تعداد بازدید : 4577703
تعداد نوشته ها : 10297
تعداد نظرات : 320
این یادداشت که از سوی حجت الاسلام والمسلمین منصور غفوری به شرح ذیل است:
این روزها که هوای سیاسی کشور انتخاباتی شده است نامزدهای اعلام آمادگی کرده و احتمالی و طرفدارانشان هر کدام به گونهای خودی نشان میدهند، عیبی هم ندارد، نشاط سیاسی لازم است و این سفره آزادی به برکت اسلام و مجاهدانش به دست امام عزیز برای همگان گشوده شد. اما آنچه تأملانگیز است بعضی کلمات اظهار شده از کسانی که انتظار نمیرود، به این گفتار دقت شود، در بخشی از مصاحبه اول انتخاباتی میرحسین موسوی آمده است:
1- «بنده بر روی اصول و ارزشهای خود میایستم و اینگونه نیست که خط قرمزی بکشم و افراد را گروه گروه و دسته دسته به مخالفت خود، نظام، حکومت و اسلام تبدیل کنم و بارها اعلام کردهام که بنده اصلاحطلبی هستم که دائم به اصول رجوع میکنم.... بزرگترین مشکل زمانی پیش میآید که ما با خودی و غیر خودی دانستن مسائل و ظواهر سبب افتراق در این حوزه شویم.... امروز وبلاگ برای حمایت از ما تشکیل شده است اما برخی از سایت آنها به ساختارشکنی و بیان حرفهای تند روی آوردهاند که بنده از این افراد و سایتها دوری میکنم.»
2- «... نظارت استصوابی را در اوایل انقلاب نداشتیم...»
3- «... آیا یک گشت امنیتی میتواند جوانان ما را حفظ کند... نباید اینقدر نسبت به جوانان بدبین بود بنده این طرح را در صورت انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور جمعآوری خواهم کرد.»
4-«... این چه نوع آشکارسازی است و بنده به عنوان مرید امام به شما میگویم که اگر به ایشان معتقد هستید به حرفهای حضرت امام توجه کنید...»
و اما در این مجال به اختصار فقط به سخن اول و دوم که به همدیگر مرتبطند یعنی «خط قرمز نکشیدن» و «دسته دسته نکردن» و «به مخالف خود» و «مخالف نظام و مخالف حکومت» و «مخالف اسلام» تبدیل نکردن و «خودی و غیرخودی ندانستن» میپردازم گو این که خود آقای میرحسین موسوی در این مصاحبه سایتهای طرفدار خود را به ساختارشکن و غیرش تقسیم نمود و از آنها دوری جست که با گفتههای دیگرش تضاد دارد. یعنی اگر قائل به تفکیک نیستید چرا نمودید؟ اما توصیه میکنم تفکیککننده با ملاک واقعی باشید و اصول خود را از امام بگیرید که توصیه نموده که نااهلان و نامحرمان را شناسایی کرده و از تحویل انقلاب به آنان تحذیر فرمودهاند. آری برادر، بحث «خودی و غیرخودی» اگرچه بظاهر اصطلاح جدیدی بنظر میرسد اما از جهت مفهوم و محتوا و جایگاه همزاد با ادیان الهی است تمامی انبیاء الهی و نبی مکرم اسلام و ائمه معصومین (ع) گرفتار دو گروه بودهاند. کفار یعنی دشمنان مسیر خدا، و کفارنمایان یعنی غیرخودیهای خودینما، دستهبندی کافر و مؤمن و منافق در قرآن و «ناکثین»، «قاسطین» و «مارقین» در نهجالبلاغه و تعابیری چون «مِنّا» و «لیس منّا» و دستورات فراوان در برخورد با دشمن و شناخت آنان یعنی «تولّی» و «تبّری» و... جدید نبوده است و همین مبنا را امام راحل برای جهانیان، بازشناسی نمود و اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی را تبیین نمود. که من و امثال آقای میرحسین موسوی به اشتباه همه افراد را خودی ندانیم و احتمال بدهیم اسلام آمریکایی بدون مصداق نبوده است.
برادر گرامی مگر فراموش نمودهاید که در دولت شما توسط وزیر کشورتان از حضور غیرخودیها در سرنوشت کشور استفسار شد و آن پیر روشن ضمیر و مراد خودیها اینگونه دستهبندی نموده و فرمود: «نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند، و ضرر آنها، به اعتبار آن که متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین، این فرزندان عزیز مهندس بازرگان بیشتر و بالاتر است...)
(صحیفه امام، ج 20، ص 481)
برادر، امروز مسأله اصلی مشخص شدن مرز نیروهای وفادار به نظام اسلامی و عناصر مخالف اصل نظام و تشخیص صحیح این مرزبندی است، امروز دشمن شفافتر از ابتدای انقلاب ولی پیچیدهتر وارد شده است و در بین صفوف و اقشار مختلف با ظاهر اسلامی و قیافههای حق به جانب یاریگیری نموده است، سید بزرگوار به قول خودتان «اگر به امام معتقد هستید به حرفهای حضرت امام توجه کنید.» آن بزرگوار برای دوستی خود با افراد مختلف و درستی راه آنان ملاک قرار داده است و به من و شما ابلاغ نموده که «من بارها اعلام کردهام که با هیچکس در هر مرتبهای که باشد عقد اخوت نبستهام. چهارچوب دوستی من در دوستی راه هر فرد نهفته است.» یعنی اگر راه او کج شد غیرخودی و غیر امامی است. آن فرزانه یگانه دوران فرمودهاند «ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفره افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پروندههای همکاری آنان با آمریکا از لانه جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع میکنند، پیش ملت عزیز و شهید داده ما راهی ندارند، اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده که بدون توجه بلندگوی دیگران شدهاند، از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچگونه گذشتی طرد خواهند کرد... من در طول نهضت و انقلاب به واسطه سالوسی و اسلامنمایی بعضی افراد ذکری از آنان کرده و تمجیدی نمودهام که بعد فهمیدم از دغلبازی آنان اغفال شدهام.
آن تمجیدها در حالی بود که خود را به جمهوری اسلامی متعهد و وفادار مینمایاند و نباید از آن مسائل سوءاستفاده شود و میزان در هر کس حال فعلی اوست... (صفحه نور، ج 21) مناسب است به نمونهای از تبیین روشنگریهای خط امام راحل در تعریف خودی و غیرخودی توسط جانشین صالح و سکاندار کشتی انقلاب حضرت آیتالله خامنهای دام عزه که در خطبههای نماز جمعه هشتم مرداد سال هشتاد و هفت ارائه فرمودند توجه شود معظمله فرمودند: «خودی کیست؟ خودی آن است که دلش برای اسلام میتپد، دلش برای انقلاب میتپد، به امام ارادت دارد، برای مردم به صورت حقیقی نه ادعایی احترام قائل است. غیر خودی کیست؟ غیر خودی کسی است که دستورش را از بیگانه میگیرد، دلش برای بیگانه میتپد، دلش برای برگشتن آمریکا میتپد، غیر خودی آن کسی است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با آمریکا بود، به امام اهانت میکرد، ناراحت نمیشد، اما اگر کسی به دشمنان بیرون از مرزها یا همدستان آنها اهانت میکرد ناراحت میشد، اینها غریبهاند، اسمشان چیست، هرچه میباشد... هرکس این طور باشد غریبه است.»
برادر گرامی حال نمونههایی از حرفهای بیپایه و التقاطی یادآوری میشود.
1- روزنامه پیام آزادی، شماره 1. «... از منظر علم سیاست و جامعهشناسی، بحث تحت عنوان خودی و غیر خودی در حقیقت من درآوردی است زیرا اساس و پایه آن روی هواست.»
2- روزنامه نشاط شماره 141. «تقسیمبندی جامعه به دو دسته خودی و غیرخودی نه تنها به حال ملت و مملکت زیانبار است، بلکه تقسیمی است غیر علمی، غیر اخلاقی، غیر انسانی و غیر عادلانه، این تقسیمبندی، باقیمانده از جهان پیشامدن است.»
3- روزنامه فتح شماره 26. «کلمه خودی و غیر خودی در فرهنگ سیاسی جامعه ما یک واژه مندرآوردی است و جایگاه درستی ندارد.»
اشتباه نشود این کلمات سخیف در زمان سیدمحمد خاتمی و وزارت ارشاد آن دلداده به بیگانه چاپ شد و اما آخرین سخن من هدیهای به تمامی نامزدهای این انتخابات است و آن هشدار حضرت امام رحمتالله علیه به بنیصدر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری اول انقلاب است که فرمودهاند: «کراراً من گفتم که بیا برو از این گروهکهای فاسد، از این منافقین برّی کن، حیثیت خود را از دست مده، بیا برو در ملاء عام و اینها را از خود بران، اینها تو را به تباهی میکشند و این گروهکهایی که در اطراف تو جمع شدهاند. الا بعضی معدود آنها همه گرگهایی هستند که میخواهند تو را به تباهی بکشند، اینها را از خود بران و این که نتوانست بفهمد اسلام یعنی چه، و کشور اسلامی یعنی چه، و ملت اسلام یعنی چه... این خودش را به تباهی کشاند.» (صحیفه نور، ج 15، ص30)
سید بزرگوار من گفته شما در توجه به گفتمان امام را قدر دانسته و استدعا به تبلیغ آن دارم.
خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج