان ابد با اعمال شاقه است و اتهاماتی که به او وارد شده کاملاً بیاساس است چراکه سعی شده تا با شکنجه از او و اطرافیانش اعتراضاتی گرفته شود که فاقد وجاهت قانونی است.
همه تلاشهایی که رسانهها و مقامات مصری با شدت انجام دادند و به حزبالله و حتی ایران حمله کردند، در جامعه مصر نتیجه معکوس داشته و تا حدی که آنها مجبور شدند شیخ الازهر و شیوخ دیگر را وارد این کارزار کنند و بگویند که این مساله ضرورتی برای جلوگیری از ایجاد موج شیعهگری در مصر است. جالب است که شیخ ازهر کسی است که مدتی پیش با شیمون پرز دست دوستی داد و وقتی این موضوع رسانهای شد ابتدا عنوان کرد که نمیدانسته با چه کسی دست داده و سپس اعتراف کرد که تنها سلام و احوالپرسی کرده است.
در واقع مبارک و عمر سلیمان با کارتهای سوخته و بدون وجاهت وارد این درگیری علیه شیعیان، حزبالله، سیدحسن نصرالله و ایران شد و افکار عمومی هم این موضوع را نمیپذیرد.
اگر چه ابوالغیظ اعلام کرد که مصر هیچگونه وساطتی را در این مورد نمیپذیرد اما تنگناهایی که مصر در آن افتاده نشاندهنده این موضوع است که آنها به نحوی به دنبال حل کردن این مساله هستند. گفته میشود که مبارک اعلام کرد چنانچه سیدحسن از مصر عذرخواهی کند و اتهامات اعلام شده از سوی مقامات مصری مبنی بر اخلال در امنیت مصر را بپذیرد این پرونده مختومه اعلام خواهد شد که این موضوع نشاندهنده این است که مقامات مصری اتفاقاً آماده این وساطت هستند چرا که تحت فشار هستند.
نظرسنجی که اخیراً در روزنامههای عربی انجام شده نشان میدهد بیش از نیمی از این جامعه آماری معتقدند که کار مصر خدمتی به رژیم صهیونیستی است و در این فضای افکار عمومی است که مصر نتوانست روی موج تبلیغاتی سوار شده و نتیجه دلخواه خود را کسب کند.
* هدیه مصر به جریان 14مارس
در این حرکت اثرگذاری بر روند انتخابات لبنان هم مطرح است، به طوریکه سفیر مصر در بیروت صراحتاً دو روز قبل از جنجال تبلیغاتی علیه حزبالله به مقامات 14مارس اعلام کرده بود، هدیهای از طرف مصر در خصوص حزبالله به این گروه داده خواهد شد.
محتوای اصلی این حمله تبلیغاتی پیوند بین مصر، رژیم صهیونیستی و آمریکا است و تعهداتی که مصر در قبال آنها دارد که این موضوع محکوم به شکست است.
* چرا جاسوسان اسرائیلی مجازات نشدند؟
مقامات رسمی مصر تلاش کردند ادعا کنند که حاکمیت ملی آنها در خطر است اما باید این پرسش را از مقامات مصر پرسید چرا تاکنون یک جاسوس اسرائیلی محاکمه نشده و به مجازات نرسیده است در حالی که در تمام دستگاههای مصر جاسوسان این رژیم نفوذ کرده و در سطوح مختلف دست به جاسوسی زدهاند. آیا رژیم صهیونیستی دشمن مصر نیست؟ چرا وقتی یک جاسوس این رژیم دستگیر میشود، فشارهای دیپلماتیکی از طرف آمریکا و رژیم صهیونیستی به مقامات مصر وارد میشود تا اینکه پرونده جاسوسی مختومه شده و جاسوس آزاد شود. آیا مواضعی که لیبرمن صراحتاً در مقابل مبارک گرفت و او را به تلآویو دعوت کرد و به او گفت که یا به تلآویو بیا و یا به جهنم برو و یا تهدید کرد که سد اسوان باید بمباران شود تا مبارک به تلآویو سفر کند، نشاندهنده این موضوع نیست که رژیم صهیونیستی دشمن مردم مصر است؟ باید از مقامات مصر این سوال را پرسید که چرا رژیم مصر در مقابل دشمن اصلی خود ایستادگی لازم را ندارد و در کنار مردم منطقه و افکار عمومی قرار نمیگیرد و بر عکس در خدمت به این رژیم و نیازهای مرحلهای آمریکا در صف کمک به آنها قرار میگیرد. مصر به جای ایستادن در مقابل دشمن اصلی خود در مقابل مقاومت یا ایران قرار میگیرد و آنها را مورد هدف قرار میدهد.
* اظهارات عمروموسی در مورد حل اختلافات در منطقه
در شرایطی که مقامات رژیم صهیونیستی مصریها را تهدید میکنند، مبارک و ابوالغیظ، نتانیاهو و لیبرمن را به مصر دعوت میکنند و در همین شرایط حزبالله متهم میشود که امنیت ملی مصر را در خطر انداخته است و این دوگانگی مانع از این میشود که افکار عمومی منطقه و مصر فریب این تبلیغات رسانهای را بخورند.
در اینکه مقاومت گزینه کارآمد و موفق در مقابل رژیم صهیونیستی است کسی تردیدی ندارد و بعضی از مواضع عربی مبنی بر کنار گذاشتن اختلافات و حل آنها که امروز مشاهده میشود برای این است که بتواند رسوایی بوجود آمده برای حکومت مصر را برطرف کند و آن را طوری مدیریت کند که بیش از این عمق پیدا نکند. اظهارات مقامات عربی از جمله عمروموسی پیرامون این موضوع که ایران دشمن اعراب نیست و اعراب باید در مقابل رژیم صهیونیستی موضع بگیرند بیانگر این موضوع است.
* حوادث عراق و نقش حکومت مصر
بعد از سفر عمر سلیمان به تلآویو، مبارک در یک مصاحبه تهدید و خط و نشان جدی برای حزبالله و ایران داشت. از آنجا که مصر سعی میکند به عنوان مجری سیاستهای آمریکایی_اسرائیلی در منطقه عمل کند و با توجه به قابلیت سرویس اطلاعاتی مصر، نباید نقش دولت مصر را در ناامنیهای عراق نادیده گرفت، به خصوص اینکه اخیراً بخشی از نیروهای حزب بعث در مصر هستند و مذاکراتی با آنها از سوی مقامات مصر در حال انجام است.
مجموعه تیم شرمالشیخ را که متشکل از رژیم صهیونیستی، آمریکا، مصر و برخی از کشورهای عرب منطقه است، را نمیتوان در جریاناتی همچون حوادث اخیر عراق نادیده گرفت. به خصوص اینکه نیروهای بعثی که قبلاً در اردن و مصر پراکنده بودند هم اینک در مصر متمرکز شدهاند و مصر علاقمند است که در موضوعات مختلف منطقهای نقش خود را فعال و برجسته نشان دهد.
در آینده شاهد فعالیتهایی در منطقه خواهیم بود که نشان از تحولات داخلی مصر و منطقه دارد